eitaa logo
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
2.2هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
23 فایل
مقام معظم رهبری: ⚠️هیئت سکولار نداریم⚠️ هیئت ها نمی توانند سکولار باشند هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم هرکس علاقه مند به امام حسین(ع) است یعنی علاقه مند به اسلام سیاسی است. . مدیر کانال: @abbas_rezazade_1377 ادمین جهت تبلیغ و تبادل: @Amirmohamad889
مشاهده در ایتا
دانلود
°``[ 🌸🍃 ]``° `` `` ←تـغـیـیـر ●آدمـها فـکر مےکـنند اگر یـک بار دیگر متـولد شـوند، جـور دیگرےزندگـےمی‌کنـند‼️ ●شـاد و خوشبـخت و کم اشـتباه خواهنـد بود فکـر مےکنند می تواننـد همه چـیز را از نـو بسازند، محـکم و بی‌نقـص‼️ اما حقیـقت ندارد... ●اگر ما جسـارت طور دیگرےزنـدگےکردن را داشـتیم، اگر قـدرت تغـییـر کردن را داشـتیم، اگر آدمِ ساخـتن بودیم، از همیـن جاےزندگـیمان به بـعد را مےسـاختـيم... •||• •| |• •| |• °[ @MONTAZERZOHOR313313 ]° °``[ 🌸🍃 ]``°
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌_بیست_و_دوم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| . -چه خبره آقا میلاد 😯 -آخه جیگر با یکی دو سیخ که معلوم نمیشه...بخورین مطمئنم بازم میخواین...جیگرهای اینجا حرف نداره😊 . بعد چند دیقه جیگرها رو آوردن و شروع به خوردن کردیم...آقا میلاد و معصومه تند تند میخوردن و من به زور سه سیخ رو خوردم... که معصومه گفت: -فک کنم دوست نداریا مریم جون؟!😯 -چرااا اتفاقا...خوشمزست..ولی خب همین سه سیخ بسته -احساس میکردم سرم گیج میره...بی قرار بودم و رو پیشونیم عرق سردی نشسته بود... اونشب تموم شد و اومدم خونه...تا صبح نمیتونستم بخوابم...که موقع نماز صبح منتظر موندم نملز مامانم تموم بشه و صداش کردم... -مامان...مامان...😓 -جانم عزیزم؟! 😯چرا رنگ و روت پریده؟! خواب بد دیدی؟! -نه...نه...قلبم 😧 -یا اباالفضل...قلب درد میکنه؟! -اره....😢 . دیگه نفهمیدم چجور شد و چی گذشت...فقط چشم باز کردم دیدم رو تخت بیمارستانم و بهم کلی دستگاه وصله و مامانم کنارم نشسته -مامان چی شده؟!من کجام؟! -سلام دخترم...هیچی..نترس...بیمارستانیم...ازت ازمایش و اکو گرفتن و منتظریم جوابش بیاد...چیزی نیست -احساس میکنم قلبم داره کنده میشه از جا 😢 -نترس دخترم...خوب میشی... -امروز کلاس داشتم...به زهرا بگین به استاد بگه... -نگران نباش.. هم به زهرا هم به آقا میلاد خبر دادم... -به میلاد دیگه چرا؟! 😯 -نا سلامتی شریک زندگیت قراره بشه ها... -اخه بیخودی الان نگران میشن😕 . 🔮از زبان سهیل دیروز دیده بودم که دوستش تا محل ثبت نام اومد ولی با دیدن من با اینکه مسئول ثبت نام خانم ها فرق داره وارد نشد... امروز هم هرچی منتظر موندم نیومدن 😔 فک کنم به خاطر منه... خواستم برم جلو و بگم که اگه به خاطر من میخواین راهیان نیاین من نمیام تا شما برین... دلم نمیخواد به خاطر من دو نفر رو از شهدا دور بشن... نزدیک ظهر رفتم جلو کلاسشون... در کلاس باز شد و استادشون بیرون اومد... بازم از اون خبری نبود... دیدم دوستش با عجله از کلاس بیرون اومد و به سمت پله ها رفت سریع پشت سرش دویدم -سلام...ببخشید -سلام...من عجله دارم... -مزاحم نمیشم...فقط میخواستم بپرسم دوستتون نیومدن باز؟! -آقای محترم شما انگار ول کن نیستین...