eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
9.5هزار ویدیو
298 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی #اللّهم_عجِّل_لولیِّک_الفرج مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
💚علامت اینکه یک نفر در راه درست است و را پیدا کرده این است که، است، شیرین است، آرامش دارد، زودرنجی ندارد، حساسیت ندارد، با کسی الکی درگیر نمی‌شود. 🚨 کسی که با همه کس درگیر می‌شود، با خودش درگیر است، کسی که با خودش درگیر است آرامش ندارد خدا همیشه به آدم شادی می‌دهد و انسان با خودش و دیگران در صلح است. 🌺 اگر در دل خدا بیاید غصه ­ها می‌روند. یعنی خدا و غصه، اصلاً با هم جمع نمی‌شوند. می‌شه ما یکبار به خدا بگییم تا تو رو دارم غم ندارم؟؟؟ ❤️ بسم الله الرحمن الرحیم 💕 🍃جلسه دوم 🔹حضرت موسی علیه السلام گاهی پیام آور سوالات دیگران هستن 🔆از خدا سوال می‌کنه که 👈تو نزدیکی با من که باهات نجوا کنم یا دوری که صدات کنم ؟ ؟ نجوا یعنی درگوشی صحبت کردن وقتی دو نفر به هم خیلی نزدیکن ، راحت با هم درگوشی حرف میزنند ♨️نه که برای حضرت موسی حل نیستا https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🏴🏴سلام برمادرابالفضل 🔶شعر کودکانه حضرتِ اُمُّ البَنین (س) 🟠🔶🟠🔶🟠 🌸حضرتِ اُمُّ البَنین 🌱بانویی مهربان بود 🌸او بعدِ زهرا مادر 🌱برای کودکان بود 🌸و یاوری برای 🌱امیرِ مومنان بود 🌸او مادرِ چهار تا 🍃جوانِ پهلوان بود 🌸عبّاسِ او یکی از 🌱چهار تا قهرمان بود 🌸تو کربلا اَباالفَضل 🌱همراهِ کاروان بود 🌸واسه حسین علمدار 🌱سَقّای تِشنِگان بود 🌸جَنگاوری دِلاوَر 🌱کابوسِ دُشمنان بود 🌸عبّاس علیه السلام 🌱اگر یه قهرمان بود 🌸قطعاً دُعای مادر 🌱پُشت و پَناهِشان بود 🌸اُمُّ البَنین همیشه 🌱الگوی مادران بود 🌸شد مادرِ شهیدان 🌱این بهترین نشان بود 🌸🍃🌼🍃🌸 شاعر: علیرضا قاسمی س
🍃مرقومه رهبرانقلاب در قرآن تقدیمی به مادران چشم انتظار شهدای مفقود الاثر 🥀به‌مناسبت وفات حضرت ام البنین(سلام الله علیها)🥀
زن زندگی اش را داد تا ما آزاد باشیم... روز تکریم مادر و همسران شهدا🖤 #حضرت_ام‌البنین
🏴 شهادت یا وفات !؟ امام جعفر الصّادق علیه السلام: او ( ) آشکارا بنی امیه را لعن می‌کرد؛ بنی امیه او را مسموم کردند و به شهادت رساندند. 📓تنقیح المقال ج ۳ ص۷۰ 📓المحدثات الشیعه ج۲ ص۵۵۰ 📓زنان نابغه ص۱۵۰ 📓ام البنین ص۴۷۰ 📓ام البنین سیرتها و کراماتها ص۱۷۰ 📓اعلام النساء ص ۴۹۶ 📓وقایع الشیعه ص٨۵ 🏴 شهادت حضرت ام البنین تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه‌ی قفل کردن مرقد حضرت زینب (س) و بی تابی شیعیان ما برای باز موندن این حرم خونها دادیم💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸کدام یک درست هست؟وفات یا شهادت حضرت ام البنین(سلام الله علیها) جواب حجت الاسلام ماندگاری ☝️☝️☝️
چه کنیم تا در نسبت به گناهان گذشته‌مان مؤاخذه نشویم؟ هر كس در باقيمانده عمر خويش كار نيك كند، به گناهان گذشته‌اش مؤاخذه نشود و هر كس در باقيمانده عمرش گناه و بدى كند، درباره اعمال سراسر عمرش باز خواست شود. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلسه ششم مکیال المکارم.mp3
46.37M
💠جلسه_ششم مباحث مهدویت با کتاب شریف مکیال_المکارم دلیل عقلی بر وجوب شناخت امام زمان سلام الله علیه اشکال بر دلیل عقلی پاسخ به اشکال https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
جلسه پنجم مکیال المکارم.mp3
63.53M
مباحث مهدویت با محوریت کتاب شریف ۱۴۰۳/۵/۲۵ معرفی اجمالی کتب مهدویت معرفی مولف کتاب شریف مکیال المکارم (مرحوم آیت الله سید محمد تقی اصفهانی رضوان الله تعالی علیه): زندگینامه، اساتید و تالیفات علت تالیف کتاب مکیال المکارم علت نام گذای کتاب به مِکیالُ المَکارِم فی فَوائِدِ الدُّعاءِ لِلقائِم "سلام الله علیه" معرفی محتوای کتاب مکیال المکارم بیان برخی از 🔻حجة الاسلام تدریس مباحث مهدویت https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌♨️یکی از علت‌های طولانی شدن غیبت امام عصر(علیه السلام) از خودخواهی انسان هاست. ♨️ تا زمانی که منیت و خودخواهی به جای خداخواهی باشد، همین است. ♨️این درحالی است که شرط ظهور حضرت ولی عصر(علیه السلام) این است که ما خود را تغییر دهیم و خودخواهی را از خود دور کنیم، امام نقصی ندارد بلکه ما باید شرایط را عوض کنیم. ✍استاد عالی https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اظهارات شنیدنی دکتر رامین کامران، پژوهشگر دانشگاه سوربن فرانسه: ایران با هیچ کشوری در خاورمیانه قابل مقایسه نیست؛ مقاومت هنوز زنده است و ادعای حمله به ایران فقط هارت و پورت است. 🔺تنها باید مواظب استراتژی مذاکره‌ای بود که به معنای تسلیم بی‌قید و شرط است؛ چرا که این استراتژی، یعنی خطر نابودی! باید مواظب تشدید گسل‌های اجتماعی و ملی بود؛ شکست وحدت داخلی، مقدمه حملۀ خارجی خواهد بود! https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯از امیرالمؤمنین امام علی «علیه السلام » روایت شده است که فرمودند: از وقتی که از رسول خدا شنیدم که فرمود: نمازشب نور است هرگز نماز شب را ترک نکردم. ‎‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 منتظران ظهور 🌹
روایت دلدادگی قسمت ۱۳۰🎬: کاروان زائران کربلا بیش از یک ماه بود از بیرجند حرکت کرده بودند، بیش از ی
روایت دلدادگی قسمت۱۳۱🎬: سوارانی روی پوشیده دور تا دور کاروانیان حلقه زدند و با زبان عربی چیزی گفتند که اهل کاروان چیزی از ان سر در نمی آوردند. سر کاروان ،که خود مسلط به زبان عربی بود جلو رفت و‌مشغول صحبت با آنها شد . اول با ملایمت و خواهش و تمنا از لحن او‌‌خوانده میشد، شر‌وع کرد، اما هر چه او‌میگفت، سواران روی پوشیده فریاد کشان جواب میدادند و در آخر یکی از سواران با لگدی که به سر کاروان زد او را بر زمین سرنگون کرد... سر کاروان از جا بلند شد و همانطور که خون گوشهٔ لبش را با انگشت می گرفت رو به کاروانیان کرد و گفت : زائران بزرگوار؛ اینان را که می بینید راهزنان این دیارند، می گویند با زبان خوش هر چه دارید و ندارید را به آنها بدهید و هرکس مقاومت کند ، با جانش بازی کرده و من هم زور خودم را زدم و‌گفتم که شما زوار حرم مولاعلی و فرزندش حسین شهید هستید ، خواستم تا رگ غیرتشان را بیدار کنم ، آنها هم تنها تخفیفی که دادند این بود که آذوقه و خورد و‌خوراک از آن خودمان ،اما هر چه پول و سکه و طلا دارید را بدون کوچکترین کلکی به آنها بدهیم. با شنیدن حرفهای سر کاروان ولوله ای در بین جمع افتاد و چون چشمشان به سواران قوی هیکل و برق نگاه تیز آنها