بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
🤲پروردگارا🤲
🖐دستان خالي ما جز به لطف وبخشش تو،
پر نخواهند گشت.🖐
👋و دلهايمان جز به عنايت تو،
روشن نخواهد شد.👋
👏و راهمان جز به نظر تو،
هموار نخواهد گشت.👏
🤲و عاقبتمان بدون محبت تو،
ختم بخير نخواهد شد🤲
😔و دنيا و آخرتمان بي خواست
تو، پوچ و تهي خواهد بود.😔
🤲پس بنام اعظمت🤲 دستمان گير🤲 و
به سرمنزل مقصود رهنمون گردان🤲
🖐اللهم اغفر للمومنین و المومنات🖐
🤲اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🤲
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
💠 حضرت امام باقر(علیه السلام)
🔸منْ قَرَأَ عَلَى أَثَرِ وُضُوئِهِ آيَةَ اَلْكُرْسِيِّ مَرَّةً أَعْطَاهُ اَللَّهُ ثَوَابَ أَرْبَعِينَ عَاماً
🔹هر کس بعد از وضو گرفتن ،
یک بار آیةالکرسی را بخواند؛
خداوند ثواب چهل سال خواندن آن را به وی میدهد.
📗بحار الأنوار ج77 ص317
❤🍃❤ ذڪر نٻڪ❤️🍃❤
🌸🌹🌸🌹🌸🌹
❤️💜💛💜❤️
🌸🌹🌸🌹🌸🌹
Doa Joshan Kabir Farsi.mp3
21.27M
💜🍃💜
🔺دعای جوشن کبیر به زبان فارسی
بسیار زیبا
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
💢💥سال ۱۳۵۹ بود.
برنامهی بسیج تا نیمه شب ادامه یافت.
دو ساعت مانده به اذان صبح،
کار بچهها تمام شد.
ابراهیم بچهها را جمع کرد.
از خاطرات کردستان تعریف میکرد. خاطراتش،
هم جالب بود هم خنده دار.
بچهها را تا اذان بیدار نگه داشت.
بچهها بعد از نماز جماعت صبح به خانههایشان رفتند.
ابراهیم به مسئول بسیج گفت:
اگر این بچهها،
همان ساعت میرفتند؛
معلوم نبود برای نماز بیدار میشدند یا نه، شما یا کار بسیج را زود تمام کنید؛
یا بچهها را تا اذان صبح نگه دارید؛
که نمازشان قضا نشود.
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹کانال بنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ🌹
14.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله القاصم الفاسدین والمنافقین والمنحرفین
سلام علیکم
🎥منصور ارضی:
عدهای از هیاتیها میگویند:
اینها در غزه شیعه نیستند؛
پس نباید کمک شان کنیم.
🔹منصور ارضی گفت:
مرض بی درمانی در بین برخی هیئتیها افتاده،
که میگویند:
اینها مسلمان نیستند؛
و یا شیعه نیستند؛
پس نباید به آنها کمک کنیم!
وی افزود:
والله اگر این پیام مسلمانان در ما اثر نکند؛
و منجر به کمک کردن به آنها نشود؛
ده هزار سال هم برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) گریه کنیم؛
ایشان یقه ما را خواهند گرفت.
🔴 #بیداری_ملت
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
🛑 اخلاق و رفتار سردار شهید حسن تهرانی مقدم ، دانشمند و پدر موشکی ایران به نقل از خانواده ایشان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌺 بعد از شهادت ایشان ، آقا که به منزل ما تشریف آوردند ، سه ربع از یک ساعت را از شخصیت حاج حسن صحبت کردند و فرمودند : حاج حسن در کار خودش آن قدر سریع و تند پیش میرفت که بعضی مواقع من او را نگه می داشتم و مانع میشدم که جلوتر نروید ...
🔷 به نقل از خانواده ایشان
🌺 در كارهایش خیلی منظم بود.
هیچ وقت چیزی را جا نمیگذاشت .
خیلی رؤوف بود.
یك داد سر كسی نمیزد.
به اطرافیانش بسیار محبت میكرد. به من خیلی محبت داشت. شاید باور نكنید ، اما میآمد من را میبویید و میبوسید ، مثل كسی كه گلی را بو میكند ، من را میبویید. میگفت : همه افتخار من این است كه مادری فداكار مثل تو دارم. به من میگفت: هر چیزی كه لازم داری و میخواهی به من بگو ، چرا به بچههای دیگرت می گی؟
بگذار این اجر به من برسد.
من ذرهای ناراحتی از این پسرم ندارم، مانند یك پسر هیجده ساله، شیرین زبان و خندان بود ...
ایشان چند خوبی داشت كه من در آن شبی هم كه حضرت آقا زحمت كشیدند و به منزل ما تشریف آوردند ، وقتی از من خواستند كه درباره خصوصیات پسرم صحبت كنم ، همین خوبیها را گفتم.
یكی این كه به شركت در نماز جمعه پایبند بود. من یاد ندارم كه نماز جمعه ایشان ترك شده باشد.
دیگر آن كه عصرهای جمعه كه معمولاً فرزندان و نوهها و عروسهایم هم در منزل ما بودند ، او هم میآمد و دعای سمات میخواند. بعد از دعای سمات ، حدیث كساء را میخواند و خیلی خوب تفسیر میكرد.
حسن آقا همیشه موفق بود.
در زندگی ذرهای از كمك به مستضعفان غفلت نمیكرد.
از دعا و اشك برای حضرت سیدالشهدا (ع) جدا نمیشد.
حسن آقا از اولِ جوانی به نماز اول وقت و نماز جماعت خیلی علاقه داشت.
سعی میكرد در هر جایی كه هست ، نماز جماعت تشكیل بدهد.
امام جماعت محل كارش هم بود و در منزل هم امام جماعت ما بود.
صبحها یك ساعت مانده به اذان صبح از خواب بلند میشد.
بعد از نماز صبح ،
زیارت عاشورا را از حفظ میخواند.
بعد برای ورزش یا پیاده روی میرفت بیرون ، روزش را این طور شروع میكرد.
🔷 راوی :
مرحومه فاطمه جلیلی ، مادر شهیدان تهرانی مقدم
🌺 حاج حسن آقا هر وقت به دیدن مادر میآمد؛
دست او را میبوسید و میگفت :
اینجا بهشت است !
همه ما را هم توصیه میكرد دست مادرمان را ببوسیم؛
ما افتخار نوكری مادرمان را از حاج حسن آقا یاد گرفتیم ...
🔷 حاج محمد برادر شهید
🌺 پدرم فردي نظامی بود؛
اما ما اطلاع زيادی از كار او نداشتيم؛
چون كار را با تمام سختی و مصائبش در پشت در خانه می گذاشت و تنها به عنوان پدری دلسوز وارد خانه می شد.
اين يكی از ويژگی های عالی پدرم بود كه تا زمان شهادت وی،
سختی كار و فشار محيط كارش را به منزل منتقل نكرده بود؛
تواضع و اخلاص پدر،
از ويژگی های منحصر به فرد او بود.
برايم جالب بود كه بعد از شهادت پدرم ، فهميدم در طول زندگی اش گروه های سنی متفاوتی را در جبهه و پشت جبهه تحت تاثير رفتارش قرار داده بود . اين را از صحبت های متفاوت افراد و بعد از شهادت وی متوجه شدم...
نماز اول وقت برای پدرم در حکم اوجب واجبات بود؛
تحت هیچ شرایطی نماز اول وقتش به تأخیر نمی افتاد.
اگر امکانش بود؛
خودش را به مسجد میرساند . اگر نه،
هر جا که بود ( تأکید و تکرار میکند؛
هرجا که بود ) به سرعت گوشهای مشغول نماز میشد.
در مسافرتها،
همیشه زیراندازی پشت ماشین داشتیم که رأس اذان،
آن را کنار جاده پهن میکردیم؛
و همراه پدر به نماز می ایستادیم.
نماز جمعه هم رکن دیگر خانه ما بود.
برای پدر این که ما به نماز جمعه نرویم؛
به هیچ وجه تعریفشده نبود؛
هر طور بود؛
هرجمعه همگی به مراسم نماز جمعه میرفتیم؛
تا یاد دارم؛
این سنت در خانه مان بوده است.
همیشه می گفت:
کاری که ما میکنیم؛
خیلی حساس است و اهمیت دارد؛
و اصلاً صرف ایران نیست که از این کار استفاده کند؛
اعتقاد داشت این موشکها در واقع اختراع شیعه است و میگفت:
میخواهم روی این موشک ها بزنم؛
«ساخت شیعه »و به اذن خدا و کمک اهل بیت (ع) کاری خواهیم کرد؛
که آیندگان خواهندفهمیدچقدر اهمیت دارد.
در جواب بچه ها که از او میپرسیدند
چرا بابای همه را تلویزیون نشان میده؛
اماشما را نشان نمیدهد؟
هیچ وقت نمیگفت که همه این کارها،
کار ماست؛
تنها چیزی که این اواخر میگفت:
این بود که ما کاری داریم میکنیم؛
که امیدواریم به واسطه آن،
مقدمات ظهورفراهم شود؛
وقتی حضرت بقیة الله(عج) تشریف بیاورند، شایداز این ابزار استفاده کنند.
اگرشما صبور باشید؛
در اجر این کار شریک خواهیدبود وما از این حرفها انرژی زیادی میگرفتیم ...
🔷 به نقل ازهمسر وفرزندان ایشان
📚 کتاب ذوالفقار ولایت - ناصرکاوه
🇮🇷 هیأت رزمندگان غرب تهران