eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
5.2هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
هفتم اينکه يه لحظه با خودمون فکر کنيم🤔 يه لحظه بشين با خودت فکر کن از چشم چراني چي نصيبمون ميشه؟ ها جز اينکه وقتي چشم چيزيو ديد دل رو هم اونو ميخاد؟ و اگه هم دسترسي نداشته باشه دچار درد و رنج و زحمت ميشه و اگه هم به طور غير مشروع دسترسي پيدا کرد موجب رسوايي ميشه و برگناهانمون افزوده ميشه😓
هشتم اينکه با انسان هاي مومن و باتقوا ارتباط.بيشتري داشته باشيم☺️ چون اين افراد خيلي توي ترک گناه و دور بودن از گناه به.انسان کمک ميکنن و اخر هم اينکه نماز هامون رو با توجه و حضور قلب بخونيم چون نماز مارو از زشتي وگناه دور ميکنه😊
به شهيدامون نگاه کنيم يکي چشمشو در راه خدا ميده اما منو تو ميتونيم براي خدا چشامون رو کنترل کنيم☺️
دیروزجمعه بود خواهران و برادران واقامون نیومد😔 بيايم يه يادي از آقا کنيم يه دعاي کوچولو فقط👇 اللهم عجل لوليک الفرج ببين خوب گوش کن چي ميگم😔 با خودت فکر کن اگه این جمعه آقا بياد که انشاءالله بياد🙂 ميتوني سرتو جلوش بالا بگيري روت ميشه تو چشاش نگاه کني😭😭 بگي اره من با اين چشا به نامحرم نگاه کردم اشکالي نداره که با هموناهم به آقا نگاه ميکنم خو مگه چي ميشه...
روت ميشه با چشايي که غرق گناه چشم چراني پر از کليپ هاي مبتذل که توي حافظه مغزت ذخيره شدن روت ميشه با همونا به.چشماي آقا نگاه کني😔 بسه ديگه اخه چقدر غفلت از فردا چشت خواست به نامحرم بيوفته روتو برگردون و بگو نه من قراره با اين چشام آقامو ببينم
خداوند در هریک از اعضا و جوارح آدمی به شکل اسمایی تجلی کرده است و هریک از اعضا و جوارح آدمی مظهر اسمی از اسمای کمالی است که هر سالک راه حقیقت می بایست با بهره گیری و فعلیت بخشی به آن، خود را به کمال اسمایی آن اسم خاص برساند و اینگونه لقاء الهی را با تلاش و بهره بری از استعدادها و ظرفیت های سرشته در نهاد خویش تحقق بخشد یاایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه ای انسان تو به سوی پروردگارت در تلاش و سعی ویژه ای هستی تا به دیدار او برسی (انشقاق6) این تلاش و کدح جانکاه و ویژه که آدمی باید بوسیله آن خود را به ملاقات پروردگار خویش برساند، استفاده و بهره گیری از همه صفات و اسمای کمالی است که به حکم جعل نخست در ذات انسانی سرشته شده است و به آدمی این فرصت و استعداد را بخشیده تا با آن ها خود را به ملاقات پروردگار کامل مطلق برساند از این رو خداوند در آیات متعدد از جعل کامل اسمایی به شکل تعلیم خاص و علم آدم الاسماء کلها و ربوبیت و پروردگاری خویش و نیز ارایه آیات در آفاق و انفس و مانند آن توجه می دهد تا بنمایاند که هرکسی تحت ربوبیت و پروردگاری یک اسم و یا اسماء و یا همه اسمای الهی قرار گرفته و خود را به ملاقات و دیدار کمالی همان اسم و یا اسماء و یا همه اسماء می رساند. به سخن دیگر، هرکسی در تحت تصرف و پروردگاری اسم یا اسمایی و یا همه اسمای الهی قرار می گیرد و هرچه انسان با کدح و تلاش خویش اسمی را به کمال برساند فرصت به اسم دیگری داده می شود تا خود را نشان داده و زمینه بروز و ظهور را برای آن اسم به شکل کمالی فراهم آورد. بنابراین ارتباط تنگاتنگی میان معرفت و عمل صالح وجود دارد
اگر شخص در مسیر کمالی خود به بهترین شکل از چشم خود استفاده کند، به دانش های خاص به شکل یافته های علمی و داده های وحیانی و شهودی دست می یابد و پس از کمال یابی چشم از بینائی تا بصیرت شهودی و حضوری، فرصت به گوش داده می شود تا اموری را بشنود که پیش از آن توانایی شنیدن آن را نداشته است و در مسیر کمالی، گوش نیز به جایی می رسد که اموری غیبی را می شنود و در نهایت به کمال اذن اللهی می رسد که گوش خدا می شود.  مسئولیت انسان در قبال اعضا و جوارح انسان در میان آفریده‌های الهی به سبب ویژگی‌هایی چون علم، اراده، اختیار، قدرت و مقام خلافت، دارای مسئولیت‌ های گوناگونی در قبال خود و دیگران است. یکی از مسئولیت‌های انسان در قبال خود و جوارح و اعضایش است. این بدان معنا خواهد بود که هر شخصی می‌بایست رفتاری ویژه را در پیش گیرد که به عهده او گذاشته شده و این گونه نیست که آزادی اثبات شده در چارچوب قدرت و اراده و اختیارش، مطلق باشد، بلکه در چارچوب محدودیت‌های عقلانی و وحیانی است با احکامی چون نیکی، عدالت، صداقت، وفای به عهد و عقود و زشتی ظلم، دروغ وپیمان شکنی، اجازه نمی‌دهد تا انسان هر کاری را انجام دهد. از همین رو می‌توان گفت که نخستین عامل ایجاد حس مسئولیت و محدودیت سازی همان احکام عقلانی و فطری بشر است؛ چرا که به زبان اجازه نمی‌دهد تا دروغ بگوید و به قلب می‌گوید که نسبت به دروغگو همراهی و همدلی نداشته باشد، بلکه از آن بیزاری بجوید. البته همین نوع واکنش‌های مثبت و منفی را نیز درباره دیگر امور دارد و نسبت به عدالت و صداقت و نقیض‌ها و اضداد آنها نیز خود را با محدودیت‌های جدی مواجه می‌کند.
