اوصاف جهنّم :
۱- سرای هلاکت و قرارگاه بد :
«... الْبَوَارِ جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا و َبِئْسَ الْقَرَارُ » (ابراهیم/ 28- 29)
«آیا ندیدی كسانی را كه نعمت خدا را به كفران تبدیل كردند و قوم خود
را به سرای نیستی و نابودی كشاندند؟ جهنم كه آنها در آتش آن وارد
میشوند و بد قرارگاهی است.»
2. عذاب سخت و پردوام:
« ان عذابها کان غراما»( فرقان/65)
« عذاب جهنم سخت و پردوام است»
3. فراگیر و إحاطه كامل:
« لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ... » (اعراف/ 41)
«برای آنها بستری از (آتش) دوزخ و روی آنها پوششهایی (از آن) است
و این چنین ظالمان را جزا میدهیم!»
4.دارای ابواب هفتگانه:
«لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْء مَّقْسُوم »(حجر/ 44)
حدیثی از امام علی (ع) آمده است:
«جهنم هفت در دارد یعنی هفت طبقه است كه روی یكدیگر قرار دارند،
سپس حضرت علی (ع) یكی از دستها را بر روی دست دیگر نهاد و فرمود:
اینطور، خداوند، بهشت را به عرض گسترش داده و آتش را طبقه طبقه قرار
داده است، طبقه زیرین آن جهنّم، روی آن لظی، روی آن حُطمة، بالای آن
سَقَر، و بر سر آن جحیم، بالای آن سعیر و طبقه نخستین، هاویه است.»
برخی از ویژگیهای آتش جهنّم :
۱. تغییر دهنده پوستها :
« لَوامَةٌ لِلْبَشرِ » (مدثّر/ 29)
«پوست تن را به كلّی دگرگون میكند.»
2. نه باقی میگذارد و نه رها میسازد :
«لا تُبْقی ولا تَذَرُ » (مدثر/ 28)
این آیه اشاره دارد به اینكه آتش دوزخ بر خلاف آتش دنیا كه گاه در نقطهای
از بدن اثر میكند و نقطه دیگر سالم میماند و گاه در جسم اثر میگذارد
و روح از آن در امان میباشد، آتشی است فراگیر كه تمامی وجود انسان
را در برمیگیرد و هیچ چیز را رها نمیكند بلكه درون و برون را میسوزاند.
چنان كه فرمود:
» نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ *الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ » (همزه / 6-7)
«آتش برافروخته الهی است آتشی كه از دلها سر میزند»
و ممكن است منظور این باشد كه هیچ كس را زنده نمیگذارد و هیچ
كس را نمیمیراند:
«الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَى ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَى »
(اعلی/ 12 و 13)
«همان كسی كه در آتش بزرگ وارد میشود پس در آن آتش نه میمیرد
و نه زنده میشود»
3.دارای حرارت شدید:
«قُلْ نارُ جَهَنَّمُ اَشدُّ حَرّاً...» (توبه/ 81)
«بگو آتش دوزخ گرمتر است...»
امام صادق (ع) میفرماید:
«این آتش شما جزئی از هفتاد جزء از آتش دوزخ است كه هفتاد مرتبه با
آب خاموش شده باز شعله ور گردیده و اگر چنین نبود، هیچ انسانی قدرت
تحمّل آن را نداشت؛ یعنی نمیتوانست در كنار آن قرار گیرد.»
عذابهای جسمانی دوزخیان:
۱. غذاها و نوشیدنی های دردناک :
یكی از بدترین مجازات دوزخیان غذاها و نوشیدنیها است؛ یعنی درست
همان چیزی كه انسان باید از آن لذت ببرد مایه درد و رنج شدید آنان
میشود.
« إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعَامُ الْأَثِیمِ كَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ كَغَلْیِ
الْحَمِیمِ » (دخان/ 43- 46)
«مسلماً درخت زقّوم، غذای گنهكاران است، همانند فلز گداخته در
شكمها میجوشد، جوششی همچون آب سوزان.»
در آیه دیگری میفرماید:
«...وَ یُسْقَى مِن مَّاء صَدِیدٍ یَتَجَرَّعُهُ وَلاَ یَكَادُ یُسِیغُهُ..»
(ابراهیم/ 16و 17)
«...از آب بد بوی متعفّنی نوشانده میشود، به زحمت جرعه جرعه
آنرا سر میكشد و هرگز حاضر نیست به میل خود آن را بیاشامد...»
2. لباس آتشین:
« فَالَّذِینَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِّن نَّارٍ یُصَبُّ مِن فَوْقِ رُؤُوسِهِمُ
الْحَمِیمُ یُصْهَرُ بِهِ مَا فِی بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ» (حج/ 19- 20)
«كسانی كه كافر شدند لباسهایی از آتش برای آنها بریده شده و مایع
سوزان و جوشان بر سرشان ریخته میشود، آن چنان كه هم درونشان
با آن آب میشود و هم پوستهایشان.»
3. بادهای كشنده و آب سوزان:
«فِی سَمُومٍ وَحَمِیمٍ وَ ظِلٍّ مِّن یَحْمُومٍ لَّا بَارِدٍ وَلَا كَرِیمٍ »
(واقعه/ 42- 44)
«آنها در میان بادهای كشنده و آب سوزان قرار دارند و در سایه دودهای
متراكم و آتش زا، سایهای كه نه خنك است و نه آتش زا.»
عذابهای روحانی دوزخیان:
1. عذاب خوار كننده:
«وَ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ »
(حج/ 57)
«كسانی كه كافر شدند و آیات ما را تكذیب كردند، عذاب خوار كنندهای
برای آنهاست.»
2. غم واندوه دامنه دار :
« كُلمَا اَرادوُ ا اَن یَخرُجوُا مِنها من غمٍ اُعِیدوُ ا فِیهَا وَذُوقُوا
عَذابَ الحَریقِ »(حج/ 22)
2. غم واندوه دامنه دار :
« كُلمَا اَرادوُ ا اَن یَخرُجوُا مِنها من غمٍ اُعِیدوُ ا فِیهَا وَذُوقُوا
عَذابَ الحَریقِ »(حج/ 22)
« هرگاه بخواهند از غم و اندوههای دوزخ خارج شوند، آنها را به آن
باز میگردانند و (به آنها گفته میشود) بچشید عذاب سوزان را »
3. تحقیر و سرزنش فراوان:
«رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ قَالَ اخْسَؤُوا فِیهَا وَ لَا
تُكَلِّمُونِ » (مومنون/ 107-108)
(دوزخیان گویند:) پروردگارا! ما را از این (دوزخ) بیرون آر، اگر بار دیگر تكرار
كردیم قطعاً ستمگریم (و مستحق عذاب!) (خداوند) میگوید: دور شوید
در دوزخ، و با من سخن مگوئید!»
4. گفتگوی حسرت آور با بهشتیان:
«و َنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُواْ عَلَیْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ
مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِینَ » (اعراف/ 50)
«و دوزخیان، بهشتیان را صدا میزنند كه: (محبت كنید) و مقداری آب یا
از آنچه به شما روزی داده، به ما ببخشید. آنها در پاسخ میگویند: خداوند
اینها را بر كافران حرام كرده است.»
عوامل ورود به جهنم:
۱. کفر وطغیان :
«و َإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْكَافِرِینَ » (توبه/ 49)
«...وجهنم كافران را احاطه كرده است.»
در آیه دیگری میفرماید:
«إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا لِلْطَّاغِینَ مَآبًا » (نبأ/ 21- 22)
«مسلماً (در آن روز) جهنم كمینگاهی است بزرگ و محل بازگشتی
برای طغیانگران.»
2.نفاق و دورویی:
« إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ...» (نساء / 145)
«منافقان در پایین ترین درجات دوزخ قرار دارند...»
3. پیروی از شیطان:
«قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ
أَجْمَعِینَ » (اعراف/ 18)
«(خداوند به شیطان) فرمود: از آن (مقام) با ننگ و عار و خواری، بیرون رو !
و سوگند یاد میكنم كه هر كس از تو پیروی كند جهنم را از شما همگی
پر میكنم!»
4.تعدّی از حدود الهی:
« وَمَن یَعْصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَتَعَدَّ حُدُودَهُ...» (نساء/ 14)
«و آن كس كه نافرمانی خداو پیامبری را كند و از مرزهای او تجاوز نماید
او را در آتشی وارد میكند كه جاودانه در آن خواهد ماند و برای او مجازات
خوار كنندهای است.»
5. ادّعای الوهیّت (خدا بودن):
«وَ مَن یَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّی إِلَهٌ مِّن دُونِهِ...» (انبیاء / 29)
« و هر كس از آنها بگوید: من جز خدا، معبودی دیگرم، كیفر او را
جهنم میدهیم...»
6. تكیه بر ظالمان و ستمگران:
«و َلاَ تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ....» (هود/ 113)
« و بر ظالمان تكیه ننمایید، كه موجب میشود آتش شما را فرا
بگیرد....»
7. مسخره و استهزای رسولان الهی:
«ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَ اتَّخَذُوا آیَاتِی وَ رُسُلِی هُزُوًا »
(كهف/ 106)
«این گونه، كیفرشان دوزخ است، بخاطر آنكه كافر شدند و آیات من
و پیامبرانم را به سخریه گرفتند.»
