eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.2هزار ویدیو
350 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear ورز کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌿🌸🍃🌿🌸 روز هفتم چله «دوستی با خـــدا» 💕بسم الله الرّحمن الرّحیم💕 عرض سلام دارم خدمت شما دوستان خدایی امروز هفتمین روز از چله است تمرین های هر روز ما: ۱- نماز اول وقت ۲- مراقبه برای ترک گناه و محاسبه شبانه ۳- خواندن دعای فرج و سلامتی امام زمان (عج) ✳️ و اما روز هفتم: یکی از چیزهایی که روانشناسان معتقدند اینه که برای رسیدن به موفقیت از تکرار جملات تاکیدی استفاده کنیم جملاتی که تکرار آن روی ضمیر ناخداگاه فرد تاثیر گذاشته و باعث میشه بصورت ناخودآگاه به هدف نزدیکتر بشین پس ماهم توی این چله برای دوستی با خدا و ترک گناهی که انتخاب کردیم باید جمله تاکیدی داشته باشیم برای مثال یکی از جملات تاکیدی مناسب برای دوستی با خدا اینه : « به لطف الهی من روز به روز بخدا نزدیک و نزدیکتر میشم » و برای مثال برای ترک گناه دروغ میتونین از این جمله تاکیدی استفاده کنین «به لطف الهی من هر روز راستگو تر میشم» نکته:جملات تاکیدی باید بار مثبت داشته باشن
#هشدار گوگل پلی در حال حذف برنامه تلگرام طلایی و هاتگرام به دلیل مخرب به دلیل مخرب بودن از روی گوشی های اندروید است برخی از کانال ها برای رفع مشکل غیرفعال کردن سپر ایمنی پلی را گزارش دادن اما غیرفعال کردن سپر ایمنی پلی امنیت گوشی شما رو پایین میاره و باعث هک شدن راحت گوشی شما میشه به هیچ وجه سپر ایمنی پلی را غیرفعال نکنید هشدار را جدی بگیرید
🕋حجاب در قرآن🕋 ❓دستور حجاب در کجای قرآن آمده است؟❓ بااینکه تمام جزئیات دین در قرآن نیامده است ولی به‌حکم حجاب در آیات متعددی پرداخته‌شده است که این خودش اهمیت موضوع را می‌رساند. در ادامه نوشته چند مورد از آیات مربوط به موضوع حجاب بیان می‌شود: 👌سوره نور آیه 31: «و به زنان باایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فروبندند و پاک‌دامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [هم‌کیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بی‌نیازند یا کودکانی که بر عورت‌های زنان وقوف حاصل نکرده‌اند آشکار نکنند و پاهای خود را [به‌گونه‌ای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.»[1] 👌سوره احزاب آیات 32 و 33: «ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید; پس به‌گونه‌ای هوس‌انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگوئید. و در خانه‌های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید …»[2] نکته: در این دو آیه ،خداوند ، مخاطب خود را زنان پیغمبر قرار داده که طبق نظر مفسرین ،مخاطب این آیه خاص است ولی مراد ،عام است و شامل همه زنان مسلمان می‌شود. 👌سوره احزاب آیه 59: ای پیغمبر به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که ‌جلبابهای ( روسری‌ها ) خویش را به خود نزدیک سازند . این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیک‌تر است و (اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آن‌ها سرزده توبه کنند که) خدا آمرزنده و مهربان است. [3] 📚پی نوشت ها: [1] . وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ. [2] . نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَد مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلاتَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاًوَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الأُولی و… [3] . یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً.
حجاب در قرآن 1⃣ سوره نور آیه 31: «و به زنان باایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فروبندند و پاک‌دامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [هم‌کیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بی‌نیازند یا کودکانی که بر عورت‌های زنان وقوف حاصل نکرده‌اند آشکار نکنند و پاهای خود را [به‌گونه‌ای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.» #حجاب_در_قرآن #حجاب #حجاب #دستور_حجاب #وجوب_حجاب #قانون_حجاب #مسیح_علینژاده #چهارشنبه_های_سفید
حجاب در قرآن 2⃣ سوره نور آیه 31: «و به زنان باایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فروبندند و پاک‌دامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [هم‌کیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بی‌نیازند یا کودکانی که بر عورت‌های زنان وقوف حاصل نکرده‌اند آشکار نکنند و پاهای خود را [به‌گونه‌ای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.» #حجاب_در_قرآن #حجاب #حجاب #دستور_حجاب #وجوب_حجاب #قانون_حجاب #مسیح_علینژاده #چهارشنبه_های_سفید
حجاب در قرآن 3⃣ سوره نور آیه 31: «و به زنان باایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فروبندند و پاک‌دامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [هم‌کیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بی‌نیازند یا کودکانی که بر عورت‌های زنان وقوف حاصل نکرده‌اند آشکار نکنند و پاهای خود را [به‌گونه‌ای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.»
حجاب در قرآن 4⃣ سوره نور آیه 31: «و به زنان باایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فروبندند و پاک‌دامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [هم‌کیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بی‌نیازند یا کودکانی که بر عورت‌های زنان وقوف حاصل نکرده‌اند آشکار نکنند و پاهای خود را [به‌گونه‌ای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.» #حجاب_در_قرآن #حجاب #حجاب #دستور_حجاب #وجوب_حجاب #قانون_حجاب #مسیح_علینژاده #چهارشنبه_های_سفید
سلام😊✋ محمدرضا تورجی زاده هستم. خوشحالم که امروز به مهمانی من اومدین😍 مطمئن باشین دست خالی بیرون نمیرین😉 همه میدونن من خیلی مهمان نواز هستم♥️
وقتی جبهه بودم برای خانواده ام نامه مینوشتم💌 این هم نامه ای که برای خواهر عزیزم نوشتم🌷
آخرین باری که مشهد اومدم از آقاحاجت شهادتمو خواستم😔.همون شب قبل از اولین تشرف خواب دیدم آقافرمودبیا و حاجتت را بگیر😍.همونجا کفن خریدم و به خواهرم گفتم که بعدازشهادتم هول نشین و کفن من آماده است
💠معرفی مختصری از سردار رشید اسلام؛ شهید محمدرضا تورجی زاده💠 🍃تاریخ تولد:23تیر1343 🍃محل تولد: اصفهان 🍃تاریخ شهادت:5اردیبهشت 1366 🍃نحوه شهادت: زخم عمیق بر پهلو و بازو و کمر 💠خصوصیات اخلاقی شهید: -ارتباط موثر و صمیمی با روحانیت داشت -عمل به مستحبات و ترک مکروهات را بسیار مورد توجه قرار میداد -دوساعت قبل از اذان صبح مشغول عبادت و شب زنده داری میشد -هنگامی که به مرخصی میرفت روزهای دوشنبه و پنجشنبه را روزه مستحبی میگرفت -به مسائلی همچون حجاب،بیت المال،ادب،اخلاص،دائم الذکر بودن اهمیت میداد -بسیار اهل زیارت بود و زیارت جمکران ،قم و مشهد را زیاد به جا می آورد -همیشه مرتب و آراسته بود و ازبین عطرها؛عطر یاس و محمدی را انتخاب میکرد 💠خاطره ای از شهید یکی از همرزمان شهید میگفت خیلی کارهایم زیاد بود . داخل چادر نشسته بودم و داشتم برگه ها را امضا میکردم.یک دفعه دیدم برادرم وارد چادر شد.به محض اینکه قیافه اورا دیدم کلی خندیدم.او تازه از اصفهان آمده بود و شور جوانی داشت.به همین علت با موهای بلند به جبهه آمده بود.محمد تورجی به او گفته بود:باید در جبهه موهایت را کوتاه کنی.بعد شروع کرده بود موهای اورا از ته ماشین کردن.نیمی از موهایش را زده بود و بعد برای شوخی گفته بود:(برو پیش برادرت)!! لذا نیمی از سرش از ته زده شده بود و نیمی دیگر هنوز بلند بود. بعدازچند دقیقه شهید تورجی وارد چادر شد ،و گفت :ببخشید دیدم اعصاب نداری خواستم کمی بخندی😊 💠خصوصیتی که اکثرا شهید تورجی زاده را باآن میشناسند ارادت خاصی به حضرت زهرا سلام الله علیها و امام زمان عجل الله داشت. واقعا درمصائب حضرت زهراسلام الله علیها میسوخت. محمدرضا عاشق امام زمان عجل الله بود و از هرفرصتی برای توسل به آن حضرت استفاده میکرد.پس از نماز بلند میشد و رو به قبله دعای الهی عظم البلا را می خواند. 💠اشعار شهید هیهات مصیبتی است تنها ماندن هنگام رحیل همرهان واماندن سخت است زمان هجرت همنفسان مبهوت قفس شدن ز ره واماندن در چون و چرای حسرت هستی چند تا چند اسیر خودسری ها ماندن در حسرت پر کشیدن از دام وجود ماندیم و نبود در خور ما ماندن مشتاق رحیل و بال و پر سوخته ایم سخت است در این سرا خدایا ماندن 💠قسمتی از وصیت نامه شهید زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم ،به نیت لقای خدا و شهادت بود.امروز بعد از گذشت این مدت راغب تر شده ام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن را بنماید.خدایا شاهدی که لباس مقدس سپاه را به این عشق و نیت بر تن کردم که برای من کفنی باشد آغشته به خون... 🌷هدیه به روح پاک فدایی مادر؛شهید محمدرضا تورجی زاده"صلوات"🌷 📚منبع: کتاب خاطرات و زندگینامه شهید محمدرضا تورجی زاده
امروز تولدشون هست 😍 ۵اردیبهشت
در همان دوران کودکی ام عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت داشتم و با شور وصف ناپذیر در مجالس عزاداری شرکت می کردم .😍😍😍❤️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 در کودکی بسیار با وقار نظیف و تمیز بوده به گونه ای که در میان همگنان ممتاز بود. ایشان دوران تحصیل را همراه با کار و همیاری در مغازه پدر آغاز نمود . پدرش به دلیل علایق مذهبی برای دوره راهنمایی ایشان را در مدرسه مذهبی احمدیه ثبت نام نمود. کلاس سوم راهنمایی شهید مقارن با قیام مردم قم شده بود که شهید با جمعی از دوستان هم کلاسی ،چند نوبت تظاهراتی در مدرسه تدارک دیده و از رفتن به کلاس خودداری کرده بودند. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعالیت های سیاسی ام😉😅
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 با اوج گرفتن انقلاب ، شهید با چند تن از دوستان فعالیت های سیاسی خود را در مسجد ذکر الله آغاز نمود و در تظاهرات ضد حکومت شرکت می نمود که چند بار مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت . شب ها را شعار نویسی و چاپ عکس حضرت امام روی دیوار ها اقدام می نمود . با پیروزی انقلاب فعالیت های خود را در مسجد ذکر الله و حزب جمهوری اسلامی و دیگر پایگاه های انقلابی پیگیری نمود. وی که از فعالان مبارزه با گروهک های ضد انقلاب و بنی صدر بود بار ها مورد ضرب و شتم طرفداران بنی صدر و اعضای این گروهک ها قرار گرفت. ایشان به شهید مظلوم بهشتی و آیت الله خامنه ای علاقه فراوانی داشتند . شهید تورجی زاده مداحی و روضه خوانی را در دبیرستان هاتف با دعای کمیل آغاز کرد شبهای جمعه در جمع دانش آموزان زیبا ترین مناجات را با خدای خویش داشت  🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
اعزامم به جبهه و تاسیس هیئت گردان یا زهرا😭😍😍
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 در سال شصت و یک به جبهه عزیمت نمود و در تیپ نجف اشرف به خدمت مشغول شد. و در عملایات های محرم والفجر ها و کربلا ها شرکت نمودند. پس از عزیمت به جبهه در جمع رزمندگان به مداحی و نوحه سرایی پرداخت و بسیاری از رزمندگان جذب نوای گرم و دلنشین او می شدند و در وصیت نامه های خود تقاضا داشتند در مراسم هفته ی آن ها ایشان دعای کمیل را بخوانند. این علاقه و تقاضا های رزمندگان بود که باعث شد ایشان هیئت گردان یا زهرا را تاسیس کنند که هر دوشنبه در جبهه در محل گردان و در هنگام مرخصی در اصفهان برگذار می شد. که این هیئت بعد ها به هیئت محبان حضرت زهرا و هیئت رزمندگان اسلام شهر اصفهان تغییر نام داد 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 من به حضرت زهرا سلام الله علیها علاقه ی وافری داشتم و در غالب مداحی هایم از مصائب ایشان می خواندم😭😭 . همچنین من وصیت کردم که بروی سنگ قبرم بنویسند : یا زهرا 😍😭 من به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می دادم و قران کریم را بسیار تلاوت می نمودم . همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختم. صدای گریه هایم بعضا موجب بیدار شدن دیگران می شد. این عبادت و راز و نیازم با معبود تا طلوع آفتاب ادامه داشت . 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
من در جبهه بارها مجروح شدم به گونه ای که در میان دوستانم به شهید زنده معروف شده بودم .😂😂 و هر بار قبل از بهبودی کامل باز به جبهه میرفتم😁
خاطره ای از من از زبان آقای مسجدیان😊👇
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 اولین روزهای سال 63 بود. نشسته بودم داخل چادر فرماندهی ، جوان خوش سیمایی وارد شد. سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نیرو نمی خواهی!؟ گفتم : تا ببینم کی باشه! گفت : محمـــد تــورجی ، گفتم این محمد آقا کی هست؟ لبخندی زد و گفت : خودم هستم. نگاهی به او کردم و گفتم : چیکار بلدی؟ گفت: بعضی وقت ها می خونم. گفتم اشکالی نداره ، همین الآن بخون! همانجا نشست و کمی مداحی کرد. سوز درونی عجیبی داشت. صدایش هم زیبا بود. اشعاری در مورد حضرت زهـــــرا سلام الله علیها خواند. علت حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده. کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است. گفتم : به یک شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی خودم باشی! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد. مدتی گذشت. محمد با من صحبت کرد و گفت: می خواهم بروم بین بقیه نیروها. گفتم : باشه اما باید مسئول دسته شوی. قبول کرد. این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد. بچه ها خیلی دوستش داشتند. همیشه تعدادی از نیروها اطراف محمـــد بودند. چند روز بعد گفتم محمـــد باید معاون گروهان شوی. قبول نمی کرد، با اسرار یه من گفت: به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی! با تعجب گفتم: چطــور؟ با خنده گفت: جان آقای مسجدی نپرس! قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی. رفت یکی  از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری! کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی! گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری؟ اصرار می کرد که نگوید. من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی. بالأخره گفت. حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا می رم مسجد جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم. با تعجب نگاهش می کردم. چیزی نگفتم. بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـــران را می رود و بعد از خواندنن نماز امام زمـــان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گرد. یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم. سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشک از چشمانش جااری بود. در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم! 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شعری از من😍😍😍😅
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 هیهات، مصیبتی است تنها ماندن هنگام رحیل همرهان جا ماندن   سخت است زمان هجرت هم قفسان مبهوت قفس شدن ز ره واماندن   در چون و چرای حسرت هستی تا چند تاچند اسیر خودسری‌ها ماندن   در حسرت پر کشیدن از دام وجود ماندیم و نبود در خور ما ماندن   مشتاق رحیل و بال و پر سوخته‌ایم سخت است در این سرا خدایا ماندن 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