فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خدا
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
161114_001.mp3
3.68M
❗️شمر هم حافظ قرآن بود... ⁉️
جواب این شبهه تکراری رو از زبان استاد مهندسی بشنوید⏫⏫
•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌹امام علی علیهالسلام:
ای مردم در راه راست، از کمی روندگان نهراسید، زیرا اکثریّت مردم بر گرد سفره ای جمع شدند که سیری آن کوتاه، و گرسنگی آن طولانی است.
📗نهجالبلاغه، خطبه۲۰۱
#حدیث_گرافی
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
پُࢪسٻد:
حَدِّ ٺَوَڪُّل چٻسٺ؟!☺️♥️
حَضࢪَٺِ ࢪضآ{عَلَيهِالسَّلآم} فَࢪمودَند:
اٻنڪہ بآ وُجودِ خُدآ اَز ھٻچڪَس نَٺَࢪسے..!ッ🦋🕊
#حدیث_گرافی
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
امـام سـجاد عـلیه السـلام☺️❤️:
بـار خـدایـا!🌸
هر آنچه راکه به سبب اصلاحم در دنیا و آخرتم میشود،به من عطا فرما!
چه آنهایی راکه یاد کردم و یا فراموش نمودم . . . 🌿👏🏻
📚 صحیفه سجادیه ،ص ۱۰۶✨
#حدیث
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
امـام عـلی عـلیه السـلام😍:
دیروزت از دست رفت . . .
وبه فردایت یقین نیست . . . 👌🏻
وامروزت غنیمت است ☺️
پس این فرصت به دست آمده را دریـاب❤️
📚 غررالحکم،ص ۷۱۰✨
#حدیث
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🔺️آبادان بوديم محمدرضا داخل سنگر شد.
دورتا دور سنگر رو نگاه کرد
و گفت: 😒آخرش نفهميدم کجا بخوابم!
هرجا مي خوابم مشکلي برام پيش مياد!😡
يکي لگدم مي زنه،
يکي روم مي افته،
يکي ...!😐
از آخر سنگر داد زدم: بيا اين جا اين گوشه سنگر!
يه طرفت منم و يه طرفتم ديوار سنگر! 😌
کسي کاري به کارت نداره.
منم که آزارم به کسي نمي رسه! 😉
کمي نگاهم کرد و گفت:
عجب گفتي! گوشه اي امن و امان!
تو هم که آدم آروم بي شرّ و شوري هستي!
و بعد پتوهاشو آورد ، انداخت آخر سنگر خوابيد و چفيه اش رو کشيد رو سرش منم خوابيدم و خوابم برد.
خواب ديدم با يه عراقي دعوام شده😆
عراقي زد تو صورتم!
منم عصباني شدم😡 و دستمو بردم بالا و داد زدم:
يا ابوالفضل علي!
بعد با مشت ، محکم کوبيدم تو شکمش!😐
همين که مشتو زدم، کسي داد زد:
ياحسين! 😰
از صداش پريدم بالا!
محمدرضا بود!
هاج و واج و گيج ومنگ ، دور سنگر رو نگاه مي کرد و مي گفت:🤕😟
کي بود؟
چي شد؟
مجيد و صالح که از خنده ريسه رفته بودند..
گفتند: نترس! کسي نبود!
فقط اين آقاي بي شر ّو شور ، با مشت کوبید تو شکمت 😂
#طنز_جبهه
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
😜تشریف میبرم موقعیتِ ننه😜
🎈خاطرهای از احمد شیروانی جانباز ۷۰ درصد
سال ۱۳۶۱ حدود ۲ ماه قبل از شروع عملیات محرم، من، حمید یزدی، سعید شوردزی و چند نفر از دیگر دوستانم به شهرک دارخوین آمدیم. 🚶♂🚶♂
فرصت نشده بود به مرخصی برویم. هر چه به دفتر کارگزینی تیپ امام حسین(ع) میرفتیم تا مرخصی بگیریم، میگفتند:
فعلاً تمام مرخصیها لغو شده است.☹️
از بس سماجت کردیم، مسؤول کارگزینی با مرخصی ۴۸ ساعته ما موافقت کرد و گفت:
مواظب باشید بقیه نیروها نفهمند شما دارید به مرخصی میروید. تا جایی که امکانش هست برگههای مرخصی را نشان کسی ندهید.🤫
برگههای مرخصی را در جیبمان گذاشتیم و پیاده به سمت دژبانی حرکت کردیم.🚶♂🤩
وانت تویوتایی به ما نزدیک میشد.
۲ نفر جلو و چندنفر هم در کابین عقب آن نشسته بودند.🛻
وقتی ماشین به ما نزدیک شد، از رانندهاش پرسیدم:
اخوی! این ماشین اهواز نمیرود؟🤨
سرعتش را کم کرد و گفت:
چرا بپرید بالا.😉
سوار شدیم.
دم در، دژبان که یک بسیجی کمسن و سال بود، جلوی ماشین را گرفت و پرسید: اخویها کجا تشریف میبرند؟🧐🙁
یکی از سرنشینان جلو گفت:
داریم میرویم موقعیت مهدی.🙃
گویا دژبان از قبل او و دوستانش را میشناخت، ولی متوجه شد که ما پنج نفر با آنها نیستیم.🤭
با لهجه شیرین اصفهانی از راننده پرسید:
دادا، این برادرا هم با شوما هستن؟🤨
ـ از خودشان بپرسید.😕
از ما پرسید:
شوما چندنفر کوجا تشریف میبرین؟🤔
همان لحظه شیطنتم گل کرد.
با قیافه کاملاً جدی گفتم:
من تشریف میبرم موقعیت ننهِ، بقیه را از خودشان بپرس.😌😆
بغل دستیام از حرف من خندهاش گرفت.😅
🖌 همان طور که میخندید، گفت:
من هم میروم موقعیتِ ننه.😂
🖍حمید یزدی که متأهل بود، گفت:
من نمیروم موقعیتِ ننه، میخوام بروم موقعیتِ زنه!😉🤣🤣
راننده گاز داد تا حرکت کند. 🚘
#طنز_جبهه
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
✨ خواستگاری در جبهه 💐
در فضای جبهه همرزمان برای بالا بردن روحیه همدیگر شوخیها و برنامههای خاصی داشتند.😍
رزمندگانی که دارای فرزند، کوچک دختر 🙋♀️و پسر🙋♂ بودند، در گروههای مختلف تقسیم میشدند.
گروهی که فرزند پسر داشت برای خواستگاری، گروه دیگری که فرزند دختر داشت به چادر دیگری میرفتند، 🐾😄
در این مراسم هم با آداب و رسوم دیگر شهرها آشنا میشدیم.😄
اما بیشتر از آن دعواهای ساختگی و بیرون انداختن خواستگارها از چادرها برای ما خندهدار بود و این ماجراها تا هفتهها طول میکشید.
😂😄🍃
#طنز_جبهه
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
یهرفیقگیربیارید
کهباهاشخودسازیڪنید☺️
تركگناھکنید🌿
درسبخونیدومباحثہکنید(:🎈
هرچندخیلۍڪمگیرمیاد
ولیاگهپیداکردید
ولشنکنیدتاشهادت♥️
#شهیدانه
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
ــــــ ـ وَ خدا گفت تو ریحانہیِ خلقتـے
پس بھ پیغمبرش فرمود ،؛ بھ زنان وُ
دخترانت و بھ زنان و دختـرانِ مؤمن
بگو بپوشانند خود را تا ریحانہ بمانند
وَ نـٰامَحرمان بھ حریـم ِ ریحانگـےشان
دست نبَرند .
+ گفتہهاۍِ او
#دخترونه
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
میگفت:
انقلاب کارمند نمیخواد
آدمِ جهادی میخواد !
یکی که نیت و هدفش از
کار کردن صرفا کسب درآمد نباشه
فرقِ حاج قاسم با همکارهاش تویِ همین بود(: 🌱
#شهیدانه
『•🌸𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
داشت رو زمین
با انگشت چیزی می نوشت
رفتند جلو
دیدند چندین متر
صدها بار نوشته
*ح س ی ن*
طوری که انگشتش زخم شده
ازش پرسیدند:
حاجی چکار می کنی؟
گفت:
چون میسر نیست من را کام او
عشق بازی می کنم با نام ِ او.
شهید مجید پازوکی
#شهدا
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@zdchukgeruiuiov
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