eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
5.1هزار ویدیو
346 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear ورز کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤سلام_امام_زمانم🖤 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا جادَّةَ الله‏... 🌱سلام بر تو ای راه روشن خدا. ای که هر چه غیر توست بیراهه است. سلام بر تو و بر روزگاری که همه خلق در مسیر تو، شیرینی بندگی را خواهند چشید. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها امام_زمان
✨◾️✨◾️✨◾️✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🔴 سه کار خیلی مهم قبل از سفر کربلا 1⃣ اذن گرفتن از امام زمان علیه‌السلام روایات نشان می‌دهد اصحاب اهلبیت علیهم‌السلام وقتی می‌خواستند راهی کربلا بشوند از امام زمانشان اجازه می‌گرفتند. 📚 مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۱۷. 📚 اقبال الاعمال، ج۳، ص۱۷۳. 🔺 چه زیباست زائران عتبات قبل از حرکت به سمت کربلا در خانه امام زمان علیه‌السلام یعنی مسجد سهله توقفی داشته باشند، و با زیارت آل یس یا سایر ادعیه مهدوی به حضرت مهدی علیه‌السلام متوسل شوند و از مولای عالم اذن حرکت به سمت کربلا را بخواهند. 2⃣ زیارت کربلا نذر ظهور قبل از آغاز سفر با خداوند عهدی ببندیم و ثواب قدم‌ها و زیارت‌ها و سایر عبادت‌ها را نذر ظهور امام زمان علیه‌السلام کنیم. 3⃣ نیابت از دیگران قبل از زیارت کربلا و به طور کلی قبل از هر کار خیری این طور نیت کنیم: 🔺به نیابت از همه مومنین و مومنات، چه زنده، چه مرده، این عبادت را انجام می‌د‌هم نذر فرج مولا صاحب الزمان علیه السلام، قربة الی الله. 🔺 این نیت وسیع باعث می‌شود درهای رحمت و برکت خدا به روی ما گشوده شود، بلاها از ما دور گردد و حاجات شخصی ما مورد عنایت خدا قرار گیرد.
🔰امام حسن مجتبی علیه السلام: ✍مَن قَرَأ القرآنَ كانَت لَهُ دعوةٌ مُجابةٌ إمّا مُعَجَّلَةً و إمّا مُؤَجَّلةً. ⚫️ كسى كه قرآن بخواند ، يك دعاى مستجاب شده دارد ، دير مستجاب شود ، يا زود . 📚بحارالانوار : / ۹۳ / ۳۱۳ / ۱۷ 🔹جهت تعجیل در فرج: 🔸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
⭕️ (شماره 8) 9️⃣ اعمال در دنیا، پیش از حساب 🔸هرچند مدتی باید انسان خودش را چکاپ کند. چطور؟ در قالب محاسبه مرتب! «حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تُحَاسَبُوا» (بحارالانوار/ج۴/ص۳۱۰) فرمود: اگر هرکسی شب به شب یک نگاهی به کار روزانه‌اش نکند که چه کرده است، این شیعه‌ی کامل نیست. شب که می‌خواهید بخوابید، یکی دو دقیقه بگویید خب از صبح که بلند شدم، چه کردم؟ چطور اگر یک پولی داشته باشی، می‌گویی: خوب این پول، آن مقدارش کجا، آن مقدار… چطور حساب پولت را می‌کنی شب به شب؟ همینطور که حساب پولتان را می‌کنید، شب که می‌خواهید بخوابید، دو دقیقه از روی ساعت، امروز صبح که بلند شدم، ببین چه کردی؟ اگر کار خوب کردی، الحمدلله! اگر کار خلاف کردی، عذرخواهی کن. 🔹آنوقت حدیث داریم کسی که غروب به غروب، شب به شب خودش را محاسبه کند، در قیامت خدا می‌گوید: این را حسابش را رسید. چون این در دنیا خودش از خودش حساب کشید. چون خودش از خودش حساب کشید دیگر ما از او حساب نمی‌کشیم. چون اگر آدم محاسبه نکند، از دست در می‌رود. دیگر کار از کار گذشت. 🔸چطور ماشین‌تان را قبل از سفر چکاپ می‌‌کنید. خودمان را هم قبل از سفر مرگ چکاپ کنیم. واقعاً این پول‌هایی که گرفتم حلال است؟ الآن من پیر شدم یک سرمایه‌ای دارم. می‌خواهم بمیرم، من رفتم از مسؤول مرده‌ها پرسیدم. که آقا بیشتر افرادی که می‌روند در چه سن و سالی هستند؟ گفت: بیشتر مرده‌ها بین ۶۰ تا ۷۰ هستند. الآن خود بنده در این ده سال هستم. بین ۶۰ تا ۷۰. بالاخره حالا این زندگی که داری از کجا آوردی؟ پولت از کجاست؟ خمسش را دادی؟ زکاتش را دادی؟ به فامیل رسیدی؟ به فقرا رسیدی؟ حلال بود؟ حرام بود؟ به کسی بدهکار نیستی؟ چطور وقتی می‌خواهید یک مسافرت بروید ماشینتان را می‌دهید چکاپ کند، بالانس کند. آبش، گازش، بنزینش… 📚درس هایی از قرآن حاج آقا
