eitaa logo
ندای مُنْتَظَر
1.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
5هزار ویدیو
118 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم أَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَالتَّقْوى كجاست آنكه پيشوا و صدرنشين آفريدگان و اهل نيكوكارى و تقوى است یا مهدی ادرکنی عجل علی ظهورک ↔️ کپی صلواتی ☑️ ارتباط با ادمین @Montazar59
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| علّت شدّت گرفتن گرفتاری‌ها قبل از ظهور و کلید طلایی حل و فصل آنها 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
بی تابی علامت عشق .mp3
10.7M
| لحظه‌ای که قلب یه آدم میفته به «امام‌خواهی»، و از نداشتن امام، بی‌قراری و بی‌تابی میفته به جانش ... چجوریه؟ همه می‌تونن اینجوری عاشق بشن؟ 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
36.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرمول سنجش انسانیت، میزان کار خیر و رسیدگی به نیازمندان نیست! حج و کربلا و نماز شب و ... هم نیست! این فرمول و یاد بگیر، «انسانیتت» رو «تعیینِ سطح» کن! 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️ 🕊 ۱ 🕊 تابستان ۸۲ ✨ سال آخر تحصیل در رشته داروسازي دانشگاه علوم پزشکي مشهد بودم. من سعي ميکردم در کنار تحصیل علم به فکر معنویات باشم و از این بُعد نیز خودم را رشد دهم. آن سال مسئول فرهنگي دانشگاه شده بودم و در زمینه شهدا نیز فعالیت داشتم. یادم هست که با قلم بر روي برگه‌اي نوشتم: «خودسازي برتر از داروسازي است» و بر ورودي اتاق خوابگاه نصب کردم. اما عده اي از دانشجویان از این جمله خوششان نیامد، آنجا بود که احساس کردم برای ایجاد دانشگاه اسلامي بايد تلاش بسياري انجام دهیم. تابستان ۱۳۸۲ بود. شنیدم که یکی از دوستانم به عنوان پزشک در روستاي پدری ما در اطراف کاشمر مشغول طبابت شده. در تیر ماه و ایام امتحانات قرار شد براي کاري اداري از مشهد به کاشمر بروم. این را هم بگویم که قرار بود بعد از امتحانات پایان ترم، مراسم عروسي من خيلي مختصر برگزار شود. قبل از ظهر چهارشنبه ۴ تیر، از کاشمر با خودروي يکي از بستگان، راهي روستا شدیم تا دوست پزشکم را ببینم و براي ناهار به منزل مادربزرگم دعوتش کنم. چند کیلومتری تا روستاي مهدي‌آباد مانده بود، راننده از درد شدید زیر قفسه سینه اش می نالید. با همسفر خودم صحبت میکردم. از علت این درد پرسیدم. او از مشکلات زندگي و حرص خوردن و گرفتاري هايش گفت. یادم هست آخرین صحبت من این بود: بيخود حرص دنیا را نخور، همه چیز دست خداست. هر وقت مشکلی پیدا كردي از شهدا مثل شهید طاهري که خيلي ها در مشکلات ایشان را واسطه قرار میدهند، بخواه که کمک کنند. آنها نزد خدا آبرو دارند و من مدتي است علاقمند شدم در مورد گره گشایی مشکلات مردم توسط شهدا تحقیق کنم ... با این که سرعت ما زیاد نبود اما یکباره همه چیز تغییر کرد! به علت دست اندازها و چاله هاي بزرگي که روي جاده قدیمی روستا ایجاد شده بود ماشین از سمت راست منحرف و پس از چندبار معلق زدن به بیرون جاده پرت شد! در جاده خلوت روستایی همه چیز خيلي سريع رخ داد. بعدها فهمیدم همسفر من صحيح و سالم بود اما من جاي سالمي در بدنم نبود. از ماشین به بیرون پرت شده و ضربات شديدي بر سر و سینه من وارد شده بود. من بيهوش وسط جاده افتاده بودم. اطرافم را خون فرا گرفته بود، همسفرم بالاي سرم ایستاده و با نگرانی