eitaa logo
منتظران ظهور
906 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2 فایل
مهدویت
مشاهده در ایتا
دانلود
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 به مناسبت ولادت آقا امام زمان(عج) 🌹 🌺 با مداحی بسیار زیبای حاج محمود کریمی 🌺 🌷 کسی که یاری مثل تو داره بیاره بیاره 🌷 یه سر زلف تو تمام عالم نداره نداره 🌷 دل خراب من شده بیمار عشقت 🌷 سرمو میذارم روی دیوار عشقت، #عزیز.دل.زهرا 🌷 به عشقت، به عشقت قسم، #عاشقتم.گل.زهرا ، بیا بیا ... #یا.مهدی.ادرکنی... 💐 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor
🌹 علت طولانی بودن عمر حضرت مهدی (عج) 🌹 🌸 حضرت صادق عليه السلام فرمود: درازى عمر او وامتحان خلق در زمان غيبت او مانند نوح عليه السلام است که: هفت مرتبه مامور شد که هسته ى خرما بکارد واز ميوه ى او بخورد، آنگاه عذاب بر قومش نازل شود وچون درخت مى شد وبه ميوه مى رسيد باز به تأخير مى افتاد. و در هر مرتبه که به تأخير مى افتاد جمعى از قوم او از او بر مى گشتند ومى گفتند: اگر نوح پيغمبر بود وعده ى او خلف نمى شد... و چون وعده به پايان رسيد خداوند به نوح فرمود: اگر در همان اول عذاب مى فرستادم آنها که در هر مرتبه مرتد شدند باقى مانده بودند و آن گاه آن خبث باطن ونفاق قلبی خود را بعد از نجات، با مؤمنين ظاهر مى ساختند و با ايشان به خصومت و جنگ ورياست برمى خاستند. و همچنين مدت غيبت قائم ما به طول انجامد تا حق از غير حق خالص گردد وايمان از دروغ صاف گردد و شیعیان خالص باقی بمانند. 📚 کمال الدين: 355:2 ب 33 ح 50، غيبت طوسى: ص 170 ح 129، بشارة الاسلام: ص 170 ب 7. 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌷 حضور و نقش ایرانیان در عصر ظهور 🌷 🌸 در برخى از روايات اهل بيت عليهم السلام به حضور فعال (عجم) در سپاه وارتش مخصوص امام مهدى (عليه السلام) اشاره شده است. البته مقصود از عجم، ملتهاى غير عرب است. ولى به احتمال زياد، بيشترين مصداق آن در عصر ظهور، ايرانيان خواهند بود، بويژه که مرکز ثقل تشيع نيز در ايران است، از شهرهايى که نام برده شده اند: خراسان، رى، طالقان، قم، فارس، و... است. اصبغ بن نباته مى گويد: امير المؤمنين (عليه السلام) در ضمن خطبه اى، پيرامون مهدى (عليه السلام) و يارانش چنين فرمود: (از اهواز يک نفر، شوشتر يک نفر، شيراز سه نفر به نام حفص، يعقوب وعلى، از اصفهان چهار نفر به نام موسى، على، عبد الله وغلفان، از بروجرد يک نفر به نام قديم، از نهاوند يک نفر به نام عبد الرزاق، از همدان سه نفر به نام جعفر، اسحاق وموسى، از قم ده نفر، که همنام اهل بيت رسول خدا هستند (ودر حديثى، هجده نفر ذکر شده است)، از شيروان يک نفر، از خراسان يک نفر به نام دريد، ونيز پنج نفر که همنام اصحاب کهف هستند، از آمل يک نفر، از گرگان يک نفر، از دامغان يک نفر، از سرخس يک نفر، از ساوه يک نفر، از طالقان بيست وچهار نفر، از قزوين دو نفر، از فارس يک نفر، از ابهر يک نفر، از اردبيل يک نفر، از مراغه سه نفر، از خوى يک نفر، از سلماس يک نفر، از آبادان سه نفر واز کازرون يک نفر. سپس فرمود: (پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) سيصد وسيزده نفر از ياران مهدى (عليه السلام) به تعداد ياران پدر را براى من برشمرد وفرمود: خداوندا آنان را، در کمتر از يک چشم برهم زدن از مشرق ومغرب زمين، در کنار کعبه گرد آورد). 📕 بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 60، ص 218 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌹 حضرت نرجس(س) مادر گرامی امام زمان(عج) 🌹 .