eitaa logo
🕊شهیدعباس دانشگر۱۲🕊(یزد)
920 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
5.6هزار ویدیو
343 فایل
﷽ کانال۱۲ کانون شهیدعباس دانشگر مشخصات‌شهید: 🍃تولد:۱۸/ ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠/ ۰۳ /۱۳۹۵ 🌹محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه لقب: جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل خادم کانال: @Aramesh_15 برای آشنایی بیشتردرکانال زیرعضوشوید: @kanoon_shahiddaneshgar
مشاهده در ایتا
دانلود
3.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 عـزیـز‌ـبـرادر‌مــا . . . ادامــہ‌دھندـہ‌راھتیـم‌تــا‌هستیـم . . . ـولۍ‌در‌هیـاهـوۍ‌قیــامت‌ ـفراموشمــٰان‌‌‌نڪنシ ـدستمــٰان‌را‌بگیــر•••💔 🌷شھید‌مدافع حرم عباس دانشگر 🌷 ┄┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄ ‌[ @montazeran_zohor_13 ♥️🌱]
📗 ادامه کتاب《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ۳ ... خوان بعدی، خوانِ گفتگو با مادر است! باید دخیل ببندم! مرا چه به این حرف‌ها! حالم، چیزی است بین خجالت و حیا؛ اما سر آخر، سرِ حرف را باز می‌کنم. گرم است حرف‌هایم. جریانِ هم‌رفتی می‌دود در خانه! می‌رسد به پدر! می‌رسد به برادرِ پدر! می‌رسد به گوشِ صاحب چشم‌های توی آینه‌ی ماشین! عمو لبخند به لب، با دخترش حرف می‌زند:«کسی ازت خواستگاری کرده!» لابد تصویر همان نگاهِ در آینه برای «او» هم رنگ گرفته؛ وگرنه سکوت چرا؟ عمو در غیاب من، به من پاس گل می‌دهد:«پسرعموت ازت خواستگاری کرده!» حتی اگر تا این لحظه پیام روشنِ قاب آینه را نگرفته بود، حالا دیگر باید گرفته باشد. اگر نگرفته بود که رضا نمی‌داد به دیدار. وقتی پیغام رسید که بار داده شده، حرف‌ها شلوغ کردند سرم را! باید بنویسمشان. چه می‌خواهم بگویم؟ چه می‌خواهم بشنوم؟ دو برگه آچهار مطلب دارم برای گفتن و پرسیدن! خسته نشود همین اول کار! و تو چه می‌دانی که دیدار چیست! سرم را بلند نمی‌کنم در اولِ این اولین دیدارِ خاص. کاش این‌جا هم آینه‌ای چیزی می‌گذاشتند که آدمیزاد بتواند سهمیه «یک‌نظر»ش را بگیرد! دل، یک‌دله می‌کنم. ... 📔 🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─ [ @montazeran_zohor_13 ♥️🌱]
📗 ادامه کتاب《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ۴ ...  از دهانم می‌پرد: -«خوبی دخترعمو؟» اگر می‌دانستم یخِ گفتگو را همین دو کلمه، زودتر می‌شکند، توی برگه‌هایم می‌نوشتمش! می‌بینم که استرسِ هردوی‌مان رنگ می‌بازد. سری تکان می‌دهد که یعنی خوبم! من هم صاف می‌روم سراغ اصل مطلب! انتخاب، مهم است. مهم است که چه کسی را برای با هم زیستن، انتخاب می‌کنیم. انتخاب، نشان می‌دهد که چگونه فکر می‌کنیم، معیارهایمان را لو می‌دهد، دستمان را در شیوه اندیشیدن رو می‌کند. و نتیجه انتخاب، می‌تواند موقعیت زندگی ما را بدتر کند یا بهتر. بیشتر باید بروم سراغ اصل مطلب! می‌گویم ازدواج لباس است اما نه لباسی که هروقت بخواهیم آن را عوض کنیم. پیوند است؛ آن هم نه از این پیوندهای معمولی، پیوندی که قطعه‌هایش را با هم چفت و بست کنند نیست؛ مثل پیوند شیمیایی است! زوج می‌شوند دو نفر آدم! یکی می‌شوند. و خب، برای این پیوند دو چیز لازم است؛ اول شناخت و دوم علاقه. ... 📔 🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─ [ @montazeran_zohor_13 ♥️🌱]
