eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.6هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
340 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 وتبلیغات 👇👇 @appear تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 هشدار معاون رئیسی: بهتر است روحانی و وزرایش سکوت کنند 🔸روایت جدید میرکاظمی از فاجعه‌ای که روحانی تحویل رئیسی داد دوستان عزیز انتشار دهید؛ تا مردم نجیب ما بدانند مسبب این همه گرانی و تورم کیست ، و این گرانی سرچشمه اش کجاست و چرا باید مسببینش رد صلاحیت و دادگاهی شوند . 💥 نشر طوفانی ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ما هنوزم متوجه وضعیت کنونی کشورمون نیستیم!...🧐 رئیس جمهور و وزیر خارجه مون به شهادت رسیدن.🥺💔 قوه مجریه با سرپرست اداره میشه... مجلس تا شروع جدید تعطیله و عملا قوه مقننه نداریم ... حالا در این وضعیت سران هفتاد کشور ریز و درشت با امنیت🛡️ و آرامش😌 وارد کشور میشن ... مراسم تشییع پیکر با جمعیت میلیونی در شهرا انجام میشه👌🏻❤️‍🩹... و از تمام این مراسم پخش زنده پخش میشه! ما هنوز متوجه ابعاد این امنيت و ثبات نیستیم... خیلیا با جمله« عوضش امنيت داریم »جوک ساختن و مسخره کردن...😮‍💨 ولی واقعیت اینه... این کشور امنیتش اتفاقی نیست👊🏻💪🏻 ...
7⃣ 🔹 سه تا موضوع رو باید یکی یکی بهش بپردازیم.✋🏻 💢 اول چیکار کنیم که گرفتار این نوع روابط نشیم؟ 💢 دوم اینکه اگه کسی گرفتار هست چطور رها بشه؟ 💢 سوم اینکه اگه فردی به این نوع روابط پایان داده باشه چطور بتونه از آسیب های بعدش جلوگیری کنه؟ 🔥درباره مورد اول چند تا نکته رو باید دقیق رعایت کرد.👇🏻👇🏻👇🏻 ✅ اول اینکه سعی کنید همیشه "در حد ضرورت" با نامحرم صحبت کنید. اگه واقعا جایی ضرورتی نداره و میتونید به جنس موافق خودتون مراجعه کنید سعی کنید اصلا زمینه این نوع رابطه ها رو فراهم نکنید.❌ ✅ طبیعتا در شرایط مساوی فردی که در طول روز با 50 تا جنس مخالف ارتباط داره بیشتر امکان آلودگی به این خطا رو داره تا کسی که در روز با یکی دو نفر ارتباط داره. ✅ دوم اینکه حین صحبت کردن سعی کنید خیلی رسمی و فقط در همون حدی که نیاز هست صحبت بشه. هر جمله ای که بیش از ضرورت باشه ممکنه طرف مقابل رو به این نتیجه برسونه که انگار شما میخوای باهاش ارتباط عاطفی برقرار کنی. و عموما مقدمه روابط جنسی حرام، روابط عاطفی هست.... ‌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت اول مبحثی‌بسیار‌مهم‌برای‌... خودسازی‌منتظران‌مهدی‌عج 🎙استاد شجاعی
💐موضوع : 💐وقتی به فطرت و به اصل خود برمیگردد، چه معجزه عظیمی درست میکند! ⬅️قسمت ۶۳: ❤️رهبر معظم انقلاب: ⛔️تبلیغ نکنند که : ✅با حفظ ، ✅با حفظ ، ✅با و با فرزند،انسان نمیتواند کسب علم کند. ❌ما امروز بحمدالله چقدر دانشمند و عالم در رشته‌های مختلف در جامعه‌ مان داریم: ✅ کوشا و با استعداد و با ارزش، سطح بالا، ممتاز و طراز بالا! ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت خانواده شهید دریانوش از روز حادثۀ سقوط بالگرد شادی روح شهدا صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه حضار در مجلس، هنگام پخش کلیپی درباره رئیس‌جمهور شهید در مراسم آغاز به کار مجلس جدید
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ضمن عرض سلام و ادب خدمت همراهان گرامی و تسلیت گویی شهادت رئیس جمهور مظلوم و هیئت همراهشون به اطلاعتون می رسانیم که گروهی بنیت این شهدای عزیز برپا کردیم جهت ختم صلوات، ذکر و قرآن به نیت سلامتی وظهور آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به جمیع اهل بیت علیهم السلام و امام راحل و شهدا بالاخص این بزرگ مردان که خدمات زیادی به ملت ایران کردند و جا داره ما یادشون رو گرامی بداریم جهت ورود به گروه بزنید روی لینک و پیام رو با دیگران نیز به اشتراک بگذارید، اجرتون با آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/joinchat/3806987053Cf0fe061c6a نیازی به معرفی نیست 🌿 یاد شهدا با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
🏴 فصل جدید حسینیه معلی، ویژه ماه محرم در حال تولید است. 🔹 عزیزانی که تمایل دارند به عنوان مستمع در حسینیه معلی حضور پیدا کنند، از طریق سامانه پیامکی یا سایت زیر اقدام نمایند. سامانه پیامکی: ارسال عدد ۱ به ۱۰۰۰۵۱۴۴ سایت: Moallatv3.com
17تیر اول ماه محرم هست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸وقتی دختر شهید مدافع حرم بعد از شهادت پدرش بی‌حجاب و با خدا قهر کرده بود اما وقتی خواب پدرش را میبینید زندگی او متحول می‌شود 🌷شهید گردان فاطمیون، بسم الله جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🔴فرازی از دعای امام رضا برای امام زمان 🟢 خداوندا! یاری کنندگان او را قوت ببخش و هر کسی که یاری او را وا می نهد واگذار.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ره): اگر به امام زمان توسل پیدا کنی هر آدم بدی باشی خدا دستتو به برکت این توسل میگیره... التماس دعا
شهید ایمانی، به‌قدری اشتیاق به خدمت حضرت در وجودشان حاکم بود که خدمت به زائران را بر هر کار دیگری ارج می‌دانست و از هر لحظه‌ای بدون در نظر داشتن روز تعطیلی برای حضور در بارگاه نورانی آن حضرت بهره می‌جست و با این گفته که هیچ‌گاه حضرت معصومه(س) را تنها نخواهد گذاشت روزگارش را به بهترین حال سپری می‌کرد و ارتباط عجیب و نزدیکی با حضرت معصومه(س) داشت. جهاددانشگاهی قم در نظر دارد یادواره ۳۲ شهید مدافع حرم این استان را با هدف معرفی و نهادینه‌سازی فرهنگ جهادی در میان جوانان امروزی در روز ۲۳ آذرماه جاری برگزار کند، در همین راستا خبرگزاری ایسنا با خانواده این شهدا در قالب «هر روز با یک شهید مدافع حرم» به گفت‌وگو پرداخته است که در اولین شماره طاهره‌ سادات حسینی، از همسر شهید خود «مهدی ایمانی» سخن می‌گوید، شهیدی که پس از شهادت باجناق و دوست صمیمی‌اش «قاسم غریب» از شهدای مدافع حرم، افق تازه‌ای در مسیر زندگی‌ می‌یابد تا جایی که در پی دلتنگی‌ها و بی‌قراری‌ها، صبر و قرارش نسبت به تعدی و هتک حرمت به حریم حضرت زینب(س) سر به پایان می‌گذارد و از خادمی حرم بانوی کرامت عزم سفر می‌کند به سوریه برای فدای جان. از آشنایی‌تان با شهید ایمانی و معیارهایی که سبب شد ایشان را به‌عنوان همسر انتخاب کنید، بگویید. با توجه به شرایطی که آقا مهدی برای ازدواج تعیین کرده بودند از اهمیت نوع حجاب و پوشش و ساداتی همسر آینده‌شان، یکی از دوستان مشترک من و خواهر شهید واسطه این آشنایی و ازدواج شد. در جلسه اول آشنایی، مادر آقا مهدی کتاب اذکار کوتاه را که خود آقا مهدی نوشته بود به بنده دادند و من با خودم گفتم یک جوانی که در این سن به دنبال جمع‌آوری اذکار است پس اهل ایمان است و ایمان و اخلاق دو معیار و ملاک مهم من برای ازدواج بود. آقا مهدی و خانواده‌شان بر رعایت حجاب و حریم بین نامحرم بسیار مقید بودند؛ همیشه در مهمانی‌ها محل میزبانی از آقایان و بانوان جدا بود. همسرم بسیار غیرتی و در موضوع حجاب حساس بود و از من می‌خواست که در رعایت این موضوع توجه زیادی داشته باشم و من نیز تلاش می‌کردم تا رضایت آقا مهدی را جلب کنم. آقا مهدی زمانی که به خواستگاری بنده آمد تازه مشغول به کار شده بود؛ درواقع مهرماه ۱۳۸۵ نیروی رسمی حرم مطهر حضرت معصومه(س) شده بود. در ابتدای ازدواج خیلی از اقوام به بنده می‌گفتند که ایشان خادم است و وضعیت مالی خوبی ندارد و حقوقش کم است، اما برای من این موضوع مهم نبود؛ همین که رزق و روزی‌اش حلال و اینکه خادم بی بی بود برای انتخاب ایشان کافی بود.
تولد فرزند اول چگونه گذشت؟ آقا مهدی یک ماه بعد از عروسی، هفتگی شرح زیارت جامعه کبیره و مراسم روضه را در منزل برپا می‌کرد و آنقدر ادامه یافت، چون من باردار بودم، دکتر به من استراحت مطلق داد و مادر مهدی آقا بساط روضه را برد خانه خودش و ادامه داد؛ چهار ماهه باردار بودم که سرپاشدم و دوباره روضه را در خانه خودمان گرفتیم. آقا مهدی وقتی من علی را باردار بودم مدام می‌گفت «پسرم الهی زاهد بشی، عارف بشی، سرباز امام زمان بشی ایشالله شهید بشی»‌. می‌گفتم مهدی خسته نمی‌شوی، می‌گفت: «نه من دوست دارم بگم می‌خوام به بچه‌ام تلقین بشه و همین جوری بار بیاد.» سیزدهم تیرماه ۱۳۸۸ علی آقا بدنیا آمد، مهدی به بیمارستان آمد حال عجیبی بود از ذوق می‌گریستیم و می‌خندیدیم، سفارش می‌کرد با وضو به علی شیر بده و تمام تلاشم را می‌کردم که حرف آقا مهدی را فراموش نکنم و با وضو باشم. پس از به دنیا آمدن علی آقا، مهدی تحصیلاتش را ادامه داد و در رشته مدیریت دولتی فارغ التحصیل شد. فاطمه خانم آذر ۹۳ و محمد کمیل اسفند ۹۵ به دنیا آمد. از علاقه شهید ایمانی در جایگاه خادمی حرم بانوی کرامت بفرمایید. آقا مهدی کارمند حرم حضرت معصومه(س) و مسئول صحن صاحب‌الزمان(عج) بودند به‌قدری اشتیاق به خدمت حضرت در وجودشان حاکم بود که خدمت به زائران را بر هر کار دیگری ارج می‌دانست و از هر لحظه‌ای بدون در نظر داشتن روز تعطیلی برای حضور در بارگاه نورانی آن حضرت بهره می‌جست و با این گفته که هیچ‌گاه حضرت معصومه(س) را تنها نخواهد گذاشت روزگارش را به بهترین حال سپری می‌کرد و ارتباط عجیب و نزدیکی با حضرت معصومه(س) داشت. شهید ایمانی با وجود خادمی حرم بانوی کرامت، چرا عزم رفتن به سوریه کرد؟ شهید غریب خلبان بود و از اول می‌گفت که می‌خواهم شهید شوم. اما همسر من خادم حرم بود. شرایط شغلی‌شان متفاوت بود و یک درصد احتمال شهادت آقا مهدی را نمی‌دادم. وقتی مهر شهادت روی شناسنامه باجناق (شهید غریب) خورد، خیلی غبطه خورد. بعد از شهادت شهید غریب، مهدی خیلی عوض شد و روزی نبود که در منزل ما از شهادت حرفی زده نشود؛ کسی که به خواستگاری من آمد با کسی که به شهادت رسید، خیلی متفاوت بود. بعد از شهادت باجناقش، تصمیم گرفت برای شهادت زندگی کند. تغییر رفتار و شخصیتش محسوس بود. حدود شش ماه قبل از شهادت شهید غریب، مهدی برای اعزام به سوریه اقدام کرد که موفق نشد. اما بعد از شهادت ایشان، تمام تلاشش را کرد. با اینکه به او گفته بودند اعزام نمی‌شوی، اما در تمام این دو سال و نیم پاسپورتش داخل جیبش بود. حرم حضرت معصومه(س) که می‌رفت، پاسپورت را به ضریح می‌زد. حتی مشهد هم که می‌رفت، پاسپورتش را می‌برد و به پنجره فولاد می‌زد که بتواند برای دفاع از حرم، به سوریه برود و شهادت نصیبش شود.
حتی وقتی شب کشیک داشت و صبح برای استراحت به خانه می‌آمد، تلفنش را کنار دستش می‌گذاشت. می‌گفت شاید برای اعزام به من زنگ بزنند. شاید شهادت در تقدیرش نبود، اما با اصرار آن را گرفت. همیشه می‌گفت در خانۀ اهل بیت باید آنقدر در زد تا در را باز کنند. دفاع از حرم و دیدن مردم مظلوم سوریه و اینکه داعشی‌ها به کودکان مظلوم، ظلم می‌کردند، سبب شد که آقا مهدی بی تاب‌تر شود و پس از اینکه رهبر معظم انقلاب اجازه دادند سال ۹۵ برای اولین بار اعزام شد و هر بار رفتن آقا مهدی پروسه چند ماهه طول می‌کشید تا مرا راضی کند که مدافع حرم باشد. نمی‌توانستم روزی را تصور کنم که مهدی نباشد انگار تمام دنیا روی سرم هوار می‌شد، ترس از دست دادنش دلهره آور بود. چگونه به رفتن شهید ایمانی برای دفاع از حرم راضی شدید؟ نگران شهادت ایشان نبودید؟ عید سیاه شهید غریب بود که ما آماده رفتن به گرگان شدیم، اما آقا مهدی، چون خادم حرم بود همراه ما نیامد و گفت خانم سر قبر شهید غریب دو رکعت نماز برایم بخوان و به شهید بگو دعا کند که من هم اعزام شوم. حتی به خاطر دارم پرچم حضرت رقیه را خریده بود که به ایشان متوسل شود برای رفتن؛ به من زنگ زد و گفتم خانم کارم جور شده می‌خواهم بروم؛ گفتم باشه آقا مهدی برای جهاد برو نه برای شهادت. دیگر نمی‌شد خواسته اش را نادیده بگیرم. بار اول که آقا مهدی می‌خواست به سوریه برود که ۹ ماه بعد از شهادت باجناق طول کشید تا آقا مهدی مرا راضی کند؛ خیلی سختم بود که از همسرم جدا شوم؛ اما مهدی گفت «خانم اگر به مرگ طبیعی یا با مریضی یا تصادف از دنیا بروم، هیچ وقت از تو راضی نیستم.» با خواهرم مشورت کردم. او گفت بگذار یک بار برود؛ آرام می‌شود و با خودم گفتم حضرت زینب(س) از بین این همه خادم، آقا مهدی را انتخاب کرده و همین شد که برای یک بار قبول کردم که ایشان بروند. بار اول ۱۸ روز بود. چند وقتی آرام بود، اما دوباره رفتنش را مطرح کرد. گفت بگذار یک دوره کامل بروم، قول می‌دهم که دیگر نروم. بار دوم ۵۰ روزه رفت. وقتی آمد گفت: دیگر دست خودم نیست. وقتی همسرم برای رفتن بی‌قراری می‌کرد، می‌گفتم عنایت حضرت زینب(س) است که به دلش انداخته برود. اما با وجود سه بچه و سن کم آن‌ها، رفتنش برای من سخت بود. من بدون همسرم هیچ‌جا نمی‌رفتم. وقتی از من و علی می‌خواست برای شهادتش دعا کنیم. می‌گفتم مهدی فکر فاطمه باش. خیلی عاطفی است و به تو وابسته است. می‌گفت خدا کمک می‌کند. رفتنش برایم سخت بود، اما دیدن بی‌قراری‌ها و گریه‌هایش هم سخت بود. برای او هم سخت بود که سوریه را رها کند و پیش ما بماند. همسرم خیلی برای شهادت دعا می‌کرد و علی (پسر بزرگ شهید) گریه‌های شبانه پدرش، اصرارهایش در حرم‌ها را مشاهده می‌کرد و می‌دید که پدرش روزی یک ساعت فیلم مدافعان حرم را می‌بیند و برای شهادت گریه می‌کند، برای همین وقتی پدرش از او می‌خواست که برای شهادتش دعا کند، از ته دل دعا می‌کرد، اما فاطمه هنگام نبودن پدر تب می‌کرد و مدام من در راه بیمارستان بودم و به مهدی زنگ می‌زدم که بیا، احساس می‌کردم پشتم خالی شده است داشتم در تاریکی دالان زندگی راه می‌رفتم بدون اینکه مهدی کنارم باشد، خودم اجازه داده بودم بروم، اما نمی‌توانستم جای خالی‌اش را تاب بیاورم؛ مهدی آرام برگشت دیگر از آقا مهدی پرهیاهو خبری نبود حال و هوایی را گذرانده بود که من درکش نمی‌کردم.