eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
5.2هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
➖ فرزندت خیلی دروغ میگه! ❌ زیرا خیلی بهش گیر میدی. ➖ فرزندت اعتماد بنفس نداره! ❌ زیرا تشویقش نمی کنی. ➖ فرزندت کم حرفه! ❌ زیرا باهاش حرف نمیزنی. ➖ فرزندت دزدی میکنه! ❌ زیرا بذل و بخشش رو بهش نمی آموزی. ➖ فرزندت ترسوست! ❌ زیرا همیشه طرفداریشو میکنی. ➖ فرزندت به دیگران احترام نمیذاره! ❌ زیرا صدات رو واسش پایین نمی آری. ➖ فرزندت همیشه عصبیه! ❌ زیرا ازش تعریف نمیکنی. ➖ فرزندت بخیله! ❌ زیرا باهاش همکاری نمیکنی ➖ فرزندت به دیگران پرخاش میکنه! ❌ زیرا تو خشن و سختگیری. ➖ فرزندت ضعیفه! ❌ زیرا همیشه تهدیدش میکنی. ➖ فرزندت داد و فریاد میکنه! ❌ زیرا بهش اهمیت نمیدی. ➖ فرزندت ناراحتت میکنه! ❌ زیرا بغلش نمی کنی و نمی بوسیش. ➖ فرزندت ازت فرمان نمی بره! ❌ زیرا درخواستات بیش از حده. ➖ فرزندت گوشه گیره! ❌ زیرا همیشه مشغولی.(مشغول کارهای خودت) ❇️نمود این رفتارها در بزرگسالی بسیار خطرناک و غیر قابل درمانند❇️ " تقدیم به کسانی که میخواهند والدین خوبی باشند"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔈🔈🔈🔈🔈 شنیدنِ صدایِ اذان و نماز نخوندن یعنی...⁉️ 😈 کسے یا چیزی رو به خدا ترجیح میدی. دقت کردی وقتے دوستت آنلاینه ☹️ولی جوابِ پیامت رو نمیده چقدر ناراحت می شے ... اذان یعنے خدایِ همیشه آنلاین. بهت پیام داده... ❗️نکنه آنلاین باشے ❗️ و به جایِ چت با خدا چت با یکی دیگه انتخاب‌ کنی🌹🌿 اول وقت✨
Qasas_5877628337592991818.mp3
1.96M
با تنظیم گوشی و طنین زیبای تلاوت این آیه برای نماز صبح بیدار شین
⚡️ •|دختر‌خانم‌گُل|• 👱‍♀ •|آقا‌پسر‌ِ‌ عَزیز |•⇣👨 نَزار‌توی‌.. آب‌گِل‌آلود 🌊 بشے..! و....↜نامَحرَمَم، نامَحرمه هرجا که‌ِ ‌میخواد‌ باشهِ.....(: ◌͜◌ ارزش‌ِتو‌بِیشتَر‌ازاین‌حَرف‌هاست‌.♥️ 🍃🌼 ♥️اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰❀⊱اولین ⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱━═━━═━ا تقـــدیم به ســـاحت مقـــدس قطب عالــم امکان حضـــرت صـاحـب الــزمان 【عجل الله فرجه】 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدے یاخلیفةَ الرَّحمن و یاشریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان الاَمان ⊰❀⊱و بر سالارِ شهیدان ━═━━═━⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱ا اَلسَّلامُ عَلَيْڪَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَے الاَْرْواحِ الَّتے حَلَّتْ بِفِناَّئِڪَ عَلَيْڪَ مِنّے سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِےَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّے لِزِيارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَے الْحُسَيْنِ وَ عَلے عَلِےِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَصْحابِ الْحُسَيْـــن
🔹 یه زمانی توی این مملکت جنگ شد. خیلی‌ها واسه دفاع از خاک و ناموسشون رفتن. اسمشونم بود «لشگر صاحب زمان» 🔸 از حال و هوای اونها خیلی شنیدیم و خیلیهامون به حالشون غبطه خوردیم. 🔹 حالا امروز، عرصه‌ی جنگِ نرمه. خیلیهامون داریم می جنگیم. اسم خودمونم گذاشتیم «سربازِ امام زمان» ولی چرا حال و هوامون شبیه رزمنده های زمانِ جنگ نیست؟ 💢 چرا بصیرت و دشمن شناسی اونا رو نداریم و گاهی بجای دشمن خودی‌ها رو می زنیم؟ مگه توی قرآن نخوندیم که اگه با هم نزاع کنیم، مشکلاتمون شروع میشه؟ (انفال/۴۶) 🔰 کاش جوری عمل کنیم که وقتی حضرت اومد، از ما به عنوان زمینه سازهای ظهورش یاد کنه، نه اینکه از داشتنِ شیعیانی مثل ما، شرمنده باشه... @montzeran
‍ ✨﷽✨ 🍂 دوتا از القاب امام زمان عج رو میدونید چی هستن؟؟؟ 💫 و .... ✳️الان حتما می گید چه القاب قشنگی اما قسمت مهم اینکه متوجه معانیشون بشیم واقعاگفتن معانیشون آسون نیست ولی میگم شاید بیشتر دعاشون کنیم و اونجوری بشیم که ایشون میخوان به خدا سخته گفتنش ... 😔 ✅ حالا هر وقت خواستی دعاش کنی بیشتر یاد و هاش . باش امام علی ع با چاه درد و دل می کرد امام زمان عج با کی درد و دل می کنه ... 😔 این القاب درکتاب 📚بحارج۵۱ ص۳۷شماره ۹ آمده است @montzeran
✅به مردم فشار نیاورید ✍امام صادق علیه السلام: به مردم فشار نياوريد. آيا نمي‌داني كه روش حكومتداري بني‌اُمَيّه، متکی به زور شمشير و فشار و ستم بود؛ ولي روش حكومتداري ما اهل‌بیت، به نرمي و مهرباني و متانت و تقيه و خوش‌اخلاقی و پاكدامني و كوشش است؟ پس كاري كنيد كه مردم به دين شما و مسلكي كه داريد رغبت پيدا كنند. 📚الخصال(صدوق) ج۲، ص۳۵۵ 📚وسائل الشيعه، ج ۱۱، ص۴۳۰
📣جزئیات حذف موالید ۹۹ اعلام شد رئیس مرکز اطلاع رسانی وزارت تعاون: 🔹پرداخت یارانه موالید جدید مشروط به شناسایی وزارت رفاه شده است. 🔹در صورت موجود بودن منابع، سازمان هدفمندی، یارانه‌ پرداخت می کند. 🔹بعد از آن که بررسی‌ها صورت گرفت و افراد شناسایی شدند، اشخاص معترض می‌توانند در سامانه‌ yaraneh10.mcls.gov.ir اعتراض خود را وارد کنند.
