منتظران نور🌤
_
‹ - آدمچجورىشكستنـٰاپذيرميشه 🤌🏻🌩!
آدم شكست ناپذير كسى نيست
كه شكست نميخوره، بلكه كسيه كه ياد
گرفته با شكست هاى خودش روبرو بشه
و با اونها درست برخورد كنه
و ميدونه كه با وجود ناكامى ها
بايد دوباره قواى خودش را جمع كنه
و بلند بشه و به تلاش ادامه بده
تا بتونه به اهدافش دست پيدا كنه . . )!🧡⌇
#بلکه_انگیزه 🌱 ؛
@montazeranoor
🔴 ایشون تو سن ۷۹ سالگی صاحب دختر شد، وای که اگر تو ایران این اتفاق میفتاد، ربطش میدادن به اسلام و جمهوری اسلامی، اما چون خارجیه کارش خوبه!
#فرزندآوری
@montazeranoor
درمان کودکان زیر ۷سال رایگان
کاشت حلزون شنوایی رایگان
درمان سه دهک اول جامعه رایگان
و حالا درمان سرطان در سیستان و بلوچستان رایگان!
چه خبرتونه؟؟ مگه اینجا سوئیسه؟😉
🗣 فائزه طلایی🇮🇷
@montazeranoor
رفقا همین الان با شماره ۱۶۴۰ تماس بگیرید📞
مستقیم به میکروفن ضریح امام حسین(ع) وصله ، هر درد دلی دارید به آقا بگید...🔊
(بدون پیش شماره است)
کاملا رایگانه
التماسدعا...❤
✔️نشر بدید شاید کسی دلتنگ باشه🥺💔
#امام_حسین #کربلا
#میلاد_امام_حسین
#ماه_شعبان
@montazeranoor
🍃✨⚡🍃✨⚡🍃✨
هرصبح دلخوش سلامی هستیم که جوابش واجب است
🤚✨اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ،
🤚✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
🤚✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ،
🤚✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ .
🤚✨ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ،
🤚✨ اَلسَّلامُ عَِلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
@montazeranoor
خداحافظ سالار🌙
این کتاب خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسر سردار سرلشکر شهید حاج حسین همدانی از مدافعان حرم است. کتاب خداحافظ سالار به زندگی و فراز و نشیب این زن بزرگ پرداخته که از کودکی شروع شده و درنهایت به شهادت سردار همدانی در سال ١٣٩٤ ختم میشود.
📖در بخشی از کتاب می خوانیم:
خواستگارها پاشنه در را ول نمیکردند🚪 بیشترشان پولدار و آدمهای اسم و رسم دار بودند. از گاراژدار و راننده کامیون تا کارمند و بازاری🧍♂ سرآمد آنها که خیلی سمج بود، پسر یک خان معروف بود که گاراژ، ملک، مغازه و حیاط بزرگ را یک جا باهم داشت🤠
ما رفت و آمد دوری با آنها در ایام عید داشتیم و آرزو میکردیم که عید برسد تا برویم حیاط زیبایشان را تماشا کنیم😍 به جای سگ، گرگ جلوی در حیاط بزرگ بسته بودند و به اصطلاح پولشان از پارو بالا میرفت💵
پدرم به این وصلت راضی بود اما مادرم میگفت که این پول و پله پروانه را خوشبخت نمیکند😞من در اتاق بغلی فالگوش ایستاده بودم و میشنیدم که مادرم میگفت: داماد من حسینه، حسین همه جوره تیکه تن ماست☺️ و پدرم جواب میداد: حسین پسر خوبیه، خواهرزادهامه و بزرگش کردم و هیچ مشکلی نداره اما دست و بالش خالیه☹️ و مادرم صدایش را بلندتر میکرد: دو رکعت نماز حسین به یه دنیا پول میارزه😇 من راضی به وصلت با غریبهها نیستم. اصلا جواب خواهرت رو چطور میخوای بدی؟ میخوای بگی به خاطر پول، پروانه رو دادم به غریبهها؟😶 پدر سکوت میکرد و من از این سکوت خوشحال میشدم😀
@montazeranoor
May 11