اول 🌺 (نرجس خاتون) مادر امام عصر (عليه السلام) يکى از ملکه هاى وجاهت و زيبايى است که از نسل حواريون عيسى بن مريم بوده است. قدرت الهى آن بانوى مکرمه را براى همسرى حضرت عسکرى (عليه السلام) از روم به سامرا فرستاده تا گوهر تابناک وجود مهدويت در آن رحم پاک پرورش يابد. وى دختر بزرگترين قياصر روم و از خاندان شمعون، وصى بلا فصل حضرت مسيح است. و اما ماجرا از اين قرار است که: (بشر بن سليمان برده فروش، از فرزندان ابو ايوب انصارى و از شيعيان با اخلاص حضرت امام هادى و امام حسن عسکرى عليهما السلام بود و در سامره افتخار همسايگرى حضرت عسکرى (عليه السلام) را داشت. او گفت که روزى کافور يکى از خدمتگزاران امام هادى (عليه السلام) به خانه ام آمد و گفت: امام با شما کار دارد، وقتى من به خدمت حضرت رسيدم، چنين فرمود: اى بشر تو از اولاد انصار هستى که در زمان ورود حضرت رسول اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) به يارى آن جناب به پا خاستند، و دوستى شما نسبت به ما اهل بيت مسلم است، بنابراين به شما اطمينان زيادى دارم و مى خواهم به تو افتخارى بدهم. رازى را با تو در ميان مى گذارم که نزدت محفوظ بماند. سپس نامه پاکيزه اى به خط و زبان رومى مرقوم فرموده و سر آن نامه را با خاتم مبارکش مهر کرد، و کيسه زردى که در آن ۲۲۵ اشرفى بود بيرون آورد و فرمود: اين کيسه را بگير و به بغداد برو، و صبح فلان روز سر پل فرات مى روى، در اين حال کشتى مى آيد، در آن اسيران زيادى خواهى ديد که بيشتر آنان مشتريان فرستادگان اشراف بنى عباس خواهند بود و کمى از جوانان عرب مى باشند. در چنين وقتى متوجه شخصى به نام عمر بن زيد برده فروش باش که کنيزى با چنين وصفى خواهى ديد که دو لباس حرير پوشيده و خود را از دسترس مشتريان حفظ مى کند. در اين حال صداى ناله اى به زبان رومى از پس پرده رقيق و نازکى خواهى شنيد که بر هتک احترام خود مى نالد، در اين حال يک مشترى مى آيد و مى گويد عفت اين کنيزک مرا به خود جلب کرده او را به سيصد دينار به من بفروش. کنيزک به زبان عربى مى گويد اگر تو حضرت سليمان باشى و حشمت و جلال او را داشته باشى من به تو رغبت نخواهم کرد و مالت را بيهوده و بيجا خرج نکن. فروشنده مى گويد پس چاره چيست؟ من چاره اى جز فروش شما ندارم. کنيزک مى گويد: اين قدر شتاب نکن، بگذار خريدارى پيدا شود که قلب من به او آرام بگيرد. در اين هنگام نزد فروشنده رفته و بگو من نامه اى دارم که يکى از بزرگان به خط و زبان رومى نوشته و آنچه که بايد بنويسد در آن نامه درج است، نامه را به کنيزک نشان بده تا درباره نويسنده آن بينديشد، اگر او به نويسنده نامه تمايل پيدا کرد و شما هم اگر راضى شدى من به وکالت او اين کنيزک را مى خرم. ادامه دارد... 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌹 حضرت نرجس(س) مادر گرامی امام زمان (عج) 🌹 .دوم بشر بن سليمان گويد: من به فرموده حضرت امام على النقى عمل کردم وبه همانجا رفتم وآنچه امام فرموده بود من ديدم ونامه را به آن کنيزک دادم، چون نگاه وى به نامه حضرت افتاد به شدت گريه کرد ونگاه (به عمر بن زيد) کرد وگفت: مرا به صاحب اين نامه بفروش، وقسم ياد نمود که در غير اين صورت خودم را هلاک خواهم کرد. من در تعيين قيمت با فروشنده گفتگوى زيادى کردم تا به همان مبلغى که امام داده بود راضى شد، من هم پول را تسليم کردم وبا کنيزک که خندان وشادان بود به محلى که قبلا در بغداد تهيه کرده بودم، در آمديم. پس از ورود، ديدم نامه را با کمال بى قرارى از جيب خود درآورد وبوسيد وروى ديدگان ومژگان خود نهاد وبر بدن وصورت خود ماليد. گفتم: خيلى شگفت است که شما نامه اى را مى بوسى که نويسنده آن را نمى شناسى. گفت: آنچه مى گويم بشنو، تا علت آن را دريابى: من ملکه دختر يشوعا، پسر قيصر روم هستم، مادرم از فرزندان حواريين است واز نظر نسب، نسبت به حضرت عيسى دارم، بگذار داستان عجيب خودم را برايت نقل کنم. جد من قيصر ميخواست مرا در سن سيزده سالگى براى برادرزاده اش تزويج