8. تكبّر در برابر خدا:
«وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ
الْمِهَادُ» (بقره/ 206)
« و هنگامی كه به آنها گفته شود: از خدا بترسید! (لجاجت آنان بیشتر
میشود) و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه میكشاند، آتش دوزخ برای
آنها كافی است و چه بد جایگاهی است
9. خودكشی:
« وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ » (نساء/ 29- 30)
«...خودكشی نكنید...و هر كس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام
دهد، بزودی او را در آتش وارد خواهیم ساخت...
10. ترك نماز:
«مَا سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ » (مدّثر/ 42- 43)
«چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم.»
11. كفران نعمتهای الهی:
«آیا ندیدی كسانی را كه نعمت خدا را به كفران تبدیل كردند و قوم خود
را به سرای نیستی و نابودی كشاندند؟ جهنم كه آنها در آتش آن وارد
میشوند و بد قرارگاهی است.» (ابراهیم/ 28و 29
عوامل نجات از جهنم :
1.تقوا:
«فَأَنذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى...سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى »(لیل / 14و 17)
« و من شما را از آتشی كه ربانه میكشد بیم میدهم....و بزودی
با تقواترین مردم از آن دور داشته میشود.»
2.تزكیه و خودسازی:
«الَّذِی یَصْلَى النَّارَ... قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى »(اعلی/ 12 و 14)
«همان كسی كه در آتش دوزخ بزرگ وارد میشود...به یقین كسی
كه پاكی جست (و خود را تزكیه كرد)، رستگار شد.
3.اعمال صالح و شایسته:
« وَهُمْ یَصْطَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَیْرَ الَّذِی كُنَّا
نَعْمَل...»(فاطر/ 37)
«آنها دو دوزخ فریاد میزنند: پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالحی
انجام دهیم غیر از آنچه انجام میدادیم...»
چهرههای دوزخیان در تصاویر قرآن
از آن جا که حالت شادی یا غم پیش از هر چیز در چهرۀ انسان نمود مییابد و صورت انسان آینهای شفاف از حالات درونی اوست، از اینرو در تعابیر قرآن مشاهده میکنیم که از چهرهی بهشتیان و دوزخیان مکرراً سخن به میان آمده و تصاویری چند از حالات چهرههای آنها به نمایش گذارده شده است.
«باسره» از مادل «بُسر» به معنی چیز نارس و یا کار پیش از موعد است، لذا به میوۀ کال نخل «بُسر» گفته میشود و سپس به در هم کشیدن صورت و عبوس بودن اطلاق شده است، چرا که این حالت عکس العملی است که انسان قبل از فرا رسیدن رنج و عذاب و ناراحتی اظهار میدارد.
به این ترتیب در این صحنهای که قرآن به تصویر کشیده، مجرمان را در صحنۀ محشر نشان میدهد که وقتی نامههای اعمال خود را خالی از حسنات و مملو از سیئات میبینند و نشانههای عذاب را مشاهده میکنند، سخت پریشان و محزون و اندوهگین میشوند و چهره در هم میکشند، زیرا یقین پیدا کردهاند که عذابهای کمرشکنی را در پیش رو دارند و باید خود را برای دنیایی پر از رنج و وحشت آماده سازند.
در صحنهای دیگر، چهرۀ دوزخیان را چنین ترسیم نموده:
« و صورتهایی در آن روز غبارآلود است و دود تاریکی آنها را پوشانده است.» « وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَهٌ *تَرْهَقُهَا قَتَرَهٌ »عبس/۴۰-۴۱
«غبره» به معنای غباری است که بر روی چیزی مینشیند و یا آنچه به رنگ غبار است، اما در اینجا کنایه از گرفتگی چهره به خاطر غم و غصه است.
«ترهق» به معنای پوشاندن و «قتره» به معنای سیاهی یا تاریکی دود است و در این تعبیر، اشاره به سیاهی کفر و معاصی است که همچون دودی سیاه، چهره دوزخیان را میپوشاند و آنها را در هالهای از ظلمتها و تیرگیها فرو میبرد.
و در جایی دیگر، قرآن چهرههای تاریک و قیرگون دوزخیان را اینگونه به تصویر میکشد:
«(چهرههای دوزخیان آنچنان تاریک است که) گویی با پارههایی از شب تاریک صورت آنها پوشیده شده، آنان همدم آتشند که در آن جاودانه خواهند بود.»« کَأَنَّمَا أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِّنَ اللَّیْلِ مُظْلِماً أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ »یونس/۲۷