جلسه دوم مهدویت.mp3
44.98M
🔆🍃🔰جلسه_دوم مباحث مهدویت با #محوریت کتاب شریف مکیال_المکارم
ضرورت مباحث مهدویت (معرفت به امام زمان سلام الله علیه، رسیدن به کمالات و تقرب به حضرت)
فرستادم
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آهی که در فراق تو از جان کشیدهام...
#حاج_قاسم 💔12
و گلوییکه هربار
با یادت به بغض مینشیند💔..
پیامی از حاج قاسم برای امروز ما :
به زودی فتنه هایی پیش رو خواهید داشت که کل شهدا آرزوی حضور به جای شما را خواهند داشت!
آن روز من نیستم، ولی شما پشت آقا را خالی نکنید
🔴 در حوادث و مشکلات دوران غیبت چه کنیم؟
🔵 اسحاق بن يعقوب، نامهاى براى حضرت ولی عصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) مىنويسد و از مشكلاتى كه برايش رخ داده سؤال مىكند. محمد بن عثمان عمری، نماينده آن حضرت، نامه را مىرساند.
🟡 جواب نامه به خط مبارک صادر می شود:
🟢 در حوادث و پيشامدها به راویان حدیث ما رجوع كنيد، زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنها هستم ... .»
📚 کمال الدین، ج۱، ص۴۸۵، ح۴
#امام_زمان
#سوریه
#آخرالزمان
درس عبرت آموز سوریه.mp3
7.41M
👈«و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد!» آل عمران، 139
🔰یأس یا امید در ماجرای تلخ سوریه؟
🔰تکیه به خدا یا کدخدا؟!
🔰غربالگری منتظران سخت تر و شدیدتر می شود.
🔰آیا آن چه در سوریه اتفاق افتاد همان سفیانی است❓❗️
🔰راز بیان علامات حتمی بویژه #سفیانی و علامات غیر حتمی در روایات.
#سوریه
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🔴 فتنۀ شام (سوریه)
🔵 امام باقر علیه السلام به جابر فرمودند:
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: يَا جَابِرُ لاَ يَظْهَرُ اَلْقَائِمُ حَتَّى يَشْمَلَ اَلنَّاسَ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ يَطْلُبُونَ اَلْمَخْرَجَ مِنْهَا فَلاَ يَجِدُونَهُ وَ يَكُونُ قَتْلٌ بَيْنَ اَلْكُوفَةِ وَ اَلْحِيرَةِ قَتْلاَهُمْ عَلَى سَوَاءٍ وَ يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ.
🟢 ای جابر! قائم ظهور نمیکند تا فتنهای در شام مردم را در بر بگیرد که از آن دنبال رهایی میگردند اما راهی نمییابند. و کشتاری بین کوفه و حیره خواهد بود که کشتههایشان یک اندازه باشند. و ندا دهندهای از آسمان ندا میدهد.
📚 الغيبة (للنعمانی)،ص۲۷۹،ب۱۴،ح۶۵
#امام_زمان
#سوریه
#آخرالزمان
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🔴 شتاب زدگی ممنوع...
🔵 امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي هَاشِمٍ عَنِ اَلْفَضْلِ اَلْكَاتِبِ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَأَتَاهُ كِتَابُ أَبِي مُسْلِمٍ فَقَالَ لَيْسَ لِكِتَابِكَ جَوَابٌ اُخْرُجْ عَنَّا فَجَعَلْنَا يُسَارُّ بَعْضُنَا بَعْضاً فَقَالَ أَيَّ شَيْءٍ تُسَارُّونَ يَا فَضْلُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ لاَ يَعْجَلُ لِعَجَلَةِ اَلْعِبَادِ وَ لَإِزَالَةُ جَبَلٍ عَنْ مَوْضِعِهِ أَيْسَرُ مِنْ زَوَالِ مُلْكٍ لَمْ يَنْقَضِ أَجَلُهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ فُلاَنَ بْنَ فُلاَنٍ حَتَّى بَلَغَ اَلسَّابِعَ مِنْ وُلْدِ فُلاَنٍ قُلْتُ فَمَا اَلْعَلاَمَةُ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لاَ تَبْرَحِ اَلْأَرْضَ يَا فَضْلُ حَتَّى يَخْرُجَ اَلسُّفْيَانِيُّ فَإِذَا خَرَجَ اَلسُّفْيَانِيُّ فَأَجِيبُوا إِلَيْنَا يَقُولُهَا ثَلاَثاً وَ هُوَ مِنَ اَلْمَحْتُومِ
🟢 فضل كاتب گويد: خدمت امام صادق عليه السّلام بودم كه نامۀ ابو مسلم خراسانى براى او آمد، حضرت فرمود: نامۀ تو جواب ندارد از نزد ما بيرون شو، ما شروع كرديم با يك ديگر آهسته سخن گفتن، فرمود:
اى فضل چه سخنى آهسته با هم ميگوئيد؟ همانا خداى عز و جل براى شتاب بندگان شتاب نميكند، و براستى كه از جاكندن كوهى از جاى خويش آسانتر است از واژگون كردن حكومتى كه عمرش بآخر نرسيده است
سپس فرمود: همانا فلان پسر فلان تا بهفتمين فرزند فلان (يعنى عباس) رسيد (يعنى اينها بخلافت رسند)
من عرض كردم: پس چه نشانهاى ميان ما و شما است، قربانت گردم؟ فرمود: اى فضل از جاى خود حركت نكن تا سفيانى خروج كند، و چون سفيانى خروج كرد بسوى ما روآوريد و سه بار اين كلام را تكرار كرد - و اين جريان از نشانههاى حتمى (ظهور حضرت قائم) است.