کند. سيصد نفر از رهبانان وقسيسين نصارى از دودمان حواريين عيسى بن مريم وهفتصد نفر از رجال واشراف وچهار هزار نفر از امرا وفرماندهان وسران لشگر وبزرگان مملکت را جمع نمود، آنگاه تختى آراسته به انواع جواهرات را روى چهل پايه نصب کرد، وقتى که پسر برادرش را روى آن نشانيد صليبها را بيرون آورد واسقفها پيش روى او قرار گرفتند وانجيلها را گشودند، ناگهان صليبها از بلندى روى زمين ريخت وپايه هاى تخت درهم شکست. پسرعمويم با حالت بيهوشى از بالاى تخت بر روى زمين درافتاده ورنگ صورت اسقفها دگرگون گشت وبه شدت لرزيد. بزرگ اسقفها چون چنين ديد، به جدم گفت: پادشاها! ما را از مشاهدى اين اوضاع منحوس، که علامت بزرگى مربوط به زوال دين مسيح ومذهب پادشاهى است، معاف بدار. جدم در حالى که اوضاع را به فال بد گرفت، به اسقفها دستور داد تا پايه هاى تخت را استوار کنند ودوباره صليبها را برافرازند وگفت: پسر بدبخت برادرم را بياوريد تا هر طور هست اين دختر را به وى تزويج نمايم تا شايد که اين وصلت مبارک، نحوست آن از بين برود. وقتى که دستور ثانوى او را عمل کردند، هر چه که در دفعه اول ديده بودند تجديد شد، مردم پراکنده گشتند و جدم با حالت اندوه به حرمسرا رفت و پرده ها بيفتاد. ادامه دارد... 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌹 حضرت نرجس(س) مادر گرامی امام زمان (عج) 🌹 .سوم 🌺 همان شب در عالم خواب ديدم مثل اينکه حضرت عيسى و شمعون وصى او و گروهى از حواريين در قصر جدم قيصر اجتماع کرده اند و در جاى تخت منبرى که نور از آن مى درخشيد قرار داد. طولى نکشيد که (محمد) (صلى الله عليه و آله و سلم) پيغمبر خاتم و داماد و جانشين او و جمعى از فرزندان او وارد قصر شدند. حضرت عيسى به استقبال شتافت و با حضرت (محمد) معانقه کرد و حضرت فرمود: يا روح الله! من به خواستگارى دختر وصى شما شمعون براى فرزندم آمده ام، و در اين هنگام اشاره به امام حسن عسکرى (عليه السلام) نمود، حضرت عيسى نگاهى به شمعون کرده و گفت: شرافت به سوى تو روى آورده است، با اين وصلت با ميمنت موافقت کن، او هم گفت: موافقم. آنگاه ديد که حضرت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) بالاى منبر رفت و خطبه اى بيان فرمود و مرا براى فرزندش تزويج کرد، سپس حضرت عيسى و حواريون را گواه گرفت، وقتى که از خواب بيدار شدم از ترس جان خود، خواب را براى پدرم و جدم نقل نکردم و پيوسته آن را در صندوقچه قلبم نهفته و پوشيده مى داشتم. از آن شب به بعد قلبم از فرط محبت به امام عسکرى (عليه السلام) موج مى زند تا به جايى که از خوراک بازماندم، و کم کم رنجور و لاغر شدم، و به شدت بيمار گرديدم. جدم تمام پزشکان را احضار کرد و همه از مداواى من عاجز گرديدند، وقتى از مداوا مايوس شدند جدم گفت: اى نور ديده! شما هر خواهشى دارى به من بگو تا حاجتت را برآورم. گفتم: پدر جان! اگر در به روى اسيران مسلمين بگشايى و قيد و بند از آنان بردارى و از زندان آزاد گردانى اميد است که عيسى و مادرش مرا شفا دهند. پدرم درخواست مرا پذيرفت و من نيز به ظاهر اظهار شفا و بهبودى کردم و کمى غذا خوردم، پدرم خيلى خوشحال شد و از آن روز به بعد، نسبت به اسيران مسلمين احترام شديد انجام مى داد. در حدود چهارده شب از اين ماجرا گذشت. باز در خواب ديدم که دختر پيغمبر اسلام، حضرت فاطمه (سلام الله عليها) به همراهى حضرت مريم و حوريان بهشتى به عيادت من آمدند، حضرت مريم به من توجه کرد و فرمود: اين بانوى بانوان جهان، و مادر شوهر تو است. من فورى دامن مبارک حضرت زهرا را گرفتم و بسيار گريستم واز اين که امام حسن عسکرى (عليه السلام) به ديدن من نيامده خدمت حضرت زهرا (سلام الله عليها) شکايت کردم، فرمود: او به عيادت تو نخواهد آمد، زيرا تو به خداوند متعال مشرکى و در مذهب نصارا زندگى مى کنى، اگر مى خواهى خداوند و عيسى و مريم از تو خشنود باشند و ميل دارى فرزندم به ديدنت بيايد، شهادت به يگانگى خداوند و نبوت پدرم که خاتم الانبيا است بده، من هم حسب الامر حضرت فاطمه (سلام الله عليها) آنچه فرموده بود گفتم، حضرت مرا در آغوش گرفت و اين باعث بر بهبودى من شد، آنگاه فرمود: اکنون به انتظار فرزندم حضرت امام حسن عسکرى (عليه السلام) باش که او را به نزدت خواهم فرستاد. ادامه دارد... 