eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من قدمی ‌رنجه‌کن،‌ای‌ دوست ‌به ‌مهمانی ‌من عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد،ازدست‌ِ مسلمانی‌ من ✦اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ ✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، ✦وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ گویند.
•° 💚 ✨ امروز هم خدا در دفتر عشق، غیبتٺ را موجہ ڪرد... وای بر من اگر دلیل موجہ بودن غیبتت باشم ..! 🤲🏻
1_642776164.mp3
6.79M
🎼نواهنگ فوق العاده زیبای 🔉 🎤 ▪️یابن‌الحسن بگو کجایی...😭 ▪️تنــگه دلم ازین جدایی...
💠⚜️جامعـــــــــــــــه مهدوی⚜️💠 در آیه اول سوره فجر نیز خداوند تبارک و تعالی به وجود حضرت بقیة الله قسم یاد می کند و والفجر به حضرت مهدی (علیه السلام) تأویل شده[74] در ابتدای سوره عصر نیز خداوند به زمان ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)سوگند یاد می کند.[75] ✔️از تمامی این مطالب و آیاتی که خداوند به خود امام زمان (علیه السلام) یا به عصر ظهور ایشان قسم یاد می کند به این نکته پی می بریم که در حقانیت وجود حضرت مهدی (علیه السلام) و ظهور ایشان هیچ تردید و شکی نیست و حضرتش حقیقتی انکار ناپذیر است. 📚[74] - تأویل الآیات الظاهرة: ص 792. 📚[75] - کمال الدین: ج 2، ص 656.
💠⚜️جامعـــــــــــــــه مهدوی⚜️💠 ✅آنان اولیای خدا و خلفای راستین من هستند، شماره ایشان همان تعداد ماه های سال است که دوازده نفر می باشند. ✔️آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این آیه را تلاوت کردند: وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ[72] و فرمودند: 🔰 🗣ای ابن عباس! آیا چنین می پنداری که خداوند به آسمان دارای برج ها سوگند یاد کند و منظورش همان آسمان و برج های آن باشد؟⁉️ عرض کردم یا رسول الله! معنای آن چیست؟⁉️ فرمودند:اما آسمان من هستم، و اما برجها؛ امامان بعد از من هستند که اولشان علی (علیه السلام) و آخرینشان مهدی (صلوات الله علیهم اجمعین) است.[73] 📚[72] - سوره بروج، آیه 1. 📚[73] - الاختصاص: ص 223.
· حقیقتی انکار ناپذیر 🌺وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ  ؛ 🌸 سوگند به آسمان که دارای برج های باعظمت است. [71] 🗣ابن عباس نقل  می کند، که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:🔰 ذکر خداوند عزوجل عبادت است، و یاد من و یاد علی (علیه السلام) هم عبادت است، و یاد امامانی که فرزند علی (علیه السلام) هستند عبادت است، قسم به آن خدایی که مرا به نبوت برانگیخت و بهترین مخلوقات قرار داد، وصی من بهترین اوصیاء و او حجّت خدا بر بندگانش و خلیفه او بر خلقش می باشد و فرزندانش امامان هدایتگر بعد از او می باشند، خداوند به خاطر آن ها اهل زمین را عذاب نمی کند و به خاطر آنان آسمان را نگه می دارد، که جز به اذن او بر زمین خواهد افتاد، به سبب آن ها کوه ها بر جایشان استوارند و بر بندگان خدا باران می بارد و گیاهان از زمین می رویند. 📚[71] - سوره بروج، آیه 1.
