هدایت شده از مهریار
🔴 اول با توهينهاي روحاني برخورد كنيد بعد با توهين كنندگان به روحاني
💬 #حسينعلي_حاجي_دليگاني
🔹 قطعا شعار مرگ بر هر مقام مسئول در كشور محكوم است و به هيچ وجه آن را تاييد نميكنيم اما جاي سوال از كساني است كه درباره اين موضوع تا حد شديدترين برخوردها پيگير هستند اما ده ها توهين آشكار اقاي روحاني به منتقدين و مردم را نديدند.
✅ اقاي روحاني تاكنون ٧ مصوبه مجلس كه شوراي نگهبان تاييد كرده را به راحتي اجرا نكرده است كه بر اساس قانون جرم محسوب ميشود و در حقيقت مصداق توهين عملي به نمايندگان مردم، شوراي نگهبان و همه مردم است.
💢 با يك جست و جوي ساده در فضاي وب به راحتي ليست بلند بالايي از توهين هاي اقاي روحاني به منتقدين قابل دسترسي و بيش از ٥٠ مورد است كه اميدواريم بعد از سالها به اين توهين ها نيز رسيدگي شود.
هدایت شده از مهریار
✨﷽✨
#پندانه
🔴 به حمد و ثنای مردم اعتنا نکنید
🔸آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست زیرا:
🔹اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است.
🔹اگر کم کار کند، میگویند تنبل است.
🔹اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند.
🔹اگر جمعگرا باشد، میگویند بخیل است.
🔹اگر ساکت و خاموش باشد میگویند لال است.
🔹اگر زبانآوری کند، میگویند ورّاج و پرگوست.
🔹اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند میگویند ریاکار است و اگر نکند میگویند کافر است و بیدین لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد.
🔸و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
🔸پس آنچه باشید که خدا دوست دارد
هدایت شده از مهریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ...
با خدا گل یا پوچ بازی میکنی
نترس ؛
همیشه برنده تویی
چون خدا ...
همیشه هر دو دستش پُـره ...👌🏻
هدایت شده از مهریار
عشقی که عاشقش را کافر کرد
✅این داستان سرنوشت کسیست که با نگاهی عاشق شد و این عشق او را به جایی رساند که با حالت کفر از دنیا رفت:
🔲شيخ بهائى (ره ) در "كشكول" ذكر نموده كه مرگ شخصى از ثروتمندان فرا رسيد،
در حال احتضار به او شهادتين تلقين كردند و او در عوض شهادتین اين شعر را خواند:
🚫يا رب قائلة و قد تعبت
أين الطريق الى حمام منجاب
⭕️چه شد آن زنى که خسته شده بود و میپرسید راه حمام منجاب کجاست؟
و سبب خواندن شعر این بود که:
✳️روزى زن عفيفه و زیبا قصد رفتن به حمام معروف منجاب را داشت ولی مسیر را گم کرد و حمام را پيدا نكرد و از راه رفتن خسته شد،
❓ تا اینکه مردى را بر در منزلى ديد و از او پرسيد كه حمام منجاب كجاست؟
📛 آن مرد اشاره به منزل خود كرد و گفت حمام همینجاست،
آن زن به خيال حمام داخل خانه آن مرد شد و آن مرد فورا در را بر روى او بست و خواست كه به زن خیانت کند.
🔻زن وقتی دید گرفتار شده و راه فراری ندارد با خود اندیشید که فقط با حیله و تدبیر میتواند خود را نجات دهد،
به همین جهت با خوشرویی به مرد اظهار میل و محبت کرد و گفت:
🔻من چون بدنم كثيف و بدبو بود میخواستم به حمام بروم، خوبست كه يك مقدار عطر و بوى خوش براى من بگيرى كه من خود را براى تو خوشبو كنم و قدرى هم غذا بگيرى كه با هم بخوريم، و زود بيا كه من مشتاق تو هستم.
