🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
📖حدیث امروز:
✳️ امیرالمومنین امام علی علیه السلام:
به آن چه ناامیدی ، امیدوارتر باش تا به آن چه در انتظار آن هستی ، زیرا موسی(علیه السلام) رفت تا پارهای آتش برای خانوادهاش برگیرد ، خدا با او سخن گفت و پیامبر شد و بازگشت.
🪧تقویم امروز:
📌 سهشنبه
☀️ ۱۰ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۲۷ ربیعالاول ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 1 اکتبر 2024 میلادی
🔖مناسبت امروز:
👨🏫 روز نخبگان
👨🦳 روز جهانی سالمندان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 #سلامبرمهدی (علیهالسلام)
روزِ من... با نام تو شروع میشود.
مولای من …
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ
سلام بر تو ای بجا مانده خدا در زمینش
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثاقَ اللّٰهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ
سلام بر تو ای پیمان خدا که آن را برگرفت و استوارش کرد
#عهدما
#امام_زمان
#سلامی_تا_همیشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیای من . . ❤️
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
#سرگذشت ارواح در عالم برزخ قسمت ۱۳ عاقبت ریا هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط
#سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت ۱۴)
آتش حسرت
از کثرت اندوه و حسرتی که بر وجودم نشسته بود،
بر جای نشستم و با خود گفتم:
چه مقامی!
چه منزلتی!
در حالیکه من مدتهاست در این بیابان سرگردانم و با تمام موانع و مشکلات دست به گریبانم،
هنوز هم به جایی نرسیدهام،
اما شهیدان با این سرعت خود را به مقصد میرسانند
براستی خوشا به حال آنان که به شهادت رفتند.
اشک بر گونههایم سرازیر شد و بغض گلویم را چنگ زد.
چندان بلند بلند گریستم که نیک آرام به سمتم آمد،
مرا دلجویی داد و تشویق به ادامه راهی کرد که بس طولانی و طاقت سوز بود...
گردباد شهوات
با اینکه راه زیادی را پس از آن پیمودیم، اما خبری از انتهای بیابان نبود
از دور،
ستون سیاهی 🌪را دیدم که از پایین به زمین و از بالا به دود و آتش🔥 آسمان ختم میشد و در حال حرکت بود.
با نزدیک شدن ستون سیاه، متوجه شدم که همانند گردباد🌪 به دور خود میچرخد.
با دیدن این صحنه، خود را به نیک رساندم و با ترسی که در وجودم رخنه کرده بود،
پرسیدم: این ستون چیست؟
نیک گفت: این گردباد شهوات است،
که چنین با سرعت عجیبی به دور خود میچرخد.
با اضطراب گفتم: حالا دیگر، باید چه کنیم؟
نیک گفت: دستهایت را محکم به کمرم حلقه بزن و مراقب باش گردباد،
تو را از من جدا نسازد.
رفته، رفته آن گردباد وحشتناک با آن صدای رعب آورش،
به ما نزدیک میشد و اضطراب مرا افزایش میداد،
تا اینکه در یک چشم بر هم زدن، هوا تاریک شد.
گردباد🌪 اطراف ما را فرا گرفته بود و سعی داشت ما را با خود همراه کند. نیک مانند کوه به زمین چسبیده بود و من در حالی که دستم را به دور کمر او قفل کرده بودم،
به سختی خود را کنترل میکردم.
هر از گاهی صدای فریادهای نیک را میشنیدم،
که در هیاهوی گردباد فریاد میکشید: مواظب باش گردباد تو ار از من جدا نسازد!
لحظات بسیار سختی را سپری میکردم و بیم آن داشتم که مبادا از نیک جدا شوم.
دستهایم سست و گوشهایم از صدای گردباد،
سنگین شده بود
دیگر صدای نیک را نمیشنیدم.
ناگهان دستم از نیک جدا شد و در یک چشم به هم زدن،
کیلومترها از نیک دور گشته و به بالا پرتاب شدم!
