eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.6هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
341 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 وتبلیغات 👇👇 @appear تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
در حديث است كه رسول خدا (ص) فرمودند :  « إن الله تعالي يحب أن يري عبده تعباً في طلب الحلال؛ خداوند دوست دارد كه بنده خود را در راه به دست آوردن روزی حلال، خسته ببيند. »شيخ در عالم سياست نبود، اما با رژيم منفور پهلوی و سياستمداران حاكم آن به شدت مخالف بود.يكی از فرزندان شيخ می‌گويد: در 30 تير سال 1330 هجری شمسی وقتی شيخ وارد منزل شد، شروع كرد به گريه كردن و فرمود:
«حضرت سيد الشهدا(ع) اين آتش را با عبايشان خاموش كردند و جلوی اين بلا را گرفتند، آن ها بنا داشتند در اين روز خيلی ها را بكشند؛ آيت الله كاشانی موفق نمی‌شود ولی سيدی هست كه می‌آيد و موفق می‌شود. » پس از چندی معلوم شد که مقصود از سید دوم، امام خمینی (ره) است.
ناصردین شاه در برزخ در رابطه با وضعيت ناصرالدين شاه قاجار در عالم برزخ، يكی از شاگردان شيخ از ايشان نقل كرد: « روح او را روز جمعه‌ای آزاد كرده بودند و شب شنبه او را با هل به جايگاه خود می‌بردند، او با گريه به مأموران التماس میكرد و میگفت:« نبريد ». هنگامی كه مرا ديد به من گفت: اگر می‌دانستم جايم اين جاست در دنيا خيال خوشی هم نمی‌كردم! »
ستایش از پادشاه ستمکار جناب شيخ، دوستان و شاگردان خود را از همكاری با دولت حاكم ( پهلوی) و به خصوص از تعريف و تمجيد آنان بر حذر میداشت. يكی از شاگردان شيخ از وی نقل كرده‌است كه فرمود:
« روح يكی از مقدسين را در برزخ ديدم محاكمه مي‌كنند و همه كارهای ناشايسته سلطان جاير زمان او را در نامه عملش ثبت كرده و به او نسبت می‌دهند. شخص مذكور گفت: من اين همه جنايت نكرده‌ام.
به او گفته شد: مگر در مقام تعريف از او نگفتی: عجب امنيتی به كشور داده‌است؟ گفت: چرا!
به او گفته شد: بنابر اين تو راضی به فعل او بودی، او برای حفظ سلطنت خود به اين جنايات دست زد. »
در نهج‌البلاغه آمده است كه امام علی(ع) فرمود: « الراضي بفعل قوم كالداخل فيه معهم، و علي كل داخل في باطل اثمان: اثم العمل به، و اثم الرضا به؛ هركه به كردار عده‌ای راضی باشد، مانند كسی است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد؛ گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن. »
وفات شیخ رجب علی خیاط سرانجام در روز بیست و دوم شهریور ماه سال 1340 هجری شمسی سیمرغ وجود پربرکت شیخ پس از عمری خودسازی و سازندگی از این جهان پر کشید.يكی از ارادتمندان جناب شيخ، كه شب قبل از وفات، از طريق رؤيای صادقه رحلت ملكوتی وی را پيش‌بينی كرده ‌بود، ماجرای وفات را چنين گزارش می‌كند:
شبی كه فردای آن شيخ از دنيا رفت، در خواب ديدم كه دارند در مغازه‌های سمت غربی مسجد قزوين را می‌بندند، پرسيدم: چه خبره؟
گفتند آشيخ رجبعلی خياط از دنيا رفته. نگران از خواب بيدار شدم. ساعت سه نيمه شب بود. خواب خود را رؤيای صادقه يافتم. پس از اذان صبح، نماز خواندم و بیدرنگ به منزل آقای رادمنش رفتم، با شگفتی، از دليل اين حضور بی‌موقع سؤال كرد، جريان رؤيای خود را تعريف كردم. ساعت پنج صبح بود و هوا گرگ و ميش، به طرف منزل شيخ راه افتاديم. شيخ در را گشود، داخل شديم و نشستيم، شيخ هم نشست و فرمود:
« كجا بوديد اين موقع صبح زود؟ » من خوابم را نگفتم، قدری صحبت كرديم، شيخ به پهلو خوابيد و دستش را زير سر گذاشت و فرمود: « چيزی بگوييد، شعری بخوانيد! »
يكی خواند: خوش‌تر از ايام عشق ايام نيست صبح روز عاشقان را شام نيست اوقات خوش آن بود كه با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود
در مورد توسّل به اهل بیت علیهم السلام جناب شیخ می‌‌‌فرمود: «غالب مردم نمی‌دانند توسل به اهل بیت برای چیست؟ آنها برای رفع مشکلات و گرفتاری‌های زندگی به اهل بیت متوسل می‌‌‌شوند، در صورتی که ما برای طی کردن مراحل توحید و خداشناسی باید در خانه اهل بیت برویم. راه توحید صعب است و انسان بدون چراغ و راهنما قادر به طی کردن این راه نیست...».
جناب شیخ معتقد بود، کسانی که در سیر و سلوک از طریقه اهل بیت فاصله دارند، هر چند بر اثر ریاضت از نظر قدرت روحی به مقامات و توان‌هایی دست یابند، اما درهای معارف حقیقی بر آنان بسته است. یکی از فرزندان شیخ نقل می‌کند که: با پدرم به کوه «بی بی شهربانو» یکی از کوه های اطراف ری رفته بودیم، در بین راه اتفاقاً به شخصی از اهل ریاضت برخوردیم، وی ادعاهایی داشت، پدرم به او فرمود:
حاصل ریاضت‌های تو بالاخره چیست؟» آن شخص با شنیدن این سخن، خم شد و از روی زمین قطعه سنگی را برداشت و آن را تبدیل به گلابی نمود و به پدرم تعارف کرد و گفت: بفرمایید میل کنید! پدرم فرمود: «خوب! این کار را برای من کردی، بگو ببینم برای خدا چه داری؟ و چه کرده ای؟!» مرتاض با شنیدن این سخن به گریه افتاد... .