🚫 آن مرد چون رغبت زیاد آن زن را ديد مطمئن شد که زن راست میگوید و او را در خانه گذاشت و براى گرفتن عطر و غذا از خانه بيرون رفت و زن هم بعد از رفتن مرد سریع از خانه فرار کرد.
چون مرد برگشت زن را نديد و حسرت زیادی کشید که چرا چنین فرصتی را از دست داده است.
و الان كه لحظه احتضار آن مرد است به یاد حسرت آن روز خود افتاده و به جای اینکه شهادتین بگوید،
به یاد آن زن شعر همان روز را میخواند.
💢 شیخ عباس قمی بعد از نقل این حکایت چنین میگوید:
✴️ اى برادر در اين حكايت تأمل كن و ببين چگونه اراده يك گناه اين مرد را به هنگام مرگ، از شهادتين منع كرد در حالى كه كارى جز قصد زنا به آن زن نداشت(یعنی زنا را هم مرتکب نشده بود)
📕 منازل الاخره، شیخ عباس قمی
هدایت شده از مهریار
4_5836997414396889720.mp3
1.89M
⭕ #مشکل_دختران تحصیل کرده
✅سخنان «حجت الاسلام والمسلمین محسن #عباسی_ولدی»(کارشناس خانواده)
پیرامون این موضوع که
« #تحصیلات عالیه برای دختران، باعث چه تغییراتی در #انتخاب_همسر برای زندگی می گردد؟»❓
هدایت شده از مهریار
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌خاطرات ارتشبد فردوست(۳):
وقتی انگلیس اجازه داد محمدرضا، شاه شود!
#پهلوی_به_روایت_فردوست
#پهلوی_بدون_روتوش
هدایت شده از مهریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_بامقام_معظم_رهبری
رهبرانقلاب: توصیه میکنم خودم را و شما را که از برکات ماه #رجب استفاده کنیم
#سلامتی_فرمانده_صلوات
هدایت شده از مهریار
1334_DoaYamanyamlek-1393.mp3
5.42M
هدایت شده از مهریار
#مظلومیت_آقا_امام_زمان_عج
مرحوم مشهدی حسن یزدی که از صالحین و منتظران حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوده است می گوید:
تقریبأ در سال ۱۳۵۰ شمسی یک روز صبح زود به کوه خلج ( کوهی در قسمت قبله مشهد) رفتم و آنجا مشغول زیارت خواندن و توسل به امام زمان علیه السلام شدم و حال خیلی خوبی داشتم و با آن حضرت مناجات می کردم و می گفتم :
آقاجان! ای کاش زودتر ظهور می کردید و من هم ظهور شما را درک می کردم. پس از توسل از کوه پایین آمدم و به منزل رفتم قدری استراحت کنم .
نمی دانم درعالم رویا بود یا در خواب و بیداری دیدم در همان مکان روی کوه خلج هستم و آقا و مولایم صاحب الزمان (ع) در حالی که دستهایشان را بر پشت گذاشته بودند، خیلی غریبانه و اندوهناک به طرف شهر مشهد نگاه می کردند. عمق نگاه حضرت مرا دیوانه کرده بود٬ چشم های زیبای او با من حرف می زد...
گفتم: آقاجان تشریف بیاورید داخل شهر( منظورم ظهور حضرت بود)
حضرت فرمودند:
«من در این شهر غریبم !»
گفتم : آقا! قربانتان بشوم٬ اگر کاری دارید من برای شما انجام دهم.
فرمودند:
« ما کارکنان ( شیعیان ) زیادی داریم، ولی آنها حق ما را می خورند و اکثرأ یک قدم برای ما برنمی دارند و به یاد ما نیستند!!!»
در این لحظه به خود آمدم ؛ خود را در خانه دیدم و در فراق آن امام مهربان و غریبم بسیار اشک ریختم.
📚 ملاقات با امام عصر ص ۱۰۲
مطلع الفجر ص ۲۰۷
✍
هدایت شده از مهریار
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞فیلم :
داستان عجیب
#مقدس_اردبیلی
زمان: ۷ دقیقه و ۴ ثانیه
این کلیپ و از دست ندهید