چندی نگذشت که از شدت هیاهو و گرمای طاقت فرسایش از حال رفتم...
وقتی چشمانم را گشودم هیکل سیاه و وحشتناک گناه را دیدم که بر بالای سرم ایستاده بود
بوی متعفنش به شدت آزارم میداد.
به سرعت برخاستم و چون خواستم فرار کنم دستم را محکم گرفت و به طرف خود کشید و گفت: کجا؟
کجا دوست بیوفای من؟
هم نشینی با نیک را بر من ترجیح میدهی؟
و حال آنکه در دنیا مرا نیز به همنشینی با خود برگزیده بودی.
نیم نگاهی به صورت گناه افکندم، قیافهاش اندکی کوچکتر شده بود.
بدون توجه به سخنانش گفتم: چه شده که لاغر و نحیف گشتهای؟
با ناراحتی گفت: هر چه میکشم از دست نیک است.
با تعجب پرسیدم: از نیک؟!
گفت: آری،
او تو را از من جدا کرده تا با عبور دادن تو از راههای مشکل و طاقت فرسا باعث زجر کوتاه مدت تو شود.
گفتم: خوب، زجر من چه ارتباطی با ضعیف شدن تو دارد؟
پرخاشگرانه پاسخ داد: هر چه تو سختی بکشی،
من کوچکتر میشوم و گوشتهای بدنم ذوب میشود.
و چنانچه تو به وادی السلام برسی دیگر اثری از من بر جای نخواهد ماند.
آنگاه دندان بر هم فشرد و گفت:
اکنون نوبت من است،
باید همراه من بیایی...
✍ ادامه دارد.....
Hasud & Hesasat.mp3
6.93M
#افراد_حسود_چه_کسانی_هستند
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافی
Aghaz Ghibat Emam Zaman.mp3
8.56M
#آغاز_غیبت_امام_زمان_عج
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے✅✅
📜 نهج البلاغه و امام مهدی
🔹 مسأله مهدویت در نهج البلاغه از دو نظر قابل بررسی است. یکی از دیدگاه ملاحم و پیش گویی های امام و دیگر مربوط به آینده جهان است.
🔸 از جمله مطالبی که در نهج البلاغه درباره حضرت مهدی آمده است می توان به موارد زیر اشاره کرد:
🔹 خالی نبودن زمین از حجت های الهی(خطبه۱)
🔹 امام زمان،جانشین پیامبران الهی(خطبه۱۸۲)
🔹 غیبت طولانی حضرت (خطبه۱۸۲)
🔹 ظهور امام زمان بعد از انتظاری طولانی(خطبه۱۵۰)
🔹کامل شدن نعمت ها و برآورده شدن آرزوها در عصر ظهور(حکمت۲۰۹)
🔹 الهی شدن خواسته های بشر در زمان ظهور(خطبه۱۰۰)
🔹 محوری شدن قرآن در عصر ظهور(خطبه۱۳۸)
🔹 حاکمیت عدل اسلامی در عصر ظهور(خطبه۱۳۸)
🔹 احیای مجدد قرآن و سنت پیامبر(ص)در عصر ظهور(همان).
