ای شام، کربلای تو یا زین العابدین
دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین
یک عمر در فراق جوانان هاشمی
شد خونِ دل، غذایِ تو یا زین العابدین
امام سجاد علیه السلام فرمودند: راضى بودن به سخت ترین مقدّرات الهى از عالى ترین مراتب یقین خواهد بود.
▪️شهادت راضي ترين بنده به سخت ترين حادثه مقدر تاريخ، امام زین العابدین تسليت باد.
@montzeran
🖤امام سجّادعليه السلام :
✍من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند .من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه سرايى كردند
@montzeran
*بروی رفته ی خودمونوپیش امام زمانمون رو چطور جمعش کنیم؟*
تو دنیایی که به اقامون نیاز داره
راست راست میچرخیم
بدون اینکه کاری برای ظهورش کنیم
یا حداقل برای ظهورش مضطر شیم :)
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
⚫️ دردناکترین روضه از نظر امام زمان علیه السلام
🔵 حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد: « در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آیا آنچه در زیارت ناحیة مقدسه با این عبارت ذكر شده، درست است كه میفرماید:
🔺 فَلَاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَاَبْكِیَّنَ عَلَیْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً
(پس صبح و شب بر شما ندبه كرده و به جای اشك خون میگریم) صحیح است؟ فرمودند: بلی
🔹 عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.
🔹 گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
🔹 عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است. فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد.
🌕 عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند:
آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها سلام است.
زینب همان کسی ست که در راه عفتش
عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد
📚 شیفتگان حضرت مهدی ج ۲ ص ۱۴۴
#مهدویت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- متحول شدن جوانۍ کھ بھ
روضهها مۍخندید . . .
- پیشنهاددانلود
@montzeran
در كتاب روضة الانوار صفحه 47 نوشته شده بود:
در زمان پيغمبر اكرم (ص ) رسم بود كه هر وقت مى خواستند عازم جهاد شوند، ميان هر دو نفر از صحابه و ياران عقد اخوت و برادرى مى بستند تا به هنگام رفتن به جهاد، يكى از آن دو در شهر بماند و رسيدگى به امورات زندگى خودش و برادرش را به عهده بگيرد و ديگرى بدنبال مجاهده با كفار برود.
رسول خدا (ص) در غزوه تبوك ميان سعيد بن عبدالرحمن و ثعلبه انصارى عقد برادرى بست. سعيد، در ملازمت پيغمبر به جهاد رفت و ثعلبه هم در مدينه ماند و عهده دار كارهاى ضرورى خانواده او گرديد. ثعلبه هر روز مى آمد و آب و هيزم و ساير مايحتاج خانواده سعيد را مهيا ميكرد.
در يكى از روزها كه زن سعيد راجع به كار لازم خانه طبق معمول از پس پرده با او حرف مى زد، وسوسه نفس، هوس خفته ثعلبه را بيدار نمود و با خود گفت مدتى است كه اين زن از پس پرده با تو سخن مى گويد، آخر نظرى بيانداز و ببين در پشت پرده چيست؟ و گوينده اين سخنان چه قيافه و شكلى دارد. ببين زن تو زيباتر است يا زن سعيد و ... خيالات شيطانى و هوسهاى نهانى چنان او را تحريك نمود كه قادر بر حفظ خويش نبود بهمين منظور جرات بخود داد و پرده را كنار زد و ديد كه او زنى زيباست كه هاله اى از حجب و حياء رخسار او را احاطه كره است .
ثعلبه با همين يك نگاه چنان دل از دست داد و بى قرار شد كه قدم پيش نهاد و به زن نزديك شد آنگاه دست دراز كرد كه او را در آغوش گيرد ولى در همان لحظه حساس و خطرناك زن فرياد زد و گفت (ويحك يا ثعلبه) واى بر تو اى ثعلبه آيا سزاوار است كه شوهر من در ركاب رسول خدا مشغول پيكار و جهاد باشد و تو در اينجا پرده ناموس برادر مجاهد خود را بدرى ؟!
اين سخن مانند صاعقه اى بر مغز ثعلبه فرود آمد، فريادى كشيد و از خانه بيرون رفت و سر به كوه و صحرا نهاد، ثعلبه در پاى كوهى شب و روز با پريشانى و بى قرارى و گريه و زارى مى گذرانيد، و پيوسته مى گفت خدايا تو معروف به آمرزشى و من موصف به گناهم ...
مدتها گذشت و او همچنان در بيابانها گريه و زارى مى كرد و عذر تقصير به پيشگاه خدا مى برد و طلب عفو و آمرزش مى كرد تا اينكه پيغمبر اكرم (ص ) از سفر جهاد مراجعت نمودند. وقتى سعيد به خانه آمد قبل از هر چيز احوال ثعلبه را پرسيد؟ زن سعيد ماجرا را براى او شرح داد و گفت : او هم اكنون در بيابانها با غم و اندوه و ندامت دست به گريبان است .
سعيد با شنيدن اين سخن از خانه بيرون آمد و براى جستجوى ثعلبه بهر طرف روى آورد. سرانجام او را ديد كه در پشت سنگى نشسته و دست به سر گرفته و با صداى بلند مى گويد:
اى واى بر پشيمانى و اى واى بر شرمسارى واى واى بر رسوائى روزقيامت سعيد نزديك آمد. او را در كنار گرفت و دلدارى داد و گفت : اى برادر برخيز با هم نزد پيغمبر رحمتٌ للعالمين برويم شايد برايت چاره اى بينديشد.
ثعلبه گفت : اگر لازم است كه حتما به حضور پيغمبر شرفياب شوم بايد دستها و گردن مرا با بند بسته و مانند بندگان گريزپا به خدمت پيغمبر ببرى
سعيد ناچار دستهاى او را بست و طنابى در گرندش افكند و بدينگونه روانه مدينه شدند ثعلبه دخترى بنام حمصانه داشت چون خبر آمدن پدرش را شنيد، دوان دوان بسوى او شتافت ، همينكه پدر را با آن حالت ديد، اشك تاثر ازديدگانش فرو ريخت و گفت : اى پدر اين چه وضعى است كه مشاهده مى كنم ؟!
ثعلبه گفت : اى فرزند اين حال گنه كاران در دنياست ، تا شرمسارى و رسوائى آنها در سراى ديگر چگونه باشد.
همانطور كه مى آمدند از درِ خانه يكى از صحابه گذر كردند صاحبخانه بيرون آمد و چون از مطلب آگاه شد ثعلبه را از پيش خود راند و گفت دور شو كه مى ترسم به واسطه خيانتى كه مرتكب شده اى به عذاب الهى گرفتار شوى برو تا شومى عمل تو به من نرسد همچنين با هر كس روبرو مى شد او را بيم مى داد و از خود مى راند تا اينكه به حضور اميرالمؤ منين على (ع ) رسيد.
حضرت فرمود: اى ثعلبه نمى دانستى كه توجّهات الهى نسبت به مجاهدان و جنجگويان راه حق از هركس ديگرى بيشتر است ؟ اكنون اين كار جز به وسيله پيغمبر تدارك نمى شود.
ثعلبه با همان وضع آمد و درِ خانه پيغمبر ايستاد و با صداى بلند گفت : (المذنب المذنب ) گنه كار آمد، گنه كار آمد. حضرت اجازه دادند وارد شود و پس از ورودش پرسيدند: اى ثعلبه اين چه وضعى است ؟!
ثعلبه خلاصه اى از ماجرا را عرض كرد. حضرت فرمودند گناهى بزرگ و خطائى عظيم از تو سرزده از اينجا برو و با خدا راز و نياز كن تا ببينم چه فرمانى از طرف خدا آيد.
ثعلبه از خانه پيغمبر (ص ) بيرون آمد و روى به صحرا نهاد در اين حال دخترش جلو آمد و گفت : اى پدر دلم سخت به حالت مى سوزد مى خواهم هرجا مى روى همراهت باشم ولى چون پيغمبر تو را از پيش خود رانده است من هم ديگر به تو نمى پيوندم .
ثعلبه در بيابانها مى ناليد و روى زمين هاى داغ مى غلطيد و پى درپى ميگفت : خدايا همه كس مرا از پيش خود راندند و دست نا اميدى بر سينه ام زدند. اى مونس بى كسان ،
?
منتظران گناه نمیکنند
در كتاب روضة الانوار صفحه 47 نوشته شده بود: در زمان پيغمبر اكرم (ص ) رسم بود كه هر وقت مى خواستند
اگر تو دستم را نگيرى كه دستم را بگيرد؟ و اگر تو عذرم را نپذيرى كه بپذيرد؟! چند روز بدين منوال در سوز و گداز بسر برد و چند شبى را به گريه و نياز به پايان آورد.
سرانجام هنگام نماز عصر پيك حق آمد و اين آيه روحبخش را بر حضرت ختمى مرتبت (ص ) خواند:
وَ الَّذينَ اِذا فَعَلُوا فاحِشَةً اَوْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلا اللّهُ وَ لَمْيُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
يعنى نيكان كسانى هستند كه هرگاه كار ناشايستى از آنها سرزند خدا را بياد آورند و از گناه خود توبه و استغفار كنند. كيست جز خداوند كه گناهان را بيامرزد؟ آنها كسانى هستند كه بر كارهاى زشت خود اصرار نورزند زيرا به زشتى گناهان آگاهند.
جبرئيل امين عرض كرد: يا رسول اللّه ! خداوند مى فرمايد: از ما بخواه تا ثعلبه را بيامرزيم .
پيغمبر اكرم (ص ) ، حضرت على (ع ) و سلمان رضواللّه عليه را به جستجوى ثعلبه فرستاد، در ميان راه چوپانى به آنها رسيد. حضرت على (ع ) سراغ ثعلبه را از او گرفت شبان گفت : شبها شخصى به اينجا مى آيد و در زير اين درخت مى نالد.
حضرت اميرالمؤ منين (ع ) و سلمان رضوان اللّه عليه صبر كردند تا شب فرارسيد. ثعلبه آمد و در زير آن درخت دست نياز به سوى خداوند بى نياز دراز كرد و عرض كرد: خداوندا از همه جا محرومم اگر تو نيز مرا برانى بكه روآورم . و چاره كار را از كجا بخواهم ؟!
در اين هنگام مولاى متقيان على (ع ) گريست ، آنگاه نزديك آمد و فرمود: اى ثعلبه مژده مژده خداوند تو را آمرزيد و اكنون پيغمبر تو را ميخواند. آنگاه آيه شريفه ياد شده را كه راجع به توبه او نازل شده بود،قرائت نمود.
ثعلبه برخاست و همراه حضرت اميرالمؤ منين (ع ) به مدينه آمد و يكسر وارد مسجد پيغمبر (ص ) شدند،پيغمبر (ص ) مشغول نماز عشاء بود، حضرت امير (ع ) و سلمان و ثعلبه به نماز اقتدا كردند بعد از سوره حمد پيغمبر (ص ) شروع به قرائت سوره تكاثر نمود.
همينكه آيه اول را تلاوت فرمود (الهيكم التكاثر) شما را بسيارى مال و فرزند و غيره مشغول داشته . ثعلبه نعره اى زد و چون آيه دوم را قرائت فرمود (حتى زُرتم المقابر) تا آنجا كه به گور و ديدار اهل قبور رفتند. فرياد بلندى زد و چون آيه سوم را شنيد (كلا سوف تعلمون ) آن چنين است كه بزودى خواهيد دانست . ناله اى دردناك برآورد و نقش بر زمين شد.
بعد از نماز پيغمبر اكرم (ص ) دستور داد آب آوردند و بصورتش پاشيدند ولى ثعلبه بهوش نيامد و مانند چوب خشك روى زمين افتاده بود، چون درست ملاحظه كردند ديدند ثعلبه جان به جان آفرين تسليم كرده است .
حضرت رسول (ص ) و صحابه از اين جريان متاءثر گرديدند و همگى گريان شدند. در اين موقع حمصانه دختر ثعلبه از جريان مطلع شد و به مسجد آمد و در حاليكه بشدت اشك ميريخت ، عرض كرد؛يا رسول اللّه من بواسطه اينكه شما پدرم را از خود دور ساختيد از او روى برتافتم و ملاقات و ديدار او را موكول به رضايت شما نمودم .اكنون كه او را از گناهانى آمرزيده و در حاليكه شما از او راضى هستيد از دنيا رفته مى بينم بسيار خرسندم .
حضرت رسول (ص ) دختر پدر مرده را تسليت فرمود: سپس در مراسم تكفين و تشييع او شركت نمود و او را با كمال احترام بخاك سپردند...