مریم گفت که علاقه ای به صحبت با شما نداره... (فهمیدم اسمش مریمه ☺) -خب ایندفعه کارم فرق داره...کی تشریف میارن 😯 -آقای محترم...مریم حاش خوب نیست و بیمارستان بستریه و معلوم نیست کی مرخص میشه منم الان عجله دارم باید برم اونجا -چییی😨😨چرا؟! چی شده؟؟ . •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ داشتم ناامید میشدم که یک آن دوستش رو دیدم که به سرعت از ..... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
~💗⃟ ~ ‌「 」 انــدر سَــرِ مـا عــــشـق‌ تـــو پــــــا میـکوبــد... •| •| •| توئیـت‌عـربےفارسےانگلیسے↓ •➣ @Montazerzohor313313 ❥ ~💗⃟ ~
👦🍃 🍃 °•° °•° 🔻به اين دلـايل براے كودكان موبـايل و تبـلت نخـريـد ؛ •• فرآیند ذهنے کودک به تاخـیر مےافتد. •• هوش هیجانے کودک کاهش مےیابد. •• دایره واژگانے کودک کاهـش مےیابد. •• احتمال چاق شدن کودک افزایش مےیابد. •• سیستم اسکلتے کودک دچار اختلـال میـشود. •• خواب کودک مختل میـشود. •• توان یادگیرے کودک کاهـش مےیابد. •| |• •| |• فـرزنـد خـوب تربیت کنیـم ↓ •• @MONTAZERZOHOR313313 •• 🍃 👦🍃
{◼️}🍃 🍃 ~• •~ تـو چـه کـردے کـه تـورا نـام نـهادنـد: "کـریـم" مثـل بـابـاته "حـسـن"مـرتـبـه دادنـد: "کـریـم" تـو چـه کـردے کـه هـمـه در عـوض "کـرب و بـلا" بـه روے خـاک حـریـم تـو فـتـادنـد "کـریـم" •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• 🍃 {◼️}🍃
🌹🍃 🍃 •• •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻شهید حسین معزعلی: مےگـفت: قبـل از شـوخے نیـتِ تـقرب کـن و تـو دلـت بـگو: دل یـه مؤمـن شـاد مےکنـم، "قوربـة‌الـےالـلـه" ایـن شـوخیـاتم میشـه عـبادت..:) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خــتم 14صلــوات امــروز به نیت شـ❣ــهید •| ← هــرروز مهمـان یـک شـهید ← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇 [🌹] @Montazerzohor313313 🍃 🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•• 🎥🍃•• ^| ـ |^ ’[ ایـن زنــدگیــو بے تـو نمیخـوام... ]‘ فایل تصویرے هیئت منتــظران ظهـور بـا نواے کـربلایی امیرحسین رجبشاهی [حتمــا ببنیــد😍❤️👌🏻] •| •| •| •| •| •| [✨] @Montazerzohor313313 ••🎥🍃••
\💚🍃\ ~| |~ جـوابِ سلـام واجـب اسـت! پـس بیایـید... هر روز صـبح... به او سلـام کنیم ؛ •[ السَّلـامُ‌عَلَـيْكَ يَامَوْلـاىَ يَا صاحِبَ‌الزَّمـانِ ]• •| •| •| /🌸/ @Montazerzohor313313 \💚🍃\
°| 📱|° سـ✋ـلامـ خدمـت شمـا همـراه گــرامــے🍃 ممنـ🌸ـونم از دقـتتـون به مــا البـته جــواب ایـن پیامچه رو تـو عکـس دادیـم😂 بـازم میگـم خـب کمـے دست تنهـام یـک دلیلش اینـه بعـد روزے پنج شش تـا پسـت مفیـد خیلے بهتـر از پست هـاے زیاده بیهوده اسـت و بـراے پست هـا زمان وقـت زیادے گزاشته میشه تـا نگـاهتـون لذت ببره ممنـونم بابـت نگـاه قشنگـتون❤️ ⭕️ و در خصوص رمـان خودتون خواستید م و استقبال کردید و مـا اجـراء کـردیم❗️ مواظب خوبیاتـون باشیـد😍👌🏻 •| •| •| (19) حـرف هاے خود را از طریق پل ارتباطے👇 ارســال کنید @zeynabiam18 |🔶 @MONTAZERZOHOR313313 |🔷
••🖇📕•• ~ ~ 🔻امیـرالمـومنـین (ع) مـےفـرماینـد: بـا "مهـدے "مـا "حـجّت‌هـا گسـسته"مـےشـود ؛ او "پـایـان‌بخـش سلـسلۀ امـامان" "نـجات‌بخـش امّـت" و اوج نـور اسـت و "رازے پیـچیده"دارد. •| •| •| منتـظـ👣ـران مهـدے زهـرا ↓ ~ @MONTAZERZOHOR313313 ~ ••🖇📕••