📗 ادامه کتاب《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ۵ ... رسیده‌ام به قسمت حساس ماجرا! باید صلواتِ تأیید بگیرم: -از طرف شما علاقه‌ای وجود داره؟ معطل نمی‌کند:«اگه علاقه‌ای نبود که الان این‌جا نبودم!» صلوات! نفسِ راحتی می‌کشم. خوب است که چشم باطن‌بین ندارد و الا بال و پر می‌دید جای دست و بالم! او راضی است و من هم که متقاضی! شناخت هم که داریم، هرچند که آشناتر خواهیم شد. پس بگذار بروم سروقت زندگی مشترک! می‌گویم ببین! اگر بخواهیم زندگی موفقی داشته باشیم، که می‌خواهیم، باید نگاهمان به قله‌ها باشد؛ قله‌های عشق. باید نگاه کنیم به زندگی علی(علیه‌السلام) و زهرا(سلام‌الله علیها). زندگی‌مان باید ساده باشد و بی‌تجمل. اساس زندگی اصلا عشق است.» زود رفتم سراغ عشق؟ نه دیگر! باید بداند که از طرف من علاقه‌ای وجود دارد؛ یعنی، بیشتر از علاقه‌ای! می‌گویم زن و شوهر باید یار و همدم هم باشند. خواستم غیرمستقیم تأکیدی کرده باشم که ازدواج، او را محدود نمی‌کند. نیامده‌ایم که مانع رشد هم شویم! می‌گویم می‌شود در زندگی مشترک، تحصیل را هم ادامه داد. ... 📔 🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─
📗 ادامه کتاب《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ۶ ... من بیش‌تر می‌گفتم و او بیشتر می‌شنید و کم‌تر می‌گفت. راستی! خودم را برایش معرفی نکردم! چه بگویم از خودم که خدا را خوش بیاید؟ -من زیاد تلاش می‌کنم! آرمان‌گرا هستم. دست و دل‌ بازم، اهل محبتم و خب، پاسدارم، پاسدار انقلاب اسلامی. به گمانم برای امروز کافی است! تأییدِ اولیه را که گرفته‌ام. این یعنی مذاکرات خوب پیش می‌رود! خیلی چیزها روی برگه‌ها باقی مانده که نگفته و نپرسیده‌ام. اصلا چه کسی با یک جلسه حرف زدن تصمیم می‌گیرد؟ درخواست تشکیل جلسه اضطراری می‌دهم از طریق شورای عالی امنیت خانواده! که خب، با آن موافقت می‌شود! مابین دیدار اول و دوم، ذهنم شفاف‌تر است. می‌دانم که باید هم گربه را دم حجله بکشم و هم درباره خیلی چیزها اعلام موضع کنم! زمان اما جوری می‌گذرد که انگار نای رفتن ندارد! دل توی دلم نیست برای قرارِ دوم. خشتِ اول را به گمانم تراز گذاشتیم و حالا وقت خشت دوم است... ... 📔 🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─
📗 ادامه کتاب《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ۷ ... روز موعود بالاخره خودش را به ما می‌رساند؛ ما زودتر از او رسیده‌ایم به دیدار! مثل همیشه لباس پوشیده‌ام و این، کمک می‌کند که خودم باشم. جایی نزدیک مزار شهدا می‌نشینیم. هوا سرد است اما مگر می‌شود سردت باشد وقتی این همه حرفِ گرم در سینه داری؟ از آن‌جا شروع می‌کنم که سخت‌تر است! باید شیرین‌ترها را بگذارم برای آخر کار؛ برای فاصله تا دیدار بعدی... -من دوست ندارم توی زندگی چشم و هم‌چشمی باشه. میشه ساده هم زندگی کرد. حقوق من کفاف یه زندگی ساده رو میده، ضمنا خریدامون هم باید از جنسای ایرانی باشه! می‌خندد که یعنی باشد قبول! باید کام‌مان را شیرین کنم! -این عشقه که به زندگی حرارت میده نه بخاری! این علاقه‌س که خواب آدما رو راحت می‌کنه نه تشک پر قو! این عشقه که زندگی رو آسون می‌کنه نه امکانات ... ... 📔 🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─
. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 به مقر که برمی‌گردم، باز پیام‌های فاطمه را می‌بینم. -«تو که قول داده بودی، سرِ چهل و پنج روز برگردی... همه منتظریم که برگردی... چرا نمیای؟ چرا زیر قولت زدی؟ چهل و پنج روزه که منتظر دیدنت موندم... عباس... تو رو به خدا زودتر برگرد...» به تصویری که از فاطمه توی گوشی‌ام دارم نگاه می‌کنم؛ مکث می‌کنم؛ یک، دو، سه... باید قلم بردارم. بار سنگین این دلتنگی را جز همدمم، قلم نمی‌تواند به دوش بکشد. کاغذی برمی‌دارم و نقش‌های دلتنگی را به واژه تبدیل می‌کنم و به بند نوشتن می‌کشم‌شان... «همسر عزیزم... این نامه را می‌نویسم بیش‌تر برای تنگی دل خودم. شنیدی می‌گویند سخن که از دل برآید، بر دل نشیند؟ صداقتم را به حرمت صدای لرزانم بپذیر. زندگی روح دارد و جسم؛ مثل انسان. جسمش دیدنی‌های آن است؛ روحش که به جسمش جان می‌دهد، عشق است... من همیشه دوست داشتم یک عاشق ببینم؛ همیشه دوست داشتم ببینم عاشق چگونه زندگی می‌کند؟ چه می‌گوید؟ چگونه فکر می‌کند؟ آخر خیلی می‌شنیدم از سوز و گداز و درد و درمان عشق... عشق بسیار مقدس است. عشقِ هرچه غیر خداست، مجازی، و حقیقی خداست. اما مکر خداوند زیباست که عشق مجازی را پلی ساخته و تنها با عبور از آن به عشق حقیقی می‌رسیم. من دوست دارم عاشق بشوم؛ از تو شروع کنم تا بتوانم ذره‌ای عشق حقیقی را درک کنم. دوست داشتن، مقدمه‌ی عشق است اما عشق نیست. اگر بخواهیم عاشق هم باشیم باید تلاش کنیم... تلاش در محبت کردن، تلاش در رفتار خوب و پسندیده. عشق مربوط به صورت نیست؛ صورت، ظاهرِ عشق است، مقدمه‌ی عشق است؛ اما ادامه‌اش با روح است؛ اخلاق مربوط به روح است. دوستت دارم فاطمه‌جان. امیدوارم من و تو بتوانیم عاشق شویم... خیلی دوستت دارم؛ دلم برایت تنگ می‌شود عشقم... ع د» ... ۱۳۴ 📔 🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─ 💠 @shahiddaneshgar
گفتند گمنامہ، پلاڪ هم نداشت،  اصلا هیـچ نشونه ای نداشت؛ امیـدوار بودم روے زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه… نوشته بود : "اگر براے خـداست ، بگذار گمنـام بمـانـم” آخر و عاقبتمون شهدایی•••
🌷 خاطره ای از شهید مدافع حرم عباس دانشگر به مناسبت ۲۹ فروردین ؛ سالروز میلاد رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام سیدعلی خامنه ای *روحی و ارواح المومنین له الفدا * 💻برای انجام کاری به لپ‌تاپش نیاز داشتم. بین کار، چشمم به پوشه‌ای خورد که نامش باعث تعجبم شد:«عشق من» کنجکاو شدم و با خودم فکر می‌کردم که چه کسی می‌تواند عشق عباس باشد! از سر کنجکاوی برادرانه، پوشه را باز کردم. حجم زیادی از عکس‌ها و فیلم‌های حضرت آقا را در آن پوشه گردآوری کرده بود. خودم در رایانه شخصی‌ام، فیلم‌ها و عکس‌های حضرت آقا را در پوشه‌ای به نام «رهبری» ذخیره کرده بودم اما او رهبری را جور دیگری خطاب کرده بود و این نشان ارادتش بود و برای من درس‌آموز. 🖊علیرضا دانشگر-برادر شهید 🌟تولدت مبارک حضرت ماه 🎉♥️ ✅ سلامتی وجود نازنین معظم له صلواتی عنایت بفرمایید ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🎉🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼🎉 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
2.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می‌گفت: موقع صحبت با نامحرم از پشت بالشتتونم سرد تر باشید ..!:))
اۍشھید‌گمنام‌تو‌چہ‌ڪرده‌اۍ؟! ك‌خدا‌همھ‌ات‌ࢪا‌براۍخودش‌خواست و‌نصیب‌ما‌چیزۍنگذاشت((: حتۍنامۍ،حتۍنشانۍ...☁️❤️
23.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
5⃣ســالروز عملیات | مرصاد🔹 ۵ مرداد سالروز عملیات غرور آفرين مرصاد گرامی باد . | ⭕️ کمین گاه جهنمی است برای خائنین، آن هم به پهنای تاریخ که ملت بزرگ ایران برای منافقین خائن تدراک دید و آوارگانِ خودفروخته از آن گریزی پیدا نکردند. منافقین آواره ای که در فروغ جاویدان آمدند تا ملت را به اصطلاحِ نحس خود رهایی ببخشند، ولی پس از شکست خفت بار در کمین گاه مرصاد، خود سالها اسیر رجوی و زندانش شدند... ⭕ به مناسبت سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد در ۵ مرداد ۱۳۶۷ 🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar