eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.6هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
340 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 وتبلیغات 👇👇 @appear تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایت عبدالله دیوونه 🌹اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. . خونه ما 💔💔 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔 رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔 عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔 رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔 رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂️ عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍 میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿‍♂️ میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔 یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت . 💔😭😭 هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین *کپی با ذکر صلوات* 🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁* این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
نگاهی تحلیلی به خانواده فروپاشیده غرب قرن بیستم، قرن بلاهای زاده بشر برای خود است، قرنی که جنگ های جهانی آن، میلیون ها نفر را به خاک و خون کشید و جنگ سردش هزاران نفر را به آغوش مرگ خاموش انداخت. اما فجایع قرن بیستم تنها نشأت گرفته از کنش- واکنش های سیاسی نبود، بلکه فسادهای اخلاقی و انحرافات جنسی نیز فجایعی ضد بشری به بار آوردند، فجایعی که اثرات آن نیز با گذر زمان شدت می یابد.
سقوط هیتلر و پایان جنگ جهانی دوم برابر شد با ظهور نسلی به نام "نسل فرزندان نامشروع". در حقیقت پایان جنگ جهانی از یک سو باعث تصرف کشورهایی همچون آلمان توسط سربازان بیگانه شد. کشورهای که به واسطه لشکرکشی حاکمانشان میلیون ها نفر از مردان جوان خود را از دست دادند، تلفاتی که ترکیب جنسیتی این کشورها را به طوری جدی به سمت سنگینی کفه به سمت زنان بالا برد. از سوی دیگر با پایان یافتن این جنگ افشاگری های تکان دهنده ذهن مردم را درگیر خود کرد، افشای فجایع انسانی مانند قتل عام لهستانی ها توسط شوروی، قتل عام چک ها توسط آلمان ها و کشته شدن میلیون ها سرباز باعث فروریختن تمام ارزش های اخلاقی و مسیحی در جامعه غرب شد.
آقای عالی جای سخنرانی میکرد میگفتند درمورد آمار نسل فرزندان نامشروع در کشورها اما ر قدیمی هست تو ایران زیر یک درصد حالا بیشتر نشد ان شاء الله
با فروپاشی تمام ارزش های اخلاقی به جا مانده از عصر مسیحیت و فلاسفه اخلاق مدار غرب در نیمه ابتدایی این قرن، در پایان آن نیز، روشنفکران غربی با ارائه توجیه و عرفی سازی انواع مفاسد و انحرافات از قبیل همجنس گرایی، هم خانگی، رفتارهای جنسی بی قاعده و ... باعث فروریختن تمام زیرساختهای اخلاقی جامعه خود شد.
این فروپاشی اخلاقی، نوک پیکان را به سمت مهمترین نهاد اجتماعی یعنی نهاد خانواده نشانه رفت. خانواده که حلقه نخستین تشکیل یک جامعه انسانی و نخستین مرکز آموزش و تربیت نسل آینده جامعه است و نسل آینده کنش و واکنش های اجتماعی خود را در این نهاد فرا می آموزد، فلذا سلامت و صلابت اخلاقی این نهاد، نسلی فرزانه و مسالمت جو را تحویل جامعه می دهد و در فقدان این گزاره ها، جامعه در آینده با نسلی پرخاش گر و ستیزه جو روبرو خواهد شد.
مبتنی بر فرهنگ اخلاق مدار، شکل گیری خانواده و برپایی آن ناشی از وصلت دو جنس مونث و مذکر، با هدف تعالی خود و نسل بشری است.
اهمیت این کانون از منظر دین مبین اسلامی تا به حدی است که تشکیل خانواده به مثابه کامل کردن نیمی از دین مومن است. خانواده همچون کارگاهی تکمیل کننده می­ماند که جنس مؤنث را در کنار جنس مذکر جهت تکمیل یکدیگر قرار می دهد. در حقیقت خدواند متعال جنس مؤنث را لطیف و پناه جو خلق کرده و جنس مذکر را جویای لطافت و پناه دهنده قرارداده است. هیچ یک از این دو بی نیاز از دیگری نیست، زیرا که حضرت حق هدف از آفرینش آنان را، اتحاد و انعقاد آن دو با یکدیگر قرار داده است.
با گذر زمان و پیچیده تر شدن ابعاد زندگی بشری و پیدایش ادیان الهی بالاخص دین مبین اسلام که بر حقوق زنان و اطفال تاکید دارد و تحجر یهودیت و مسیحیت تحریف شده را به خود راه نداده است، نظام خانواده از نظامی دارای ضوابط ارباب- رعیتی به نظامی عضو- عضو تغییر می کند و مرد به عنوان سرپرست خانواده(مسئول) به ایفای نقش می پردازد. اسلام در بین ادیان الهی بیشترین و منظم ترین قوانین را جهت تنظیم روابط درون خانواده ارائه داده است. از دید اسلام، خانواده از اهم ارکان جامعه است و در حقیقت رابطه بین خانواده و جامعه موضوعیت دارد و آنها به نوعی لازم و ملزوم یکدیگر قرار گرفته اند.
اسلام به عنوان تنها مشی حرکتی که برای مادر جایگاه خاص تعریف کرده است.
اسلام برخلاف مسیحیت و یهودیت زن را به مثابه خدمتکار خانه نمی داند که انجام امور منزل محکومیت و وظیفه او باشد. در اسلام زن در انجام امور منزل مخیر است و در صورت برگزیدن چنین اختیاری مرد موظف است که علاوه بر نفقه، به او اجرت المثل نیز بپردازد. چرایی این تدبیر اسلام به توجه این دین به فلسفه ذاتی خانواده یعنی بقای نسلی اسلامی برمی گردد. اسلام تعالی زن را در مادری می داند و تعالی مرد را در غیرت و اراده او جهت حمایت و هدایت خانواده خود معرفی کرده است.
فرهنگ اخلاق مدار خانواده را هسته و رأس الخیمه جامعه، و خانواده اخلاقی را خمیر مایه برپایی حیات طیبه می داند. اما تمام جهان به این تعریف اخلاقی وفادار نماند، بطوریکه در روزگار فعلی نهاد خانواده در غرب در مسیر سقوط نهایی قدم بر می دارد. به واقع تحت فشار توهمات روشنفکرانه، تعریفات فمینیستی توجیه گر فحشاء و فانی و تقویت خوی حیوانی شهوت گرا در انسان غربی، کانون خانواده ارزش گذشته خود را در جوامع غربی از دست داده است.
بر این اساس خانواده و جایگاه آن در غرب مسیر طولانی را در فرهنگ و نظام ارزشی طی کرده است. شاید در گذشته جامعه غرب تعریفی درست و مبتنی بر ذات و فلسفه تمدن بشری از خانواده داشته است، اما این تعریف و جایگاه در پیچ و خم تاریخ غرب دستخوش چنان تغییراتی شد که حتی ماهیت و چیستی بنیان خانواده در هر دوره نسبت دوره قبل و بعد خود، جایگاه متفاوت و بعضاً متناقض داشته است. از این رو سعی می شود به طور مجزا به بررسی این جایگاه پرداخته شود.
1- عصر پیس از مسیحیت در عصر پیش از مسیحیت نظام خانواده در اروپا دارای تعریفی واحد نبوده است. خانواده وابسته به قلمرو های قومی – تمدنی موجود در غرب تغییر ماهیت داده است. در تمدن یونانی به علت دلیل غلبه تفکرات فلاسفه اخلاق مداری چون افلاطون، خانواده دارای جایگاهی اخلاقی و متناسب با ارزشهای انسانی بوده است. اما با سقوط این تمدن به دست اقوام مقدونی، جایگاه خانواده در این نظام متحول شد و تقریباً نظام اخلاقی یونان و بدنبال آن جایگاه خانواده در لبه پرتگاه اخلاقی قرار گرفت.
اما در تمدن روم(Rome) به دلیل وجود یک نظام یک جانشین و استقرار تمدنی واحد در قلمرو این امپراطوری، خانواده دارای ثبات و جایگاه ارزشی با تکیه بر خاستگاه های پدرسالارانه مطلق بود. اما در قلمروهای پراکنده و دور از تمدن رومی همچون جامعه ژرمن ها(German)، دان ها(Dan) و گل ها(Goals)، خانواده به معنای اخلاقی دارای جایگاه چندانی نبوده است و بیشتر نوعی کمون مشترک جنسی و فاقد هرگونه پشتوانه اخلاقی و تعهد آور بوده است.