افتاد و چون تعداد آنها زیاد بود پس نمی توانستند با آنها درگیر شوند، همه به اتفاق مشغول دادن پول و طلاهایشان به راهزنان شدند. زوار بیچاره از همان اول کاروان به ترتیب ، سکه های بی زبانشان را تقدیم کردند تا نوبت به عبدالله و خانواده اش رسید. سر دسته راهزنان جلو آمد و چون چشمش به چهره زیبای فرنگیس که از زیر روبنده نازک پیدا بود، افتاد زیر لب عبارتی عربی را تکرار کرد و با اشاره به فرنگیس دستور داد تا از الاغ پایین شود... فرنگیس با ترس و لرز از الاغ به زیر آمد و عبدالله با دیدن این صحنه ، همزمان با فرنگیس، از روی قاطر خود را به زمین انداخت و جلوی دخترک ایستاد و درحالیکه دستانش را دو طرفش باز کرده بود وبا هیکل چهارشانه و مردانه اش سپری برای فرنگیس شده بود گفت : تو را به مولا علی ، این دختر امانت است... بیایید هر چه دارم از شما اما با این دخترک کاری نشوید.. راهزن که هیچ از حرفهای عبدالله نمی فهمید با دستهٔ شمشیرش به سر عبدالله زد و او را سرنگون کرد و روبه روی فرنگیس ایستاد و همانطور که خنده بلندی می کرد خواست تا روبنده نازک فرنگیس را که چشمان زیبا و درشتش از زیر آن پیدا بود ، بالا بزند.. که ناگهان... ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی 🌨💦🌨💦🌨💦🌨 ‎‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
روایت دلدادگی قسمت۱۳۲🎬: ناگهان ننه صغری که معلوم نبود کی خود را از الاغ به زیر آورده با چوبی که همیشه در دست داشت ، از پشت سر چنان بر فرق سرکردهٔ راهزنان کوبید که آن عرب نگون بخت ، بر زمین سرنگون شد. فرنگیس که چون گنجشککی هراسان بود ، با دیدن این صحنه گویی نهیبی به ضمیر ناخوداگاهش زده شد ، در یک چشم بهم زدن شمشیر مرد عرب را که جلوی پایش افتاده بود بر داشت و به سرعت خود را به اسب بی سوار او رساند و با یک جست بر اسب نشست.. فرنگیس شمشیر زنان چنان با سرعت می تاخت که گویی رستم ایران زمین است. جمع راهزنان که انتظار چنین جسارتی را از یک دختر نداشتند ، دستپاچه شده بودند و کاروانیان هم با دیدن هنرنمایی فرنگیس ، سر ذوق آمده و هر کدام با چوبی ، چماقی و هر وسیلهٔ ممکن در حالیکه فریاد «یا حسین» سر داده بودند به سمت راهزنان یورش آوردند. راهزنان که اوضاع را ناجور دیدند و از طرفی سرکرده شان نقش بر زمین بود ، فوری عقب نشینی کردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. فرنگیس تا فاصله ای نزدیک، درحالیکه چون جنگاوری بی همتا شمشیر را بالای سرش می چرخاند به دنبال آخرین راهزن روان شد و وقتی مطمئن از گریز آنان شد ،به سمت کاروان برگشت. عبدالله از جا برخواسته بود و با تعجب فرنگیس را نگاه می کرد و زیر لب می گفت : براستی تو‌کیستی ای شیرزن...تو‌کیستی ای پاره جگر عبدالله... ننه صغری تا این را شنید ، خنده بلندی از ذوق کرد و با آغوشی باز به طرف فرنگیس که هنوز با آنان فاصله داشت ، روان شد و فریاد میزد : تو‌دختر منی...تو عزیز دردانه منی... فرنگیس که صدای ننه صغری را می شنید ،لبخندی زد و زیر لب گفت :سوارکاری چه حس عجیبی به من داد...من کی هستم؟ اینجا چه می کنم؟ اما هر که هستم...جمیله نیستم... کاش به یاد آورم کیم وچیم.... ادامه دارد.. 📝به قلم :ط_حسینی 🌨💦🌨💦🌨💦🌨 ‎‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c