eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
9.9هزار ویدیو
305 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن با ذکر صلوات و دعای فرج ، حلال است🙏🏻 ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 🍀 اللَّهُ الَّذِي أَنزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ (17، شوری) 🍀 *خداست آنكه كتاب آسمانى و ميزان را به حقّ نازل كرد و چه مى دانى شايد قيامت نزديك باشد.* 🍃🍃🍃🍃🍃 ✴️ *يكى از نام هاى قيامت «الساعة» است، زيرا ناگهانى و غير مترقبه فرا مى رسد.* 🍃🍃🍃🍃🍃 ✅ *در قرآن كريم باطل راهى ندارد.* 🔸«انزل الكتاب بالحقّ» ✅ *قرآن حقيقتى بس والا دارد كه براى سعادت ما آفريده شده است.* 🔸 «انزل الكتاب» ✅ *قرآن، ميزان و وسيله ى تشخيص حقّ از باطل است.* 🔸 «الكتاب بالحق و الميزان» ✅ *پيامبر اكرم نيز از زمان و ساعت قيامت بى خبر است.* 🔸«و ما يدريك» ✅ *به آرزوهاى موهوم و طولانى كه موجب تأخير توبه و عمل صالح است گرفتار نشويد كه شايد قيامت نزديك باشد.* 🔸«لعل الساعة قريب» 🍃🍃🍃🍃🍃 📲 *جهت عضویت* 👇 https://chat.whatsapp.com/Ckx014SEEpD52GR8jG3YVC 💠🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°🌱 ♥️ 🏝در تمام این سالها، در تک تک روزها و لحظه‌ها، در عمری که در دلخوشی‌ها و ناخوشی‌ها گذشت... آن‌چه برجا مانده، عطر یاد شماست... انگار هربار که شمیم مهر شما در شهر دلم پیچیده است، کوچه باغ قلبم پراز حضور نازک اقاقی‌ها شده است.... وگرنه آن‌چه بی‌شماست، جز خاطره‌ای خزان‌زده و سرد و دلتنگ، چیز دیگری نیست.... 🍁خوشا پریدن در آسمان یادتان ... https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
✍ حتما بخونید خیلی قشنگه ✨ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند...✌️🏼🙂 🍃🌷 💫💫💫💫💫💫 جهت عضویت در گروه 👇 ۶ https://chat.whatsapp.com/Ckx014SEEpD52GR8jG3YVC
توبه نصوح آیت الله حق شناس همین طور که امروز داشتم مقام توبه را نگاه می کردم، دیدم که در شرایط آن نوشته اند که یکی اخلاص سريره است، یعنی نیت و حواسم جز پروردگار جایی نباشد، یکی دیگر هم معرفت مسئول است، یعنی ببینم که پروردگار چه قدر با من مهربان است، من چه پروردگاری دارم؟! توبه نصوح یعنی: پروردگارا ! من بالقطع و اليقين از این معصیت صرف نظر کردم، قاطعا دیگر بر نمی گردم! خوب! یک چنین کسی را نداریم، بالأخره انسان در معرض حوادث است، یک مرتبه باز ممکن است که مرتکب شود؛ ولی حضرت فرمودند: مانع ندارد؛ اول باید قاطعا تصمیم بگیرد، تصمیم قاطع که گرفت، خطاب میرسد: آی ملکین فراموش کنید، ملکین را إنساء می فرماید، یعنی معصیت شما را از ياد ملکین می برد، به اعضا و جوارح هم خطاب تکوینی می شود که در قیامت حق ندارید شهادت بدهید. خوب! چون که: و إن مِن شئ إلا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم همه چیز، حتی در و دیوار هم حیات دارند: ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم با شما نامحرمان ما خامشیم آن وقت بقعه های زمین خطاب می رسد که باید از شهادت دادن علیه این آدم خودداری کنید. یک چنین خدائیست مواعظ ج 2 ص195 💞 https://chat.whatsapp.com/F2kEHiJzOPP7GNh9InFsDv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حضرت علی (ع)می فرمایند: 👈شهوت پرست هم معلول فکریست هم بیمار نفسی است.