2- دوران پس از مسیحیت خانواده در غرب پس از ظهور مسیحیت، بنا به شرایط زمانی و موقعیت تاریخی دارای جایگاه و تعاریفی متفاوت است، که به طور مجزا به آن­ها پرداخته می شود.
الف- دوران حکومت روم میسحی با گرویدن کنستانتین اول به مسیحیت و تبدیل شدن آن به دین رسمی غرب، خانواده ثبات اخلاقی قابل ملاحظه ای به خود گرفت. در این دوران خانواده فقط دارای جنبه اخلاقی و به معنی پیوند دو جنس مخالف با رعایت قواعد و قوانین شرعی اخلاقی و دینی بوده است. به خاطر حکومت مقتدرانه رومی ها بر اکثر جوامع بشری غربی و حکومت قانون مسیحی بر جامعه، خانواده دارای تعریفی واحد و جایگاهی مبتنی بر شریعت مسیحی بوده است.
ب- سقوط روم، دوران حکومت کلیسا با سقوط تمدن رومی توسط اسلاوها(Slavs)، جهان غرب تا مدتی دچار دوره فرسایشی و هرج و مرج فراگیر شد. به دنبال آن بی بند و باری جنسی و فحشاء به یک سنت تبدیل شد تا زمانی که کلیسای روم توانست باری دیگر قدرت خود را بر سرتاسر جامعه غرب بگستراند.
از این دوران به عنوان "هزاره تاریک"یا "قرون وسطی" نیز یاد می شود. در این عصر خانواده دارای تفسیری به شدت سخت گیرانه و غیر قابل سقوط بود، زیرا مسیحیت با شرعی ندانستن طلاق، ازدواج را پیوندی ابدی تعریف می کرد، تعریفی که در دراز مدت موجب انحطاط اخلاقی جامعه مسیحی شد.
3- سقوط قدرت کلیسا، پیدایش رنسانس با سقوط حکومت کلیسا در اروپا، عصر جدیدی پدید آمد. عصری که بعدها عصر رنسانس یا همان تولد مجدد نامیده شد. با آغاز عصر رنسانس تمام ارزش های مسیحی و اخلاقی در اروپا شروع به فروپاشی کرد. این فروپاشی ها عامل تشکیل طبقه جدیدی به نام روشنفکران شد. ماهیت و ذات این طبقه جدید در تاخت و تاز به ارزش های مذهبی و اخلاقی بود.
این طبقه متناسب با جو ضد اخلاقی آن روزگار، توجه زیادی را به خود جلب کرد و مشتاقانی زیادی برای پیوستن به خود داشت. مشتاقانی که کلید ورودشان تاختن به ارزش های اخلاقی و مسیحی بود. رنسانس نوای تولد مجدد تفکرات رومی بود، تفکر و فرهنگی که از آثار هنری آن تا اساطیرش، غرق در برهنگی بودند. برهنگی ای که بار دیگر در اروپا تمام ابعاد زندگی مردم جامعه را در برگرفت.
4- قرن 16 و17 قرون 16و 17 دوران پیدایش کشورها و معنا پیداکردن مرزهای جغرافیای بود. در این زمان بود که فرانسه، اسپانیا، پرتغال، آلمان، امپراطوری اتریش – مجارستان، بریتانیا و ... رسمیت یافتند و توانستند تا حدی خود را از حکومت معنوی رم مستقل کنند.
در این ایام اسپانیا و پرتغال که تحت کنترل حکومت های پادشاهی بودند، بیشترین پایبندی را به اصول تعریف شده از خانواده توسط واتیکان، داشتند و همچنان سعی بر احیای ارزش های مسیحی می کردند. در فرانسه که تحت سلطنت خاندان لویی ها بود نیز نهاد خانواده به خاطر تمدن قدرتمند فرانسوی تا حدی مبتنی بر ارزش های اخلاقی و مسیحی بود.