eitaa logo
🍃درمسیرعاشقـی🕊
64 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
543 ویدیو
0 فایل
برای تعجیل در ظهور آقا صلوات🌿 ای يوسف زهرا کجایی بیا 💚 اي جان و دل ما کجایی بیا💚 ما منتظرانت تاروز قیامت هستیم 💚 هرجا که تو باشی، منتظرت میمانیم💚 ناشناس:https://daigo.ir/secret/1840775937 کپی؟حلاله🙃💜
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🍃درمسیرعاشقـی🕊
رفاقت با امام زمان... خیلی سخت نیست! توی اتاقتون یه پشتی بزارین.. آقا رو دعوت کنین.. یه خلوت نیمه شب کافیه.. آقا خیلی وقته چشم انتظارمونه! ــ ــ ــ ـــــــ🌿ـــــــ ــ ــ ــ @montazeranmahdizahraa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگفت‌حـَرم‌اِمـٰام‌رضـٰا جاییہ‌ڪہ‌ھـرچۍبِخواےرو بـَرات‌خـِیرمیڪنن!' حتےاگہ‌خیرنباشہ..🤍✨
یک سلام به برابر با یک میلیون حج است، قبر نازنینشان در کشور ماست اما قدر نمی‌دانیم..💔🖐🏻
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل ما دم همه دم ثابت و محکم به علی ست @mojallofficial
حرم‌آقایِ‌امام‌رضا‌دقیقا‌، همون‌قطعه‌ای‌ازبهشت‌رویِ‌زمینِ‌خداست، که‌برای‌دلشکسته‌هاییهکه‌پناهی‌ندارن‌‌که‌دیگه‌ کم‌آوردن‌از‌فشار‌هایِ‌زندگی‌و‌غم‌هایِ‌پی‌درپی(:
از شخصی پرسیدند: کدامین خصلت از خدایِ خود را دوست داری؟!🤔         گفت: همین بس که میدانم او میتواند را بگیرد ولی را میگیرد😊
پسر‌شاه‌نجف‌هستی‌و‌شیری‌چون‌علــی معروف‌به‌عبّاس‌و‌همه‌خوانند‌ أباالفضل‌تورا¹³³⛓✨🫀
خدا یک خمپاره می فرستد برای شما هر وقت می آمد به سنگر ما بساط همین بود. هنوز ننشسته و سیر همدیگر را ندیده بودیم و به اصطلاح «اختلاط» نکرده بودیم.. با عجله پا می شد.. و دمپایی را به پا می کرد و با عجله می رفت طرف سنگر خودشان و می گفت: «بلند بشویم برویم بابا، یک وقتی دیدی خدا یک خمپاره برای شما فرستاد، ما را هم به هوای شما خرکش کرد و برد، آن وقت چه خاکی بر سرمان کنیم.» کتاب فرهنگ جبهه (شوخی طبعی ها)جلد 1، صفحه:62
حکم مأموریت گربه جزیره ی مجنون در واقع شهر موش ها بود. موش های صحرایی معروف به گربه خور! گردان تخریب که در شلمچه مستقر بود، گربه ای داشت منحصر به فرد. گربه ای که توانسته بود با موش های گردن کلفت منطقه مچ بیاندازد. شهید خورشیدی از برادران تدارکات در جزیره به فکر چاره می افتد، قرار بر این می شود که آن گربه ی کذایی را مدتی از واحد تخریب عاریه بگیرند. ایشان می آید شلمچه و با شهید شکوهی صحبت می کند و او خیلی جدی می گوید: «ما حرفی نداریم ولی باید از ستاد لشگر برایش یک هفته حکم مأموریت بگیرند. رفاقتی نمی شود، برای ما مسئولیت دارد!» کتاب فرهنگ جبهه (شوخی طبعی ها)جلد 3، صفحه:62