🔴احادیث تکان‌دهنده آخــرالزمان ☀️پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله: ● زمانی بر مردم بیاید که؛ شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود، کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. ● ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی از جهت هدایت خراب شود. ● به چهار بلا مبتلا شوند؛ •نخست: تجاوز به ناموسشان. •دوم: هتک حرمت. •سوم: خشکسالی. •چهارم: ظلم و ستم از جانب حاکمان و قاضیان. ●اصحاب گفتند: یا رسول الله مگر آنها بت پرست هستند، ●پیامبر فرمودند آری هر پول و درهمی به نزد آنها بُتی است که در حد پرستش به آن تعلق خاطر دارند. ● روزگاری بیاید که مردم شان از علما بگریزند. •نخست برکت از مالشان بگیرد، •دوم ستمگران بر آنها مسلط شوند، •سوم انکه بی ایمان از دنیا بروند. ● برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند. ● بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار، زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. ● در آن هنگام اشرار بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد. بر شما باد که دینداری کنید. بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۶۹ اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری... @montzeran
🔴راز سیلی خوردن برخی هنگام مرگ آیت الله العظمی جوادی آملی: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ.[۱]بزرگان اهل معرفت گفتند راز اینکه فرشتگان هنگام مرگ تبهکاران سیلی به صورت آنها میزنند، مشت به پشت اینها میزنند، این است که فرشتگانی که مأمور امور دنیای اند مشت به پشت این شخص میزنند و او را با فشار از دنیا وارد برزخ میکنند؛ می‌گویند عمری را تباه کردی و کاری نکردی ؛ فرشتگانی که مسئول امور برزخ اند میبینند این شخص با روی سیاه و دست تهی می‌آید سیلی به صورت او می زنند که عمر را تباه کردی.» [۱]سوره انفال آیه ۵۰ 📚سروش هدایت ج۵ ص۲۵۴ @montzeran
👶🏻 ۱۶ 📌 دوربین فیلم‌برداری (۱) ⚠️ شاید شنیده باشید که می‌گویند: «بچه‌ها تا کوچک هستند، مشکلاتشان هم کوچک است و با بزرگ شدن، مشکلاتشان نیز بزرگ‌تر می‌شود.» اما حقیقت این است که مشکلات بزرگ، ریشه در کودکی دارند. زیرا رفتار والدین با کودک در هفت سال نخست زندگی، تعیین کنندهٔ شخصیت او در تمام عمر است. ✅ پس می‌توان با تربیت صحیح از بروز مشکلات در بزرگسالی جلوگیری کرد. والدین باید در تقسیم وظایف و اجرای برنامه‌های تربیتی، با هم به توافق برسند و برای تربیت مهدوی در این دوران، از بهترین وسیله، یعنی بازی و سرگرمی، استفاده کنند. 🔻 برخی از وظایف مشترک والدین به شرح زیر است: 1⃣ رشد شخصیت کودک: ➖ با کودک هم‌بازی شوید تا با شما دوست شود، تکریم شخصیت را بیاموزد و حسّ استقلال، اراده و اعتماد به‌نفس در او شکوفا شود. ➖ به او احترام بگذارید تا احترام به شخصیت را بیاموزد. ➖ از زدنِ برچسب‌های منفی و تحقیر کردنِ کودک خودداری کنید و به جای «نه گفتن» به کودک، به او حقّ انتخاب دهید. (البته از میان گزینه‌هایی که خود معرفی می‌کنید.) ادامه دارد...