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌹 حضرت نرجس(س) مادر گرامی امام زمان (عج) 🌹 .چهارم 🌺 وقتى از خواب بيدار شدم، شوق زيادى در تمام اعماق وجودم راه يافت و مشتاق ملاقات آن حضرت بودم تا اينکه شب بعد امام را در خواب ديدم، در حالى که از گذشته شکوه مى نمودم، گفتم: اى محبوبم، من که خود را در راه محبت تو تلف کردم، فرمود: نيامدن من علتى جز مذهب تو نداشت، ولى حالا که اسلام آورده اى، هر شب به ديدنت مى آيم تا آنکه کم کم وصال واقعى پيش آيد، از آن شب تا حال پيوسته در عالم خواب خدمت آن حضرت بودم. (بشر بن سليمان) پرسيد چگونه در ميان اسيران افتادى؟ گفت: در يکى از شبها در عالم خواب حضرت عسکرى را ديدم فرمود: فلان روز جدت قيصر، لشگرى به جنگ مسلمانان مى فرستد، تو مى توانى به طور ناشناس در لباس خدمتگزاران همراه با عده اى از کنيزان که از فلان راه مى روند به آنها ملحق شوى. من به فرموده حضرت عمل کردم، و پيش قراولان اسلام با خبر شدند و ما را اسير گرفتند و کار من به اينجا کشيد که ديدى، ولى تا به حال به کسى نگفتم که نوه پادشاه روم هستم. تا اينکه پيرمردى که در تقسيم غنايم جنگى سهم او شده بودم، نامم را پرسيد، من اظهار نکردم و گفتم: نرجس. گفت: نام کنيزان؟ (بشر) گفت چه بسيار جاى تعجب است که تو رومى هستى و زبانت عربى است؟ گفتم: جدم در تربيت من جهدى بليغ وسعى بسيارى داشت، وزنى را که چندين زبان مى دانست، براى من تهيه کرده بود و از صبح و شام نزد من مى آمد و زبان عربى به من مى آموخت، روى همين اصل است که مى توانم عربى حرف بزنم. (بشر) مى گويد: وقتى او را به سامره خدمت امام على النقى (عليه السلام) بردم، حضرت از وى پرسيد: عزت اسلام و ذلت نصارى و شرف خاندان پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) را چگونه ديدى؟ گفت: در موردى که شما از من داناتريد چه بگويم. فرمود: مى خواهم ده هزار دينار و يا مژده مسرت انگيزى به تو بدهم، کدام يک را انتخاب مى کنى؟ عرض کرد: فرزندى به من بدهيد، فرمود: تو را مژده به فرزندى مى دهم که شرق و غرب عالم را مالک مى شود و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد. عرض کرد: اين فرزند از چه شوهرى خواهد بود؟ فرمود: از آن کس که پيغمبر اسلام در فلان شب در فلان ماه و فلان سال رومى تو را براى او خواستگارى نمود، در آن عيسى بن مريم و وصى او تو را به چه کسى تزويج کردند؟ گفت: به فرزند دلبند شما، فرمود او را مى شناسى؟ عرض کرد: از شبى که به دست حضرت فاطمه (عليها السلام) اسلام آوردم، ديگر شبى نبود که او به ديدن من نيامده باشد. آنگاه حضرت امام على النقى (عليه السلام) به (کافور) خادم فرمود: خواهرم حکيمه را بگو نزد من بيايد، وقتى که آن بانوى محترم آمد فرمود: خواهرم اين همان زنى است که گفته بودم، حکيمه خاتون آن بانو را مدتى در آغوش خود گرفت و از ديدارش شادمان گرديد، آنگاه حضرت فرمود: اى عمه او را به خانه خود ببر و فرايض مذهبى و اعمال مستحبه را به وى ياد بده که او همسر فرزندم حسن و مادر قائم آل محمد (عليه السلام) است).(1) و اما اسامى مختلفى براى مادر گرامى امام زمان (عجل الله فرجه) ذکر شده که محمد بن على بن حمزه، ضمن نقل حديثى از امام عسکرى (عليه السلام) در اين رابطه مى گويد: مادرش (مادر حضرت حجت) مليکه بود که او را در بعضى روزها سوسن، و در بعضى از ايام ريحانه مى گفتند و صيقل و نرجس نيز از نامهاى او بود. (2) البته در بعضى احاديث (صقيل) نيز وارد شده است. 