به اطراف نگاه میکرد و تقاضاي کمک داشت تا اینکه نیسانی از راه رسید. بلافاصله مرا با همان خودرو به بیمارستان شهید مدرس کاشمر منتقل کردند. در آنجا اعلام شد حال مصدوم اصلاً مساعد نیست، دچار ضربه شدید مغزي شده است. سریع او را به بیمارستان مشهد منتقل کنید. آمبولانس همراه با تیم پزشکي به سوي مشهد حرکت کرد. یکی از اقوام نیز در کنار من نشست تا مرا همراهی کند. من بيهوش روي تخت آمبولانس دراز کشیده بودم. در نزديکي مشهد بود که پرستار به شیشه راننده زد. آمبولانس کنار جاده متوقف شد. به راننده خبر داد که بیمار از دنیا رفت. راننده هم آمد و بدن مرا چک کرد. قلب از کار افتاده، تنفس قطع و بدن من كاملاً سرد شده بود. عوامل اورژانس با هم صحبت کردند. به دلیل نزدیکی به مشهد، قرار شد براي بررسي دقيق و صدور گواهی فوت به بیمارستان امدادي شهید کامیاب مشهد بروند. از طرفي بستگان ما از کاشمر با مشهد تماس گرفته و به دوستان و خانواده همسرم خبر حادثه را داده بودند. آنها نیز در همان بیمارستان منتظر ما بودند. دکتر فریبرز ثمیني از اساتید و جراحان معروف مغز و اعصاب همراه با برخی اساتیدم در بیمارستان منتظر رسیدن بدن من بودند. چند نفر از دوستان دانشگاهی من هم در محوطه بیمارستان منتظر بودند. دقايقي بعد آمبولانس همراه با بدن نیمه جان من وارد شد. سطح هوشياري من بسیار پایین بود. کمتر کسی با این سطح هوشياري زنده میماند. دکتر بلافاصله مرا به اتاق عمل برد. چند بار شوک وارد کردند و عمل جراحی شروع شد. حدود سه ساعت مشغول فعالیت بودند. بیش از سیصد سي‌سي لخته خون از مغز من خارج کردند. به گفته دکتر ثميني اميدي به زنده ماندن من نبود. * * * بعد از پایان جراحی، با سطح پایین هوشیاری مرا از اتاق عمل به بخش مراقبت های ویژه بردند. همان شب دکتر دارابي معاون دانشگاه علوم پزشکي مشهد که بعدها رئیس دانشگاه شد و به خاطر فعاليتهاي فرهنگي بنده، مرا میشناخت از طریق دوستان از وضع من باخبر شد و به بیمارستان آمد. جلسه اي با حضور تیم پزشکي برگزار کرد. با اصرار ایشان بار دیگر در ساعات پایانی شب، مرا به اتاق عمل بردند و کار خارج کردن لخته هاي خوني را ادامه دادند. کادر پزشکی تمام تلاش خودشان را انجام داده بودند، اما اعلام شد حجم صدمات وارد شده به سیستم مغزي بسیار زیاد است اگر تا سه روز دیگر بیمار به هوش نیاید باید براي اهداي اعضا آماده شویم. ♨️ ادامه دارد ... 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🕊 [خدایا] همانا به‌سوی تو گریختم و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم، پاداشی را که نزد توست امیدوارم، آنچه را که در درون دارم می‌دانی و حاجتم را خبر داری، نهانم را می‌شناسی، کار بازگشت به آخرت و خانه ابدی‌ام بر تو پوشیده نیست و آنچه می‌خواهم به زبان آرم و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آن چیزی را که برای عاقبتم امید دارم، بر تو پنهان نیست، همانا آنچه برای من تقدیر کرده‌ای ای آقای من، در آنچه تا پایان عمر بر من فرود می‌آید از نهان و آشکارم جاری شده است و تنها به دست توست نه به دست غیر تو، فزونی و کاستی‌ام و سود و زیانم... حضرت مولی الموحدین امام علی مرتضی علیه السلام 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌷 ارواحنافداک وجود مقدس امام زمان(ارواحنافداه): اگر شیعیان با هم متحد شوند ما را ملاقات خواهند کرد. این روایت قسمتی از توقیعی(نامه، دست نوشته) است که از ناحیه مقدسه برای شیخ مفید(ره) فرستاده شده است. 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: اگر این دعا را نخوانید، آرمان‌های شما از آرمان‌های امام عصر(عجلﷲفرجه) فاصله می‌گیرد و نمی‌توانید برای آن حضرت کار کنید. این دعا افق‌ها و آرمان‌های ما را بزرگ می‌کند. 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