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌بیست_و_سوم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| . 🔮از زبان سهیل . -چییی😨😨چرا؟! چی شده؟؟ -نمیدونم...فعلا خداحافظ -لا اقل آدرس بیمارستان رو بدید😕 -شرمنده...نمیتونم و رفت...ولی دقیقه ای نگذشت که برگشت و گفت: -فقط قول بدین اونجا نیاین...چون حالش با دیدن شما شاید بدتر بشه...😐 -چشم 😔😕 و ادرس رو روی یه تیکه کاغذ نوشت و بهم داد. برگشتم به محل ثبت نام...ولی اصلا نفهمیدم اونروز چجوری گذشت.... بعد از ظهر اومدم خونه ولی فکر و خیال نمیزاشت آروم بشم... همش با خودم میگفتم یعنی چی شده؟! شاید کمکی نیاز داشته باشن... شاید.... دلم رو به دریا زدم و به سمت بیمارستان حرکت کردم... از پله های بیمارستان بالا رفتم... نمیدونستم تو کدوم اتاقه... ازش هم فقط یه اسم میدونستم و قطعا اطلاعات بهم شک میکرد و کمکی نمیکرد... داشتم ناامید میشدم که یک آن دوستش رو دیدم که به سرعت از روبه روم رد شد و من رو ندید...پشت سرش رفتم و دیدم پشت در یه اتاقی وایسادن... اتاق 26 خواستم جلو برم ولی انگار قدم هام سست شد 😕😕 آخه برم جلو چی بگم😔 تازه به دوستشم قول داده بودم بیمارستان نیام... . رفتم جلوی اطلاعات بیمارستان -سلام...ببخشید -بفرمایین -میخواستم حال مریض اتاق 26 رو بپرسم... -کدوم مریض؟؟ -مریم... یکم من و من کردم و گفت: -آها مریم فلاحی رو میگین...دکترش معاینش کرده و منتظره یکی از بستگان نزدیک بره تو اتاق دکتر باهاشون صحبت کنه...شما اگه جز بستگان درجه یک هستید میتونین تشریف ببرین... -نگفتن حالشون چطوره؟! -نه...ولی براش دعا کنید... با شنیدن این جمله انگار آب سردی رو تمام بدنم ریختن... پاهام سست شد و اروم اروم پله ها رو پایین اومدم... دلم نمیخواست از بیمارستان برم ولی راهی نداشتم... تا خونه قدم زدم و هر دعایی بلد بودم خوندم 😔 . 🔮از زبان میلاد... . وارد بیمارستان شدم... از استرس داشتم میمردم تمام بدنم انگار درد میکرد نفهمیدم چجوری پله های بیمارستان رو بالا رفتم تا جلوی در اتاقشون رسیدم... جلوی در مادرش و یکی از دوستاش وایساده بودن سلام...چی شده؟!😯 که مامان مریم با گریه گفت: سلام آقا میلاد 😢کجایی؟! -چی شده عصمت خانم؟!صبح که بهم خبر دادین شهرستان بودم سریع حرکت کردم...دکترا چی میگن؟؟ -نمیدونم...دکترش گفت یکی بیاد تو اتاق باهاش حرف بزنه ولی من دلش رو نداشتم تنها برم...شما میاید؟! -آره آره...حتما... . با عصمت خانم سمت اتاق دکتر رفتیم و وارد اتاق شدیم. -سلام...بفرمایین؟! -همراهای مریم فلاحی -بله بله چه نسبتی دارین؟! -ایشون مادرشون و من هم نامزدشون هستم.. . •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ متاسفانه درصد کمی از قلبشون کار میکنه هیچ جا رو درست نمیدیدم... از پشت شیشه اتاق مریم رو نگاه کرد که رو تخت بیمارستان.... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
{•[•🌸•]•} ~• •~ 𝖘𝖔𝖒𝖊𝖙𝖍𝖎𝖓𝖌 𝖙𝖍𝖆𝖙 𝖇𝖊𝖑𝖔𝖓𝖌𝖘 𝖙𝖔 𝖞𝖔𝖚 𝖜𝖎𝖑𝖑 𝖋𝖎𝖓𝖉 𝖞𝖔𝖚.. «چیـزے که از آنِ تـوسـت تـو را پـیدا خواهـد کـرد! •| •| تـوئیت‌انگلیسے،فارسے،عربے↓ ••✨•• @Montazerzohor313313 {•[•🌸•]•}
