7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #نماهنگ_ویژه | مرسی که هستی!
🔻که اگر نبودی وضع ما صدبرابر خرابتر بود!
@montazeran1184
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 این نماهنگ جهانی شد...
📍به تو از دور سلام...
🎙با نوای محمدحسین پویانفر
@montazeran1184
هدایت شده از Kgh
#جشنمیلادحضرتمعصومه_سلاماللهعلیها
◀️باکلام
حجت الاسلام و المسلمین #حاجآقاحصاری
(#کارشناسامورخانواده)
◀️با نوای
#حاجمحمدخمبری
#کربلاییناصرنیکپور
#کربلاییحسیننیرآبادی
دوشنبه ۲ تیر ماه
ساعت ۲۱:۳۰
مکان:
انتهای خیابان شهید مطهری
#مهدیهمنتظران
👈 هیات منتظران مهدی(عج)_رزمندگان مشکین دشت را دنبال نمائید👇
🆔 @ba_montazeran
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_چهاردهم
💠 باورم نمیشد پس از شش ماه که لحظهای رهایم نکرده، تنهایم بگذارد و میدانستم #زندانبان دیگری برایم در نظر گرفته که رنگ از صورتم پرید. دوباره به سمتش برگشتم و هرچقدر وحشی شده بود، همسرم بود و میترسیدم مرا دست غریبهای بسپارد که به گریه افتادم.
از نگاه بیرحمش پس از ماهها محبت میچکید، انگار نرفته دلتنگم شده و با بغضی که گلوگیرش شده بود، زمزمه کرد :«نیروها تو استان ختای #ترکیه جمع شدن، منم باید برم، زود برمیگردم!» و خودش هم از این رفتن ترسیده بود که به من دلگرمی میداد تا دلش آرام شود :«دیگه تا پیروزی چیزی نمونده، همه دنیا از #ارتش_آزاد حمایت میکنن! الان ارتش آزاد امکاناتش رو تو ترکیه جمع کرده تا با همه توان به #سوریه حمله کنه!»
💠 یک ماه پیش که خبر جدایی تعدادی از افسران ارتش سوریه و تشکیل ارتش آزاد مستش کرده و رؤیای وزارت در دولت جدید خواب از سرش برده بود، نمیدانستم خودش هم راهی این لشگر میشود که صدایم لرزید :«تو برا چی میری؟»
در این مدت هربار سوالی میکردم، فریاد میکشید و سنگینی این مأموریت، تیزی زبانش را کُند کرده بود که به آرامی پاسخ داد :«الان فرماندهی ارتش آزاد تو ترکیه تشکیل شده، اگه بخوام اینجا منتظر اومدنشون بمونم، هیچی نصیبم نمیشه!»
💠 جریان #خون در رگهایم به لرزه افتاده و نمیدانستم با من چه خواهد کرد که مظلومانه التماسش کردم :«بذار برگردم #ایران!» و فقط ترس از دست دادن من میتوانست شیشه بغضش را بشکند که صدایش خش افتاد :«فکر کردی میمیرم که میخوای بذاری بری؟»
معصومانه نگاهش میکردم تا دست از سر من بردارد و او نقشه دیگری کشیده بود که قاطعانه دستور داد :«ولید یه خونواده تو #داریا بهم معرفی کرده، تو میری اونجا تا من برگردم.»
💠 سپس از کیفش روبنده و چادری مشکی بیرون کشید و مقابلم گرفت :«این خانواده #وهابی هستن، باید اینا رو بپوشی تا شبیه خودشون بشی.» و پیش از آنکه نام وهابیت جانم را بگیرد، با لحنی محکم هشدار داد :«اگه میخوای مثل دفعه قبل اذیت نشی، نباید بذاری کسی بفهمه ایرانی هستی! ولید بهشون گفته تو از وهابیهای افغانستانی!»
از میزبانان وهابی تنها خاطره سر بریدن برایم مانده و از رفتن به این خانه تا حد مرگ #وحشت کرده بودم که با هقهق گریه به پایش افتادم :«تورو خدا بذار من برگردم ایران!» و همین گریه طاقتش را تمام کرده بود که با هر دو دستش شانهام را به سمت خودش کشید و صدایش آتش گرفت :«چرا نمیفهمی نمیخوام از دستت بدم؟»
💠 خودم را از میان دستانش بیرون کشیدم که حرارت احساسش مثل جهنم بود و تنم را میسوزاند. با ضجه التماسش میکردم تا خلاصم کند و اینهمه باران گریه در دل سنگش اثر نمیکرد که همان شب مرا با خودش برد.
در انتهای کوچهای تنگ و تاریک، زیر بارش باران، مرا دنبال خودش میکشید و حس میکردم به سمت #قبرم میروم که زیر روبنده زار میزدم و او ناامیدانه دلداریام میداد :«خیلی طول نمیکشه، زود برمیگردم و دوباره میبرمت پیش خودم! اونموقع دیگه #سوریه آزاد شده و مبارزهمون نتیجه داده!»
