eitaa logo
منتظران نور
2.2هزار دنبال‌کننده
34.7هزار عکس
31.8هزار ویدیو
147 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ پاسخ قانع کننده⁉️ 🍃🌺🍃🌺🍃
👌 قصه ای بسیار جالب و پرمعنا در مورد دنیا 🧕دختری ڪه همه را شیفته خود ڪرد 🔻روزی جوانی نزد پدرش آمد و گفت: 🔺دختری را دیده ام و میخواهم با او ازدواج ڪنم من شیفته زیبایی و جذابیت این دختر و جادوی چشمانش شده ام، 🔸پدر با خوشحالی گفت این دختر ڪجاست تا برایت خواستگاری ڪنم؟ 💚پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد 😱و به پسرش گفت: 👴ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست! و تو نمیتوانی خوشبختش ڪنی، او را باید به مردی مثل من تڪیه ڪند،! 👱پسر حیرت زده جواب داد، امڪان ندارد پدر! ڪسی ڪه با این دختر ازدواج میڪند من هستم نه شما!!❗ 💪پدر و پسر با هم درگیر شدند و ڪارشان به قاضی ڪشید ماجرا را برای قاضی تعریف ڪردند. 🔸 قاضی دستور داد دختر را احضار ڪنند تا از خودش بپرسند ڪه میخواهد با ڪدامیڪ از این دو ازدواج ڪند 🔺قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت این دختر مناسب شما نیست بلڪه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است 🔺پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشڪل نزد وزیر رفتند 💖وزیر با دیدن دختر گفت او باید با وزیری مثل من ازدواج ڪند و قضیه ادامه پیدا ڪرد تا رسید به شخص امیر، 🔺امیر نیز مانند بقیه گفت این دختر فقط با من ازدواج میڪند!! 🔸بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینڪه دختر جلو آمد و گفت راه حل مسئله نزد من است، 🔺من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین ڪسی ڪه بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم ڪرد!! 🔸و بلافاصله شروع به دویدن ڪرد و پنج نفری پدر؛ پسر؛قاضی ؛ وزیر و امیر بدنبال او،ناگهان هرپنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط ڪردند. 👰دختر از بالای گودال به آنها نگاهی ڪرد و گفت آیا میدانید من ڪیستم؟!! 🌎من دنیا هستم 🌎 ⭕ من ڪسی هستم ڪه اغلب مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میڪنند ⭕ و در راه رسیدن به من از دینشان، معرفت و انسانیت شان غافل میشوند. ⭕و حرص طمع انها تمامی ندارد تا زمانیڪه در قبر گذاشته میشوند در حالی ڪه هرگز به من نمی رسند . خداوند متعال میفرماید ﴿كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوۡنَ أُجُورَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ فَمَن زُحۡزِحَ عَنِ ٱلنَّارِ وَأُدۡخِلَ ٱلۡجَنَّةَ فَقَدۡ فَازَۗ وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ١٨٥﴾ 📖 [آل عمران: 185]. ✨«هر نفسی طعم مرگ را می‌چشد و بی‌گمان در روز قیامت پاداش‌هایتان به طور ڪامل به شما داده می‌شود، پس هرڪس ڪه از آتش جهنم نجات داده شود، و در بهشت داخل گردانده شود، واقعاً ڪامیاب شده و زندگی دنیا جز مایۀ فریب نیست». 🤲خدایا کمک مان کن که فریب دنیا را نخوریم الهی بهشت را نصیبمان کن🤲 🍃🌺🍃🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*مالک محترم گروه وکانال روزتان مبارک* امروز روز مالکان گروه های دنیای مجازیه برای مالکان هر گروهی که دارید بفرستید تا لبشون خندون بشه ودلشون پر از محبت و از زحماتشون تشکر کنید😘😘 مالک محترم ممنون که مارو دور هم جمع کردید، ممنون برای حضور گرمتون ارادتمند شما💞💞 روزت مبارک مالک عزیز🌹🌹
🍃❤️ 🏡زندگی به من آموخت👇    👌  زندگی به من آموخت که هر انسان را به جایگاه واقعی اش قرار دهم؛ چون اگر  در بزرگداشت او زیاده روی کنم، گمان می برد که همراهش منافقت می کنم و اگر در بیان جایگاهش کوتاهی نمایم، ستمگار خواهم بود.   👌  زندگی به من آموخت که نباید همیشه با نیت نیک و خوش باوری تعامل نمایم؛ بلکه باید همه احتمالات را در نظر داشته باشم.    👌 زندگی به من آموخت که به جایگاه و مقام خودم احترام گذاشته و دغدعه هایم را در سینه ام حفظ کنم؛ چون اگر مشکلاتم را به دوستم بگویم، غمگین می شود و اگر دشمنم آگاه گردد، به ضرر من از آن بهره می گیرد.    👌 زندگی به من جنبه های ضعفم را آموخت و دانستم که هر چه به دانشم بیفزایم، جهل و نادانی ام را بیشتر درک می کنم.    👌 آموختم که زندگی ایستگاه های سفر است و پایان زندگی از هم گسیختگی و اشکباری است.   👌  زندگی به من آموخت که برخی دوستان، دشمن می گردند.    👌 زندگی به من آموخت که به خیلی از انسان ها امانت نسپارم.   👌 زندگی به من آموخت که جوانب زندگی را ترسیم نموده و خویشتن را درگوشه آن دفن کنم.     👌 زندگی به من آموخت که گریه وسیله فرار از اندوه ها و واقعیت های تلخ است.     👌 زندگی به من آموخت که کار های خوبی انجام داده و به دریا بیندازم. 🍃🌺🍃🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌داستان مفید و آموزنده 🔻زنی که  از دست چشم چرانی های همسرش به ستوه آمده بود ،  درد دل نزد مادرشوهرش میبرد . او که زن دانایی بود گفت : من شب ، برای صرف شام به خانه شما میام ، ولی شام درست نکن . مرد وقتی به خانه می آید از اینکه همسرش تدارکی ندیده عصبانی میشود ،  ولی مادر میگوید : من امشب هوس نیمروهای تو را کردم و با خود تخم مرغ  آورده ام  تا با هم بخوریم .  پسر مشغول درست کردن نیمرو میشود، می گوید : چرا تخم مرغ ها را رنگ کردی ؟؟ مادر گفت : زیبا هستن؟ پسر گفت : آری . مادر گفت :  داخلشان چطور است ؟؟ پسر گفت : همه مثل هم. مادر گفت : پسرم زن نیز همین طور است ، هر کدام ظاهری با رنگ و لعاب ولی همه درونشان  یکی است . پس وقتی همه مثل همند  چرا خود و همسرت را آزار میدهی ؟؟. قدر داشته هایت را بدان .و خود را  درگیر دیگران نکن... 🍃🌺🍃🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا