eitaa logo
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
484 دنبال‌کننده
28هزار عکس
7.5هزار ویدیو
117 فایل
مهدویت، فرهنگی، مباحث سیاسی ممنوع، جز سخنان مهم رهبری هرگونه کپی برداری از کانال اکیدا ممنوع ❌❌ @Shabnegar مدیر تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نظر استاد پناهیان درباره "منطقه پرواز ممنوع" 💠 اگر مردم از این فیلم استقبال کنند ... @montazeranzhoramamasr
❤️الَهی اِن اَدخَلتَنیِ النَّار اَعلَمتُ اَهلَها اَنّی اُحِبُکَ ... 💗. خدای من! اگر مرا وارد آتش کنی، اهل دوزخ را با خبر میکنم که چقدر دوستت دارم. @montazeranzhoramamasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
قسمت چهل و پنجم: کارنامه ات را بیاور تا شب، فقط گریه کرد ... کارنامه هاشون رو داده بودن ... با یه
قسمت چهل وشش: گمانی فوق هر گمان اصلا نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد ... علی کار خودش رو کرد .. اونقدر با وقار و خانم شده بود که جز تحسین و تمجید از دهن دیگران، چیزی در نمی اومد ... با شخصیتش، همه رو مدیریت می کرد ... حتی برادرهاش اگر کاری داشتن یا موضوعی پیش می اومد ... قبل از من با زینب حرف می زدن... بالاخره من بزرگش نکرده بودم ... وقتی هفده سالش شد ... خیلی ترسیدم ... یاد خودم افتادم که توی سن کمتر از اون، پدرم چطور از درس محرومم کرد ... می ترسیدم بیاد سراغ زینب ... اما ازش خبری نشد... دیپلمش رو با معدل بیست گرفت ... و توی اولین کنکور، با رتبه تک رقمی، پزشکی تهران قبول شد ... توی دانشگاه هم مورد تحسین و کانون احترام بود ... پایین ترین معدلش، بالای هجده و نیم بود ... هر جا پا می گذاشت ... از زمین و زمان براش خواستگار میومد ... خواستگارهایی که حتی یکیش، حسرت تمام دخترهای اطراف بود ... مادرهاشون بهم سپرده بودن اگر زینب خانم نپسندید و جواب رد داد ... دخترهای ما رو بهشون معرفی کنید ... اما باز هم پدرم چیزی نمی گفت ... اصلا باورم نمی شد ... گاهی چنان پدرم رو نمی شناختم که حس می کردم مریخی ها عوضش کردن ... زینب، مدیریت پدرم رو هم با رفتار و زبانش توی دست گرفته بود ... سال 75، 76 ... تب خروج دانشجوها و فرار مغزها شایع شده بود ... همون سال ها بود که توی آزمون تخصص شرکت کرد... و نتیجه اش ... زنیب رو در کانون توجه سفارت کشورهای مختلف قرار داد ... مدام برای بورسیه کردنش و خروج از ایران ... پیشنهادهای رنگارنگ به دستش می رسید ... هر سفارت خونه برای سبقت از دیگری ... پیشنهاد بزرگ تر و وسوسه انگیزتری می داد ... ولی زینب ... محکم ایستاد ... به هیچ عنوان قصد خروج از ایران رو نداشت ... اما خواست خدا ... در مسیر دیگه ای رقم خورده بود ... چیزی که هرگز گمان نمی کردیم ... 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
قسمت چهل وشش: گمانی فوق هر گمان اصلا نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد ... علی کار خودش رو کرد .. اونقدر