انتظار عشق قسمت39 نزدیک ۱ساعت توی راه بودیم... - آقا مرتضی نمیخوای بگی کجا داریم میریم؟ مرتضی: داریم میریم کهف الشهدا - کجاست؟ مرتضی: بریم خودت میبینی مرتضی یه جا ماشین و پارک کرد و گفت رسیدیم بعد پیاده شدیم انگار شبیه یه کوه بود مرتضی دستمو گرفت و از کوه رفتیم بالا وارد یه غار شدیم همه جا پرچم یا حسین نوشته بود رسیدیم به ۵ تا سنگ قبر شهدای گمنام حس خوبی داشتم کنار شهدا نشستیم و زیارت عاشورا خوندیم بعد از غار بیرون رفتیم و یه گوشه نشستیم ... مرتضی: حالت بهتر شد؟ - اره ،بهترم ... مرتضی : هانیه جان ، عمر دست خداست ،تو که خودت آینه عبرتی برای همه ، چرا نگرانی ؟ ( اشکام شروع کرد به باریدن ): من که جز تو کسی و ندارم، اگه زبونم لال اتفاقی بیافته برات من چیکار کنم... مرتضی: اول اینکه تو تنها نیستی ،خدا همیشه و همه جا همراهته دوم اینکه ،حضرت زینب جلوی چشماش تمام خانواده شو شهید کردن ،کاری جز صبر و توکل انجام نداد ( چیزی نگفتم ) - میشه بریم خونه مرتضی: بریم سوار ماشین شدیم و توی راه حرفی نزدیم رسیدیم خونه وضو گرفتیم اول نمازمونو خوندیم بعد مرتضی رو کرد به من گفت: خانوم خونه ،چی میخوان درست کنن - ( خندم گرفت ): من جز املت چیزی بلد نیستم ... مرتضی: اتفاقن این غذای مورد علاقه منه شامو که خوردیم مرتضی رفت سر دفتر دستکای خودش منم یه دفعه یه فکری به ذهنم رسید رفتم سر کیفم مداد طراحی مو با یه کاغذ بیرون آوردم شروع کردم به طراحی کردن... مرتضی: داری چیکار میکنی ؟ - بعدن میفهمی. بعد از اینکه طراحیم تمام شد - اقا مرتضی مرتضی: جانم ( کاغذو گرفتم سمتش) مرتضی: این منم؟ - نه پسر همسایه اس ... مرتضی: چقدر خوشتیپ بودیم نمیدونستیمااا - صاحبش خیر ببینه مرتضی: بله ،این که صد البته...
انتظار عشق قسمت40 صبح با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم فاطمه بود - جانم فاطمه جان فاطمه: سلام عروس خانم ،خوابی دختر؟ - اره ،مگه ساعت چنده؟ فاطمه: ساعت۱۰ صبحه ( به اطرافم نگاه کردم ،مرتضی تو خونه نبود) - واااییی خاک عالم فاطمه: هیچی بابا ،تو درست بشو نیستی - چیکار کنم خو ،خوابم میاد فاطمه: اشکال نداره عزیزم بگیر بخواب - کاری داشتی زنگ زدی؟ فاطمه: عع اره یادم رفت ،میخواستم بگم مهمان نمیخوای؟ - مهمان؟ فاطمه: اره دیگه ،اگه مهمان ندارین ،ما امشب شام بیایم مزاحمتون بشیم - فاطمه من هیچی بلد نیستم درست کنم نمیشه تو زودتر بیای کمک؟ فاطمه: نوچ، اگه بیام که رضا میفهمه ،بعد ابروت میره - باشه خودم یه کارش میکنم ،کار نداری؟ فاطمه: نه عزیزم ،فقط یه چیز خوشمزه درست کن ... - کوووفت بلند شدم رخته خواب و جمع کردم رفتم داخل حیاط... - مرتضی؟ مرتضی ؟ عزیز جون: هانیه جان مرتضی رفت بیرون - سلام عزیز جون ،باشه دستتون درد نکنه (رفتم داخل خونه واسه شماره مرتضی رو گرفتم) مرتضی: سلاااام خانم خوشخواب - مرتضی کجایی؟ مرتضی: اومدم پایگاه یه کاری داشتم ،چیزی شده؟ - امشب شام فاطمه و اقا رضا میخوان بیان مرتضی: خوب بیان بالا سر - چی درست کنم؟ مرتضی : عزیزم وسیله داخل یخچال هست ،هرچی خودت میدونی بهتره همونو درست کن - باشه مرتضی: مواظب باش نسوزی... - باشه خدا حافظ (چند تا تیکه مرغ و ماهی از یخچال بیرون اوردم ،گذاشتم داخل یه ظرف ،نمیدونستم چیکار باید بکنم،نشستم رو به روشون نگاهشون میکردم، موقع ظهر مرتضی اومد خونه در و باز کرد ) مرتضی: چیزی شده ؟ ( شروع کردم به گریه کردن): من با اینا باید چیکار کنم مرتضی خندید: یعنی تو نمیدونی ؟ - نه... مرتضی : صبر کن الان بهت کمک میکنم - نمیشه پخته شده شو بخریم.. مرتضی: چرا میشه، باید بریم رستوران میل کنیم ...
