فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆مواظب کارنامه اعمالت باشه 👆
@montzeran
مردان آسيب ديده در آخر الزمان
جامعه اسلامی تركيبی است از انسانهايی كه در آن زندگی میكنند، اعم از مردان و زنان. پس مسلماً آسيبی كه در آخرالزمان اتفاق میافتد هم در مورد مردان صادق است و هم زنان.
در اين جا میخواهيم ببينيم در روايات ما برای مردانی كه در آخر الزمان دچار آسيب شدهاند چه نشانه هايی ذكر شدهاست.
روايت اول كه بسيار تكان دهنده است، از پيامبر بزرگوار اسلام (ص) نقل شده است. به عنوان مقدمه بگوييم كه معمولاً اسلام توقعش از مرد اين است كه حس غيرت دينی و مهابت الهی داشته باشد…
اطلاعات رسيده حاكی است كه در سيمای مبارک خود امام زمان (ع) هم مهابت الهی وجود دارد. يعنی در چهره مبارك امام زمان (ع) در عين ملاحت و شيرينی، نوعی مهابت و ترس الهی هم وجود دارد. و تركيبی از ملاحت و مهابت در آن ديده میشود. امّا در آخرالزمان بنابر آنچه از روايات به دست میآيد اگر شما در بين 20 مرد كمتر يا بيشتر، چهره هايی را مورد ارزيابی و شناسايی قرار دهيد نمیتوانيد كسی را پيدا كنيد كه در چهره اش هيبت و مهابت الهی و آثار ترس از خداوند وجود داشته باشد.
آنچه كه در سيمای اوليای الهی مشهود است. امّا در چهره مردان آسيب ديده آخرالزمان، هيچ ترسی از خدا وجود ندارند، اهل معصيت خيلی راحت در برابرشان مرتكب معصيت میشوند و آنها هم هيچ عكس العملی از خود نشان نمیدهند.
روايت دوم
درباره نشانه ها و خصلتهای منفی مردان آخرالزمان میفرمايد: “يطيع الرجل زوجته و يعصی والديه”. مردان آسيب ديده دوره آخرالزمان از اطاعت و احترام والدين دوری میكنند. در عين حال يك گرايش و اطاعت و پيروی صد در صد از همسران خود در رفتارشان ديده میشود. البته منظور اين نيست كه انسان بايد در مسايل خانوادگی تفاهم نداشته باشد، بلكه اشاره به اين مطلب است كه در آخر الزمان مردانی وجود دارند كه صد در صد مطيع زنان خود هستند و در برابر پدر و مادرشان هيچ تواضع و فروتنی ندارند و احترامی برای آنها قايل نيستند.
روايت سوم
كه برخی آفت های اعتقادی و اخلاقی مردان آسيب ديده اين دوره را نشان میدهد میفرمايد: “يكون الرّجل همّه بطنه و قبلته زوجه و دينه دراهمه”: مردان آسيب ديدهای وجود دارند كه تمام همت و عزمشان برای پر كردن شكمهايشان است و اصلاً به فكر معيشت ديگران نيستند. همسرانشان قبله آنها میباشند. “قبلته زوجته” شايد به اين معنا باشد كه آنها اگر هم اهل نماز هستند آن قدر برای آنها اطاعت از همسر در هر بعدی از ابعاد مهم میشود كه گويا اين زنها، خدای مردان خود شدهاند و برای آنها اطاعت از همسر اطاعت از خدا به حساب میآيد؛ و دين آنها هم پولشان میگردد. يعنی برای آنها مقدسترين و مهمترين مسئله پول و ثروت است.
در آخرالزّمان تمام همّت مرد، شکم او و قبلهاش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.
(بشارة الاسلام، ص ۱۳۲)
روايت چهارم
هم از اين حكايت میكند كه مردان از مرد بودن خودشان خسته میشوند: “لعناللَّه المخنّثين من الرجال”. تعبير روايت اين است كه اينها از صفات مردانه خود خسته شده و سعی میكنند كه گرايشها، تمايلات و حالتهای زنانه را در خودشان نمايان بكنند. اين گرايشها ممكن است در حرف زدن، آرايش و آراستگی، طرز پوشش باشد، و يا تفكر باشد. خلقت زن و مرد اقتضا میكند كه هركدام از آنها مشخصات روحی و روانی خاص خودشان را داشته باشند، امّا در آخر الزمان يكی از اتفاقات شومی كه میافتد اين است كه بعضی از مردان میخواهند از نظر صفات مثل زنان باشند و به قول يكی از علما، مردانی هستند كه از مرد بودن پشيمان و از مردانگی خسته میشوند.
تمايل به صفات زنانگی و نمايشهای زنانگی در آنها ايجاد میشود و در نقطه مقابل هم حتی روايتی داريم كه “والمترجَّلات من النّساء” زنانی هم پيدا میشوند كه اينها میخواهند خصوصيات مردان را در خودشان ايجاد كنند و مثل مردان بشوند. به هر صورت اين مردان مخنث هستند و زن نما كه نمايش زنانه در زندگی شان ايجاد میشود مورد لعن خداوند و رسول مكرم اسلام (ع) قرار گرفته اند.
روايت آخری كه در اين بخش برايتان عرض میكنیم يك هشدار جدّی است برای ما كه میفرمايد: “يتسمن الرجال للرجال و النساء للنساء” و “يايتمشط الرجل كما يتمشط المرأة لزوجها”. يكی از آدابی كه در دين از نظر اخلاقی به زن و مرد ابلاغ شده آراستگی ظاهر است. حتی در امور عبادی آراستگی موجب فزونی ثواب آن است. مثلاً در روايت آمده است هنگامی كه میخواهيد قرآن تلاوت كنيد، مسواك بزنيد؛ چرا كه دهان شما طريق و سبيل قرائت قرآن است. در روايات داريم اگر كسی مسواك بزند و يا خودش را معطر بكند، هر كدام از اينها ثواب نمازش را هفتاد برابر میكند.
پس مسلم است كه آراستگی از اصول اخلاقی و دينی است. امّا يكی از آفتهايی كه در دوره آخر الزمان برای مردها به وجود میآيد اين است كه به جای آراستگی دست به آرايش میزنند آراستگی با آرايش امر بسيار متفاوتی است و يا در روايت ديگر میفرمايد كه بعضی از مردها در دوره آخرالزمان خود را برای ديگران آرايش میكنند، همانند نو عروسی كه برای داماد خودش را آرايش میكند. اين مسئله يكی از آسيبهای جدی است كه ممكن است در آخر الزمان گريبان گير مردها و جوانها بشود. از اين جهت آسيب به شمار میرود كه اسلام از مرد روحيات مردانه میطلبد و آرايش كردن و آنهم به شكل افراطیاش مسلماً يكی از حالتهايی است كه میتواند انسان را از جديت و مردانگی ساقط بكند.
اگر شما تاريخ اندلس را مطالعه كرده باشيد میبينيد كه برای فتح اندلس از طرف غرب، يكی از شيوه هايی كه غربيان اعمال كردند و توانستند به كمك آن سرنوشت مسلمانهای آنجا را عوض كنند اين بود كه آمدند به جای آراستگی، آرايش را در بين مردان عمومی كردند و ترويج دادند و نهايتاً وقتی مردان را به آرايش تشويق كرده و عادت دادند و ديگر كسی نبود كه در برابر آنها مقاومت كند و بعد به راحتی آنها توانستند بر سرنوشت آندلس حاكم شوند. اين روايت يك هشدار است كه نبايد به سادگی از آن گذشت.
آفت خطرناكتر، اين كه در آخر الزمان “يتنافس فی الرّجُل يغارّ عليه من الرّجال” يعنی در آخرالزمان باندهايی به وجود میآيند كه طرفدار همجنس بازی هستند و در اين راستا مردان، هوسرانی های خودشان را به يكديگر اختصاص میدهند. روايت میفرمايد كه “يتنافس فی الرجل”؛ يعنی ممكن است با هم رقابت داشته باشند و بعد میفرمايد: “يغّار عليه من الرّجال”؛ يعنی ممكن است دو مرد بر سر مرد ديگری يا فرد ديگری با هم غيرت و حسادت داشته باشند و هر يك رقيب ديگری برای رسيدن آن فرد باشد.
گاهی شده است كه ما در بين جوامع اسلامی اين مطلب را ديدهايم كه از طرف غرب با تشكيل باندهايی مشخص و با نام و نشان، گروه هايی تشكيل میشود و بر اين اساس هدف هايی را دنبال میكنند. در هر صورت اين هم يكی از مسايلی است كه در روايات به عنوان آسيب و آفت مردها در آخر الزمان وارد شده كه ممكن است مردانی بالاتر از آرايش به مسايل ديگری مانند قوم لوط روی بياورند.
البته نبايد نسبت به همه آنها كه در آخرالزمان زندگی میكنند بدبين باشيم؛چرا كه در آخرالزمان دو حركت متضاد از دو گونه مردم در دفاع يا دوری از دين اتفاق خواهد افتاد در واقع همه جا تاريك نيست در كنار ارتدادها و اين چهره های آسيب ديده، مردان و زنانی وجود دارند كه میتوانند با تحمل شرايط موجود در آن زمان راه حق و دفاع از حق را بپيمايند.
مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی «قحط غیرت» میشوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانوادههای خود دچار نوعی بیحسّی و بیمیلی میگردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار میدهند و حتّی به بیعفّتیها و خودفروشی ایشان رضایت میدهند.
(به شما چه ربطی داره کی چی میپوشه و آزادی و انتخاب و اینجور صحبتا!)
از آنچه از طریق خودفروشی به دست میآورد، میگیرد و میخورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فرا گیرد، اعتراض نمیکند، به آنچه انجام میشود و در حقّش گفته میشود، گوش نمیدهد. پس چنین فردی دیوث است (که بیگانگان را بر همسر خود وارد میکند).
(إلزام الناصب، ص 195)
زنان در آن زمان (آخرالزمان)، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.
(من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۰، ح۴۳۷۴)