📚 (1) کتاب غيبت، شيخ طوسى، ص 124 (2) کشف الحق، خاتون آباى، ص 34 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌺 شواهدی در قرآن بر وجود و ظهور حضرت مهدی(عج) 🌺 🌷 هر چند نياز نيست هر موضوع صحيحى با تمام جزئيات و خصوصياتش در قرآن کريم آمده باشد، زيرا بسيارى از موارد واقعيت دارد ولى وحى الهى به جزئيات متعرض نگشته است. اما جواب سؤال مذکور مثبت است. آيات بسيارى پيرامون حکومت جهانى امام عصر (عليه السلام) وجود دارد که بزرگان دين در کتابهاى معتبر و گرانبهايشان نقل فرموده اند، از جمله آنها (علامه مجلسى) که در کتاب شريف بحار الانوار بابى را به ذکر آيات قرآن کريم که به قيام امام زمان (عليه السلام) تاويل شده، اختصاص داده است، و ما در اين جا به چند نمونه اکتفا مى کنيم: 1- (در زبور (حضرت داود) بعد از کتب آسمانى سابق نوشتيم که: زمين را بندگان صالح ما به ارث مى برند). (1) و اينان قائم آل محمد وياران او مى باشند. 2- (خدا فرستاده خود را با هدايت ودين حق فرستاد تا بر همه دين ها غالب شود؛ هر چند مشرکين نخواهند). (2) بنا بر روايتى از امام رضا (عليه السلام) نقل شده است، اين آيه درباره قائم آل محمد است، وى امامى است که خداوند او را بر همه کيش ها و آيين ها غالب گرداند. 3- (خداوند به کسانى که از شما ايمان آورده وعمل صالح پيشه ساخته اند، وعده داده که آنها را در زمين نماينده خود گرداند، چنانکه همانند آنها را سابقه خليفه کرد. و ثابت مى دارد دين آنها را، که براى آنان برگزيد، ترس آنها را تبديل به امن کنيم، واينان هيچگاه به من شرک نورزند). (3) در کتاب (غيبت) شيخ طوسى، روايت شده که اين آيه نيز درباره مهدى موعود (عجل الله فرجه) و ياران او نازل شده است. 4- (ما اراده کرده ايم بر آنان که در زمين زبون گشتند، منت بنهيم و آنها را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم).(4) در (غيبت)، شيخ طوسى از امير المؤمنين (عليه السلام) روايت مى کند که در تفسير اين آيه فرمود: اينان که در زمين ضعيف گشته اند آل پيغمبرند، که خداوند مهدى آنها را برانگيزد تا آنان را عزيز و دشمنان ايشان را ذليل گرداند. 5- (بدانيد که خداوند، زمين را پس از مردنش زنده مى گرداند، ما آيات خود را براى شما بيان کرديم تا در آن باره تعقل کنيد). (5) در (غيبت)، شيخ طوسى از ابن عباس روايت نموده که در تفسير اين آيه گفت: خداوند زمين مرده را بعد از بيدادگرى اهلش، با ظهور قائم آل محمد اصلاح کند. علامه مجلسى در همين رابطه 60 آيه از آيات قرآن کريم را با روايات مربوطه ذکر فرموده که علاقمندان مى توانند به کتاب وى مراجعه نمايند. (6) 📚 (1) (ولقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادى الصالحون). (انبياء/105). (2) (هو الذى ارسل رسوله بالهدى ودين الحق ليظهره على الدين کله ولو کره المشرکون). (صف /9). (3) (وعد الله الذين آمنوا منکم وعملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الارض کما استخلف الذين من قبلهم..).. (نور /54). (4) (ونريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثين). (حديد /15). (5) (اعلموا ان الله يحيى الارض بعد موتها، قد بينا لکم الآيات لعلکم تعقلون). (حديد/26). (6) مهدى موعود، ترجمه على دوانى، ص 272-246. 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 دعای فرج 🌹 🌺 با نوای استاد فرهمند 🌺 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌷 شرایط ظهور حضرت مهدی (عج) چیست و چه فرقهایی با علایم ظهور دارند؟ 🌺 مقصود از شرايط ظهور، همان شرايطى است که تحقق روز موعود متوقف بر آنها است، و گسترش عدالت جهانى به آنها وابستگى دارد. و مى توان تعداد شرايط را سه چيز دانست: شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کاملى، که عدالت خالص واقعى را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانى پياده کرده و براى انسانيت سعادت و خوشى به بار آورد، و تضمين کننده سعادت دنيوى و اخروى انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنين برنامه و نقشه جامعى، عدالت کامل متحقق نخواهد شد. شرط دوم: وجود رهبر و پيشوايى شايسته و بزرگ که شايستگى رهبرى همه جانبه آن روز را داشته باشد، که وجود دارد. شرط سوم: وجود ياران همکار و همفکر و پايدار، در رکاب آن رهبر واحد. براى پياده کردن جهانى نياز به يار و پشتيبان مى باشد تا با همکارى آنان بتوان به صورتى طبيعى و عادى به گسترش عدل و داد پرداخت. ويژگيهايى را که اين افراد مى بايست واجد باشند، در همين شرط نهفته است. زيرا اين افراد بايد داراى خصوصيات معينى باشند تا بتوانند آن کار مهم را انجام دهند، وگرنه هر گونه پشتيبانى کفايت نمى کند. شرط چهارم: وجود توده هاى مردمى که در سطحى کافى از فرهنگ و شعور اجتماعى و روحيه فداکارى باشند، تا در نخستين مرحله موعود گروه هاى اوليه پيروان حضرت مهدى (عج) را تشکيل دهند. زيرا آنان افراد با اخلاص درجه يک که شرط سوم با وجود آنها محقق مى شد، گروه پيشرو جبهه جنگ جهانى هستند؛ ولى چنانچه بخواهند آن نقشه عدالت جهانى را پياده کنند، مى بايست جمعيت بيشترى داشته باشند تا در آغاز، زمينه اى براى پذيرش آن برنامه باشند و از جامعه آنان شروع شود. لازم به ذکر است که شرايط چهارگانه فوق، مربوط به پياده کردن عدالت خالص در روز موعود است، ولى چنانچه نسبت به شرايط ظهور بسنجيم، يکى از آنها که وجود رهبر باشد کم مى شود وسه شرط ديگر باقى مى ماند، زيرا معنى ظهور آن است که فرد آماده قيام در آن روز، وجود دارد که مى خواهد ظاهر شود و با گفتن اين کلمه شرط دوم را ضمنى پذيرفته ايم و خواه ناخواه سه شرط بيشتر باقى نمى ماند. و اما اينکه، شرايط ظهور چه تفاوتهايى با علايم ظهور دارند؟ بايد گفت که اولين تفاوت در اين است که وابستگى ظهور به شرايط، يک نوع وابستگى واقعى است، ولى وابستگى به نشانه ها و علايم وابستگى از جهت کشف و اعلام است، نه به عنوان يک امر واقعى و ارتباط حقيقى. تفاوت دوم اين است که علايم ظهور، عبارت از چندين رويداد و حادثه است که گاهى نيز به ظهور پراکنده پديد آمده و تنها ارتباط واقعى در بين آنها و ظهور، تحقق همه آنها پيش از ظهور مى باشد. اما شرايط ظهور به اعتبار برنامه ريزى طولانى الهى، با ظهور رابطه واقعى داشته و سبب پيدايش آن مى باشد. تفاوت سوم اينکه، نشانه ها لزومى ندارد حتما در يک زمان به يکديگر واقع شوند بلکه يک نشانه در يک زمان پديد مى آيد و پايان مى پذيرد. البته گاهى هم به طور تصادفى در يک زمان چندين نشانه با هم پديد مى آيند. اما شرايط بايد با يکديگر مرتبط باشند و در آخر کار موجب ظهور شوند، و به تدريج ايجاد شده و آنچه که وجود مى يابد استمرار داشته و از بين نرود. تفاوت چهارم اينکه، تمامى علامات، پيش از ظهور پديد آمده و از بين مى رود؛ ليکن شرايط به طور کامل به وجود نمى آيند مگر نزديک ظهور و يا به هنگام وقوع آن و ممکن نيست که از بين بروند. تفاوت پنجم اينکه، علايم ظهور را مى توان شناسايى کرد، و مى توانيم بفهميم که کدام يک از آنها تاکنون موجود شده، و کداميک هنوز موجود نگشته است. اما به شرايط نمى توان کاملا و در يک زمان پيش از ظهور، دست يافت، و يا آنها را حاصل کرد. زيرا برخى از آن شرايط، وجود تعداد کافى از افراد آزموده و با اخلاص، در سطح جهان بوده، و بررسى درست و شناسايى آنها براى اشخاص عادى امکان پذير نيست. 📕 براى آگاهى بيشتر به کتاب (تاريخ غيبت کبرى) تأليف سيد محمد صدر، ص 489 به بعد مراجعه شود. 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌹 چرا امام زمان (عج) تاکنون ظهور نکرده؟ 🌺 پيروزى هر انقلات و هر فعاليت اجتماعى به يک سلسله شرايط و موقعيتهاى عينى و خارجى بستگى دارد که بدون فراهم شدن آن شرايط نمى تواند به هدفش برسد. اگر چه قسمتى از شرايط و موقعيت هاى انقلاب مهدى (عج) آسمانى و خدايى است و جنبه آسمانى دارد، اما اجراى کلى ماموريت وى، به گرد آمدن شرايط عينى و خارجى وابسته است. همان گونه که آسمان چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهليت بگذرد، و آنگاه نداى آخرين رسالت آسمانى را از سوى پيامبر اکرم (ص) بشنود؛ اين انتظار، يعنى اجراى برنامه الهى هم مستلزم تحقق موقعيت هاى عينى و خارجى است، يا عواملى است مانند محيط مساعد و فضاى عمومى مناسب و يا بعضى ويژگيهاى جزيى که جنبش دگرگونى بخش از لا به لاى پيچ و خمهاى جزيى، در جستجوى آن است. سنت تغيير ناپذير خداوند سبحان، بر اين است که اجراى انقلاب اسلامى حضرت مهدى (عج) نيز به موقعيت هاى خارجى و پذيرنده اى که محيط مساعد وفضاى عمومى را براى درک و پذيرش انقلاب آماده مى سازد، وابسته باشد، و به همين دليل هم بود که اسلام پس از گذشت چندين سده از پايان يافتن کار انبياى پيشين و ايجاد خلأ تلخ چند صد ساله، ظاهر شد. خداوند با همه توانايى اش، در هموار ساختن تمامى مشکلات راه رسالت پيامبر، و ايجاد محيط مساعد براى ابلاغ اين رسالت، نخواست چنين شيوه اى را به کار گيرد، بلکه با ابتلا و آزمايش، که تکامل بخش انسانند کار کلى انقلاب الهى را به گونه اى طبيعى و بر بنيادها و عوامل اجتماعى صورت داد. البته اين ويژگى، مانع نيست که گهگاه، در پاره اى از جزئيات دخالت خداوندى، از راههاى غير عادى انجام پذيرد، زيرا جزئيات در ساختن محيط مساعد نقش اساسى ندارد و فقط گاهى براى حرکت در محيط مناسب، لازمند، يارى هاى و توجهات عينى اى که خداوند متعال در لحظات دشوار به رهبران الهى مى فرمايد، از اين گونه است، براى پاسدارى رسالت ابراهيم آتش نمرود را بر او سرد و سلامت مى کند، ودست آن مرد يهودى که با شمشير بر بالاى سر پيامبر ايستاده، از حس مى افتد و توانايى حرکت و تکان را گم مى کند، يا باد شديدى مى وزد وپرده هاى دشمنان حق را که در روز خندق، مدينه را محاصره کرده اند، از بيخ و بن بر مى اندازد؛ و هراس در دل آنها مى افکند. اما همه ى اينها از يک سلسله امور جزئى و کم در لحظاتى قاطع، فراتر نمى رود، و بايد پيش از اين کمکها، زمينه و فضايى مساعد براى دگرگونى عمومى موجود باشد. اکنون در پرتو همين مبانى، و همساز با موقعيتهاى عينى وخارجى، موضع گيرى امام مهدى (عج) را، بررسى مى کنيم. مسلما انقلاب امام (عج) نيز، مانند هر دگرگونى اجتماعى ديگر، از جهت اجرا به موقعيت هاى اجتماعى بستگى دارد؛ که بايد همساز با آن موقعيتهاى معين، پيش آيد. زيرا حضرت مهدى (عج) خود را براى اقدامى اجتماعى ودر سطحى محدود، آماده نکرده، بلکه رسالتى که از سوى خداوند براى او تعيين شده، دگرگون ساختن همه جانبه گيتى مى باشد، به صورتى که همه افراد بشر از تاريکي هاى ستم و بيداد، به فروغ دادگرى راه يابند. براى چنين دگرگونى بزرگى، تنها يک رهبر شايسته، کافى نيست، زيرا ويژگيهاى يک رهبر شايسته را پيامبر (ص) در همان روزگار سياه در خويش داشت، بلکه علاوه بر رهبر شايسته، نيازمند يک محيط جهانى مساعد و يک فضاى عمومى مناسب نيز هست تا موقعيت هاى خارجى مطلوب را براى انجام انقلاب جهانى آماده سازد. از ديدگاه انسانى که بنگريم، بايد (احساس نابودى مداوم) در انسان متمدن ايجاد شود و يک انگيزه اساسى در درونش پديدار گردد و رسالت دادگرانه مهدى (عج) را بپذيرد و تنها با تجربه هاى اجتماعى، مدنى وسياسى گوناگون امکان دارد چنين احساسى در درون انسانها جاى