🎯 | ✨امام على عليه السلام: 🔹در گذشته برادری دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود، چون دنیای حرام در چشم او بی ارزش می‌نمود؛ 🔸و از شکم بارگی دور بود، پس آنچه را نمی‌یافت آرزو نمی‌کرد و آنچه را می‌یافت زیاده‌روی نداشت؛ 🔹در بیشتر عمرش ساکت بود، اما گاهی که لب به سخن می‌گشود بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می‌نشاند؛ 🔸به ظاهر ناتوان و مستضعف می‌نمود اما در برخورد جدی چنان شیر بیشه می‌خروشید یا چون مار بیابانی به حرکت در می‌آمد؛ 🔹تا پیش قاضی نمی‌رفت دلیلی مطرح نمی‌کرد و کسی را که عذری داشت سرزنش نمی‌کرد تا آنکه عذر او را می‌شنید؛ 🔸از درد شکوه نمی‌کرد مگر پس از تن درستی و بهبودی؛ 🔹آنچه عمل می‌کرد می‌گفت و بدانچه عمل نمی‌کرد چیزی نمی‌گفت؛ 🔸اگر در سخن گفتن بر او پیشی می‌گرفتند در سکوت مغلوب نمی‌گردید و بر شنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود؛ 🔹اگر بر سر دو راهی دو کار قرار می‌گرفت، می‌اندیشید که کدام یک با خواسته‌ی نفس نزدیک تر است با آن مخالفت می‌کرد؛ 🔶پس بر شما باد روی آوردن به اینگونه از ارزش های اخلاقی، و با یکدیگر در کسب آنها رقابت کنید، و اگر نتوانستید، بدانید که به دست آوردن بخشی از آن ارزش‌های اخلاقی بهتر از رها کردن همه است. نهج‌البلاغه حکمت ٢٨٩ ✅ 🎯 | ✨امام على عليه السلام: 🔹در گذشته برادری دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود، چون دنیای حرام در چشم او بی ارزش می‌نمود؛ 🔸و از شکم بارگی دور بود، پس آنچه را نمی‌یافت آرزو نمی‌کرد و آنچه را می‌یافت زیاده‌روی نداشت؛ 🔹در بیشتر عمرش ساکت بود، اما گاهی که لب به سخن می‌گشود بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می‌نشاند؛ 🔸به ظاهر ناتوان و مستضعف می‌نمود اما در برخورد جدی چنان شیر بیشه می‌خروشید یا چون مار بیابانی به حرکت در می‌آمد؛ 🔹تا پیش قاضی نمی‌رفت دلیلی مطرح نمی‌کرد و کسی را که عذری داشت سرزنش نمی‌کرد تا آنکه عذر او را می‌شنید؛ 🔸از درد شکوه نمی‌کرد مگر پس از تن درستی و بهبودی؛ 🔹آنچه عمل می‌کرد می‌گفت و بدانچه عمل نمی‌کرد چیزی نمی‌گفت؛ 🔸اگر در سخن گفتن بر او پیشی می‌گرفتند در سکوت مغلوب نمی‌گردید و بر شنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود؛ 🔹اگر بر سر دو راهی دو کار قرار می‌گرفت، می‌اندیشید که کدام یک با خواسته‌ی نفس نزدیک تر است با آن مخالفت می‌کرد؛ 🔶پس بر شما باد روی آوردن به اینگونه از ارزش های اخلاقی، و با یکدیگر در کسب آنها رقابت کنید، و اگر نتوانستید، بدانید که به دست آوردن بخشی از آن ارزش‌های اخلاقی بهتر از رها کردن همه است. نهج‌البلاغه حکمت ٢٨٩ ✅
‏فایل صوتی از طرف هاشمی
AUD-20210930-WA0125.mp3
6.27M
*🌹صــوت،تــلاوت زیـبای سـوره یـاســین تـقدیـم به عاشقان اهـل بیـت*☝️☝☝ ‌ •┈┈┈•✦ ✿ ✦•┈┈┈• ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡}