eitaa logo
منتظران ظهور
392 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
54 فایل
ارسال ایده @M_ata1982 کپی تمامی مطالب با ذکر صلوات حلال است🌺🌿🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
تبدیل رابطه ها ۲۴_2.mp3
19.3M
رابطه ها 🤝 ●قسمت{بیست و چهارم} ●لا اله الا الله ✍تمام هستی به دنبال لا....هستند. حاجیه خانم رستمی فر🎤 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 ╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚛راه پیشگیری از ابتلا به چیست؟🔎 ✴️•⇦ بهترین راهکار، برای مبتلا نشدن به بیماری های اصلاح روش های آب خوردن می باشد. از جمله این روش ها موارد زیر می باشد: 🔸 بین غذا آب نخوریم 🔸 ناشتا آب سرد نخوریم 🔸 شب ایستاده آب نخوریم 🔸 بعد از غذای چرب و گوشتی آب نخوریم 🔸 آب را جرعه جرعه بنوشیم نه یک باره 🔸 بعد از میوه بلافاصله آب ننوشیم(هم برای معده ضرر دارد و هم کبد). ‌ ‌ ╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
خواص سمنو چیست؟🔎 – سمنو بسیار مغذى و انرژى زا بوده و به عنوان یکی از بهترین مواد غذایی قبل از ورزش شناخته می شود، همچنین سمنو از انقباض عضلات جلوگیری می کند. – مقادیر بالای فیبر موجود در سمنو به بهبود هضم غذا و سوءهاضمه کمک کرده و برای درمان معده درد و زخم معده مفید می باشد. مصرف سمنو برای سلامت دستگاه گوارش مفید است و به درمان سرطان کولون کمک می کند. – مقادیر بالای فیبر موجود در سمنو به بهبود حرکات روده ها کم کرده و برای درمان یبوست استفاده می شود. – مقادیر بالای ویتامین C موجود در سمنو به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک کرده و برای پیشگیری و درمان سرماخوردگی مفید می باشد. ‌ ‌ ╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 پدر اگر بتواند خوب ورود کند معجزه می‌کند. پدر هم برای دختر خوب است هم برای پسر. ‌‌‎‌‎‌‎‌‎‎‌‎‌‎‌╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیمه عمر، بیمه درمان، بیمه حوادث، بیمه تکمیلی و ده ها بیمه دیگر.. 👌ولی این ها نگرانی هایم درباره فرزندانم را برطرف نمی کند!‼️ 😔 من نگران بیماری های مدرن هستم نگران دوستان ناباب و دوستی های فساد انگیز هستم‼️ 😔 نگران بی دینی و بی نمازی او هستم ای کاش برای فکر و آینده فرزندان و خطرات پیش روی آن ها نیز بیمه ای بود!‼️ 👌 ای کاش برای پایبندی آن ها به دین و نماز نیز چاره اندیشی می شد!‼️ ای کاش!به آن اندازه که برای دنیای امروزی، تدبیر و چاره اندیشی می شد، برای دنیای دیگر نیز.. مادری می گفت: وقتی بعضی از جوان های بی بند و بار را می بینم، نگران آینده فرزندانم می شوم!‼️ 😢 مادر دیگری می گفت: فرزندانم سخت به سمت نماز می آیند!‼️ 😢 پدری می گفت : فرزندانم برای نماز صبح بیدار نمی شوند!‼️ پدر دیگری می گفت: فرزندم تا مدتی نماز می خواند؛ ولی دیگر نمی خواند!