جناب شیخ معتقد بود اگر کسی حقیقتاً به احکام نورانی اسلام عمل کند، به همه کمالات و مقامات معنوی دست خواهد یافت. او با ریاضت‌هایی که برخلاف سنت و روش مذهب است، به شدت مخالف بود. یکی از ارادتمندان ایشان نقل کرده است: مدتی مشغول ریاضت بودم و با کناره گیری از همسر علویه‌ام، در اتاقی جداگانه مشغول ذکر می‌شدم و همان جا می‌خوابیدم، پس از چهار پنج ماه، یکی از دوستان مشترک، مرا به دیدن جناب شیخ برد پس از دق الباب به محض این که شیخ مرا مشاهده کرد، بدون مقدمه گفت: «می‌خواهی بگویم؟!»
من سرم را پایین انداختم، بعد شیخ متذکر شد که: «این چه رفتاری است با همسرت کرده و او را ترک کرده‌ای؟ ...این ریاضت‌ها و اذکار را بزن گاراژ! یک جعبه شیرینی بگیر و برو پیش عیالت، نماز را سر وقت بخوان با تعقیبات معموله». سپس شیخ به احادیثی که تأکید می‌کند اگر چهل روز کسی خالص عمل کند، چشمه‌های حکمت از دلش می جوشد اشاره کرد و فرمود: «طبق این احادیث، اگر کسی چهل روز به وظایف دینی خود عمل کند قطعاً روشنی خاصی پیدا می‌نماید». آن شخص به توصیه شیخ ریاضت را رها کرد و به زندگی معمولی خود بازگشت
شیخ با این که خود اهل کشف و شهود بود می‌فرمود: «در مکاشفات یقین نداشته باشید و هیچ وقت بر مکاشفه تکیه نکنید. همیشه باید رفتار و گفتار امامان را الگو قرار دهید». و می‌فرمود: «مقدس‌ها همه کارشان خوب است، فقط «من» خود را باید با (خدا) عوض کنند» و می‌فرمود: «اگر مؤمنین منیّت (خودخواهی) خود را کنار بگذارند به جایی می ‌رسند».
بر اساس مسلک تعبد، شیخ در احکام مقلد بود و از آیت الله حجت کوه کمری – یکی از مراجع معاصر خود - تقلید می‌کرد و در ارتباط با انتخاب این شخصیت علمی ‌برای تقلید خود می‌فرمود: «به قم رفتم، مراجع تقلید را دیدم. از همه بی هواتر آقای حجت بود».
دکتر حمید فرزام – یکی از شاگردان جناب شیخ – در توصیف تعبد ایشان می‌گوید: شیخ، شریعت و طریقت و حقیقت را با هم داشت، نه این که مانند درویش‌ها پشت پا به شریعت زند. اولین حرف ایشان به بنده این بود که: «برو حساب خمست را بکن». مرا فرستاد نزد مرحوم آیت الله شیخ احمد آشتیانی رحمه الله علیه و گفت: «باید بروی خدمت ایشان»... رفتم خدمت ایشان و حساب محقری که داشتم کردم.
یکی از دستورالعمل‌های مهم تربیتی و اخلاقی شیخ، برنامه‌ریزی منظم برای خلوت با خداوند متعال و دعا و مناجات است که با جمله «گدایی در خانه خدا» از آن تعبیر می‌کرد و تأکید می‌فرمود که: «شبی یک ساعت دعا بخوانید، اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید» و می‌فرمود: «در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها می‌توان حاصل نمود، از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هر چه هست در آن است. عاشق خواب ندارد و جز وصال محبوب چیزی نمی‌خواهد. وقت ملاقات و رسیدن به وصال هنگام سحر است».
دعای یستشیر، دعای عدیله، دعای توسل، مناجات امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد کوفه که با «اللهم إنی أسئلک الأمان یوم لاینفع مال ولا بنون» آغاز می‌شود و مناجات‌های پانزده گانه امام سجاد علیه السلام (مناجات خمسة عشر)، دعاهایی است که جناب شیخ زیاد می‌خواند و به شاگردان هم خواندن آن‌ها را توصیه می‌فرمود. در میان مناجات‌های خمسه عشر بر خواندن «مناجات مفتقرین» خصوصاً و «مناجات مریدین» تأکید داشت و می‌فرمود: «هر یک از این پانزده دعا یک خاصیت دارد».
آیت الله فهری نقل می‌کند که: از جناب شیخ شنیدم که فرمودند: «به خدا عرض کردم: خدایا هر کسی با محبوب خودش راز و نیازهای دارد و تلذذی، ما هم می‌خواهیم از این نعمت برخوردار باشیم چه دعایی بخوانیم؟ در عالم معنا به من گفتند: دعای یستشیر بخوان». این بود که ایشان دعای یستشیر را با حال و نشاط مخصوصی می خواندند.
جناب شیخ بر این اعتقاد بود که هنگامی انسان شایستگی مناجات و گفتگو با خداوند متعال را پیدا می‌کند که محبت غیر خدا را از دل بیرون کند و کسی که هوس، خدای اوست نمی‌تواند حقیقتاً «یا الله» بگوید و در این باره می‌فرمود: «گریه و مناجات موقعی ارزش واقعی دارد که انسان در دلش محبت غیرخدا را نداشته باشد».