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قابل توجه خانمهایی که به بهانه هایی چادرنمی پوشند یا گاهی کنار میگذارند ...😭😭😭😭حتما گوش کنید منقلب میشید. تو رو امام حسین(ع) تا میتونید انتشار بدین این کلیپو هم آقایون محترم و هم خانمهای بزرگوار گروه حتمااااااا ببینید و نشر بدید ..😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨◾️✨◾️✨◾️✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🟢 آیا ما یار واقعی امام زمان هستیم؟ 🔹 مرحوم آیت الله حاج سید محمد ضیاءآبادی
☘🌹· نعمت باطنی خدا 🌺وَأَسْبَغَ عَلَیکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ؛ 🌸 (خداوند) نعمت های ظاهری و باطنی خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته.[69] 🗣ابن بابویه نقل می کند که از حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) درباره این آیه سؤال شد، آن حضرت فرمودند:🔰 ✔️ نعمت ظاهری امام ظاهر است، و نعمت باطنی امام غایب می باشد، به آن جناب عرضه شد: آیا در امامان کسی هست که غایب شود؟ ⁉️ امام فرمودند: ✅آری! امامی که از دیدگان مردم غایب می شود، ولی یاد او از دل های مؤمنین غایب نمی گردد حجت دوازدهم است.[70] 📚[69] - سوره لقمان، آیه 20. 📚[70] - کمال الدین: ج 2، ص 368.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتظران گناه نمیکنند
انتظار عشق قسمت26 اینقدر فکرم مشغول شده بود دیگه غسالخونه نرفتم دربست گرفتم رفتم خونه مامان تو پذی
انتظار عشق قسمت27 اینقدر ذهنم مشغول بود بعد نماز صبح خوابم برد با صدای اذان ظهر بیدار شدم رفتم وضو گرفتم نمازمو خوندم دوباره برگشتم داخل رخت خواب در اتاقم باز شد ... حامد: واااایییی اینجوری میخوای شوهر داری کنی،دختر اینجوری باشی که دو روزه بقچه پیچت میکنن پس میفرستنت که... - بزار یه کم بخوابم حامد حامد: باشه ،میخواستم درباره این اقا مرتضی حرف بزنم که ‌‌‌.... میرم دیگه پس (سرمو از زیر پتو بیرون آوردم ) - دیدیش ؟ حامد : بخواب باز بعدن بهت میگم ... - لوس نباش دیگه بگو حامد: اره دیدمش ،خوشم نیومد ازش ،تو هم دیگه بهش فکر نکن ،فعلن... به بابا هم چیزی نگیم بهتره... (مات و مبهوت بودم ،یعنی چی خوشم نیومد) یه دفعه درو باز میکنه میگه:نظرم عوض شد، خوشم اومد  بابا باهاش صحبت میکنم ... (بالشت روی تخت و سمتش پرت کردم) فردا عید بود و بلند شدم اتاقمو مرتب کردم رفتم پایین مامان: سلام تنبل خانم ،هانیه چند وقته خوش خواب شدیاا.... - سلام ،چیزی واسه خوردن نداریم؟ مامان : رو گاز غذا هست ،برو گرم کن بخور غذا خوردنت که تمام شد بیا این هفت سین و بچین - چشم ،مامان گلم غذامو خوردم ،رفتم روی میز گرد هفت سین و مرتب چیدم بوی سبزی پلو با ماهی کل خونه رو گرفته بود بابا ساعت ۱۰ شب اومد خونه میز شام و چیدیم روی میز... حامد: به به چه کرده مامانه خونه ،هانیه خانم یاد بگیر،چند روز دیگه رفتی سرخونه زندگیت ،چند تا چیز بلد باشی بزاری جلوش؟ (از زیر میز با پام محکم زدم به پاش) حامد : آخ مامان : چی شده حامد : هیچی ... حامد: راستی برنامه فردا چیه؟ بابا: طبق هر سال میریم خونه مامان بزرگت حامد: واایی خیلی وقت بود کل فامیل و ندیدم بعد شام ،با مامان میزو جمع کردیم،ظرفا رو شستم رفتم داخل پذیرایی یه گوشه نشستم به حامد هم اشاره میکردم : بگو دیگه حامد: بابا جان ،یه چیزی میخواستم بگم بابا: بگو حامد: یکی از دوستام هانیه رو دیده ،ازش خوشش اومده.... بابا: با قیافه الانش دیده ؟ حامد: اره بابا : چه عجب یکی هم پیدا شد اینجوری پسندید حامد: بابا جان خیلیا هستن که حجاب براشون خیلی مهمه... بابا: حالا این دوستت چه کارست؟ باباش کیه؟ چی داره ؟ حامد: باباش شهیده، خودش هم تو ارتش کار میکنه ،میتونم بگم فقط یه ماشین داره ،با مادرش زندگی میکنه... بابا: خوب پس بگو هیچی نداره دیگه ،بهش بگو خواهرت قصد ازدواج نداره حامد: بابا جان، هانیه هم از این دوستم خوشش اومده ... بابا: اره هانیه؟ تو از همچین آدمی خوشت اومده (هیچی نگفتم و بلند شدم رفتم،رفتم تو اتاقم منتظر حامد شدم )