‼️ 🌺جواب این نگرانی ها، دغدغه ها، سوالات و ده ها نمونه دیگر را در کانال خواهیم داد. جلسه اول دعوت به بهشت جلسه دوم دعوت به بهشت جلسه سوم دعوت به بهشت جلسه چهارم دعوت به بهشت جلسه پنجم دعوت به بهشت جلسه ششم دعوت به بهشت 👈لینک ورود به کانال ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞شیوه های دعوت به نماز ۷ 💌 شیوه دعا و توسل ۱ ✅مناسب: 💠مجموعه کلیپ های دعوت به بهشت بنا به درخواست مکرر والدین و مربیان، در خصوص دعوت نوجوانان به نماز تهیه شده است. 👌با دقت به مطالب و پیگیری مجموعه بسیار در این امر مهم موفق خواهید شد. 🌹🍃دعوت به بهشت 👈جلسه هفتم ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبدیل رابطه ها ۲۴_2.mp3
19.3M
رابطه ها 🤝 ●قسمت{بیست و چهارم} ●لا اله الا الله ✍تمام هستی به دنبال لا....هستند. حاجیه خانم رستمی فر🎤 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 ╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_4710635715.mp3
2.31M
بسم الله الرحمن الرحیم (۴۶) 🎤استاد وحیدی 👇👇👇👇👇👇👇 🤲🏻 ╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥هر جا شکست بیرونی داری بخاطر اینه که تو نماز شکست خوردیکلیپ بسیار زیبا و قابل تامل حتما ببینید ╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
27.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️عواقب به تأخير انداختن نماز اول وقت ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌱🌱 داستان_آموزنده آقایی نقل می‌کرد، یکی از دوستانم مدتی سردرد عجیبی گرفت و مشکوک به بیماری خطرناک مغزی بود. دکتر برای او آزمایش‌هایی نوشت. بعد از تحمل استرس طولانی و صرف هزینه زیاد برای گرفتن نتیجه آزمایش‌ به بیمارستان رفتیم؛ چشمان و قلبش می‌لرزید. متصدی آزمایشگاه جواب آزمایش را به ما داد و خودش به ما گفت: شکر خدا چیزی نیست. دوستم از خوشحالی از جا پرید؛ انگار تازه متولد شده؛ رفت بسته شکلاتی خرید و با شادی در بیمارستان پخش کرد. متصدی آزمایشگاه به من هم کاغذ سفیدی داد و گفت: این هم نتیجه آزمایش تو! چیزی نیست شکر خدا تو هم سالم هستی!!! از این کار او تعجب کردم! متصدی که مرد عارفی بود گفت: دیدی دوستت الان که فهمید سالم است، چقدر خوشحال شد و اصلا به خاطر هزینه‌ها و وقتی که برای این موضوع گذاشته ناراحت نشد. پس من و تو هم قدر سلامتیمان را بدانیم و با صرف هزینه‌ای کم در راه خدا، با زبان و‌ در عمل شکرگزار باشیم که شکر نعمت باعث دوام و‌ ازدیاد نعمت است. «و نعمتهای پروردگارت را بازگو کن…» (ضحی آیه ۱۱). ‹‹ اگر شکرگزار باشید قطعا برای شما زیاد میگردانیم… ›› (ابراهیم آیه ۷)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪐 دستور العمل مجرب آیت الله بهجت(ره) برای بیماری و ( سحر، چشم زخم و...) 🔸معوذتین ( سوره مبارکه ناس و فلق) 🔸چهار قل 🔸حرز امام جواد علیه السلام 🔸صدقه زیاد ༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅ ╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢کفاره را چگونه در این دنیا جبران کنیم⁉️ 🔹استاد 🌹 🌺ظهور بسیار نزدیک است🌺 ༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅༅ 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ سعی کنیم هر شب برای جبران حق الناس ذخیره ای داشته باشیم ختم ویژه حق الناس و ردِ مظالم (می‌توانید حتی یک مورد را انجام