⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️
🕊 #با_بابا ۲۸
🕊 #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
فن بیان
✨ یکبار به آقاي پيروي گفتم: بهترین ویژگی پدرم از نظر شما چیست؟ ایشان مکثی کرد و گفت: «شهید طاهري در نتيجه اخلاص و تقواي الهي که داشت، قدرت بیان فوق العاده اي پيدا کرده بود. حاجي گرچه سواد چنداني نداشت اما در کلامش جذابیتی بود که مخاطبانش را عجيب تحت تأثیر قرار ميداد و این نبود جز به خاطر صفاي باطنش، چرا که از قدیم گفته اند:
چون سخن از دل برآید
لاجرم بر دل نشیند
بارها میشد که حاجي موضوعي به ظاهر ساده را در سخنراني خود مطرح میکرد و با زبانی ساده حقایق مهمي را مطرح مي نمود.»
یادم هست شبی در مسجد آبکوه مشهد سخنرانی می کرد. آنجا از خاطرات خودش اینگونه گفت: بچه های سپاه تصمیم گرفته بودند چند قاطر بخرند تا براي حمل بار و تجهیزات لازم به قله هاي بلند منطقه ی کردستان منتقل کنند. لذا رفتند به يکي از روستاها و چند قاطر خریدند. در این میان، پيرزني فرتوت و مستضعف، اصرار میکند که بیایید قاطر مرا هم ببرید. در واقع او قصد نداشت قاطرش را بفروشد بلکه میخواست آن را هدیه دهد. اما بچه ها که فهمیدند این حیوان تنها وسيله ي کسب روزي و امرار معاش پیرزن است، قبول نمیکنند. آن خانم اصرار زيادي کرد و به هیچ وجه دست بردار نبود تا این که بالاخره بچه ها راضي شدند.
پیرزن که به خواسته ي خود رسیده بود با حال خاصی اشک میریخت و در حالي که به آرامی به پشت قاطر دست میکشید رو به آسمان کرده و گفت: خدایا! تو شاهد باش که من تنها چيزي که داشتم همین حیوان بود که آن را تقدیم سپاه اسلام کردم.
او در حالي که با دستان بي رمقش، زانوهایش را گرفته بود و به زحمت راه ميرفت دور قاطر مي چرخيد و به سرو صورتش دست ميکشيد و ميگفت: ذوالجناح، تو روز قیامت گواهی بده!
خلاصه حاجي به زیبایی هر چه تمامتر موضوع را با ذوالجناح در کربلا مرتبط ساخت و ضمن مقایسه رزمندگان ما با یاوران اهل بیت در کربلا آنچنان آتشی در دلها افکند که مسجد، یکپارچه اشک شد.
پس از پایان مراسم خيليها از حاجي براي نحوه اعزام به جبهه سؤال می کردند.
اما در جبهه، حاجي با آن تأثیر کلام، بسیار در روحیه نیروها مؤثر بود. یکبار هوا بسیار گرم و طاقت فرسا بود. بچه ها چندین ماه در انتظار عملیات، لحظه شماري کرده بودند. اما از قرار معلوم از عملیات خبري نبود. به تدریج داشت حوصله ی بچه ها سر ميرفت و سروصدایشان بلند میشد. شاید حق داشتند. چون آنها به امید شرکت در عملیات آمده بودند، در حاليکه حالا حالاها از عملیات خبري نبود. از سوي دیگر، دلها برای خانواده ها تنگ شده بود و مشکلات پشت جبهه و... هم خود را نشان مي داد. خلاصه تعدادي هم جلوي پرسنلي تيپ جمع شدند که:
یا عملیات، یا ترخیص
خبر به گوش فرماندهان رسید. سردار شهید ابوالفضل رفيعي (جانشین لشگر پنج نصر به همراه معاونش سردار شهید مصطفي قوي و چند تن از فرماندهان گردانها در جمع بچه ها حضور یافتند.
آنها از نیروها خواستند در میدان صبحگاه جمع شوند. بنا به درخواست سردار رفيعي حاج آقاي طاهري براي نیروها سخنرانی کرد.
حاج آقا با بياني شيوا و سخناني بسيار ساده و صميمي که از نورانیت ایشان نشأت می گرفت با بیان واقعه ي عاشوراي سال ۶۱ هجري قلبها را آتش زد. از جمله به این نکته اشاره کرد شب عاشورا جمع زیادی با امام بودند اما امام چراغها را خاموش کرد و گفتند: من فردا کشته ميشوم. این جماعت تنها با من کار دارند بنابراین من بیعتم را از شما برداشتم. پس هر که مي خواهد برود، از این فرصت استفاده کند. آنگاه آن جماعت، يكي يكي ميدان را رها کرده و امام را تنها گذاشتند. حسین ماند و عباس علمدار و چند تن از یاران باوفایش... دوستان، امروز هم ما عاشوراي ديگري در پیش داریم هر که میخواهد برود آزاد است. از پرسنلی برگه ترخیص بگیرد و برود کنار زن و بچهاش، برود راحت بخوابد.
برود و جان خودش را نجات دهد. اما بدانید اگر تمام شما هم بروید، ما ميمانيم و مقاومت میکنیم. ما یک عمر آرزو کرده ایم که «يا ليتني کنت معک فأفوز فوزا عظيما» حسین جان، این جان ناقابل ما تقدیم تو. خدایا تو شاهد باش که ما امروز از دین تو و ناموس شیعه دفاع میکنیم. خدایا خودت شاهد باش.
این سخنان که از عمق جان وي برخاسته بود و با سوز و گدازي وصف ناپذير بيان ميشد، همه را تحت تأثیر قرار داد. و فریاد یا حسین جمعیت که با هق هق گریه در هم آمیخته بود، دشت را پر کرد. سخنان حاج آقا، آن چنان تأثیر خود را گذاشته بود که فردای آن روز هیچکس حرفي از بازگشت نزد.
یادمه استاد رحیم پور ازغدي در مورد جذابیت کلام حاجى ميگفت: «حاجی طاهري براي نيروهاي اطلاعات صحبت کرد و گفت: اگر شما قبل از عملیات عرق بيشتري بريزيد و کار اطلاعاتي خوبي داشته باشید در عملیات خون کمتري از رزمندگان ریخته میشود. این جمله الان هم در تمامی کارهای مدیریتی این کشور مصداق دارد.»
♨️ ادامه دارد
@montazar_59
🌺السلام علیک یا جواد الائمه ادرکنی🌺
ای انس و جان گدای تو یا حضرت جواد
شرمندۀ عطای تو یا حضرت جواد
دائم ز کار خلق گره باز میکند
دست گرهگشای تو یا حضرت جواد
#میلاد_امام_جواد (علیه السلام) ✨🌺
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
مداحی_آنلاین_پسر_امام_رضایی_دوست.mp3
6.34M
🌺 #میلاد_امام_جواد(علیه السلام)
🌸 #میلاد_حضرت_علی_اصغر (علیه السلام)
💐پسر امام رضایی
💐دوست دارم خدایی
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👏 #سرود
👌فوق زیبا
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
📌 پذیرفتن هزینه دارد...
🔸 به خدا قسم که تو امام نیستی...
میگفتند از امام صادق برای ما روايت شده است که امام بدون نسل نيست. تو به این سن رسیدی و وارث نداری؟!
منطقی هم بود، چون وارثی نداشت. پس امام بعدی هم در کار نبود.
میلاد امام جواد شد سندی بر امامتشان…
🔹 اما اینبار، بعد از شهادت امام رضا و ماجرای کودکی امام جواد، پذیرفتن امامتِ امام جواد، هزینهای سنگین برایشان به همراه داشت؛ باید تمام اموال جمعآوریشده را به او میدادند، پس توجیهی آوردند و عَلمِ نپذیرفتن در دست گرفتند.
🔸 تاریخ گذشت و گذشت و به ما رسید، اما هنوز رفتارهای آشنای گذشتگان دیده میشود.
چرا عدهای در تلاشند تا امامتِ امام زمان و ظهورشان را شبههناک نشان دهند، آنرا تبدیل به قصه کنند یا وارونه جلوه دهند؟
آری، پذیرفتن هزینه دارد.
📎 #تلنگر ؛ ویژه ولادت #امام_جواد علیهالسلام
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «حسادت به ایرانیها»
👤 استاد #رائفی_پور
🔸 آینده ایرانیها در کلام امام علی علیهالسلام
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
10.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬
※ قبل از انقلاب، مگه نماز نمیخوندین؟
※ مگه روزه و هیئت و حرم و روضه نداشتید؟
※ مگه اف۱۴ بهتون نمیدادن؟
※ مگه همه چیز ارزون نبود؟
آخه چی کم داشتید که انقلاب کردین؟!
#استاد_شجاعی
#استاد_رائفیپور
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
انسان شناسی ۲۰۵.mp3
11.09M
✘ من زورم به خودم نمیرسه!
✘ نمیتونم از پسِ خودم بربیام!
✘ نمیتونم جلوی بعضی از زیادهرویها و افراطهای خودم رو در میلهای مختلف بگیرم!
من چرا اینجوریام؟
باید با خودم چکار کنم؟
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
اثرات عجیب چشمپوشی از نگاهحرام!
✍ خدا می داند که به خاطر این چشم پوشی از گناه حاضر و آماده، چه برکات و توفیقاتی نصیب من شد.
من در بررسی اعمالم دیدم به خاطر این چشم پوشی از نگاه حرام، خداوند توفیقات و برکات فراوانی را نصیب من کرد. اما اگر تن به آن گناه می دادم زندگی مشترکم دچار مشکل می شد.
📚 کتاب #شنود
تجربه نزدیک به مرگ
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59