•✨• °[ ]° • يا أَيُّهَـا الَّـذينَ آمَنـوا • ما لَـكُم إِذا قيـلَ لَكُـمُ انفِروا • في سَبـيلِ اللَّهِ اثّاقَـلتُم • إِلَـی الــأَرضِ ۚ ای ڪسانی ڪه ایمان آورده‌اید! چرا هنگامی ڪه به شما گفته می‌شود: «به سوی جهاد در راه خدا حرڪت ڪنید!» بر زمیـن سنگینـے مےکـنید (و سستے به خرج میـدهید)؟! •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• •✨•
•• 🍹 •• •| •[ ممکن است در برخـے از مسائل با همسر خود اختلـاف داشتـه باشـید امـا هـرگز با نظر او در مقابل دیگران مخالفت نکنید در هر کارے پشتـیبان همـدیگر باشیـد و در خوشحـال کـردن هـم کوشـا و سعے کنید •| •| ••🍊•• @Montazerzohor313313
•• •• ●یا ما بازےیا بازےخراب تـا دیـروز میگـفتن، اگـه رئیـس‌جمـهور بـده، چـراصـلاحیـتش تایـید شـده⁉️ حـالا میـگن؛ چـرا شـوراےنگهـبان،فـلانےرو رد کـرده و فقـط از فـلان حـزب تاییـد کـرده، میخـان فـلانےراےبیاره، دیـدید انتـخابات مهنـدسےشده است‼️ اگه مشـارکت پاییـن نیـومد و... ⭕️ پ‌ن‌؛ ✖یکےنیست بگه عزیز من اون موقعے که باید نگران مشارکت انتخابات، میشدید حسن جون داشت، تپه هارو فتح میکرد. ✔اعضاےشوراےنگهبان هم که خودشون معرفےکردن که (رؤسای پيشين قوه قضائیه و مجلس) ...اصلا هرچی مصی بگه... •| •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 ••
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌بیست_و_چهارم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| سلام آقا میلاد 😢کجایی؟! -چی شده؟!صبح که بهم خبر دادین شهرستان بودم سریع حرکت کردم...دکترا چی میگن؟؟ -نمیدونم...دکترش گفت یکی بیاد تو اتاق باهاش حرف بزنه ولی من دلش رو نداشتم تنها برم...شما میاید؟! -آره آره...حتما... . با مادر مریم سمت اتاق دکتر رفتیم و وارد اتاق شدیم. -سلام...بفرمایین؟! -همراهای مریم فلاحی -بله بله چه نسبتی دارین؟! -ایشون مادرشون و من هم نامزدشون هستم.. -خیلی خوشبختم...بفرمایین بنشینید که مادر گفت: -آقای دکتر تورو خدا هرچی شده به ما بگین😢من نصف عمر شدم.😕 -نگران نباشید. -دخترم چشه؟!😕 -خیلی خب...روراست میگم...ما از ایشون آزمایش ها و تست های مختلف گرفتیم و نشون داد متاسفانه قلبشون خیلی ضعیف شده و علنا متاسفانه درصد کمی از قلبشون کار میکنه -یا صاحب الزمان 😢😢 -نگران نباشید مادر...امروزه علم پزشکی خیلی پیشرفت کرده...فقط دعا کنید... دکتر با مادر مریم همینطوری حرف میزدن و من فقط مات و مبهوت نگاهشون میکردم...نمیدونستم چی باید بگم...چیکار باید کنم... از اتاق بیرون اومدیم و یه لحظه تعادل اعصابم رو از دست دادم و بافریاد گفتم: چرا زودتر کاری نکردین😠چرا به من نگفتین که بیماری داره تا زودتر اقدام کنیم😠 -میلاد جان ما هم نمیدونستیم اینقدر حاده😕فقط بچگی ها چند بار قلب درد گرفته بود و با قرص خوب میشد😔 -به صحبت ها توجه نکردم و دوباره تنهایی رفتم توی اتاق دکتر... -آقای دکتر ما چیکار باید کنیم؟! -فقط دعا...دعا کنید کار نامزدتون به پیوند نکشه چون توی این گروه خونی معمولا قلبی پیدا نمیشه... -اگه بکشه و پیدا نشه چی😯 -با دارو میشه مدتی سر کرد ولی. -آقای دکتر با من روراست باشید...پای زندگی و آیندم در میونه... -شما عقد هم کردید؟؟ -نه هنوز...ولی قرار بود چند روز دیگه😔 -ببین پسرم...تصمیم برای ادامه زندگیت دست خودته...اگه دوستش داری پیشش بمون وگرنه... -اگه با عمل خوب نشه من چه قدر فرصت دارم... -شاید چند سال...