منتظران گناه نمیکنند
🕊بسم رب الشهدا والصدیقین🕊 🌻زندگینامه ی #شهیدمنوچهرمدق قسمت چهارم: دومین دیدار 🌹"خانم کوچولو"!! ب
🕊بسم رب الشهداوالصدیقین🕊 🌻زندگینامه قسمت ششم: غرورش اجازه نداد.... 🌹منوچهر و پدر نشسته بودند کنارهم و آهسته حرف می زدند. چوب بلندی را که پیدا کرده بود روی شانه اش گذاشت و بچه ها را صدا زد که با خودش ببرد کنار رودخانه... منوچهر هم رفت دنبالشان... بچه ها توی آب بازی می کردند... فرشته تکیه اش راداد به چوب روی سنگی نشست و دستش را برد توی آب ها... منوچهر رو به رویش دست به سینه ایستاد و گفت من می خواهم بروم پاوه یعنی هرجا نیاز باشد...نمی توانم راکد بمانم... 🌹فرشته گفت : خب نمانید!! گفت نمی دانم چه طور بگویم؟؟؟ دلش می خواست آدم ها حرف دلشان را رک بزنند... از طفره رفتن بدش می آمد، به خصوص اگر قراربود آن آدم شریک زندگیش باشد. باید بتواند غرورش را بشکند... گفت: پس اول بروید یاد بگیرید، بعد بیایید بگویید. 🌹منوچهر دستش را بین موهایش کشید. جوابی نداشت ... کمی ماند و رفت. 🌹پدرم بعد از آن چند بار پرسید "فرشته منوچهر به توحرفی زد؟؟ می گفتم نه راجع به چی ؟؟؟ می گفت هیچی همین جوری پرسیدم!!! ازپدرم اجازه گرفته بود با من حرف بزند. پدرم خیلی دوستش داشت. به ش اعتماد داشت. حتی بعد از این که فهمید به من علاقه دارد باز اجازه می داد با هم برویم بیرون... می گفت من به چشم هام شک دارم ولی به منوچهر نه! 🌺بسم رب الشهداوالصدیقین🌺 🌻 قسمت هفتم: خواستگاری 🌹بیش تر روزها وقتی می خواستم با مریم بروم کلاس منوچهر از سرکار برگشته بود... دم در هم را می دیدیم و مارا می رساند کلاس... یک بار در ماشین راقفل کرد و نگذاشت پیاده شوم... گفت تا به همه ی حرف هام گوش نکنید نمی گذارم بروید. 🌹گفتم حرف باید از دل باشد که من با همه ی وجود بشنوم... منوچهر شروع کرد به حرف زدن .. گفت اگر قرار باشد این انقلاب به من نیاز داشته باشد و من به شما... من می روم نیاز انقلاب و کشورم را ادا کنم... بعد احساس خودم را.. ولی من به شما یک تعلق خاطر دارم. گفت من مانع درس خواندن و کار کردن و فعالیت هاتان نمی شوم به شرطی که شما هم مانع نباشید... 🌹گفتم اول بگذارید من تاییدتان کنم، بعد شما شرط بگذارید!!!! تا گوش هاش قرمزشد... چشمم افتاد به آیینه ی ماشین چشم هاش پراشک بود. طاقت نیاوردم گفتم اگر جوابتان را بدهم نمی گویید چه قدر این دختر چشم انتظار بود؟؟؟؟ از توی آیینه نگاه کرد. گفتم من که خیلی وقت است منتظرم شما این حرف رابزنید. باورش نمی شد. قفل ماشین را باز کرد و من پیاده شدم سرش را آورد جلو پرسید "ازکی"؟؟؟؟!!!! گفتم" ازبیست و یک بهمن تا حالا.....!!!!! 🌹منوچهر گل از گلش شکفت... پایش را گذاشت روی گاز و رفت ،حتی فراموش کرد خداحافظی کند. فرشته خنده اش گرفت .اصلا چرا این حرفها را به او گفت؟؟ فقط می دانست اگر پدر بفهمد خیلی خوش حال می شود. شاید خوش حال تر از خود فرشته... اما دلش شور افتاد........ 🌹شانزده سال بیش تر نداشت ... مادر بیست سالگی ازدواج کرده بود. هر وقت سروکله ی خواستگار پیدا می شد می گفت دخترهایم را زودتر از بیست وپنج سالگی شوهر نمی دهم!!!! ترس برش داشته بود... زندگی مسئولیت داشت و او کاری بلد نبود.....حتی غذا پختن بلد