از احکام عقلانی و وحیانی از جمله مسئولیت‌ها و تکالیف بشر در برابر اعضا و جوارح خود، محافظت و مدیریت نگاه و نظر است چرا که عقل برای زندگی بشر هدف والا و برتری را شناسایی می‌کند که نمی‌تواند جز از طریق حرکت در مسیر معینی به دست آید. این هدف متعالی که از آن به خلافت، خوشبختی، زندگی ابدی و مانند آن تعبیر می‌شود، تنها در سایه حرکت در راه راست عقل و دین و اخلاق است. از این رو برای انسان سبک خاصی از زندگی را تعریف می‌کند که می‌بایست درآن چارچوب زندگی خود را سامان دهد. مسئولیت انسان در برابر اعضا و کارکردهای آن نیز ریشه در همین امر دارد لذا اجازه نمی‌دهد تا اعضا و جوارح بیرون از این هدف، عمل و رفتار کند. از نظر عقل و در میان فضایل اخلاقی، حیا و عفت در درجه اول اهمیت است؛ زیرا حیا به معنای پذیرش همه فضایل اخلاقی و بی‌حیایی و بی‌عفتی به معنای پذیرش همه رذایل اخلاقی است. بر همین اساس، در روایات معتبر وقتی از لوازم ذاتی عقل سخن به میان می‌آید، پس از ذکر دین، از حیا به عنوان مهمترین نماد اخلاق عقلانی سخن به میان آمده است. (اصول کافی ج1 باب‌العقل و الجهل) دامنه حیا و عفت بسیار وسیع است و محدود به مسائل جنسی نمی‌شود؛ اما یکی از مهم ترین مسایل این حوزه همان مسائل جنسی است. از این رو آموزه‌های عقلانی و وحیانی بر آن است تا در این حوزه بگونه‌ای عمل شود که اهدف متعالی تحقق یابد و هیچ‌گونه خللی در اهداف ایجاد نشود. اینجاست که به مسئله نظر و نگاه نیز بسیار توجه می‌شود؛ زیرا یکی از مهم ترین ابزارها که می‌تواند تاثیر مثبت و منفی به جا گذارد همین نظر و نگاه است
این گونه است که احکام بسیاری درباره آن در آموزه‌های عقلانی و وحیانی بیان شده است. البته از آنجایی که عقل به مسائل کلی می‌پردازد و جامع نگر و کلی‌نگر است، تبیین این امور را به عهده وحی و شریعت گذاشته است تا به عنوان اکمال و اتمام کننده احکام عقلانی وارد شده و مکارم و فضایل اخلاقی را در چارچوب شریعت تبیین و تکمیل نموده و به اتمام رساند، پیامبر(ص) ماموریت خود را این‌گونه تعریف کرده انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق جز برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته نشده‌ام. با نگاهی به واکنش حضرت آدم(ع) پس از خوردن میوه درخت ممنوع و آشکار شدن بدن به ویژه عورت‌ها، می‌توان دریافت که واکنش پوشاندن بدن و عورت‌ها با برگ‌های درختان، یک واکنش عقلانی برخاسته از حیاست فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع کردند به چسبانیدن برگهاى بهشت بر خود و [این گونه] آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت(طه121) و (اعراف22)                                                         چشم، دریچه ای به سوی کمال یا سقوط چشم یکی از نعمت های بزرگ خداوند است که در کنار ابزارهایی چون گوش، شرایط شناخت انسان را فراهم می آورد و اگر این ابزارها نباشد، انسان نسبت به پیرامون خود، شناختی به دست نمی آورد و در جهالت محض فرو می رفت. اما این ابزار با همه فواید و آثاری که برای رشد و کمال بشر دارد، یکی از مهم ترین ابزارهای شیطان برای ساقط کردن انسان از مقام خلافت الهی است در آیات و روایات بسیاری به مسئله چشم و کارکردهای متضاد و دوگانه آن توجه داده شده. از نظر قرآن همه اعضا و جوارح آدمی چیزهایی است که در نزد وی به امانت گذاشته شده و شخص به عنوان مسئول حفظ و نگهداری و بهره برداری درست آن است ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا بدرستی که گوش و چشم و دل، هریک از آنها در برابر خداوند مسئول و پاسخگو هستند (اسراء36) هریک از اعضا و جوارح آدمی امانتی در دست انسان است که در قیامت باید پاسخگوی رفتارها و تصرفات خود درباره آنها باشد. هرگونه رفتار و تصرفی که بیرون از دایره حق و چارچوب های الهی که برای نعمت و عضوی قرار داده شده باشد، به عنوان رفتاری خیانت آمیز تلقی میشود. یکی از اعضاء و نعمت هایی که خداوند برای انسان قرار داده و به عنوان امانت در اختیار اوست، نعمت چشم که باید درچارچوب حق انجام گیرد وگرنه باید در قیامت به عنوان خیانت در امانت پاسخگو باشد.