انتظار عشق قسمت41 یه دفعه صدای در اومد مرتضی رفت درو باز کرد مرتضی،: به حلال زاده ،خوب موقعی اومدی مریم جون: علیک سلام ،داشتین غیبت منو میکردین؟ - سلام مریم جون ،خوش اومدین مرتضی: بیا داخل ،مریم جان دست خودت و میبوسه مریم: چی دستمو میبوسه مرتضی: با عرض پوزش ،هانیه جان نمیدونه چه جوری باید مرغ و ماهی درست کنه ،بیا و خانمی کن کمکش کن... مریم( با صدای بلند خندید ) : خواهر شوهر بازی در بیارم؟ ( خجالت کشیدم ) مرتضی : ععع مریم ،اذیت نکن ،خوبه خودت هم همین. شکلی بودی مریم: اره راست میگی ،الانا هم یه موقع هایی آقا رسول غذا درست میکنه - مریم جون شما توضیح بدین من انجام میدم مرتضی : هانیه جان دیگه دیره واسه توضیح دادن بزار مریم درست کنه بعدن ازش یاد بگیر - باشه چشم مریم : وسیله ها رو میبرم خونه عزیز جون همونجا درست میکنم،اینجا فضا کوچیکه بو میپیچه خوب نیست مرتضی: هر کاری دوست داری انجام بده - شرمندم مریم جون مریم: دشمنت شرمنده عزیزم ،منم وقتی ازدواج کردم هیچی بلد نبودم ( با حرفای مریم ،یه کم حالم بهتر شد ) خونه رو مرتب کردم مرتضی هم رفت حیاط و آب و جاری کرد هوا تاریک شد ،نماز مونو خوندیم بعد زیر کتری رو روشن کردم که چایی آماده کنم مریم جون: صاحب خونه؟ رفتم درو باز کردم - جانم مریم جون : بیا عزیزم همه غذا ها آمادن ،برنج آبکش کردم بزار رو گازت دم بکشه ،موق شام غذاها رو گرم کن - دستتون درد نکنه ،واقعن ممنونم مریم جون: قربونت برم،دفعه بعد اومدم حتمن بهت یاد میدم - چشم مریم جون: من دیگه برم - بازم دستت درد نکنه، به آقا رسول و بچه ها سلام برسون مریم: چشم ،خدا حافظ همه چیز و اماده کردم صدای زنگ در اومد - اقا مرتضی ،پاشو اومدن مرتضی : چشم چادرمو سرم کردم رفتم دم در فاطمه : به به چه بوی برنگی راه انداختی - سلامت و خوردی ،شیکمو؟ آقا رضا : سلام هانیه خانم ،شرمنده مزاحمتون شدیم - سلام این چه حرفیه ،خیلی خوشحالمون کردین فاطمه رفت سر غذاها ،آروم گفت: خودت درست کردی هانیه؟ - نخیر،خواهر شوهر جان درست کرد فاطمه: خدا نکشتت ،بیا یه کلاس اشپزی بزارم برات - لازم نکرده ،مریم جون خودش یادم میده فاطمه: بمیرم ،بیچاره اقا مرتضی ،رنگ و روش همه پریده - کوووفت نخند ،دارم برات صبر کن فاطمه: هانیه یه خبر بهت بدم ؟ - چی بگو! فاطمه: من باردارم ( خشک شدم از شنیدن این حرف ،نمیدونستم خوشحال باشم واسه فاطمه یا ناراحت،ولی به زور لبخند زدم) - مبارکه عزیزم فاطمه: چرا اینجوری گفتی؟ - چی جوری گفتم؟ فاطمه : انگار زیادم خوشحال نشدی...