قسمت چهل و هفتم : سومین پیشنهاد علی اومد به خوابم ... بعد از کلی حرف، سرش رو انداخت پایین ... - ازت درخواستی دارم ... می دونم سخته اما رضای خدا در این قرار گرفته ... به زینب بگو سومین درخواست رو قبول کنه... تو تنها کسی هستی که می تونی راضیش کنی ... با صدای زنگ ساعت از خواب پریدم ... خیلی جا خورده بودم... و فراموشش کردم ... فکر کردم یه خواب همین طوریه ... پذیرش چنین چیزی برای خودم هم خیلی سخت بود ... چند شب گذشت ... علی دوباره اومد ... اما این بار خیلی ناراحت ... - هانیه جان ... چرا حرفم رو جدی نگرفتی؟ ... به زینب بگو باید سومین درخواست رو قبول کنه ... خیلی دلم سوخت ... - اگر اینقدر مهمه خودت بهش بگو ... من نمی تونم ... زینب بوی تو رو میده ... نمی تونم ازش دل بکنم و جدا بشم ... برام سخته ... با حالت عجیبی بهم نگاه کرد ... - هانیه جان ... باور کن مسیر زینب، هزاران بار سخت تره ... اگر اون دنیا شفاعت من رو می خوای ... راضی به رضای خدا باش ... گریه ام گرفت ... ازش قول محکم گرفتم ... هم برای شفاعت، هم شب اول قبرم ... دوری زینب برام عین زندگی توی جهنم بود ... همه این سال ها دلتنگی و سختی رو ... بودن با زینب برام آسون کرده بود ... حدود ساعت یازده از بیمارستان برگشت ... رفتم دم در استقبالش ... - سلام دختر گلم ... خسته نباشی ... با خنده، خودش رو انداخت توی بغلم ... - دیگه از خستگی گذشته ... چنان جنازه ام پودر شده که دیگه به درد اتاق تشریح هم نمی خورم ... یه ذره دیگه روم فشار بیاد توی یه قوطی کنسرو هم جا میشم ... رفتم براش شربت بیارم ... یهو پرید توی آشپزخونه و از پشت بغلم کرد ... - مامان گلم ... چرا اینقدر گرفته است؟ ... ناخودآگاه دوباره یاد علی افتادم ... یاد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرین کردم ... همه چیزش عین علی بود ... - از کی تا حالا توی دانشگاه، واحد ذهن خوانی هم پاس می کنن؟ ... خندید ... - تا نگی چی شده ولت نمی کنم ... بغض گلوم رو گرفت ... - زینب ... سومین پیشنهاد بورسیه از طرف کدوم کشوره؟... دست هاش شل شد و من رو ول کرد ... 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
#دنیای_مدیریت_مومنانه 12 💢 ما یه چیزی داریم به نام "اشتباه" و یه چیزی به نام "انحراف" 🚨 انحراف خی
13 🔷گفته شد که ما باید علاوه بر اینکه امام زمانمون رو بشناسیم، شیوه امامت ایشون رو هم بشناسیم تا بتونیم ازشون به خوبی اطاعت کنیم. ✅ باید بفهمیم که امام و یارانش چطوری میخوان جامعه رو مدیریت کنن تا بتونیم باهاشون هماهنگ باشیم و دم به دقیقه غر نزنیم! 👈🏻 اگه مردم ما در دانش مدیریت قوی بشن دیگه هر کسی به این سادگیا جرات نمیکنه کاندیدای مجلس و ریاست جمهوری بشه چون میدونه حسابی زیر ذره بین هست و نمیتونه دست از پا خطا کنه و مردم هم راحت تشخیص میدن که فلانی این کاره نیست! ✅ وقتی که مردم خیلی دقیق با کاندیداها برخورد کنن ، اونوقت شورای نگهبان هم سرسری افراد رو تایید صلاحیت نمیکنه! 🚨 گاهی شورای نگهبان یه جوری صلاحیت کاندیدا ها رو راحت تایید میکنه که اگه اون فرد برای خاستگاری دخترشون می اومد عمرا تاییدش نمیکردن! 😒 میگفتن ما ناموسمون رو دست چنین آدمی نمیدیم! ⭕️ ولی باید بدونن که مملکت مهم تر از ناموس هست و باید هزار برابر بیشتر در تایید صلاحیت ها دقت کنن 🌿 اولویت دیگه ای که باید بهش بپردازیم موضوع هست. ⭕️ همونطور که میدونید رسانه و ثروت جهان صهیونیست هاست و همون ها هم از زمان حضرت سلیمان علیه السلام مشهور بودن به اینکه بین زن و شوهر ها اختلاف و جدایی مینداختن! سوره بقره آیه ۱۰۲ 💢 سنت تاریخی یهود برای اینکه جوامع مختلف رو به دست بگیرن این بوده که خانواده ها رو ضعیف و نابود کنن. کلا هم توی این قضیه خیلی حرفه ای هستن و انواع فوت و فن ها رو برای این موضوع استفاده میکنن!😒 🚨 گفتیم مهم ترین ابزار طاغوتیان برای حکومت بر مردم اینه که "دوقطبی درست میکنن و تفرقه میندازن". ⭕️و نکته قابل توجه اینه که این تفرقه رو اول از شروع میکنن! از اختلاف انداختن بین زن و شوهر ها.... انواع فیلم و سریال و رمان و کانال های جوک و سرگرمی و .... رو میسازن با این هدف که خانواده ها رو بهم بریزن 💢 اونا به خوبی میدونن وقتی خانواده در یک جامعه ضعیف بشه دیگه انسان های قوی و آزاده در اون جامعه به وجود نخواهند اومد و اونا میتونن به راحتی بر مردم ضعیف شده حکومت کنند... پایان بخش سیزدهم 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
1_112205486.mp3
707K
درد و دل با امام زمان👆 همه جا بروم به بهانه تو که مگر برسم در خانه تو همه جا دنبال تو میگردم که تویی درمان همه دردم
آيت الله بهاءالديني : *آقا سیدعلی خامنه ای حقیقت ولایت فقیه هستند و رهبر* 🌹❤🌹❤🌹❤🌹❤🌹 قرارشددرسال ۱۳۶۴از طرف مجلس خبرگان آیت الله منتظری،به عنوان قائم مقام رهبری انتخاب شود. ازتمام علما برای ایشان امضاي تاييدگرفته می شد. روزی برای گرفتن امضا چند نفر از نزدیکان آقای منتظری به خدمت آيت الله سید رضا بهاء الديني رسيدند اما ايشان امضا نكردند هرچه ازفرستادگان اصرارشد، ازايشان انكار بود تا آنجا كه خودآقای منتظري شخصا خدمت ايشان رسید و تمام كتابهايي كه درمورد ولايت فقيه نوشته بود را محضر حضرت آقا بهاالدینی قرار دادند.  حضرت آقا تمام كتاب ها راجمع كردند وبه ایشان چند لحظه نگاه کردند و خنده کوتاهی کردند و فرمودند: ولايت فقيه نوشتني نيست، فهميدني است! وقتی هم از حضرت آقای بهاالدینی پرسیده شد چرا ايشان راتاييد نكرديد مگه شخص ديگري هم ميتواندبعد از امام (ره) به مقام رهبری برسند ؟ ایشان فرمودند : البته هیچ كس حاج آقا روح الله نمی شود، ولی *آقا سید علی خامنه ای حقیقت ولایت فقیه هستند و رهبر* از همه به امام نزدیكتر است. كسی كه ما به او امیدواریم آقای خامنه ای است. شما از ما قبول نمی كنید و تعجب می كنید، ولی این دید ماست، نزد ما محرز است آقاسید علی خامنه ای رهبر آینده هستند، ايشان باز هم فرمودند :نظر ما سید علی خامنه اي است. زمان می گذشت و مرور زمان سخنان گهربار و گلواژه های بینش آفرین این پیر روشن ضمیر را، بیشتر و بهتر نشان می داد. تا این كه رحلت حضرت امام خمینی قدس سره و انتخاب حضرت آیةالله خامنه ای (حفظه الله)به رهبری پیش آمد. محضر آقای بهاءالدینی رسیدیم و به عنوان خبر روز ،خدمتشان عرض كردیم. فرمودند:«ما مدتها پیش به این مطلب رسیده بودیم و نظر خودمان را بیان کردیم که هیچ کس بعد از *حاج آقا روح الله خمینی نمیتواند رهبر شود جز سید علی آقا و باید به ایشان كمك كرد تا تنها نباشد.* قبل از ریاست جمهوری ،آقای خامنه ای روزی در بیت محترم حضرت آقا بهاءالدینی بودیم که آقای خامنه اي كه درآن زمان نماينده مجلس بودند(۱۳۶۰) به بیت ایشان تشريف آوردند ، وقتي آقای خامنه ای رفتند آقا زیر لب فرمودند :خورشيدلحظه اي تابيد و رفت. 💫✨💫✨💫✨💫✨💫 *جانم فدای رهبرم سیدعلی* نائب برحق امام زمان
🍀 حضرت علی (ع) می‌فرمایند: ✨چه بیچاره است فرزند انسان که مرگش نامعلوم است و بیماری در وجودش امانت و پنهان است، پشه‌ای می‌تواند آزارش دهد و خواب از چشم او بگیرد و تکّه نانی می‌تواند در گلوی او گیر کرده و او را بکشد و عرقی که می‌تواند او را بدبو و منفور بسازد. 📕 نهج‌البلاغه 🍁