doa_baraye_emame_mahdi_dar_roze_jomeh_tarjome.pdf
538.1K
📜 أللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى خَلْقِكَ وَ لِسَانِكَ الْمُعَبِّرِ عَنْكَ النَّاطِقِ بِحِكْمَتِكَ‏ وَ عَيْنِكَ النَّاظِرَةِ بِإِذْنِكَ وَ شَاهِدِكَ عَلَى عِبَادِكَ الْجَحْجَاحِ الْمُجَاهِدِ الْعَائِذِ بِكَ الْعَابِدِ عِنْدَكَ‏ وَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ مَا خَلَقْتَ وَ بَرَأْتَ وَ أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ‏ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ‏ بِحِفْظِكَ الَّذِي لاَ يَضِيعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آبَاءَهُ أَئِمَّتَكَ وَ دَعَائِمَ دِينِكَ‏... 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
17.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نباید از مداخله در نظم جدید جهانی جا بمانیم! ⚡️ مشارکت بالا در پیش رو، وضعیت ما را برای نقش‌آفرینی فعّال در نظم جدید جهانی مشخص می‌کند. 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
19.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ ما فرهنگ کار جمعی در اقتصاد نداریم! 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 صهیونیسم دشمن انـقلاب اسلامی 🔻مراحل ۴۴ سال مقابلۀ صهیونیست با جمهوری اسلامی 🔻امروز این اسلامِ مقاومت است که لب مرزهای اسرائیل ایستاده! 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
🖼 👤 آیت‌الله ☀️ کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. 📚  در محضر بهجت، ج۲،ص۱۸۷ 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «راه نجات» 🔸 ۸ توصیه مهم برای نجات از فتنه‌های ... 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✘ قلب سالم قلبی است که به «خواستنِ خدا» مبتلا شده است! • ارتباط شخصی شما با خدا دقیقاً همانجا گیر دارد و دچار آسیب است که؛ در خلوتتان با خدا ذهن و قلب شما را به سمت خود کشیده و متوجه خود می‌کند! حال می‌خواهد مسائل دنیایی باشد، خواه صورتهای مقدّس! • رفاقت آنجا خالص می‌شود که وقتی روبروی رفیق نشسته‌‌ای، چیز دیگری جز همین همنشینی برایت موضوعیت نداشته باشد. 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
یاد خدا ۳۰.mp3
11.11M
مجموعه ۳۰ √ «خواستنِ خود خدا» خواستنِ امام» جوری که قلب به طلب افتاده باشد، ناگهان اتفاق نمی‌افتد! مسیری دارد که باید آرام آرام آنرا پیمود تا تازه به نقطه‌ی صفر عاشقی رسید! (پادکست را بشنوید) 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| به زور خانواده‌ات و نبر بهشت! خودت هم سر از جهنم درمیاری. 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
√ اگر ما قادر باشیم با سرعت نور حرکت کنیم: • دو سال طول میکشه که از منظومه شمسی خارج بشیم! • چقدر طول میکشه به لبه‌ی جهانِ قابل مشاهده برسیم؟ 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
۳۱ ✘ قلب باید از مشغله‌ها خالی باشد تا بتواند خدا را ملاقات کند. • جمع کثیری از مومنان علیرغم اینکه اهل عبادت و معنویت و جهادند؛ نمی‌توانند مسیر تولد سالم به سمت آخرت را درست و صحیح طی کنند! • این مسئله بدین علّت اتفاق می‌افتد که فضای قلب انسان برای یاد خدا، خالی نیست! • این وجود برای خلوت از مشغله‌ها فارغ نیست، لذا فرصت ذکر حقیقی و موقعیت ملاقات و همنشینی با خدا به او دست نمیدهد. 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| تنها فرمول اصلاح تمام ضعف‌های روحی، اعتقادی، اخلاقی، خانوادگی، تربیتی! والسّلام 🌏 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️ 🕊 ۲ 🕊 اهدای عضو ✨ آن ایام بین دانشجویان دانشگاه برگه هايي پخش شده بود که اگر مایل به اهدای عضو در صورت مرگ مغزي هستید این برگه را پر کنید، من هم جزو افرادی بودم که این برگه ها را توزیع و جمع آوري مي کردم. حتی خانواده همسرم را ترغیب کردم که این برگه‌ها را پر کنند، خودم نیز این برگه را پر کردم ولي هنوز به دوستان دانشگاه تحویل نداده بودم! روز پنجم هم تمام شد. اما سطح هوشیاری هنوز پایین تر از حد انتظار بود. يعني هيچ تغييري نسبت به روز اول ایجاد نشده بود. فرم اهدای عضو از سوي بیمارستان آماده شد. فقط قلب و یک کلیه و چشم راست قابلیت اهدا داشتند، بقیه اعضاي بدن آسيب جدي ديده بود. پرستار پیشنهاد اهدای عضو را به پدر همسرم داد اما ایشان قبول نکرد این پرستار از ظهر تا شب چند بار رفت و آمد تا رضایت خانواده را بگیرد! بنابر آنچه بعدها شنیدم، ظاهراً آن پرستار قلبم را براي يکي از بستگانش میخواست. حتي گفت که ميتوانيد اعضاي بدن را بفروشید. خانواده ما همگی اعلام کردند فعلاً با اهدای اعضایش مخالفیم و امیدواریم که او برگردد. با اینکه پدر همسرم چندین بار این مطلب را به آن پرستار گفته بود اما در غیاب ایشان در روز ششم به سراغ همسرم ميرود و اصرار میکند تا رضایت بگیرد. پدر همسرم وقتي مطلع ميشود به سراغ آن پرستار ميرود و دوباره همین حرفها را میشنود. پرستار باصداي بلند می گوید: این جوان مرده. ببین تخت کناری داماد شما هوشياري بهتري داشت بعد از یک هفته دیشب جنازه اش را بردند. شما چرا نمی فهمید؟ چرا ... همین حرفها باعث درگيري لفظي و فیزیکی آنها شد. هفته اول بستری هم سپری شد هیچ اثري از بهبودي ديده نميشد. همه دست به دعا برداشته بودند از اقوام و آشنایان تا اهالی محل و ... این را هم بگویم که بیشتر اظهار لطف دوستان و آشنایان به خاطر پدر عزیزم شهید حاج محمد طاهری از فرماندهان لشکر نصر خراسان بود. اگر چه دوستان دانشجوي من بعد از این حادثه پدرم را شناختند. پیرزنی که در همسایگی منزل پدر بزرگم در روستاي مهدي آباد زندگي مي کرد به بیمارستان آمد و گفت من خيلي براي پسر حاج محمد دعا کردم حتي سر مزار پدر شهیدش رفتم و از او خواستم براي فرزندش دعا کند. دیشب در عالم رویا پدر شهیدش را دیدم، به او گفتم خبرداري فرزندت مصطفي در بیمارستان بستري است؟ حاج محمد به من گفت: نگران نباشید مصطفي پیش خودم است! هفته دوم بستري رو به پایان بود اما هنوز هیچ تغییر خاصی دیده نمیشد. یک روز هوشياري من كمي بالا مي آمد و یک روز پایین می رفت. پزشکان بیمارستان امدادي شهيد كامياب طي جلسه ای اعلام کردند هیچ اميدي به بهبودي بيمار نیست و تا دیر نشده از فرصت اهداي عضو استفاده کنید. ♨️ ادامه دارد ... 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59