🔆 و خطبه هایی که حضرت در آن ها به مهدویت اشاره کرده اند: خطبه ۱۰۰،۱۳۸،۱۵۰،۱۸۲،۱۸۷،۱۹۵ و حکمت ۱۴۷ و ۲۵۹
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
📚#ازدواج_و_روزی
اگر مجرّد باشی ، و دوست داشته باشی #ازدواج کنی، ولی پول نداری، و دستت خالیه
بعد یکی از سرمایهدارهای بزرگ کشور، از اون پولدارهایی که پولشون از پارو بالا میره
بیاد بهت بگه:
"فلانی، تو برو #ازدواج کن، من قول میدم همه جوره کمکت کنم"
چیکار میکنی
⁉ بازم بهونه میاری که پول ندارم و دستم خالیه؟؟
⁉ یا اینکه رو حرفش حساب میکنی و میری جلو؟؟
☝️ حالا
.. #خدا با اونهمه عظمت، تو قرآنش وعده داده که شما #ازدواج کنید، از #فقر و تنگدستی هم نترسید، من خودم کمکتون میکنم:
🕋 وَ أَنْکِحُوا الْأَیٰامیٰ مِنْکُمْ وَ الصّٰالِحِینَ مِنْ عِبٰادِکُمْ وَ إِمٰائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَرٰاءَ یُغْنِهِمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِیمٌ (نور/۳۲)
پسران و دخترانِ بیهمسر، و غلامان و کنیزانِ شایستهی ازدواج را همسر دهید.
اگر #فقیر و تنگدست باشند، #خدا از فضل خود بینیازشان میگرداند.
و خداوند، گشایشگر داناست.
خیلی از جوانهای مجرّد، تا اسم #ازدواج میاد، اوّلین چیزی که به ذهنشون خطور میکنه مسائلِ مالی و اقتصادی است.
ولی #خدا داره میگه:
در ازدواج از #فقر و تنگدستی نترسید، به من #توکل کنید، برید جلو..
🌴«إِنْ یَکُونُوا فُقَرٰاءَ یُغْنِهِمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ»🌴
اگر فقیر باشید، خودم شما رو غنی میکنم.
#فقر و تنگدستی برای عروس و داماد عیب نیست...
عیب اینه که به وعدهی #خدا شک کنند...
عیب اینه که حرفِ #خدا، براشون به اندازه حرفِ فلان بانک و فلان سرمایهدار ارزش نداشته باشه...
عیب اینه که حرفِ #خدا رو قبول نداشته باشند...
─┅═ ࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ ═┅─
╭┅- 🍃🌸🍃◃╼┅╮
جلسه : سیزدهم
╰┅╾ 🍃🌸🍃◃┅-╯
↩️ ادامه سیره عملی و یا خصوصیات اجتماعی پیامبر اکرم (ص) - عدم فرق بین غنی و فقیر :
▪️همچنین فرمود : «وَ لَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ
▫️و کسانی را که خدا را میخوانند، و جز ذات پاک او نظری ندارند، از خود دور مکن
🔺مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ مَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ.(انعام، آیه۵۲)
▫️نه چیزی از حساب آنها بر توست، و نه چیزی از حساب تو بر آنها، پس اگر آنها را طرد کنی، از ستمگران خواهی بود.»
(61)💗@montazeranzohooremamasr
─┅═ ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ ═┅─
🍃🌺♡✨✧❥🕊❥✧✨♡🌺🍃
🔸پیامبر (صلیاللهعلیه وآله وسلّم)، پس از نزول این آیه به پا خاست و در جستجوی مستضعفان و بینوایان شتافت آنان را در انتهای مسجد دید که به ذکر الهی مشغولند.
▫️رو به آنان کرد و فرمود : «الحمدالله الذی لم یمتنی حتّی امرنی ان اصبر نفسی مع رجال من امتی، معکم المحیا و معکم الممات؛
🔺خدای را سپاس که زندگیم را به پایان نرساند تا دستور داد که من در کنار گروهی از امتم با آنها باشم؛ من در زندگی و مرگ با شما هستم.(مجمع البیان ح۴، ص۶۲ و روح المعانی، ج۸، ص۲۵۰).
🔵 ۴ - مهمان نوازی پیامبر اکرم (ص)
🔺چهارمین خصوصیت معاشرت اجتماعی نبوی که می تواند الگوی همگان باشد "مهمان نوازی" است.
(62)💗@montazeranzohooremamasr
🍃🌺♡✨✧❥🕊❥✧✨♡🌺🍃
🍃🌺♡✨✧❥🕊❥✧✨♡🌺🍃
▪️به این معنا هر چند رسول الله (ص) ساده زیست بوده و زندگی بی تشریفاتی داشتند ولی نسبت به کسی که به عنوان مهمان بر وی وارد می شدند،
▫️سنگ تمام گذشته و از آنچه از عهده اش از نظر پذیرایی امکان پذیر بود کوتاهی نمی کرد و نهایت احترام برای مهمان قایل می شد.
از همین رو سلمان فارسی نقل می کند : به خانه پیامبر خدا (ص) رفتم، بالشی که مخصوص خودش بود پشت من قرار داد.
🔸و همچنین امام صادق (ع) روایت می کند : روزی یکی از خواهران رضایی پیامبر به محضرش رسید؛
▫️چون نگاه پیامبر به او افتاد خیلی خوشحال شد، ردای خود را زیر او پهن کرد و او را روی آن نشاند، با او به گفتگو مشغول شد و شادمانی داد.
(63)💗@montazeranzohooremamasr
🍃🌺♡✨✧❥🕊❥✧✨♡🌺🍃
🍃🌺♡✨✧❥🕊❥✧✨♡🌺🍃
🔺و همچنین در روایت دیگر آمده است : و کان یوثر الداخل علیه بالوساده التی تحته، فان ابی ان یقبلها عزم علیه حتی یفعل ؛
▫️زیر اندازش را می گستراند تا وارد شونده بر آن بنشیند و اگر نمی پذیرفت، آنقدر اصرار می فرمود تا طرف قبول کند.
🔹و نیز در روایت دیگر آمده است که : هر کس خدمت او می رسید مورد اکرام قرار می گرفت و زیر اندازش یا عبایش را برای او پهن می کرد،
🔹هر چند میان او و واردین، خویشاوندی و آشنایی و سابقه رفاقت نباشد : وکان یکرم من دخل علیه، حتی ربما بسط ثوبه لمن لیست بینه و بینه قرابه ولارضاع یجلسه علیه؛
▫️احترام و تکریم مراجعه کنان آنچنان برایش اهمیت داشت که در گزارش آمده است :
(64)💗@montazeranzohooremamasr
🍃🌺♡✨✧❥🕊❥✧✨♡🌺🍃
🍃🌺♡✨✧❥🕊❥✧✨♡🌺🍃
🔺در یکی از دیدارهای مردمی، اتاق حضرت پر از جمعیت بود، جریر بن عبدالله وارد شد و داخل اتاق جایی برای او نبود، بیرون از اطاق نشست.
▫️پیامبر چون نگاهش به او افتاد، عبای خود را از دوش خود برگرفت و پیچید و به سمت او فرستاد تا روی آن بنشیند اما جریر هم ادب نشان داد و عبای پیامبر را بر صورت خود نهاد و بوسه بران زد.
🔹وقتی مهمان داشت، با مهمان غذا می خورد و دست از غذا خوردن نمی کشید مگر آنکه مهمان دست از طعام بکشد.
▫️بنابراین سیره عملی رسول الله (ص) درس و پیام است که شیوه برخورد با مهمان بایست متفاوت باشد با آنچه که هر فردی نسبت به اعضای خانواده دارد مهمان باید از نظر احترام و تکریم نهایت پذیرای و تکریم شود.
🖊ان شاء الله ما را در جلسات آینده همراهی فرمائید.
(65)💗@montazeranzohooremamasr
🍃🌺♡✨✧❥🕊❥✧✨♡🌺🍃
🌼 گروه منتظران واقعی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزار میکند:
🗞 پرسش و پاسخ آزاد
👤 ارائه دهنده : استاد شب نگار
⏰ ساعت ۲۲
📆 چهارشنبه ۱۴۰۳/۷/۱۱
📌 گروه منتظران واقعی امام عصر (عج)
https://eitaa.com/joinchat/2945187858C0b55358a61
✳️ دوستان خود را دعوت کنید.