گيرد، زيرا با تجربه مکتبها و... مى تواند بار گرانى از نقاط منفى به دوش خود بيابد و نيازمنديهاى او را به يارى جويى از سرشت پاک و جهان نهان آشکار سازد. از ديدگاه مادى نيز، شرايط موجود، در زمان ظهور، براى انجام رسالت مهدى (عج)، بر تمامى جهان، بايد آمادگى و توانايى بيشترى داشته باشند، تا در روزگارى همچون زمان غيبت صغرى؛ زيرا که بخش هاى جهان به يکديگر نزديک شده، ارتباط و پيوند ميان انسانها بهتر انجام مى گيرد. ارتباط و پيوندى که دستگاه رهبرى مرکزى، براى پرورش مردم، بر بنياد رسالت؛ به آن نياز دارد). 📕 بحث حول المهدى، شهيد آيه الله صدر، ص 75 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌹 یاران حضرت مهدی(عج) (خاص) 🌹 🌺 یاران حضرت مهدی (عج) 313 نفرند. احادیث فراوانی در ستایش این گروه ممتاز وارد شده و در قرآن کریم آیاتی است که تأویل به آنان شده است: 1. از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) در تأویل سخن خدای متعال «وَلَئِنْ اَخَّرْنا عَنهُم العَذابَ اِلی اُمَّةٍ مَعدُودَةٍ …» (هر آینه اگر از آنان عذاب را تا مدتی معیّن [یا تا فراهم آمدن دسته‌ای به تعداد مشخص] به تأخیر اندازیم …» هود، آیه 8.) روایت شده است: «مراد از امت معدود یاران مهدی در آخر الزمانند؛ 313 نفر به تعداد افراد جنگ بدر. آنان در ساعتی جمع شوند؛ مانند ابرهایی که در پاییز جمع می‌شوند.» 📚 بحارالانوار،ج 51، ص 55؛ الغیبة، ص 241 2. از امام صادق (ع) درباره این سخن خدای تعالی «فَاستَبِقُوا الخَیرات، اَینَما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً» (در نیکی‌ها بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا باشید، خدا همه شما را خواهد آورد.» بقره (2)، آیه 148.) روایت شده است: «یَعنِی اَصحَابَ القائِمِ الثَّلاثَ مِائَةِ وَ البِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً قالَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ الاُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ قَالَ یَجْتَمِعُونَ وَ اللّهِ فِی سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعٌ کَقَزَعِ الْخَریفِ.» «مقصود سیصد و اندی یار قائم است و آنان واللّه امت معدوده‌اند. در یک ساعت جمع می‌شوند؛ همان گونه که ابرها در پاییز جمع می‌شوند.» 📚 الکافی، ج 8، ص 313؛ کتاب الغیبة، ص 477؛ الغیبة، ص 282 3. امام صادق (ع) در وصف یاران خاصّ حضرت مهدی (عج) فرمود: «مردانی که گویی قلب‌هایشان مانند پاره‌های آهن است. هیچ چیز نتواند دل‌های آنان را نسبت به ذات خداوند گرفتار شک سازد. سخت‌تر از سنگ هستند. اگر بر کوه‌ها حمله کنند، آنها را از هم خواهند پاشید … گویی که بر اسبان خود، مانند عقاب هستند. بر زین اسب امام دست می‌کشند و از این کار برکت طلب می‌کنند. گِرد امام خویش گردیده، در جنگ‌ها جان خود را سپر او می‌سازند و هر چه را بخواهد برایش انجام می‌دهند. مردانی که شب‌ها نمی‌خوابند؛ در نمازشان همهمه‌ای چون صدای زنبور عسل دارند. شب‌ها بر پای خویش ایستاده و صبح بر مرکب‌های خود سوارند. پارسایان شبند و شیران روز. اطاعت آنان در برابر امام شان، از اطاعت کنیز برای آقایش زیادتر است. مانند چراغ‌ها هستند … گویی که دل‌هایشان قندیل است. از ترس خدا بیمناک و خواهان شهادت‌اند. تمنایشان شهید شدن در راه خدا است. شعارشان این است: «ای مردم! برای خونخواهی حسین بپا خیزید.» وقتی حرکت می‌کنند، پیشاپیش آنان به فاصله یک ماه ترس و وحشت حرکت کند، آنان دسته دسته به سوی مولا می‌روند. خدا به وسیله آنان امام راستین را یاری می‌فرماید.» 📕 بحارالانوار، ج 52، ص 308 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 @montazerane_zohoor 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