دهید، هیچ اشکالی ندارد) : ۱۴ مرتبه ذکر صلوات ۱۴ مرتبه ذکر اَستَغفِرُالله یک مرتبه آیت الکرسی سه مرتبه سوره توحید به نیت : 👇👇👇 حق الناسی که گردنمان هست، ثواب این اعمال را هدیه می‌کنیم به همه ی بزرگوارانی که ندانسته و یا ناخواسته، با انجام کاری یا حرفی یا عملی و یا .... باعث ناراحتیشان شده ایم، ان شاءالله که در این دنیا و آخرت از ما بگذرند و ما را ببخشند. اَدای دِین کنیم تا بار سنگینی از حق الناس از روی دوشمان برداشته شود. آمین یا رب العالمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻راه باز شدن گره از زندگی 🎙 دکتر سعید عزیزی ✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧ 🌷اَلٰا بِذِكْرِٱللّٰـهِ تَطْمَئِنُّ ٱلْقُلُوبُ ╔═══❖•ೋ°منتظران ظهور 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
✍چند وقت می شد که سعید رفتارش با من داشت تغییر می کرد باهام تند می شد از بالا به پایین برخورد می کرد دیگه اجازه نمی داد به کوچک ترین وسائلش دست بزنم ... در حالی که خودش به راحتی به همه وسائلم دست می زد ... و چنان بی توجه و بی پروا که گاهی هم خراب می شدن با همه وجود تلاش می کردم بدون هیچ درگیری و دعوا ... رفتارش رو کنترل کنم ... اما فایده ای نداشت از طرفی اگر وسایل من خراب می شد پدرم پولی برای جایگزین کردن شون بهم نمی داد ... وقتی با این صحنه ها رو به رو می شدم ... بدجور اعصابم بهم می ریخت و مادرم هر بار که می فهمید می گفت: - اشکال نداره مهران اون از تو کوچیک تره سعی کن درکش کنی و شرایط رو مدیریت کنی ... یه آدم موفق سعی می کنه شرایط رو مدیریت کنه ... نه شرایط، اون رو منم تمام تلاشم رو می کردم و اصلا نمی فهمیدم چی شده؟ ... و چرا رفتارهای سعید تا این حد در حال تغییره؟ گیج می خوردم و نمی فهمیدم تا اینکه اون روز از مدرسه برگشتم خیلی خسته بودم بعد از نهار ... یه ساعتی دراز کشیدم وقتی بلند شدم ... مادرم و الهام خونه نبودن پدرم توی حال دست انداحته بود گردن سعید و قربان صدقه اش میرفت: تو تنها پسر منی برعکس مهران، من تو رو خیلی دوست دارم تو خیلی پسر خوبی هستی اصلا من پسری به اسم مهران ندارم مادرت هم همیشه طرف مهران رو می گیره هر چی دارم فقط مال توئه مهران 18 سالش که بشه از خونه پرتش می کنم بیرون پاهام سست شد تمام بدنم می لرزید بی سر و صدا برگشتم توی اتاق درد عجیبی وجودم رو گرفته بود درد عمیق بی کسی بی پناهی یتیمی و بی پدری و وحشت از آینده زمان زیادی برای مرد شدن باقی نمونده بود فقط 5 سال تا 18 سالگی من ... - خداوند می فرمایند : بنده من تو یه قدم به سمت من بیا من ده قدم به سمت تو میام اما طرف تا 2 تا کار خیر می کنه و 2 قدم حرکت می کنه میگه کو خدا؟ چرا من نمی بینمش؟ فاصله تو تا خدا فاصله یه ذره کوچیک و ناچیز از اینجا تا آخر کهکشان راه شیریه پیامبر خدا که شب معراج اون همه بالا رفت تا جایی که جبرئیل هم دیگه نتونست بالا بیاد فقط تا حدود و جایی رفت حالا بعضی ها تا 2 قدم میرن طلبکار هم میشن یکی نیست بگه برادر من خواهر من چند تا قدم مورچه ای برداشتی تازه اگر درست باشه و یه جاهایی نلرزیده فکر کردی چقدر جلو رفتی که معرفتت به حدی برسه که تازه چقدر به خاطر خدا زندگی کردی؟ چند لحظه و ثانیه زندگیت در روز به خاطر خدا بوده؟ از مالت گذشتی؟ از آبروت گذشتی؟ از جانت گذشتی؟ آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه و فال به نام من دیوانه زدند اما با همه اون اوصاف عشق این راه چند میلیون سال نوری رو یک شبه هم می تونه بره اما این عشق درد داره سوختن داره ماجرای شمع و پروانه است لیلی و مجنونه اگر مرد راهی و به جایی رسیدی که جرات این وادی رو داری بایست بگو خدایا خودم و خودت والا باید توی همین حرکت مورچه ای بری جلو این فرق آدم هاست که یکی یک شبه ره صد ساله رو میره یکی توی دایره محدود خودش دور خودش می چرخه واکمن به دست محو صحبت های سخنران شده بودم و اونها رو ضبط می کردم نماز رو که خوندن تا فاصله بین دعای کمیل رو رفت بالای منبر ... خیلی از خودم خجالت کشیدم هنوز هیچ کار نکرده از خدا چه طلبکار بودم سرم رو انداختم پایین و توی راه برگشت تمام مدت این حرف ها توی سرم تکرار می شد اون شب توی رختخواب داشتم به این حرف ها فکر می کردم که یهو چیزی درون من جرقه زد و مثل فنر از جا پریدم ... مهران حواست بود سخنرانی امشب ماجرای تو و خدا بود حواست بود برعکس بقیه پنجشنبه شب ها بابا گفت دیر میاد و مامان هم خیلی راحت اجازه داد تنها بری دعای کمیل همه چیز و همه اتفاقات درسته خدا تو رو برد تا جواب سوالات رو بده و اونجا و اولین باری بود که با مفهوم هادی ها آشنا شدم ... اسم شون رو گذاشتم هادی های خدا نزدیک ترین فردی که در اون لحظه می تونه واسطه تو با خدا باشه واسطه فیض و من چقدر کور بودم اونقدر کور که هرگز متوجه نشده بودم دوباره دراز کشیدم در حالی که اشک چشمم بند نمی اومد همیشه نگران بودم نگران غلط رفتن نگران خارج شدن از خط شاگرد بی استاد بودم اما اون شب خدا دستم رو گرفت و برد و بهم نشون داد خودش رو راهش رو طریقش رو و تشویق اینکه تا اینجا رو درست اومدی اونقدر رفته بودم که هادی ها رو ببینم و درک کنم با اون قدم های مورچه ای تلاش بی وقفه 4 ساله من .. 👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی ادامہ دارد... 🌷
✍عید نوروز قرار بود بریم مشهد حس خوش زیارت و خونه مادربزرگم که چند سالی می شد رفته بود مشهد دل توی دلم نبود جونم بود و جونش تنها کسی بود که واقعا در کنارش احساس آرامش می کردم، سرم رو می گذاشتم روی پاش چنان آرامشی وجودم رو می گرفت که حد نداشت عاشق صدای دونه های تسبیحش بودم ... بقیه مسخره ام می کردن: - از اون هیکلت خجالت بکش 13، 14 سالت شده هنوز عین بچه ها می مونی ولی حقیقتی بود که اونها نمی دیدن هر چقدر زندگی به من بیشتر سخت می گرفت ... من کمر همتم رو محکم تر می بستم اما روحم به جای سخت و زمخت شدن ... نرم تر می شد دلم با کوچک تکان و تلنگری می شکست و با دیدن ناراحتی دیگران شدید می گرفت اما هیچ چیز آرامشم رو بر هم نمی زد ... درد و آرامش و شادی در وجودم غوطه می خورد ... به حدی که گاهی بی اختیار شعر می گفتم رشته مادرم ادبیات بود ... و همه این حس و حالم رو به پای اون می گذاشتن ... هر چند عشق شعر بودن مادرم ... و اینکه گاهی با شعر و ضرب المثل جواب ما رو می داد ... بی تاثیر نبود ... اما حس من ... و کلماتم رنگ دیگه ای داشت درد، هدیه دنیا و مردمش به من بود و آرامش و شادی ... هدیه خدا، خدایی که روز به روز ... حضورش رو توی زندگیم بیشتر احساس می کردم چیزهایی در چشم من زیبا شده بود. که دیگران نمی دیدند و لذت هایی رو درک می کردم... که وقتی به زبان می آوردم ... فقط نگاه های گنگ یا خنده های تمسخرآمیز نصیبم می شد اما به حدی در این آرامش و لذت غرق شده بودم که توصیفی برای بهشت من نبود ... از 26 اسفند مدرسه ها تق و لق شد و قرار شد همون فرداش بزنیم به جاده، پدرم، شبرو بود ... ایام سفر سر شب می خوابید و خیلی دیر ساعت 3 صبح می زدیم به دل جاده این جزء معدود صفات مشترک من و پدرم بود عاشق شب های جاده بودم. سکوتش ... و دیدن طلوع خورشید توی اون جاده بیابانی ... وضو گرفتم ... کلید ماشین رو برداشتم و تا قبل از بیدار شدن پدرم تمام وسایل رو گذاشتم توی ماشین و قبل از اذان صبح ... راه افتادیم توی راه ... توی ماشین چشم هام رو بستم تا کسی باهام صحبت نکنه و نماز شبم رو همون طوری نشسته خوندم نماز صبح هر چی اصرار کردیم نمی ایستاد ... می گفت تا به فلان جا نرسیم نمی ایستم و از توی آینه ... عقب به من نگاه می کرد دیگه دل توی دلم نبود یه حسی بهم می گفت محاله بایسته ... و همون طوری نماز صبحم رو اقامه کردم توی همون دو رکعت ... مدام سرعت رو کم و زیاد کرد ... تا آخرین لحظه رهام نمی کرد اصلا نفهمیدم چی خوندم هوا که روشن شد ایستاد مادرم رفت وضو گرفت ... و من دوباره نماز صبحم رو قضا کردم توی اون همه تکان اصلا نفهمیده بودم چی خوندم همین طور نشسته توی حال و هوای خودم ... به مهر نگاه می کردم - ناراحتی؟ سرم رو آوردم بالا و بهش لبخند زدم - آدم، خواهر گلی مثل تو داشته باشه که می ایسته کنار داداشش به نماز ناراحتم که باشه ناراحتی هاش یادش میره ... خندید ... اما ته دل من غوغایی بود حس درد و شرمندگی عمیقی وجودم رو می گرفت ... - واقعا که تو که دیگه بچه نیستی باید بیشتر روی تمرکزت کار کنی نباید توی ماشین تمرکزت رو از دست می دادی حضرت علی ... سر نماز تیر از پاش کشیدن متوجه نشد ولی چند تا تکان نمازت رو بهم ریخت و همون جا کنار مهر ... ولو شدم روی زمین ... بقیه رفتن صبحانه بخورن ولی من اصلا اشتهام رو از دست داده بودم 👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی ادامہ دارد... 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸عوامل محروم كننده از 🔹تنبلی: حضرت نبىّ اكرم(ص)فرمود: كسى نیست مگر اینكه در شبى دو مرتبه فرشته‏ اى او را از خواب بیدارش می‌كند و می‌گوید: بنده‏ ى خدا بنشین و به یاد خدا باش در مرتبه ‏ى سوم كه فرشته او را بیدار مى‌كند اگر آگاه نشد شیطان در گوشش ادرار می‌كند . 🔹پرخوری: سبب پرخوابی می‌شود و پرخوابی نیز سبب از دست رفتن نماز شب می‌شود. 🔹مطلق گناهان: به‌ویژه دروغ 🔹 در روایات آمده است كه بنده یك یا دو شب از تهجد و شب زنده دارى محروم مى‏ گردد براى اینكه به خود عجب نكند. معراج السعاده و شیخ صدوق ص۴۲ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا