#تلنگر
گاهےچه دلگرفته میشوی از خــدا
گاهےازحکمتش ناراضی
وگاهےشاکر و خوشحال
گاهی مشکوک وگاهےمجذوب عدالتش
گاهےبسیار نزدیک وگاه دور
خـــدا همان خداست
کاش مااینقدر
گاهی به گاهی نمیشدیم
📸 پویش عکس هفته #دفاع_مقدس توسط سازمان فضای مجازی سراج در تلگرام و اینستاگرام!!!
🛑 جوانان و نوجوانان ما، در دوره هشت ساله دفاع مقدس، با تمام توان از خاک و نام وطن حفاظت کردند؛ اما امروز، عده ای برای بزرگداشت آن حماسه ها، به دامان دشمن پناهنده شده اند!
❗️مگر پیام رسان های ایرانی چه مشکلی دارند که ترجیح داده شده با خفت در اینستاگرام و تلگرام، صفحه بزنند؟!
کاش لااقل به حرمت خون #شهدا در این هفته دفاع مقدس، از خواب بیدار میشدند...
#وقت_آن_نیست_که_بیدار_شوند
✍ زهراسادات امیری
••••✾•🌿🌺🌿•✾••
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
🔹شاهد سوم : «استقامت سکینه در برابر بلایا»
🔰در نفائس الاخبار، مرحوم اصفهانی در مورد حضرت سکینه سلام الله علیها آمده است که می گوید :
👌یک شب قرار بود اسرا را به موصل ببرند و فردا اینها را در شهر عبور بدهند.
(271) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
⏪ اینقدر قسی القلب بودند ـ وقتی فهمیدند شهر موصل، شیعه دارد، و شیعیان فرماندار شهر را دستگیر و حبس کردند.
✳️ شیعه ها دست به دست هم داده بودند. اینها می خواستند : سر بریده امام حسین (ع) را بگیرند و بچه ها را آزاد کنند.
👈 یکی از این پیرها گفت :
(272) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
💢 بگذارید اینها بیایند ما همه را بگیریم و آزادشان کنیم. آن ملعون ها تا قضیه را فهمیدند، برگشتند. گفتند :
💔 تمام بچه ها را از شترها پایین آیند، برای اینکه اذیتشان کنند، اینها را پیاده بردند.
↩️ حالا کیلومترها راه است اینقدر پیاده بردند که یکی از خبرنگارهای آنها می گوید :
(273) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
😔 دیدم از پاهای حضرت سکینه (سلام الله علیها) خون می ریزد.
😭 با اینکه از پاهایش خون می ریخت یک جمله نمی گفت، گریه نمی کرد، داد نمی زد،...
😞 فقط آن اواخر نمی توانست راه برود او را می کشیدند. گفت : دیگر نمی توانم بیایم. وقتی گفت : نمی توانم بیایم، تازیانه زدند،
274) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
😔⁉️ و وقتی هم که تازیانه می زدند این دختر این جمله را گفت : «فلانسیت حسیناً».
✅ من بابایم را فراموش نمی کنم همه جا اهداف بابام را می گویم، می گویم : بابای مرا با لب تشنه کشتند.
⚜ نگفت ؛ ای سر بریده ببین دارند مرا می زنند، گفت : بابام را فراموش نمی کنم؛
(275) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
⏪ یعنی کنایه از اینکه مرا به شام و کوفه نبرید، من ساکت نمی نشینم، بر روی همین اشترها داد خودم را می زنم.
🔸می دانید چرا این حرف را زد؟
✳️ چون خود امام حسین (علیه السلام) به آنها فرمود : «وَاعلَمُوا اَنّ اللهَ حافِظُکُم وَ سَیُنجکُم مِن شَرِّ الاَعداء» (کلمات امام حسین (ع)، ص ۴۹۱)
(276) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