مسئولیت چشم و تکالیف آن خداوند چشم را از ابزارهای شناختی معرفی کرده وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ و چشمانى دارند که با آنها نمى‏بینند (اعراف و195179) وَ إِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ یَسْمَعُواْ وَ تَرَاهُمْ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لاَ یُبْصِرُونَ (اعراف198) وَ جَعَلَ لَکُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد که سپاسگزارى کنید (نحل78) و (مومنون78) و آن را به عنوان نعمتی بزرگ دانسته أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ آیا دو چشمش نداده‏ایم (بلد8) و برای آن مسئولیت و تکالیفی مشخص کرده وَ لاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد (اسراء36) اگر چشم نبود ما بسیاری از حقایق هستی را درک نمیکردیم و از بسیاری از علوم محروم بودیم البته براساس قاعده معروف من فقد حسا فقد فقد علما هر کسی حسی را از دست داد به راستی که علم و دانشی را در آن حوزه از دست داده است همه حواس انسانی نقش کلیدی در شناخت و معرفت انسان نسبت به محیط بیرون و پیرامونی خود دارد، اما برخی از حواس مانند شنوایی و بینایی نقش کلیدی دارند؛ از این رو خداوند در کنار قلب به عنوان منبع تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های قلب، تنها به دو حس از حواس پنج گانه یعنی چشم و گوش اشاره میکند (نحل78 مومنون78) البته براساس آموزه های قرآنی، قدرت بینایی چشم انسان، متکی به روح اوست و چشم و گوش در نقش ابزار برای روح عمل میکنند ثم سواه و نفخ فیه من روحه و جعل لکم السمع و الابصار سپس خداوند کالبد انسان را به اعتدال درآورد و در کالبد از روحش دمید و برای شما شنوایی و بینایی قرار داد در این آیه التفات از غیبت به خطاب، بیانگر درک و فهم روح و توانایی او به وسیله اعضای ادراکی مثل چشم و گوش و مانند است. پس اینها به صورت ابزار درک او به حساب می آیند، لذا باید گفت که در حقیقت قوای ادراکی انسان متکی به روح است ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ آنگاه او را درست‏اندام کرد و از روح خویش در او دمید و براى شما گوش و دیدگان و دلها قرار داد چه اندک سپاس مى‏گزارید (سجده9) همه اعضای اصلی بدن انسان در برابر کارها و فعالیت هایی که انجام می دهند مسئول هستند. (اسراء36) این بدان معنا خواهد بود که اعضای انسانی از جمله چشم از اعمال و رفتار خویش آگاهی و علم دارد از این رو خداوند در آیات 20 و 22 فصلت از شهادت اعضای بدن از جمله چشمان علیه خود انسان سخن به میان می آورد و شکی نیست که گواهی چشمان، فرع بر علم و آگاهی اوست حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ تا چون بدان رسند گوششان و دیدگانشان و پوستشان به آنچه مى‏ کرده ‏اند بر ضدشان گواهى دهند چرا که زمانی می توان از گواهی و شهادت سخن به میان آورد که تحمل شهادت صورت گرفته و علم دانش تحقق یافته باشد تا بتواند در دادگاه صالح براساس علم و آگاهی، گواهی دهد وَ مَا کُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَ لَا أَبْصَارُکُمْ وَ لَا جُلُودُکُمْ وَلَکِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا یَعْلَمُ کَثِیرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ شما گواهى دهند [گناهانتان را] پوشیده نمى‏داشتید لیکن گمان داشتید که خدا بسیارى از آنچه را که مى‏کنید نمى‏داند