از مهمترین مباحث این کتاب، بیان وضعیت ایرانیان، عرب، یهود، ترکان و رومیان (مطابق با غربیان)، در دوران ظهور است، به گونه ای که در کنار تحلیلی از وضعیت جهان معاصر، موجب میشود تا خواننده دوران ظهور را نزدیک به خود حس کند. نخستین بار در این کتاب بود که انقلاب اسلامی ایران، یکی از تغییرات زمینهساز ظهور حضرت مهدی(ع) تلقّی گردید. برخی از صاحب نظران، کتاب عصر ظهور را کتابی مهم در زمینه نظریه پردازی و اصالت بخشی به انقلاب اسلامی ایران دانسته و معتقدند که جنبه اعتقادی و دینی انقلاب در این کتاب به شکلی نو و آیندهنگر بیان شده است
اما به نظر برخی، این کتاب، تأثیری منفی در فرهنگ دینی ایران گذاشته، زیرا انقلاب اسلامی ایران را به اموری غیبی مرتبط کرده و راه را برای ادعاهای مهدویت باز نموده است.
در این جا قصد داریم که ابتدا با خود نویسنده مصاحبه کرده و سپس با تعدادی از صاحب نظران در این زمینه گفتگو کنیم. مصاحبه زیر، در بهمن 1391 در قم، به زبان فارسی و گاه عربی، در بیش از پنج جلسه انجام شده و به مباحثی همچون سوء استفاده از آموزههای مهدوی، اصطلاح سازیها، کرامات و منامات، ادعای ارتباط با امام زمان(ع) در ایران و عراق امروز، شیخیه، بابیت و بهائیت، معنای امید و انتظار، راه کاهش آسیب ها، وهمچنین دلیل تألیف کتابهایی چون «عصر الظهور» و «دجال البصره» میپردازد.
آسیب شناسی « ظهور نزدیک است» و سوء استفاده برخی از موضوع مهدویت در گفت وگوی مشروح خبرآنلاین در 5 جلسه با آیت الله علی کورانی عاملی، محقق مهدویت و نویسندۀ کتاب "عصر ظهور" را می خوانید.
آسیب شناسی مهدویت؟!
-عنوان مصاحبه، آسیبشناسی مباحث مهدویت است. اگر دربارۀ عنوان مطلبی دارید بفرمایید.
این عنوان به نظر من مناسب نیست. آسیبشناسی مباحث مهدویت یعنی چی؟ این موضوع، مختص به مهدویت نیست. مربوط به تمام مسائل است؛ مسائل توحید، نبوت و... آسیبشناسی اعتقاد به مهدویت، عنوانی علمی و موضوعی [=ابجکتیو] نیست، بی طرفانه و عادلانه نیست.
به نظر میرسد این عنوان [آسیبشناسی]، گرایشی انتقادی به اعتقاد به مهدویت دارد. مانند آن است که از«زیانهای احتمالی ایمان» سخن بگویید، اما «زیانهای احتمالی کفر» را نادیده بگیرید. اگر دو نفر باشند که یکی به مهدویت اعتقاد نداشته و دیگری اعتقاد داشته باشد، وقتی این دو نفر عنوان «آسیبشناسی اعتقاد به مهدویت» را بشنوند، آن که اعتقاد ندارد خوشحال میشود. وقتی او خوشحال میشود یعنی طرفدار او هستیم. خدا و پیغمبر گفتهاند قرار است امامی بیاید، جهان را اصلاح کند و دولت عدل الهی برپا کند. این اعتقاد عموم مسلمانان است. پس عدم اعتقاد به مهدویت آسیبشناسی دارد. چرا این را نمیگویید؟ به هر حال، در آغاز باید توضیح بدهیم که مقصود از این عنوان چیست. آیا مقصود ما انتقاد از مهدویت است؟ انتقاد از اعتقاد به مهدی(ع)؟ خیر.
-می خواهیم سوءاستفادهها را بررسی کنیم.
سوءاستفاده، مسئله ای دیگر است. آیا شما به هرسوءاستفاده ای میگویید آسیب؟ من نمیدانم بار معنایی کلمه آسیب در فارسى چیست و به موضع بی طرفانه، زیان میرساند یا نه. بنابر این میگویم سوءاستفاده و نمىگویم آسیب. «انواع سوءاستفاده از اعتقاد به امام مهدی(ع)».
-سوءاستفاده تنها به معنی بهرهگیری غرضمند از چیزی است. اما بدفهمیها نیز مدنظر ما هست.
بله، دو حالت داریم: یکی حالتِ خلل اندیشه در این موضوع، و دیگری حالت سوءاستفاده دنیوى و سیاسی.
مهدویت، اعتقاد همۀ مسلمانان است
-و اما پرسش نخست: با توجه به این که شما در میان معاصران، فردی شناخته شده در مباحث مهدویت هستید، ابتدا میخواهیم تعریفی جامع و کامل از مهدویت و انتظار بر اساس مبانی محکم اعتقادی شیعه بفرمایید تا وارد مباحث اصلی شویم.
معنی مهدویت این است: اعتقاد تمام مسلمانان - و نه فقط شیعیان- این است که پیامبر(ص) به مسلمانان خبر داده، مژده داده که خداوند -تبارک و تعالی- نقشه و برنامه دارد که دین اسلام، سراسر زمین را شامل شود.
و این نقشه به دست یکی از فرزندان پیامبر محقق میشود که خدا او را میفرستد و نامش مهدی است و دولت عدل الهی در تمام جهان بر پا میکند. این مطلبی است که در آیه ای محکم [در مقابل آیات متشابه] در قرآن آمده است. خدا میفرماید: اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاده است تا آن [دین] را بر تمام ادیان ظاهر کند «هُوَ الذّی أرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدَى ودینِ الحَق لِیُظهِرَهُ عَلَى الدین کُلّه».