eitaa logo
منتظران ظهور مهدی (عج)
458 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :أفضلُ أعمالِ اُمّتي انتظارُ فَرَجِ اللّه ِ عزّ و جلّ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :برترين كارهاى امّت من ، انتظار فرج از خداوند عزّ و جلّ است.❤ (کپی همراه باذکر #صلوات ؛ آزاد است)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌼🌱🌸🌿 🌼 حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام 2- ره آورد حكومت حضرت مهدى (عج) بدانيد، آن كس از ما (حضرت مهدى «عجل الله تعالی فرجه الشریف ») كه فتنه ‏هاى آينده را دريابد، با چراغى روشنگر در آن گام مى‏ نهد، و بر همان سيره و روش پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم و امامان عليهم السّلام رفتار مى‏ كند تا گره‏ ها را بگشايد، بَردگان و ملّت ‏هاى اسير را آزاد سازد، جمعيّت‏ هاى گمراه و ستمگر را پراكنده و حق جويان پراكنده را جمع آورى مى‏ کند 《حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 》 سال های طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد، آن چنان که اثر شناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گر چه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند، و چونان شمشیرها صیقل می خورند. دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش هاشان تفسیر قرآن طنین افکند، و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند. نهج البلاغه  خطبه 150 ترجمه دشتی ره ) شهادت حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بر شما تسلیت باد تهیه کننده: جعفریان 🌴🌼🌱🌸🌿 🌺👇 https://eitaa.com/joinchat/279511387C039237d54c
✅پیامبر اسلام (ص): 🍃 ای علی! ششصد هزار جمله را در شش جمله خلاصه کردم و به تو می‌گویم: 🍂هرگاه دیدی مردم به فرایض و مستحبات می‌پردازند، تو به کامل کردن فرایض و واجبات بپرداز! 🍃هرگاه مردم را سرگرم دنیا دیدی، تو سرگرم آخرت خود باش! 🍂هرگاه دیدی مردم به عیب‌های هم می‌پردازند، تو به عیوب خود بپرداز! 🍃هرگاه مردم به زیبا ساختن دنیای خود پرداختند، تو به زیبا ساختن آخرت خود بپرداز! 🍂هرگاه دیدی مردم به زیادی عمل می‌پردازند، تو به خالص کردن عمل خویش بپرداز! 🍃و هرگاه دیدی مردم به خلق متوسل شده‌اند، تو به خالق متوسل شو! 📚مواعظ العددیه 🌺👇 https://eitaa.com/joinchat/279511387C039237d54c
7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ «عبارتی عجیب در دعا» 🌷 استاد 🌺 ما باید حاجت امام زمان(عج) را برآورده کنیم و بزرگترین حاجت ایشون ظهور هست... 🌸وقتی بسان خورشید، از گوشه ای برآیی 🌸روشن شود جهانی، وقتی که تو بیایی 🌺👇 https://eitaa.com/joinchat/279511387C039237d54c
📚 🍃روزی از روزهای بهاری باران به شدت در حال باریدین بود. خوب در این حالت هر کسی دوست دارد، زودتر خود را به جای برساند که کمتر خیس شود. ملا نصرالدین از پنجره به بیرون نگاه کرد و همسایه خودش را دید. او می دوید تا زودتر خودش را به خانه برساند. 🍃ملا نصرالدین پنجره را باز کرد و فریاد زد. های همسایه! چیکار می کنی؟ خجالت نمی کشی؟ از رحمت خدا فرار می کنی؟ مرد همسایه وقتی این حرف ملا را شنید، دست از دویدن کشید و آرام ارام به سمت خانه رفت. در حالی که کاملا موش آب کشیده شده بود. 🍃چند روز گذشت. این بار ملا نصرالدین خود در میانه باران گرفتار شد. به سرعت در حال دویدن به سوی خانه بود که همسایه سرش را از پنجره بیرون آورد و گفت: های ملا نصرالیدن! خجالت نمی کشی از رحمت خدا فرار می کنی! چند روز قبل را یادت هست؟ به من می گفتی چرا از رحمت خدا فرار می کنی؟ حال خودت همان کار را می کنی؟ ملا نصرالدین در حالی که سرعت خودش را زیادتر کرده بود، گفت: چرا یادم هست. به همین خاطر تندتر می دوم که زیادتر رحمت خدا را زیر پایم نکنم. 🌺سخن پایانی 👌این داستان کنایه از افرادی که از زمین و زمان ایراد می گیرند، اما برای رفتارهای خودشان هزار و صد توجیح ذکر می کنند 🌺👇 https://eitaa.com/joinchat/279511387C039237d54c
🌷 🌷 ! 🌷شهید حکمت‌پور بود که یک دستش قطع بود و با یک دست آمد عملیات که به شوخی می‌گفت: برادرها مواظب باشید این دست من اگر تیر بخورد دیگر فایده‌ای ندارد. مواظب باشید این دست من تیر نخورد که بتوانم یک کاری بکنم! با یک دست می‌شود جنگید ولی بدون دست نمی‌شود جنگید. و ایشان هم در ماهوت کربلای ۱۰ شهید شد. 🌷دیدم یکی از غواص‌ها دارد می‌رود توی آب و گفت خدایا ما آمدیم! من از قم از این عطرهایی که دم حرم می‌فروشند خریده بودم به این بچه‌های غواص‌ها همه عطر می‌زدم و به آب می‌رفتند بعد این بچه‌ها که تقریباً ۱۶_۱۵ نفر بودند آن شب مفقودالاثر شدند زیر لب شروع کردند با همدیگر آرام لبیک، اللهم لبیک، لبیک لاشریک لک لبیک، لبیک لبیک گفتند و رفتند که من لحظه آخر داشتم آن‌ها را نگاه می‌کردم چون بعد از آن‌ها ما باید از توی جاده خشکی از محور دیگری به خط می‌زدیم. 🌷من برای آخرین بار صدا زدم حمید، این حمید ما با آن حمید حکمت نیا که بعداً شهید شد کنار هم بودند حکمت‌پور فکر کرد من او را صدا زدم او هم رفیق ما بود، دیدم هر دویشان برگشتند و دست تکان دادند و پیچیدند پشت نی‌ها و رفتند که رفتند! آخرین باری بود که ما این‌ها را دیدیم، رفتند تا سال‌ها بعد مثل این بچه‌ها استخوان‌هایشان را آوردند. 🌹 خاطره ای به یاد جانباز شهید حمید حکمت‏ پور : حسن رحیم پور ازغدی منبع: سایت اداره حفاظت فاوا | مدیریت حراست دانشگاه فردوسی مشهد ❤️❤️ 🌺👇 https://eitaa.com/joinchat/279511387C039237d54c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃✨اگر منتظر روزی کامل و عالی باشیم 🍃✨هرگز چنین روزی از راه نخواهد رسید 🍃✨روز عالی را ما می سازیم 🍃✨از همان لحظه طلوع 🍃✨تا آخرین دم غروب 🍃✨هر صبح تان شادی 🍃✨هر روزتان عالی 🍃✨ 🌺👇 https://eitaa.com/joinchat/279511387C039237d54c
تنبلی و بی حوصلگی_32.mp3
14.21M
۳۲ ✅ تـو؛ 🍃قراره طراح و معمار نقشه‌ی زندگیِ ابدی‌ات باشی... 🍃معمارِ همون بهشتی که وسعتش به اندازه‌ی تمام آسمان‌ها و زمینه. 🍃 آیا فرصتی برای تنبلی کردن داری؟ 🎙 🌺👇 https://eitaa.com/joinchat/279511387C039237d54c