eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.2هزار ویدیو
350 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear ورز کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی ✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ 🔴 زیارت امام زمان علیه السلام در روز جمعه 🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
🖇 🌿 ترجیح دادم به مرجان زنگ بزنم! هرچند این وقت صبح ،حتما خواب بود طول کشید تا جواب بده... -الو؟؟😴 -مرجان😢 این دفعه مثل برق گرفته ها جواب داد! شاید فکرکرد اشتباه شنیده!! -الو؟؟؟؟😳 زدم زیر گریه -ترنم😳 تویی؟؟؟؟ -اره 😭 -تو زنده ای؟؟😳 هیچ معلومه کجایی؟؟ -میبینی که زنده ام...😭 -خب چرا گریه میکنی؟؟ خوبی تو؟؟ الان کجایی میگم؟؟ -نگران نباش،خوبم... -بگو کجایی پاشم بیام! -نه لازم نیست! فقط بخاطر یچیز زنگ زدم! مامان بابام...😢 خوبن؟؟ -خوبن؟؟ بنظرت میتونن خوب باشن؟؟😒 داغونن ترنم... داغونشون کردی!! هرجا که هستی برگرد بیا... -نمیتونم مرجان😭 نمیتونم!! -چرا نمیتونی؟ میفهمی میگم حالشون بده؟؟ همه جا رو دنبالت گشتن! میترسیدن خودتو کشته باشی!! -من از دست اونا فرار کردم! حالا برگردم پیششون؟؟؟ -ترنم پشیمونن!! باور کن پشیمونن!! مطمئن باش برگردی جبران میکنن!! -نه...😭 دروغ میگی دروغ میگن اونا اخلاقشون همینه! عوض نمیشن! -ترنم حرفمو باور کن! خیلی ناراحتن! اولش فکر میکردن خونه ی ما قایم شدی، اومدن اینجا رو به هم ریختن وقتی دیدن نیستی،حالشون بدتر شد! به جون ترنم عوض شدن! بیا ترنم... لطفا😢 دل منم برات تنگ شده😢 -تو یکی حرف نزن😠 من حتی اندازه یک پارتی شبانه برای تو ارزش نداشتم!😭 -ترنم اشتباه میکنی!! اصلا من غلط کردم... تو بیا هممون عوض میشیم! -نمیتونم... نه...اصرار نکن! -خب اخه میخوای کجا بمونی؟ میخوای تا اخر عمرت فراری باشی؟؟ چیزی نگفتم و فقط گریه کردم...😭 -ترنم... جون مرجان😢 چندساعت دیگه سال تحویله! پاشو بیا... -نمیدونم بهش فکر میکنم... -ترنم...خواهش میکنم... -فکرمیکنم مرجان... فکرمیکنم... و گوشی رو گذاشتم! انگار غم دنیا تو دلم ریخته بود سرمو گذاشتم رو زانوهام و زار زار گریه کردم....💔 صدای در ،یادم انداخت که اون منتظرمه! با چشمای قرمز در رو باز کردم و سعی کردم مثل خودش زمینو نگاه کنم! -اتفاقی افتاده؟؟ راستش صدای گریه میومد! نگران شدم! زیر چشمی نگاهش کردم، هنوز نگاهش پایین بود! منم پایینو نگاه کردم! -چیزی نیست! کارم داشتید؟؟ -بله! میشه بریم تو ماشین؟؟ سرمو تکون دادم و رفتم سمت ماشین! مثل همیشه رو به رو ،رو نگاه کرد و شروع کرد به صحبت! -چرا نمیخواید برید خونه؟؟ میدونید الان چقدر دل نگرانتونن؟؟ لبام قصد تکون خوردن نداشتن! به بازی با انگشتام ادامه دادم...! -حتما دلشون براتون تنگ شده... شما دلتون تنگ نشده؟؟ یه قطره اشک،از گوشه ی چشمم تا پایین چونم رو خیس کرد و تو روسری زشت و سفید بیمارستان فرو رفت... -میشه ببرمتون پیش خانوادتون؟؟ اشک بعدی هم از مسیر خیس قبلی سر خورد و سرم تکون ملایمی به نشونه ی تایید خورد...! لبخند ملایمی زد و ماشینو روشن کرد. تو طول مسیر،تنها حرفی که زدیم راجع به آدرس خونه بود! چنددقیقه ای بود رسیده بودیم، اما از هیچ‌کس صدایی در نمیومد! غرق تو فکر بودم، فکر مقایسه ی این ویلای بزرگ و بدون روح با اون اتاق ۳۰متری دوست داشتنی...❣ فکر مقایسه ماشین ۳۰۰میلیونی و سردم با این پراید قدیمی اما... تا اینکه اون سکوت رو شکست! -وقت زیادی نمونده! دوست نداشتم برم! اما در ماشینو باز کردم! امیدوارم سال خوبی داشته باشید! با لبخند گفتم "همچنین" و پیاده شدم! به خونه نگاه کردم، با پایی که نمیومد رفتم جلو! و زنگ رو زدم... اما برگشتم و پشتم رو نگاه کردم! هنوز اونجا بود! دستشو تکون داد و آروم راه افتاد! -بله...؟ صدای مامان بود!