📚 الکافي ج ۸، ص ۲۷۴
#امام_زمان
#سوریه
#آخرالزمان
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
2.65M
#تمایز_وظیفه_گرایی و #تطبیق_گرایی
پیرو پرسش متعدد دوستان از بنده نکاتی درباره #ظهور و درگیری های #سوریه و ارتباط میان #نشانه_های_ظهور تقدیم می شود.
محمد شهبازیان
@khaketeshneh-محمد شهبازیان
🔴 بزرگترین بشارت به شیعیان عصر غیبت
🔹امام كاظم عليه السلام فرمودند:
🟢 طُوبى لِشيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكينَ بِحُبِّنا فى غَيْبَةِ قائِمنا اَلثّابِتينَ عَلى مُوالاتِنا وَالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِنا اُولئِكَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ قَدْ رَضُوا بِنا اَئِمَّةً وَ رَضينا بِهِمْ شيعَةً وَ طُوبى لَهُمْ، هُمْ وَاللّه ِ مَعَنا فى دَرَجَتِنا يَوْمَ الْقِيامِةِ.
🟡 خوشا به حال شيعيان ما كه در زمان غيبت قائم ما به دوستى ما چنگ مى زنند و در دوستى ما و برائت از دشمنان ما استوارند آنها از ما و ما از آنها هستيم، آنها به پيشوائى ما راضى شدند و ما هم به شيعه بودن آنها راضى وخشنوديم و خوشا به حال آنها، به خدا قسـم آنها در روز قيامت با ما و مرتبه ما هستند.
🟣 این عبارت در باره ی احدی از اصحاب اهل بیت علیهم السلام بیان نشده است...
مافوق تصور تمام بنی آدم است به هر کلمه ی این حدیث اگر با اعتقاد و ایمان کامل توجه کنیم
🔺ناامید را امیدوار
🔺خستگی را به نشاط
🔺 ضعف را به قوت
🔺 سستی را به جدیت
🔺 بی تحرکی و غفلت را به تلاش و یقظه
🔺 و در یک کلام،، مرده دل را زنده می کند...
📚بحار الأنوار : ج ۱۶ ، ص ۲۸۷
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
روایت دلدادگی
قسمت ۱۰۷🎬:
بانوی حاکم ،خیره در چشمان سهراب گفت : این جوان کیست؟!
حاکم سرش را پایین تر آورد وکنار گوش همسرش گفت : من هم هنوز درست نمی دانم براستی او کیست ، اما به نظرم خیلی خیلی آشناست.
بانو ،همانطور که اشک چشمانش را می گرفت ، با لحنی آرام ، طوریکه فقط حاکم بشنود ،گفت: چقدر شبیه جوانی های توست..
این حرف بانو انگار تلنگری بر ذهن حاکم بود و در دریای افکارش غرق شد ، بانو آرام روی تخت نشست ، حاکم هم عصایش را به لبهٔ تخت تکیه داد ، انگار داشت در ذهنش با چیزی کلنجار می رفت ...
پس از لحظاتی سکوت ، سهراب که از دیدن صحنه های قبل و بی تابی زنی که به نظر میرسید گمگشته ای دارد ، قلبش بهم فشرده شده بود، سرش پایین انداخت و نگاهش را به زمین قصر دوخت...
با تک سرفه حاکم ، سکوت سالن بزرگ شکست ، حاکم که لحن کلامش کاملاً تغییر کرده بود ، رو به سهراب گفت : راستی نامت چه بود؟
سهراب سرش را بالا گرفت وگفت : نامم؟! از وقتی به یاد دارم مرا سهراب صدا می کردند.
حاکم نفسش را محکم بیرون داد و گفت : که اینطور...خوب سهراب ، تو اصرار داشتی گنجینه را تحویل دهی و گویا عجلهٔ رفتن به جایی را داشتی...به کجا می خواستی بروی؟ مگر تو در این شهر ، آشنایی داری؟!
سهراب که حوصلهٔ توضیح دادن و استنطاق دوباره را نداشت ، آرام گفت : آری باید جایی بروم ، آشنایی دارم که بی تابم برای دیدارش...
حاکم نگاهی به همسرش و نگاهی به سهراب کرد و گفت : امشب را اینجا بمان، نترس، حرفت را باور کردم ، اینجا در امانی و مثل یک میهمان با تو رفتار خواهد شد...
سهراب با من و من گفت : اگر امکان دارد اجازه دهید بروم...
حاکم سری تکان داد و گفت : حال که بر رفتن اینقدر اصرار داری ، مانعت نمی شوم اما صبر کن تا دستور دهم با همراهی سربازی تو را به مقصدت برسانم، سهراب که می خواست هر چه زودتر از این مکان خارج و به سمت مسجد سهله برود و از طرفی در کوفه غریب بود و راه مسجد را نمی دانست ، گفت : از این لطفتان سپاسگزارم ، هر چه صلاح بدانید آن کنم...
در این هنگام بانو آرام به حاکم اشاره کرد وگفت : ابو مرتضی، نگذار برود...
حاکم کوفه دست تبدار همسرش را فشاری داد و با نگاهش به او اطمینان داد که نگران نباشد...
ادامه دارد...
📝به قلم :ط_حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨💦
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c