💠 اما خودش هم فاتحه دیدار دوبارهام را خوانده بود که چشمانش خیس و دستش به قدرت قبل نبود و من نمی خواستم به این خانه بروم که با همه قدرت دستم را کشیدم و تنها چند قدم دویدم که چادرم زیر پایم ماند و با صورت زمین خوردم.
تمام چادرم از خاک خیس کوچه گِلی شده بود، ردّ گرم خون را روی صورتم حس میکردم، بدنم از درد به زمین چسبیده و باید #فرار میکردم که دوباره بلند شدم و سعد خودش را بالای سرم رسانده بود که بازویم را از پشت سر کشید.
💠 طوری بازویم را زیر انگشتانش فشار داد که ناله در گلویم شکست و با صدایی خفه تهدیدم کرد :«اگه بخوای تو این خونه از این کارا بکنی، زندهات نمیذارن نازنین!»
روبنده را از صورتم بالا کشید و تازه دید صورتم از اشک و #خونِ پیشانیام پُر شده که چشمانش از غصه شعله کشید :«چرا با خودت این کارو میکنی نازنین؟» با روبنده خیسم صورتم را پاک کرد و نمیدانست با این زخم پیشانی چه کند که دوباره با گریه تمنا کردم :«سعد بذار من برگردم #ایران...»
💠 روبنده را روی زخم پیشانیام فشار داد تا کمتر خونریزی کند، با دست دیگرش دستم را روی روبنده قرار داد و بیتوجه به التماسم نجوا کرد :«اینو روش محکم نگه دار!» و باز به راه افتاد و این جنازه را دوباره دنبال خودش میکشید تا به در فلزی قهوهای رنگی رسیدیم.
او در زد و قلب من در قفسه سینه میلرزید که مرد مُسنی در خانه را باز کرد. با چشمان ریزش به صورت خیس و خونیام خیره ماند و سعد میخواست پای #فرارم را پنهان کند که با لحنی به ظاهر مضطرب توضیح داد : «تو کوچه خورد زمین سرش شکست!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@montazeran1184
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حاج قاسم هنوز زنده است
🔻 هنرنمایی نوجوان ایذه ای در برنامه عصرجدید
👈 هر کشوری یه قهرمان داره؛ قهرمان ملی من حاج قاسم سلیمانی هستش
@montazeran1184
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دادستان کل کشور: ابعاد حادثه مرگ قاضی منصوری در کشور رومانی برای ما مبهم است، به همين دليل فعلا اظهار نظر نمیکنيم
@montazeran1182
🌸🍃
🍃
🔖چه کسانی #آویشن نخورند؟! (۴)
مصرف دوز زیاد آویشن در دوران بارداری توصیه نمی شود و می تواند حتی منجر به سقط جنین شود.
🍃
🌸🍃
@montazeran1184
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا 🙏
شکرت که ذکر زبان وقلبم💕
در آغاز هر کاری 🌸
نام رحمان و رحیم توست💕
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌸
الهی به امید تو
@montazeran1184
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_استوری
💞 همسر صالح همه دارایی همسرش است.
@montazeran1184
❤️🍃❤️
#زندگی_زیبا ♥️
👈 زن و شوهرهایی که در طول روز باهم گفتگو میکنند رابطه گرمتر و صمیمانهتری دارند. ضمن اینکه شناختشان از افکار و روحیات یکدیگر بیشتر شده و در مواجهه با مشکلات اتّحاد بیشتری برای حلّ مشکل یکدیگر خواهند داشت. همسران باید تلاش کنند هر روز بهانهای برای گفتگو پیدا کنند.
↫دقت کنید گفتگوی صمیمانه شما با غیبت، تهمت، سوءظن و دیگر صفات زشت اخلاقی آلوده نگردد
@montazeran1184
❤️🍃❤️
#خانم_محترم...
❤️در ناراحتیهای همسرتان شریک شوید و شنونده خوبی باشید
👈‼️ و پند و اندرز دادن را کنار بگذارید و از گفتههایش سوء استفاده نکنید. آشپزخانه پر رونقی داشته باشید.
👈اگر میخواهید از شوهرتان کمک بگیرید، از کارهای ناشیانهاش ایراد نگیرید‼️
👈❤️ و هر کار خوب او را تحسین کنید تا برای انجام بقیه کارها، ترغیب شود.
@montazeran1184
#اطلاعیه
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
جشن میلاد حضرت معصومه(س)
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
سخنران:سرکار خانم آتش پنجه
(کارشناس خانواده)
بانوای:
#حاج_محمدخمبری_
#کربلایی_سلمان_روشنی
زمان:سه شنبه ۳تیر
ساعت۱۶
مکان: #مهدیه_منتظران
انتهای خیابان شهید مطهری _جنب مدرسه تکریم
#ویژه_خواهران
🎁🎁همراه با قرعه کشی و اهدای جوایز به دختران عزیز
@montazeran1184