چون بدیهی است که در هر زمان برخی عناصر فرصتطلب و بازیگر از موضوع مهدویت سوءاستفاده نمودهاند. چنانکه مدّعیان الوهیت یا نبوّت و سایر مقامات معنوی، در دنیا کم نبودهاند، ولی اینها هرگز دلیل بر این نمیشود که کسی منکر اصل وجود خدا و نبوت انبیاء و مهدویت شود.
بنابراین اگر کسی پیش از وقوع علایم و نشانههای حتمی ظهور، ادعای امامت کند، ولو آن خصوصیات و علامات بدنی را هم داشته باشد، یقیناً در ادعای خود کاذب است و باید بفهمیم و بشناسیم که امام نیست و به دروغ ادعای امامت میکند.
به خاک سیاه فراموشی نشسته بودیم
که تو آمدی!
نگاهمان کردی...
خاک از سر و روی قلب بیمعرفتمان گرفتی...
گرچه دلت از بیحاصلی ما شکسته بود ولی،
اسممان را " نوکر " نوشتی...
«ما»ی فراموشکار بیمعرفت،
شدیم انتخاب تو،
برای یاری خودت.
وقتی با نگاه شما آبرو گرفتیم،
وقتی یا علی گفتیم و شروع کردیم،
وقتی الفبای مهرتان را برای مردم گفتیم،
وقتی بالای داربست به اعتلای نام شما مشغول بودیم،
جشن تمام شد،
کیک را خودمان بریدیم،
حسن یوسفها
دست به دست شد و رفت،
همه رفتند،
در بسته شد،
ما ماندیم،
نشستیم،
به خود آمدیم،
دیدیم " امسال هم تمام شد و تو نیامدی "..
تازه فهمیدیم آن قدر که دلواپس برنامهها بودیم،
نگران دیر کردنات نشدیم...
تازه فهمیدیم
چقدر برای نام و نشان " نوکر" ،
کمایم...
ما
هم، لا أُحْصِي ثَنَاءَكُمایم؛
هم چشم امیدمان
به عَادَتُكُمُ الْإِحْسَان شماست...
آمدهایم بگوییم
اکثر افراد عصرهای جمعه محزونند. چون جمعه روزی است که میگوییم: "اَلمُتوَقَعُ فیهِ ظُهوُرُک
دوستان امام زمان ارواحنافداه جمعهها محزونند، نه اینکه تحمیلی محزون باشند ولی در روز جمعه این حزن کمی خودش را نشان می دهد.
یکی می گفت با اینکه عصرهای جمعه به تفریح میروم باز محزونم. چون یک سیمی است که انسان را با اولیاءخدا مرتبط میکند. همه منتظرند و توقع دارند ظهور برسد.
آنهایی که بیشتر از ما منتظرند عصر جمعه بیشتر محزونند و بیشتر از ما دلشان میسوزد و بیشتر از ما در ارتباط با حضرتند و زیاد محزون میشوند.
تنگ غروب است و
دلم تنگت شده آقا نیامدی!
اکنون چه گویمش دلی را که وعده به جمعه همی دادمی!!!
آه از این دل که رنگ شفق یافت غمش!
یابن سادة المقربین!
کارم شده همه پای کوفتن بر زمین چون کودکی بهانه گیر
سر را همچو مجنون زده ام بر در و دیوار .....
تو اما نیامدی !!!
ین روزا بیشتر از هروقت دیگه ای جای خالی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) احساس میشه
انگار داریم از یه سوراخ سوزن عبور میکنیم!
خیلی سخته!
یه جورایی بعضی چیزا غیرقابل تحمل شده!
همه چی سرعت گرفته!
هر روز همه چی بیشتر بهم میریزه!
دیگه اونایی که ادعا داشتن خیلی گنده هستن هم به بنبست رسیدن!
با تموم وجود احساس میکنم خدا هم میخواد هرچه زودتر ولی خودش رو بفرسته...!