رفتنشو نگاه میکردم! دوباره استرسم داشت برمیگشت!ترنم...تویی؟؟😳😢 تا چنددقیقه،مثل چوب خشک ایستاده بودم و مامان بابا نوبتی بغلم میکردن و گریه میکردن!از اینکه نزدن توی گوشم و حرفی بهم نزدن واقعا تعجب کرده بودم!! تعجبم با دیدن ماشینم که یه گوشه ی حیاط پارک شده بود ، بیشتر هم شد! دیگه هیچ حسی به این خونه نداشتم! قبل سال تحویل،رفتم حموم و دوش گرفتم🛁 گوشی و کیفم،روی تختم بودن! اولین کاری که کردم،شماره ی اون رو تو گوشیم سیو کردم...! اون سال مزخرف ترین سال تحویلی بود که داشتیم!هممون میدونستیم ولی به روی خودمون نمیاوردیم! حداقل مامان و بابا سعی میکردن لبخند روی لبشونو فراموش نکنن! و در سکوت کامل وارد سال جدید شدیم... اولین کسی که بعد از مامان و بابا بهم تبریک گفت،مرجان بود! و این کارش باعث شد با وجود انکار و سعی در پنهان کاریش، بفهمم که حتما با مامان و بابا هماهنگ کرده و بهشون گفته که من دارم میام، و بهتره فعلا کاری به کارم نداشته باشن!! و اوناهم بهش خبر داده بودن که من برگشتم!! وگرنه با گوشی موبایلم تماس نمیگرفت😒 صبح زود،پرواز داشتیم! به پاریس... ‌همون جایی که یه روزی جزو زیباترین رویاهای من بود! اما بدون مامان و بابا! و حداقل نه توی این حال و روز....! با دیدن تلاش مامان و بابا،که سعی داشتن نشون بدن هیچ اتفاقی نیفتاده دلم براشون میسوخت!! خیلی مهربون شده بودن و حتی مجبورم نمیکردن که باهاشون تو اون مهمونیای مسخره و لوسی که با دوستاشون داشتن حاضر بشم...! و این، شاید بهترین کاری بود که میتونست حالمو بدتر نکنه!! البته فقط تا وقتی که فهمیدم علتش اینه که نمیخوان کسی زخم صورتم رو ببینه!😒 پنجمین روزی بود که تو یکی از بهترین هتل های پاریس مثلا داشتیم تعطیلات عید!!😒 رو سپری میکردیم! معمولا از صبح تا غروب تنها بودم، ولی اون روز در کمال تعجب ،بعد بیدار شدنم مامان و بابا هنوز تو هتل بودن!! داشتن با صدای آروم حرف میزدن اما با دیدن من هردوشون ساکت شدن و لبخندی مصنوعی رو لب هاشون ظاهر شد!!🙂 چند لقمه صبحونه خورده بودم که مامان شروع به صحبت کرد! -خوبی گلم؟😊 با تعجب نگاهش کردم!! -بله...!ممنون🙂 انگار میخواست چیزی بگه، اما از گوشه ی چشمش بابا رو نگاه کرد و فقط یه لبخند بهم زد😊 بعد صبحونه خواستم به اتاق برگردم که با صدای مامان سر جام ایستادم!! -امممم... راستش من فکرمیکنم زخم صورتت رو بهتره به یه دکتر زیبایی نشون بدیم تا اگر بشه... اما بابا اجازه نداد حرفشو ادامه بده!! -باز شروع کردی؟؟😠 مگه نگفتم دیگه راجع بهش حرف نزن؟؟😡 -خب آخرش که چی آرش؟؟ نمیتونیم بذاریم با این قیافه بمونه که!! صدای بابا بلند تر از حالت عادی شده بود! -بس کن😠 قبلا هم بهت گفتم! من تا نفهمم اون زخم برای چی رو صورتشه، اجازه ی این کارو نمیدم!!😡 -آرش😠 تا چندروز دیگه باید برگردیم ایران و ترنم بره دانشگاه لجبازی نکن😠 -همین که گفتم!😡 اصرار مامان باعث میشد هرلحظه ،صدای بابا بالاتر بره!! و من شبیه یه مترسک فقط اون وسط وایساده بودم و نگاهشون میکردم! مقصر این دعوا من بودم!! بابا هیچ جوره راضی نمیشد و میخواست بفهمه علت تمام اتفاق های اون چندروز چی بوده!! و در نهایت مامان هم ادامه نداد و در مقابل این خواسته ی بابا تسلیم شد و هر دو به من نگاه کردن!! فقط سرمو تکون دادم و با ریختن اشک هایی که تو چشمم جمع شده بود،رفتم تو اتاق و در رو بستم! اما مامان بلافاصله دنبالم اومد... -ترنم! گریه هیچ چی رو درست نمیکنه! تو باید به من و بابات بگی چه اتفاقی برات افتاده! -خواهش میکنم تنهام بذارید! اصلا چرا شما هنوز نرفتید؟؟ اون جلسه ها و مهمونی های مسخرتون دیر میشه! برید بذارید تنها باشم... -تو واقعا عوض شدی!!😳 باورم نمیشه تو دختر منی!! -باورتون بشه خانوم روانشناس! شما اینقدر سرگرم خوب کردن حال مریضاتون بودین که هیچوقت از حال دخترتون باخبر نشدین!! -ترنمممم😳 این چه مزخرفاتیه که میگی؟! ما برای تو کم گذاشتیم؟؟؟😳 -نه!! هیچی کم نذاشتید! من دیوونه شدم! من نمک نشناسم! من بی لیاقتم! همینو میخواستید بگید دیگه! نه؟؟😭 بابا که تو چارچوب در وایساده بود، با چشمای پر از تاسف نگاهم میکرد و سرشو تکون میداد!
انسان شناسی 53.mp3
12.09M
۵۳ ـ من قرآن می‌خوانم، اما برایم لذت‌بخش نیست! ـ من به زیارت می‌روم، اما از این زیارت، به سرمستی نمی‌رسم! ـ من اهل نماز و دعا هستم، اما این دو وسیله، غمهای مرا نابود نمی‌کند! ـ من در شبانه‌روز اصلاً برای خانواده آسمانی‌ام دلتنگ نمی‌شوم! 💥 علّـــت چیســـــت؟
ترگـــ🌸ــل(من‌یہ‌دختر‌منطقے‌ام🧕) 1️⃣3️⃣↫ هر عاملی را که موجب تضعیف عشـ♥️ـق زن و مرد و سـ🧊ـردی روابط شان می شود باید از میان برداشت. ادامه دارد... ⇠
﷽ نسل مهدوی💚( فرزند پروری) فکر نکنید اگر به کودک بگویید؛ این حرف‌ها برای تو زوده "برو بخواب نشنوم دیگه از این حرف‌ها بزنی به موقعش خودت می‌فهمی" او دیگر کنجکاوی نخواهدکرد، بلکه فقط شما را در جریان نخواهد گذاشت. ‌متناسب سن کودک به او پاسخ دهید
🌱&🔥 🌋 ⭕️⭕️ 🚪یاهفت‌طبقه ‌میباشد در روایتی از باقر دربارهٔ آیه: «لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُوم» گفته شده‌است؛ 🔥دارای در🚪 است و برای هر دری گروه‌معیّنی👥 از آنان شده‌اند، به من رسیده که جهنم را طبقه قرار داده‌است.✔ 🌟امام محمد باقر(ع)همچنین نامهای جهنم 🚪را چنین می فرمایند: 1⃣ بالاترین‌درجه‌جهنم نام دارد 2⃣ (پوست بدنت و صورت را می برد) 3⃣ (آتش داغ)🌋🔥🔥 4⃣ (آتش افروخته)🔥🔥☄ 5⃣ (آتش سوزان) 6⃣ (سوزان) 7⃣ (میزان الحکمه،ج1، ص471، ح2904) 🔰گفتنی است که تمام این اسامی به ترتیب در سوره های آیه 10 و آیه 15 و مدثر آیه 42 و همزه آیه 5 و قارعه آیه 9 و حج آیه 4 و مانند آن آمده است.📖 ⭕️طبقه که 🔥طبقه آن است « » نام دارد. ساکنان دوزخ در این طبقه روی می‌ایستند👫 و ومغز انان ازشدت به می اید ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
« شـــــ🔥ــیطان گــراف » کاربر از عالم خیال بــــه در عالم (دنیا) : بهترین چیزی که دوست دارم بهش مبتلا شی بی نمازیه😏 . میدونی چرا؟ ¦⇠
📸برنامه تشییع پیکرهای مطهر ۸ شهید گمنام دوران دفاع مقدس در استان در ایام شهادت حضرت زهرا سلام‌االه‌علیه