انتظار عشق قسمت42 - فاطمه ،آقا رضا هم میدونه؟ فاطمه: اره ،از همین الان اسمشونم گذاشته - با اینکه میدونه بارداری بازم میخواد بره سوریه ؟ فاطمه( یه آهی کشید): اره ،انشاءالله که به سلامت بر گرده - انشاءالله موقع شام مرتضی و آقا رضا فقط از سوریه باهم صحبت میکردن ،منم هیچی نمیفهمیدم چی دارن میگن منم فقط به فاطمه نگاه میکردم و به اون بچه ی توراهیش فکر میکردم ثانیه ها و لحظه ها اینقدر زود گذشت که نفهمیدم کی موقع خداحافظی رسید بعد رفتن فاطمه و آقا رضا، یه گوشه نشستم ، مرتضی هم بادیدن حالم چیزی نگفت ،بعد خودش ظرفای میوه رو جمع کرد و شست اومد کنارم نشست مرتضی: هانیه جان اتفاقی افتاده (اشک تو چشمام حلقه زد): فاطمه بارداره مرتضی خندید: خوب اینکه خبر خوبیه ،چرا تو ناراحتی؟ نکنه حسودیت شده ؟ - مرتضی ،اقا رضا با اینکه میدونه فاطمه بارداره بازم میخواد بره مرتضی : خوب عزیز دلم ،رضا هم میره واسه ناموسش بجنگه ، که یه موقع پای این حرومیاا به ایران باز نشه - بازم توجیه خوبی نیست مرتضی: توکل کنین به خدا ،انشاءالله که به سلامت بر میگرده تا صبح خوابم نبرد ، با صدای اذان صبح بلند شدیم و نمازمونو خوندیم دوباره دراز کشیدم و خوابم برد با صدای در بیدار شدم نگاه کردم مرتضی نیست صداش از داخل حیاط میاومد که داشت باعزیز جون صحبت میکرد پنجره رو باز کردم - سلام مرتضی: سلام بانوو ،چرا بیدار شدی ؟ - جایی میخوای بری؟ مرتضی: اره میخوام برم پایگاه کار دارم بر میگردم - میشه منم همرات بیام مرتضی: اخه چیز خاصی نداره اونجا که ،حوصله ات سر میره - اشکال نداره ،میشه بیام؟ مرتضی: اره ،بیا - دستت درد نکنه، الان آماده میشم مرتضی: یه چند تا لقمه صبحانه هم بخور ،اونجا خبری از غذا نیست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣این فیلم را دست به دست کنید! همه بانوانی که زائر اربعین هستند ببینند:)!🏴 ✅یک پاسخ کامل برای این پرسش: ، عبا بپوشیم؟ یا چادر؟ اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم بحق خانم حضرت زینب الکبری سلام الله علیها اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میری حرم امام حسین و آقا ابوالفضل رژ لب نزن حرمت نگه دار 🚫💄🇮🇶🇮🇷☝️
🔰امام صادق علیه السلام به یکی از یاران خود فرمودند: 💢آیا به بازار میوه می روی و میوه ای یا چیزی را می بینی که آن را دوست داری بخری اما قدرت بر خرید آن نداری؟ 💢عرض کرد: به خدا سوگند، آری. 💢حضرت فرمودند: بدان که برای تو در مقابل هر چیزی که می بینی و قدرت بر خرید آن نداری و صبر می کنی یک ثواب نوشته می شود.   📚 ثواب الاعمال، ج 1، ص 180 🔹جهت تعجیل در فرج: 🔸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
‌ 📚چند نفر از ما تأخیر در ظهور امام را جدی گرفته‌ایم؟ دوری از امام چه تعداد از شیعیان را دردمند و دل‌نگران ساخته؟ اصلا چند درصد جامعه شیعه غیبت امام را مصیبت و درد میدانند که بخواهند به دنبال دوا و درمان آن باشند!؟ آیا کسی را سراغ دارید که هرچند وقت یکبار خواب و خوراکش به خاطر غیبت امامش مختل شده باشد!؟ اگر پرسشنامه‌ای در اختیارمان بگذارند و از ما بخواهند گرفتاری‌هایمان را به ترتیب اولویت فهرست کنیم، چند درصد از ما، نخستین گرفتاری خود را غیبت امام میدانیم؟ انگار یادمان رفته که پیامبر و اوصیاء خداوند برای غایب شدن منصوب نشده‌اند. امام باید ظاهر باشد. باید بر مسند خلافت و فرمانروایی باشد و با ید مبسوط به اداره‌ی جامعه بپردازد. امروز وظیفه عالِم و غیر عالِم در جامعه، دعوت مردم به امام زمان (عج) است، تا او را تنها وسیله هدایت و دستگیر خلق بدانند و یاد او زنده شود. دلهایمان را باید به خاطر دوری از امام بگریانیم نه به خاطر از دست دادن منافع دنیوی. باید دغدغه‌ی امام را داشته باشیم و خالصانه ظهورش را بطلبیم. # اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج 🤲🏻
💠دیدن تمامی اعمال در یک لحظه در قیامت💠 ✍ چگونه میشود انسان در قیامت در یک لحظه به تمامی اعمال خود، از اول زندگی تا لحظه مرگش، احاطه و علم پیدا می‌کند؟ به این آیه توجه کنید: وَ وُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا.[کهف آیه 49] در روز قیامت كتاب‌ گذارده‌ ميشود، پس‌ تو ای پيغمبر! میبينی كه‌ مردمان‌ مجرم‌ از آنچه‌ در آن‌ هست‌ به‌ خوف‌ و ترس‌ میافتند و ميگويند: ای وای بر ما! اين‌ چه‌ كتابی‌ است‌ كه‌ از شمارش‌ هيچ‌ عمل‌ كوچكی و يا بزرگی دريغ‌ نكرده‌ است‌. و آنچه‌ را كه‌ در دنيا بجای آورده‌ بودند، همه‌ را یکجا حاضر میيابند و پروردگار تو به‌ هيچ‌ كس‌ ظلم‌ نمیكند زمان از خصوصیات عالم دنیاست و در قیامت زمان به این صورت که در دنیا هست نمی‌باشد وقتی كه‌ بشر برای‌ حساب‌ و كتاب‌ محشور میشود از زمان‌ بالاتر میرود و در یک لحظه بر تمام‌ أفعال‌ و كردار خود، اطّلاع‌ پيدا ميكند، ‌در واقع چنانچه‌ زمان‌ برداشته شود، ديگر‌ گذشته‌ و آينده‌ و حال‌ برای ما مساوی است‌ و ما ميتوانيم‌ با يك‌ نظر به‌ تمام‌ آنها نگاه کنیم، چون‌ آنچه‌ بين‌ ما و موجودات‌ گذشته و آینده، فاصله‌ میاندازد زمان‌ است و با برداشته شدن زمان‌ ديگر گذشته و آینده ‌معنی ندارد، زمان‌ حضرت آدم‌ با زمان‌ حضرت‌ نوح‌ و‌ ديگر پیامبران و يا زمان‌ ائمه يكسان‌ خواهد شد و همه‌ و همه‌ یکجا حاضر و در یک رديف‌ هستند. 📕 معادشناسی علامه طهرانی ج ۶، ص ۱۰۷ – ۱۰۸
🔺در دعوت دوستان و مخاطبان خانوم خود به گروه امام زمان (عج) شریک باشیم..... وروداقایون اکیدا ممنوع ❌❌❌ امام خامنه ای(حفظ الله): فضای مجازی حقیقتا قتلگاه جوانان شده است 👈 باید دشمن را از فضای مجازی بیرون برانید و بتازید...  ما افسران جنگ نرم، به امام خامنه ای قول داده‌ایم که تمام معبرهای مجازی را فتح و پرچم اسلام را بالا نگه داریم✊ ...ان شاءالله پس عزیزان کار سختی نیست ، شما هم یه همت کنید کمک رسان در دین باشید..... ان شاءالله امام زمان عج دعاگوتون باشه🌹 منتظر حضور سبزتان هستین بانوان و دختران خیلی زود😍 وروداقایون ممنوع ❌❌❌❌ 👇👇👇👇 https://splus.ir/joingroup/AJ4zqnuG1wrb4uQjw_ouJA
📘کنفرانس:  عزاداری و گریه بر مصائب ابا عبدالله الحسین«ع» شاخص بحث:  رفتار ائمه با شعرای اباعبدالله الحسین«ع»
🗞نامه امام حسین «علیه السلام»به برادرش امام حسن «علیه السلام» « أَنْتَ أَعْلَمُ مِنِّی بِأَنَّ خَیْرَ الْمَالِ مَا وَقَی الْعِرْضَ» 〰〰〰〰〰〰〰 🟡امام حسن«علیه السلام» به برادرش فرمود: «چرا این قدر به شعرا صله زیاد میدهی»، 🟢 حضرت امام حسین«ع» در پاسخ فرمود: «تو بهتر از من می‌دانی که بهترین مصرف مال جایی است که آبروی انسان را حفظ کند». ⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️ ✔️اسلام با شعر خوب، مخالفتی ندارد بلکه تعریف و حمایت هم کرده است ؛ 📝 چنانچه «قیس ابن عاصم» مواعظ پیامبر«صلی اللّٰه علیه وآله وسلم» را در قالب شعر ریخت 🔻🔻🔻🔻🔻 🖊 و چه بسا اثر شعر در افراد بیشتر از نثر باشد که در تاریخ نمونه‌هایی از آن ذکر شده است ـــــــــــــــــــــــ 📔 امالی صدوق، مجلس ا حدیث۴.
🟧 اشعار ابو العتاهية وهارون الرشید 👳‍♂«اصمعی» می‌گوید: روزی بر « » وارد شدم که مشغول خواندن ورقه ای بود،... در حالی که اشك چشمش بر گونه هایش جاری بود، ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 🟫 مدتی صبر کردم تا آرام گرفت، آنگاه متوجه من شد و آن ورقه را جلو من انداخت و گفت: «این عاقبت دنیا است»: 🌴🌴🌴🌴🌴 👳‍♂«اصمعی» می‌گوید: وقتی به ورقه نگاه کردم تا ببینم چه چیزی نوشته که موجب ناراحتی شده، **دیدم با خط زیبایی، اشعار نوشته شده:
اَيْنَ الْمُلوك وَاَيْنَ غَيْرهمُ***صٰاروا مَصيراً اَنتَ صٰائِرُهُ يٰامُؤْثِرَ الدّنيا بِلذّتِةِ***وَالمُسْتَعدُّ لِمَن یُقَاخِرُهُ نَلْ مٰا بذٰالك اَن تَنٰالَ***مِنَ الدُّنْيا فانّ الموتَ آخِرُهُ 🔰🔰🔰🔰 یعنی👈«کجا رفتند پادشاهان و غير آنان؟ آنان به راهی رفتند که تو خواهی رفت». ✨✨✨✨ 👈 ای کسی که لذّات دنیا را برای خودت برگزیدی و خود را آماده کرده ایی که به هر کسی فخر کنی». 👈«هر مقدار که از دنیا استفاده کنی، پس بدان که پایان آن مرگ است». ــــــــــــــــــــــــــ 📗 مروج الذهب، جلد۳/ صفحه۳۶۶.
💠 گفت: 👈 «گویا مخاطب این اشعار فقط من هستم» که بعد از این جریان، دیگر عمر چندان وفا نکرد و به درک واصل شد
❇️از قدیم رسم بر این بوده که وقتی شخصیتی را میکردند، ممدوح، چیزی را به عنوان «حق الزحمه) به او می‌داد💰💰 ↩️ که این را « » می‌گفتند. ▫️▪️▫️▪️▫️ ⭕️و این بستگی به شعر و ممدوح داشت که شعر در چه سطحی و ممدوح نیز از چه روحیه ای بر خوردار باشد ؛