چند ماه...شاید چند هفته...شاید چند روز... همه چی بستگی به شما داره...به محیط زندگی و هیجان و استرس خونه... . از اتاق دکتر بیرون اومدم گیج بودم هیچ جا رو درست نمیدیدم... از پشت شیشه اتاق مریم رو نگاه کرد که رو تخت بیمارستان نشسته داشت نماز میخوند... اشکام نمیزاشت پیشش برم😢 آروم اومدم تو حیاط بیمارستان... نمیفهمیدم چیکار میکنم... فقط راه میرفتم... چند ساعتی رو تو حیاط بودم سر درد داشت دیوونم میکرد پشت فرمون نشستم... چشمام باز و بسته میشد... یک لحظه پشت فرمون چشمام سنگین شد و.... 😯 •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ -آخه الان دوروزه نیومده ملاقات 😕 -شاید نمیتونه تورو رو تخت ببینه...درکش کن. •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
▵💗▿ ‌「 مخاطـب خــــاص نـــــدارد صبحــونه هـــایـــم امـــا تـا دلـت بـخـواهـد هـم درد دارد ... •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ▵💗▿
👦🍃 🍃 °•° °•° والدینے که به فرزنـدان خود سخت میگیرند باعث رشد خلاقیتِ دروغگویے در آنها میـشوند روحیـه فریبکارے و دروغگـویے در کودکانے که از عکس‌العـمل تنـد والـدین هـراس دارنـد بیشـتر رشد میـکند. •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• 🍃 👦🍃
•✨🍃• '~ ~' [💚] امـام صادق(ع) فـرمـودند: ✖چـه بـسـيار كسـانےكه از روےلهـو، بسـيار مےخنـدنـد و در روز قـيامـت بسـيار گريـاننـد. ✔و چـه بسـيار كسـانےكـه بر گنـاهـان خويـش بسـيار مےگريـند و ترسـانند ، امّـا روز قيـامت در بهـشت، بسـيار شـادمـان و خـنداننـد. •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• •✨🍃•
🌹🍃 🍃 •• •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻شهید محمودرضا بیضائے: بـرای شهیـد شـدن بایـد شـهـادت را آرزو کرد مـن خـودم بـه ایـن یقـین رسـیده وبـا اطمیـنان مےگویـم: هرکـس شهـید شـده خواسـتهکـه شـهید بشـود شهادتِ شهید فقط دست خودش است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خــتم 14صلــوات امــروز به نیت شـ❣ــهید •| ← هــرروز مهمـان یـک شـهید ← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇 [🌹] @Montazerzohor313313 🍃 🌹🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌بیست_و_پنجم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| 🔮از زبان سهیل تا صبح بیدار بودم و با خودم کلنجار میرفتم... تا چشمم رو میبستم کابوس میدیدم... دلم میخواست کاری کنم و خبری بگیرم ولی دستم به هیچ جا بند نبود...😕 صبح رفتم دانشگاه و محل ثبت نام راهیان نور... منتظر بودم شاید دوستش امروز دانشگاه بیاد و از اون خبری بگیرم.. ولی خبری نشد... بیشتر نگران شدم... نمیدونستم بازم بیمارستان برم یا نه 😕 چند روز دیکه زمان اعزام راهیان بود و من به بچه ها گفته بودم من امسال نمیتونم بیام فرماندمون اصرار میگرفت تو حتما باید باشی چون مسئول راهیانی و ته دل یه چیزی راضی نمیشد... ظهر شد و تصمیم گرفتم برم بیمارستان... هرچی شد شد دیگه بهتر از این نگرانی و دلشوره و فکر و خیاله... سریع یه ماشین گرفتم و سمت بیمارستان حرکت کردم... توی راه صلوات نذر کردم که اتفاق خاصی نیوفتاده باشه و حالشون بهتر باشه... به بیمارستان رسیدم و وارد بخش شدم جلوی در اتاقش رفتم و دیدم یه خانمی بیرون وایساده و داره تسبیح میزنه... آب دهنم رو قورت دادم و یه نفس عمیق کشیدم و رفتم جلو -سلام حاج خانم... -سلام پسرم...بفرمایین(از تن صداش معلوم بود گریه کرده و اشکاش رو با دستش پاک میکرد) -میخواستم بپرسم خانم فلاحی اینجا بسترین؟؟ -ببخشید شما؟! 😯 -من یکی از همکلاسیاشون هستم...شنیدم حالشون خوب نیست اومدم جویای احوالشون بشم...شما مادرشون هستید؟! -بله...لطف کردین...آره مریم همینجاست...اجازه بدین برم تو و ببین آمادگی داره یا نه... -خواهش میکنم بفرمایین . 🔮از زبان مریم -مادر: مریم جان...بیداری؟! -آره مامان...چیشده؟؟ -هیچی مادر جان...ملاقاتی داری -کیه؟؟ میلاده؟!😕 -نه دخترم یه آقاییه میگه از همکلاسیاته -همکلاسی؟!😯حتما این زهرا برداشته همه جا جار زده؟! خود زهرا بیرون نیست؟! -نه هنوز نیومده... -راستی مامان از میلاد خبری نشد؟! -نه دخترم...نگران نباش...سرش شلوغه...تا شب میاد حتما... -آخه الان دوروزه نیومده ملاقات 😕 -شاید نمیتونه تورو رو تخت ببینه...درکش کن... . 🔮از زبان سهیل مادرش از اتاق بیرون اومد و در رو باز گذاشت و گفت: اگه کاری دارین باهاش بفرمایین فقط زیاد طول نکشه چون حرف زدن براش خوب نیست زیاد -چشم حاج خانم... -آروم در رو زدم و وارد اتاق شدم... چشماش کنجکاو بود ببینه کی اومده ملاقات... تا من رو دید سرش رو برگردوند به طرف اونور و چیزی نگفت.. -ببخشید خانم فلاحی...نگرانتون بودم...خواستم جویای احوال بشم... -بازم چیزی نگفت... -فک کنم مزاحمم...ببخشید... و به سمت در حرکت کردم: داشتم از اتاق بیرون میرفتم که گفت: . •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ نکنه شما هم فک میکنین همش تظاهره... نکنه شما هم با دیدنم .... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
┄•●❥ ~• •~ ‌دلــا بسـوز که سـوز تـــو کـارها بکـند نیـاز نیم شبـے دفـع صـــد بلــا بکنـد.... •| •| •| ••🍃•• @Montazerzohor313313👣 ┄•●❥
°•| 🍹 |•° •| به جاے نشستن توے خونه با همسرتـون قرار پیاده‌روے هر روزه بـذارید. حتے میتونید قرار بذارید وقت برگشت از سرکار مسیرے رو تعیین کنید و تا خونه با هم بر‌گردید •| •| °•|🍊|•° @Montazerzohor313313
•~✨🍃~• °^ ^° [ لَا تُـدْرِكُـهُ الْأَبْصَـارُ وَهُـوَ يُـدْرِكُ الْأَبْصَـارَ ] من نمےبينمت ولے تــو مـن رو میبينے و از حالم خبر دارے.... •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• •~✨🍃~•
•• •• ☝️🏻ایــشون سـرکار خانـم یکـتا جـمالےهسـتـند. که"اولیـن مـدال تاریـخ وزـنه بـردارےبانـوان ایـران را در اولیـن حضـورشان در مسـابقات جوانـان جـهان" را کسـب کرده‌انـد. ●ایـن را برسـانید؛ بـه گـوش انهـایے کـه مےگفتـند: زنـان ایـرانےبـا"حجـاب"نمیتـوانند، در هیـچ جـا موفـق باشـند، چـون"حجـاب"محـدودیت ایجـاد میـکند‼️ ●و ایـن را هپم به آنها بگویپید که؛ میلپیون میلیـون یکـتا جمالے، در ایـن مملـکت هسـتند که؛ "حجـاب را یـک ارزش میـدانند" و با تـوکل به خـدا به درجـات بالایے در جامـعه علـمے،ورزشـے رسـیده‌اند. در عـوض آن بنـده خـدایے که رفـت و بـه هیـج جـا نرسـید⁉️ ⭕پ‌ن: (حجـاب اگـه مهـم نبـود ایـن همـه هزیـنه بـراےبـرداشتـنش نمیـکردن) •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 ••