من به درگاه تو با بار گناه آمده ام
شرمسارم زتو با روى سياه آمده ام
چشم پر اشك و دل خسته وبار سنگين
مستمندم به درخانه شاه آمده ام
آتش معصيتم شعله كشد برآفاق
زير ابر كرمت من به پناه آمده ام
گرقبولم نكنى روى نمايم به كجا
نه به دينجا زپى حشمت و جاه آمده ام
من بيچاره زفعل بد خود منفعلم
شمرسارم زپى عذر گناه آمده ام
بار الها درى از رحمت خود باز نما
كه به شوق كرمت اين همه راه آمده ام
مذنب زار و حقيرم به درخانه دوست
پى پوزش به دوصد ناله وآه آمده ام
✍به استقبال نماز می رویم:
📞 تک زنگ های خدا
🔰 زنگ 📲 ما رو از جا میپرونه... اذان زنگ خداست! عکس العمل ما در مقابل زنگ خدا چیه⁉️
#نماز_اول_وقت
🔺 کلامی از علما
⭕️ آیتالله ناصری
⁉️ اثر ایمان در قلب چیست؟
#کلام_علما
#در_محضر_معصومین
🔰امام حسین علیه السلام:
✍إِنّ حُبّنَا لَتُسَاقِطُ الذّنُوبَ کمَا تُسَاقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ.
🔴محبّت ما اهل بیت سبب ریزش گناهان است، چنانکه باد، برگ درختان را مى ریزد.
📚حیاة الامام الحسین علیه السلام: ج ۱، ص۱۵۶
#حدیث_روز
🔰قسم حضرت عباس را باور کنم یا دُم خروس را⁉️
😠شنیدن بعضی حرف ها از بعضی آدمها
هم عجیب هست ؛
هم مضحک؛
هم خشم انسان را برمیانگیزد...
مثلا
🌀ماکرون از #آزادی و حقوق زنان افغانستانے دفاع کرده‼️
🇫🇷در فرانسهاے ڪه مهد احترام‼️ به حقوق زنان مسلمان #محجبه است😏
(یاد ممنوعیت استفاده دختران مسلمان زیر 18 سال و مادرانشان از #حجاب در مکانهایی مانند مدرسه افتادم)
#پویش_حجاب_فاطمی
✅همگی یکدل و یکصدا دعای فرج مولا
صاحب الزمان عج را بخوانیم🤲
🌹بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ🌹
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمان الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ. اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی. السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ. الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل. یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین.
🌸سلامتی وفرج امام زمان عجل الله صلوات🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
📝 خلاصهٔ تدریسِ موضوعِ
فلسفهٔ غیبت و #فواید_امام_غایب
👤 استاد #رائفی_پور (چهارم و پایانی)
👈 نامۀ اعمال ما به امام زمان عرضه میشود.
📎 برگرفته از #کلاسهای_مهدویت
#مهدویت
وقتی کاری انجام نمی شه، حتما خیری توش هست.
وقتی مشکل پیش بیاد ، حتما حکمتی داره.
وقتی تو زندگیت ، زمین بخوری حتماً چیزی است که باید یاد بگیری.
وقتی بیمار میشی ، حتماً جلوی یک اتفاق بدتر گرفته شده.
وقتی دیگران بهت بدی می کنند ، حتماً وقتشه که تو خوب بودن خودتو نشون بدی.
وقتی اتفاق بد یا مصیبتی برات پیش میاد ، حتماً داری امتحان پس میدی.
وقتی همه ی درها به روت بسته میشه، حتماً خدا می خواد پاداش بزرگی
بابت صبر و شکیبایی بهت بده.
وقتی سختی پشت سختی میاد ،حتماً وقتشه روحت متعالی بشه.
وقتی دلت تنگ میشه ، حتماً وقتشه با خدای خودت تنها باشی...
ڳوش ڪن
خـــدا میخاد صداٺ بزنه🗣
بلند شو مؤمݩ
اصلا زشتھ بچھ مسلمۅݩ مۅقع نماز تۅ فضاے مجازے باشھ!!
#بسماللّٰہ
نٺ گوشے←"OFF"❎
نٺ الهے←"ON"✅
وقٺ عاشقیہ
ببینم جا نـــماز هاٺون بازه؟🤨🧐
وضـــو گرفٺید؟🤔
اگ جواب بݪہ هسٺ ڪہ چقد عالے
اݪٺمآس دعــــآ...🤲📿
اَݪݪہُمَ عَجݪ ݪِوَݪیڪَ اݪـفَرج
پآشـــو دیگه
#نمازتسردنشهمؤمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴هیات صراط الزهرا( س) دختران انقلاب در #اصفهان از روز دوشنبه (اول شهریور)
سخنران : حجت الاسلام حشم دار
مداح : کربلایی سیداحمد معنوی
شروع : از روز دوشنبه به مدت یک هفته ، هر روز ساعت ۱۷
مکان : خیمه گلستان شهدای اصفهان
#هیات_دختران_انقلاب
#هیات_صراط_الزهرا
@montzeran