شهید محمدجعفر نصراصفهانی🌷 🌱دو سه ماهی می‌شد که وارد شده بود. تعدادی از دانشجویان را گلچین کرد‌. یک گروه تشکیل دادند که هدفشان، ترویج مسائل اعتقادی و اخلاقی در دانشکده بود، با شیوه‌ی کاری متفاوت. همه‌ی اعضای گروه را توجیه کرد، اخلاق و رفتار پسندیده در راس کارهایشان بود.اول با دیگران طرح رفاقت و دوستی می ریختند، بعد هم آنها را دعوت به رعایت مسائل شرعی می‌کردند. وضع دانشکده بهتر شد، خیلی از افراد گروه هم شهید شدند.🕊⚘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنر آسمانی زندگی کردن در خانه به عشق خانم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️▪️ 9️⃣ روز تا شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها باقی مانده است... ☑️ یاعلی... مرایاد کن...😭 یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً اوُصیکَ یا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی.. ای اباالحسن! برای من لحظه ای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. .😭 ای اباالحسن! تو را وصیّت می کنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی...😭😭 📚 زهرة الریاض کوکب الدّری، ج1، ص253
<📚💚> قبل از امر به معروف یا نهی از منکر، یه توسل کوتاه به اهل بیت داشته باش✨
<📚💚> غریبه یا آشنا؟ تذکر به آشنا با تذکر به غریبه یکم فرق داره . .
🔺در دعوت دوستان و مخاطبان خانوم خود به گروه امام زمان (عج) شریک باشیم..... وروداقایون اکیدا ممنوع ❌❌❌ امام خامنه ای(حفظ الله): فضای مجازی حقیقتا قتلگاه جوانان شده است 👈 باید دشمن را از فضای مجازی بیرون برانید و بتازید...  ما افسران جنگ نرم، به امام خامنه ای قول داده‌ایم که تمام معبرهای مجازی را فتح و پرچم اسلام را بالا نگه داریم✊ ...ان شاءالله پس عزیزان کار سختی نیست ، شما هم یه همت کنید کمک رسان در دین باشید..... ان شاءالله امام زمان عج دعاگوتون باشه🌹 منتظر حضور سبزتان هستین بانوان و دختران خیلی زود😍 وروداقایون ممنوع ❌❌❌❌ 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2248278027C4d92f29e7b
https://eitaa.com/joinchat/3743940663C969089ecd1 گروه آشپزی بانوان وروداقایون ممنوع فعالها آشپزی تشریف بیارند تو این گروه
14 گفتیم که ظالمان برای ادامه ظلم بر مردم نیاز دارن که جوامع رو ضعیف کنن برای ضعیف کردن جوامع دو تا عامل اساسی وجود داره: 🚨 یکی "کاهش جمعیت" در کشورهای مختلف هست. وقتی که جمعیت یه کشور خیلی بالا بره به طور خودکار امکان حکومت ظالمین و به طور مشخص، سازمان کاهش پیدا میکنه برای همین ظالمین برنامه های مختلفی رو برای کاهش جمعیت مردم در کشورهای مختلف پیاده میکنن ⭕️ در کشور ما هم حدودا از سال ۱۳۷۰ و با قدرت گیری غربگرایان در کشور، برنامه های سازمان یهود در زمینه کاهش جمعیت با قدرت کامل و موبه مو پیاده شد....
💢 برنامه های مختلفی برای کاهش فرزنداوری و تبلیغ شدید برای کاهش تعداد فرزندان انجام شد و بعد از ۲۰ سال رشد جمعیت کشور به پایین ترین حد در منطقه و جهان رسید... ☢ در سال ۷۵ کتابی توسط آیت الله حسینی طهرانی نوشته شد به نام "کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین" 💢 در اون کتاب به خباثت های یهود و همکاران داخلی صهیونیست ها در ایران برای کاهش جمعیت پرداخته شده. مطالعه این کتاب به همه توصیه میشه این برنامه باعث شد که فرزندآوری در ایران از نرخ ۴ درصد در سال ۱۳۶۵ به نرخ ۱.۲۴ در سال ۱۳۹۸ برسه. 🚫 به طوری که ایران در ۲۰ سال آینده یکی از پیرترین کشورهای جهان خواهد بود...
☢ ظالمین علاوه بر تبلیغات علیه فرزندآوری، از طریق ضربه زدن به جایگاه خانواده سعی کردن هر طور شده جمعیت رو کاهش بدن ⭕️ اونها با استفاده از رسانه ها خانواده رو یه جایگاه تلخ و زننده و پر از سختی و بدبختی نشون میدن تا عموم افراد بترسن و از آوردن فرزند بیش از یکی دوتا بیزار بشن... 🔴 با دقت به فیلم های پرشمار سینمایی و سریال ها علیه خانواده میتونید به راحتی این موضوع رو ببینید. 🚨 معمولا در همه فیلم ها، خانواده ها تک والدینی یا با تعداد فرزندان کم هستن و از خانواده های پرجمعیت فقط در فیلم های طنز و مسخره بازی استفاده میشه....
🔷 در واقع راه دوم یهود برای ضعیف کردن جوامع اینه که خانواده ها رو ضعیف و پر از درگیری کنن 🔴 در این صورت حتی اگه یه کشوری مثل آمریکا حدود ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت هم داشته باشه باز هم تحت سلطه یهودیان قرار میگیره چون در اون جوامع تقریبا نابود شده و فقط شبحی از خانواده وجود داره.... ⭕️ یهودی ها ترجیح میدن که جمعیت زیاد باشه به شرط اینکه عموم افراد بی خانواده یا ولد زنا باشن و افراد جامعه جدا از هم زندگی کنن و خانواده ها در اثر طلاق ازهم پاشیده باشن.... بر چنین جامعه ای به راحتی آب خوردن میشه مسلط شد..
✅همگی یکدل و یکصدا دعای فرج مولا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بخوانیم🤲 🌹بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ🌹 اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيک‏ الْمُشْتَکى‏، وَعَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ‏ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى‏ فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى‏ فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ‏الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏، السَّاعَةَالسَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرينَ. خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و اميد قطع شد و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شکوه بسوى تو است‏ و اعتماد و تکيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد آن زمامدارانى که پيرويشان را بر ما واجب کردى و بدين سبب مقام‏ و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديک مانند چشم بر هم زدن يا نزديکتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا کفايت کنيد که شماييد کفايت‏کننده ام و مرا يارى کنيد که شماييد ياور من اى سرور ما اى صاحب الزمان‏ فرياد، فرياد، فرياد، درياب مرا درياب مرا درياب مرا همين ساعت همين ساعت هم‏اکنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق محمد و آل پاکيزه اش‏. الهی به حق مقدسات عالم و نام اعظم پروردگار حاجت روا شوید. “آمین یا رب العالمین”
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سی نفر از زن‌ها موقع ظهور عج رجعت می‌کنند .🧕یکی از این زن‌های رجعت کننده، آرایشگری بنام صیانه ماشطه 🎞 ماجرایش را ببینید
👌«ذکری ساده برای مقابله با صفت زشت تجسس» 🔸اگر می خواهید با سوالات و افکاری که به مغزتان سرایت می‌کند و به شما ربطی ندارد، مبارزه کنید در همان لحظه با خودتان بگویید: «به من چه » به من چه ربطی دارد؟ 🔹یکی از نشانه های پیشرفت و کمالات این است که آنهایی که به کمال رسیده و پیشرفت کردند به هیچ وجه این طور سوال هایی را نمی پرسند و افکارشان در این جهت نمی رود که بخواهند سر در بیاورند که کی چه کار کرد؟! 🔸همین که پرسیدید یا فکرتان دارد می رود... (ببینید این یک الگو است، یک معیار است می توانید تشخیص بدهید چه قدر رشد کرده اید،) اگر می بینید خیلی فکرتان می رود روی این جهت که فلانی کی هست؟ چی کار کرد؟ و چی هست؟ و چی پوشید؟ بفهمید هنوز رشد نکردید و هنوز تا خدا فاصله بسیار زیادی دارید این خیلی مهم است. پس تمرین کنید با این ذکر، سوالات بیمورد نپرسید. 🔷استاد حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی