eitaa logo
کانال موکب فاطمیون
140 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
7.8هزار ویدیو
110 فایل
❁﷽❁ ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ کانال خبری ، تحلیلی #موکب_فاطمیون در ایتا: @mookebefatemioon
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
⭕️ ‏اقدام هماهنگ رسانه های حامی دولت در انتشار کلیپی از رهبر انقلاب و همزمان رونمایی از ‎#بنزین_۳۰۰۰_تومنی به دو منظور صورت گرفت ۱- بستن دهان منتقدین انقلابی ۲- انداختن هزینه سیاسی - اجتماعی این تصمیم بر گرده رهبری. چاره ای نیست، حسن روحانی نتیجه رای اکثریت است قاعده دموکراسی همین است 👤علی اکبر رائفی پور 🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه 🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
🔴 #تناقض و اینگونه بود که دیشب با دستور دولت و بدون اطلاع قبلی، بنزین 3000 تومان شد. پ.ن: توئیت 4سال قبل روحانی! ✅ با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید 👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
ح.س.: نامه حاجی‌بابایی به لاریجانی درباره گرانی بنزین حمیدرضا حاجی بابایی رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای به علی لاریجانی رئیس مجلس، با انتقاد از افزایش قیمت سوخت توسط دولت تاکید کرد: ما این کار را در حال حاضر به نفع نظام و مردم نمی‌دانیم و با اجرای آن مخالفیم. متن این نامه به شرح زیر است: جناب آقای دکتر لاریجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی با سلام خبر عیدی دولت و مجلس شورای اسلامی یا به عبارت بهتر جناب آقای دکتر روحانی وجنابعالی، در روز میلاد پیامبر رحمت (ص) و فرزند بزرگوارش حضرت امام صادق (ع) به ملت ایران، توسط جایگاه های پمپ بنزین به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی ابلاغ گردید، فارغ از این که از نظر اقتصادی این حرکت چه مزایا و زیان هایی دارد، که خود جای بحث و گفتگوی فراوان دارد، لیکن موارد ذیل را لطفا جهت تبیین علل اتخاذ این تصمیم، برای ملت ایران تشریح فرمایید: ۱- آیا این اقدام براساس قانون برنامه ششم توسعه کشور صورت گرفته وبا قانون برنامه ۵ساله کشور مطابقت دارد؟ ۲- آیا این اقدام در قانون بودجه ۱۳۹۸ ؛دربخش درآمدها و هزینه های دولت محاسبه و تعیین گردیده است؟ ۳- در آمد حاصل از آن برمبنای ۱۰۰میلیون لیتردرروز ۱۰۹.۵ هزار میلیارد تومان است که ۱/۳ (یک سوم) آن یعنی ۳۶.۵ هزار میلیارد تومان در قانون بودجه ۱۳۹۸ پیش بینی ومحاسبه شده است، اما سئوال این است، محل هزینه ۷۳ هزار میلیارد تومان مابقی در کجا پیش بینی شده است، یارانه اعلام شده برمبنای ۶۰میلیون نفر ومیانگین ۴۵ هزار تومان برای هرنفر حدود۳۲ هزار میلیارد تومان می شود.آن ۴۱ هزار میلیارد تومان باقی مانده قرار است در کجا هزینه گردد؟، آیا قرار است حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری و کارگری ترمیم شود؟ یا قرار است صرف ارتقای وضعیت حقوق،اساتید دانشگاه ها،معلمان، کارکنان بویژه شرکتی و قراردادی دولت و...شود؟ یا قرار است وضعیت زندگی اقشار کم درآمد که با سختی ها ومشکلات اقتصادی دست وپنجه نرم می کنند ،شود؟ ۴- آیا جنابعالی از این اقدام خبر داشتید یا خیر؟ اگر از این اقدام مطلع بودید چرا نمایندگان مجلس را در جریان این اقدام مهم قرار نداده اید؟ واگر اطلاع نداشتید، نقش وجایگاه مجلس در این کار مهم چه می شود؟ ۵- آقای دکتر لاریجانی دقیقا جایگاه مجلس کجاست؟ و شما در چه جایگاهی ریاست می کنید؟ آیا در اتخاذ این تصمیم مجلس موثر است یا دولت؟ یا هردو؟ ۶- سالهاست که گفته می شود یارانه گداپروری است. در حال حاضر پرداخت یارانه چه شانی دارد.؟البته مااعتقاد داریم برای جلوگیری از خفه شدن تعدادی از مردم وکارگاه های تولیدی در سیل گرانی ها ، باید سنگ زیر پای آنها قرار داد، یعنی یارانه را پرداخت کرد، تا قد اقتصادی ومعیشتی مردم وگارگاه های تولیدی از سیلاب بلندتر شود. ۷- درحال حاضر آیا مردم وگارگاه های تولیدی توانایی این گرانی وآثار مترتب بر آن را دارند. ۸- ممکن است گفته شود در جلسه سران تصمیم گیری شده است. رئیس جمهور حتما با وزرا مشورت کرده و در دولت جمع بندی شده است، اما شما بعنوان رئیس مجلس با چه کسی مشورت کرده اید؟ مگر می‌توانید بدون مشورت مجلس تصمیمی بگیرید؟ شان جلسه قوا با پشتیبانی نظام محفوظ و قابل احترام است، اما با بررسی در مجلس واطلاع رسانی به نمایندگان هیچ منافاتی ندارد که مسئولیت این قسمت با شماست. ۹- ما این کار را در حال حاضر به نفع نظام و مردم نمی‌دانیم و با اجرای آن مخالفیم. حتما نمایندگان لااقل در این یک جا شفاف سازی خواهند کرد و به مردم اعلام خواهند کرد چه کسی موافق و چه کسی مخالف است، که درصورت مخالفت اکثریت نمایندگان مجلس، شما مخالف مجلس نظرداده اید و در صورت موافقت اکثر نمایندگان، مجلس پاسخگو و شما نظر مجلس را اعلام نموده‌اید. امید است جنابعالی با حضور در صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران اگر در جریان اتخاذ این تصمیم بوده‌اید دفاع کنید، و اگر این تصمیم بدون اطلاع شما اتخاذ گردیده است، از شان وجایگاه مجلس دفاع نمایید! حمیدرضا حاجی بابایی عضو کمیسیون بودجه ومحاسبات مجلس شورای اسلامی
نه تنها کار بلد نیستند بلکه حرف زدن هم بلد نیستند! 😂😂😂😁
هدایت شده از ام البنین جبارزاده
👌بسیار زیبا حتما تا آخر بخونید👌 ⚠️ آیا همسرم به من خیانت کرده ⁉️ ▪️▪️💠▪️▪️ ✍️ مرد عرب نگران بود نزد پیامبر ص آمد و عرض کرد: اکنون حدود دو سال است که خدا فرزند پسری به من داده... من و همسرم هر دو سفید پوستیم ولی بچه‌ی ما سیاه به دنیا آمده‼️ در طول این دو سال نگران بودم که مبادا این پسر فرزند من نباشد… کسی در دلم نگرانی ایجاد کرد که همسرت به تو خیانت کرده و این پسر، پسر تو نیست؛ چرا که همرنگ تو به دنیا نیامده... 👈👈 اکنون این فکر تمام وجودم راه فرا گرفته که نکند همسرم به من خیانت کرده و این پسر، فرزند من نباشد! پیامبر آدرسی به او داده و فرمود: 💠 به بیرون مدینه برو! در این محل جوانی مشغول به کارست و در حال ساختن خانه‌ای می‌باشد، او را پیدا کن و فرزندت را کنار او رها کرده و نظاره‌گر باش اگر فرزندت نزد او رفت، بدان حلال زاده است و اگر پسرت از او دوری کرد نطفه‌اش از تو نیست! 👈👈 مرد بیرون مدینه و به آن آدرس رفت و فرزندش را کنار آن جوان رها کرد و خود عقب رفت… 🔰کودک کمی به مرد که در حال کار کردن بود نگاه کرد، کمی اطراف او راه رفت و اطرافش را نگاه کرد؛ مرد عرب ایستاده بود و از دور تماشا می‌کرد که کودک چه می‌کند، در دلش غوغایی بود. دید پسرکش گوشه‌ی پیراهن جوان را گرفت و تکان داد و دستهایش را باز کرد تا جوان او را بغل کند دید که جوان، دست از کار شست و کودک را بغل کرد، از دور لبخند کودک و آن مرد جوان را دید؛ دلش آرام گرفت؛ نزد جوان آمده و سلام کرد و کودک را خواست که از آغوش جوان بگیرد، کودک خودش را به آغوش مرد جوان چسبانیده بود بالاخره پدر، پسرش را گرفته و از مرد جوان عذر خواست و خداحافظی کرد به مدینه و مسجد پیامبر آمد و ماجرا را تعریف نمود؛ 🍃▪️➖پیامبر به او فرمود: 💠 شک نکن که این پسر، فرزند توست و ممکن است در اعقاب تو فردی سیاه بوده باشد که این فرزند به او تمایل پیدا کرده و نطفه به شکل او منعقد شده؛ ◀️ مرد عرب از رسول گرامی پرسید: یا رسول الله! می‌شود آن جوان را به من معرفی کنید؟ حضرت فرمود: او برادر و عموزاده‌ی من علی بن ابیطالب (علیهما السلام) است؛ سپس رو به مرد عرب فرمود: ❇️ کذِبَ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ وُلِدَ مِن حَلالٍ وَهو یَبغِضُ عَلیًا دروغ می گوید آنکس که می گوید حلال زاده است در حاليكه با علی دشمنی دارد. 📚✏️📝📒امالی صدوق، ص ۲۰٩ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از ام البنین جبارزاده
👌بسیار زیبا حتما تا آخر بخونید👌 ⚠️ آیا همسرم به من خیانت کرده ⁉️ ▪️▪️💠▪️▪️ ✍️ مرد عرب نگران بود نزد پیامبر ص آمد و عرض کرد: اکنون حدود دو سال است که خدا فرزند پسری به من داده... من و همسرم هر دو سفید پوستیم ولی بچه‌ی ما سیاه به دنیا آمده‼️ در طول این دو سال نگران بودم که مبادا این پسر فرزند من نباشد… کسی در دلم نگرانی ایجاد کرد که همسرت به تو خیانت کرده و این پسر، پسر تو نیست؛ چرا که همرنگ تو به دنیا نیامده... 👈👈 اکنون این فکر تمام وجودم راه فرا گرفته که نکند همسرم به من خیانت کرده و این پسر، فرزند من نباشد! پیامبر آدرسی به او داده و فرمود: 💠 به بیرون مدینه برو! در این محل جوانی مشغول به کارست و در حال ساختن خانه‌ای می‌باشد، او را پیدا کن و فرزندت را کنار او رها کرده و نظاره‌گر باش اگر فرزندت نزد او رفت، بدان حلال زاده است و اگر پسرت از او دوری کرد نطفه‌اش از تو نیست! 👈👈 مرد بیرون مدینه و به آن آدرس رفت و فرزندش را کنار آن جوان رها کرد و خود عقب رفت… 🔰کودک کمی به مرد که در حال کار کردن بود نگاه کرد، کمی اطراف او راه رفت و اطرافش را نگاه کرد؛ مرد عرب ایستاده بود و از دور تماشا می‌کرد که کودک چه می‌کند، در دلش غوغایی بود. دید پسرکش گوشه‌ی پیراهن جوان را گرفت و تکان داد و دستهایش را باز کرد تا جوان او را بغل کند دید که جوان، دست از کار شست و کودک را بغل کرد، از دور لبخند کودک و آن مرد جوان را دید؛ دلش آرام گرفت؛ نزد جوان آمده و سلام کرد و کودک را خواست که از آغوش جوان بگیرد، کودک خودش را به آغوش مرد جوان چسبانیده بود بالاخره پدر، پسرش را گرفته و از مرد جوان عذر خواست و خداحافظی کرد به مدینه و مسجد پیامبر آمد و ماجرا را تعریف نمود؛ 🍃▪️➖پیامبر به او فرمود: 💠 شک نکن که این پسر، فرزند توست و ممکن است در اعقاب تو فردی سیاه بوده باشد که این فرزند به او تمایل پیدا کرده و نطفه به شکل او منعقد شده؛ ◀️ مرد عرب از رسول گرامی پرسید: یا رسول الله! می‌شود آن جوان را به من معرفی کنید؟ حضرت فرمود: او برادر و عموزاده‌ی من علی بن ابیطالب (علیهما السلام) است؛ سپس رو به مرد عرب فرمود: ❇️ کذِبَ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ وُلِدَ مِن حَلالٍ وَهو یَبغِضُ عَلیًا دروغ می گوید آنکس که می گوید حلال زاده است در حاليكه با علی دشمنی دارد. 📚✏️📝📒امالی صدوق، ص ۲۰٩ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مسیر آرامش 💚
#محبت_اهل_بیت یک نفر گفت: #امام_رضا! «لا تَنسِنِی مِن الدّعا»، من را فراموش نکن از دعا. آقا امام رضا(ع) فرمود: شما از کجا می‌دانی من شما را فراموش می‌کنم که نیاز بود #تذکّر بدهی؟ گفت: آقا! ببخشید. آقا فرمود: چرا گفتی ببخشید؟ گفت: خب شما من را فراموش نمی‌کنید از دعا. فرمود:روی چه حسابی؟ حسابش را بگو. گفت: آقا! شما #شیعیان‌تان را دعا می‌کنید من هم جزء شیعیان‌تان هستم. خب پس حتماً برای من هم دعا می‌کنید. آقا فرمود: نه، این‌جوری نیست. وقتی تو دوست داری من برای تو دعا کنم #همان_لحظه من دستم را میبرم بالا و  با اسم برای تو دعا می‌کنم. . آقایان و بانوان محترم! الان #امام_زمان (ع) نسبت به ما مثل امام رضا (ع) هست یا نه؟ چرا شُل جواب می‌دهید؟ هست یا نیست؟ ما باور می‌کنیم که تا هوس کنیم آقا امام زمان(عج) دعای‌مان کنند همان موقع حضرت دست‌شان را برده اند بالا دارند #با_اسم_خصوصی برای ما دعا می‌کنند می‌توانیم این را #باور کنیم؟ این #ایمان_به_غیب است. 💠 " پیام شهید " @shahid
هدایت شده از شهدای مدافع حرم
#شهید_راشل_کوری راشل کوری جوان 23 ساله آمریکایی 27 ژانویه سال 2003 به نوار غزه سفر کرد. در اولین شب اقامتش در شهر رفح در جنوب نوار غزه با دو نفر از فعالین خارجی که می‌خواستند با نصب تابلوهایی که روی آن‌ها نوشته بودند"افراد بین‌المللی"باعث توقف تیراندازی سربازان اسرائیلی به سمت شهروندان فلسطینی شوند. می‌خواستند با سیاست "تخریب منازل، ریشه‌کن کردن درختان و ارعاب شهروندان بی‌دفاع فلسطینی" مقابله کنند. کم‌تر از دو ماه بعد یعنی 16 مارس 2003 راشل که کاور نارنجی فلورسنت به تن داشت تا به راحتی دیده شود، سر راه بولدوزر ارتش رژیم صهیونیستی ایستاد تا از تخریب خانه یک داروساز فلسطینی به نام"سمیر نصرالله"که در این مدت با هم آشنا شده بودند، جلوگیری کند. اما بولدوزر اسرائیلی با عبور از روی راشل جمجمه او را شکست، دنده‌های او را خرد کرد و ریه‌های او را سوراخ کرد. اما گویی این کافی نبود، راننده بدون آن که تیغه بولدوزر را بالا ببرد، دنده عقب گرفت و برای بار دوم از روی بدن راشل رد شد..... برای شادی روح شهید امریکایی ❤️راشل کوری❤️ صلوات و فاتحه بخونیم و ان شا الله روحشون شاد باشه🌷🌷🌷🌷 #ارسالی_اعضا 🌹کانال شهدای مدافع حرم👇 @moarefi_shohada
قشنگ ترین شعر و سرودِ توی دنیا ؛ اشهد ان علیا ولی الله.mp3
386.7K
💛 شعر زیبا برای بیدار کردن کودکان برای اقامه نماز صبح 💛 یک بیت یا دو بیت را هر روز تکرار کنیم ... این «شعار تبلیغاتی» است 🍃 قشنگ ترین شعر و سرود توی دنیا ، اشهد ان علیاً ولی الله 🍃 بیدار شو از خواب نازنین که صبح شده باز ، اشهد ان علیّا ولی الله 🍃 خروس دوباره می خونه کوچولوی ناز ، اشهد ان علیا ولی الله ...
هدایت شده از دلنوشتـه
🦋 اگر توانستید، با این متن اشک نریزید... 👇 امروز، عجب روزی بود! همه غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم. پدر خواب بود، مادر در آشپزخانه مشغول پخت و پز، من و برادر کوچکم سر کنترل تلویزیون جر‌ّ و ‌بحث میکردیم! که ناگهان آن صدای عجیب و دلنشین در خانه پیچید، آیه ای از قرآن. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می آید. صدایت آشنا و پر‌رنج بود؛ پدرم بی درنگ از خواب پرید، مادرم با کفـگیر، به زمین تکیه داده بود، من و برادرم کنترل را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم، اصلاً مجری تلویزیون و مهمانان آن هم از جای خود بلند شده بودند و با دهانی باز و چشمانی متعجب، آسمان را ور‌انداز می کردند. و تو خود را معرفی کردی: « ای اهل عالم! من بقیه‌الله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم...» باورمان نمی‌شد.‌ آن‌جا بود که گل از گل‌مان شکفت و زیر لب سلام دادیم: «السلام علیک یا بقیه‌‌الله فی ارضه» بعد با طنین محمدی ات ما را خواستی: «...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاری‌مان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی یاری می طلبم» ..وصف نشدنی است. در پوست خود نمی گنجیدیم. پدرم همان پایین تخت به سجده شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و های های گریه میکرد و من و برادرم به خیابان دویدیم! خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود! مردم مثل مورچه هایی که خانه هایشان اسیر سیلاب شده بیرون میریختند، یکی دکمه پیراهنش را بین راه می‌بست، دیگری گِرِه روسری اش را میان کوچه محکم میکرد، عده ای زیر‌ بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش بخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی آن کودکی که به عشق تو کفشهای پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می افتاد! مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک میگفتند. قنادی رایگان شیرینی پخش میکرد و دم گل‌فروشی سر خیابان، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس! ماشینها بوق‌زنان و بانوان کِـل‌کشان و گلاب پاشان، پشت سر جمعیت عظیمی از جوانان به راه افتادند. جوانانی که دست می افشاندند و با شور میخواندند: «صلّ علی محمد *** حضرت مهدی آمد» خیلی از نگاه‌ها به ویترین یک تلویزیون‌ فروشی در آن سوی خیابان دوخته شده بود تا اولین تصویر جمال زیبایت، مخابره جهانی شود. نذر ۳۱۳ صلوات کردم مبادا اَجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت به قاب تلویزیون آمد، شیشه مغازه غرق بوسه شد. یکی بلندبلند صلوات میفرستاد، دیگری قسم می‌خورد که تو را قبلاً در محله‌شان دیده وخیلی‌ها اشک‌هایشان را با آستین پاک می‌کردند تا یک دل سیر تماشایت کنند. در این مدت که علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان می‌شد، دل شیعیانت مثل سیر‌و‌سرکه میجوشید اما کسی فکر نمیکرد به این زودی‌ها ببـیندت. راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود:« مَثَلِ ظهور مهدی، مَثَلِ برپایی قیامت است. مهدی نمی آيد مگر ناگهاني" قسم میخورم این اثرِ دعای توست که تا کنون ما زیر عَلَمت مانده ایم." عجب روزی بود امروز آقا ،چقدر عزیز و خواستنی هستید «عشق جان» @Dlnvshte♥️
هدایت شده از دلنوشتـه
🦋 اگر توانستید، با این متن اشک نریزید... 👇 امروز، عجب روزی بود! همه غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم. پدر خواب بود، مادر در آشپزخانه مشغول پخت و پز، من و برادر کوچکم سر کنترل تلویزیون جر‌ّ و ‌بحث میکردیم! که ناگهان آن صدای عجیب و دلنشین در خانه پیچید، آیه ای از قرآن. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می آید. صدایت آشنا و پر‌رنج بود؛ پدرم بی درنگ از خواب پرید، مادرم با کفـگیر، به زمین تکیه داده بود، من و برادرم کنترل را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم، اصلاً مجری تلویزیون و مهمانان آن هم از جای خود بلند شده بودند و با دهانی باز و چشمانی متعجب، آسمان را ور‌انداز می کردند. و تو خود را معرفی کردی: « ای اهل عالم! من بقیه‌الله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم...» باورمان نمی‌شد.‌ آن‌جا بود که گل از گل‌مان شکفت و زیر لب سلام دادیم: «السلام علیک یا بقیه‌‌الله فی ارضه» بعد با طنین محمدی ات ما را خواستی: «...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاری‌مان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی یاری می طلبم» ..وصف نشدنی است. در پوست خود نمی گنجیدیم. پدرم همان پایین تخت به سجده شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و های های گریه میکرد و من و برادرم به خیابان دویدیم! خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود! مردم مثل مورچه هایی که خانه هایشان اسیر سیلاب شده بیرون میریختند، یکی دکمه پیراهنش را بین راه می‌بست، دیگری گِرِه روسری اش را میان کوچه محکم میکرد، عده ای زیر‌ بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش بخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی آن کودکی که به عشق تو کفشهای پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می افتاد! مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک میگفتند. قنادی رایگان شیرینی پخش میکرد و دم گل‌فروشی سر خیابان، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس! ماشینها بوق‌زنان و بانوان کِـل‌کشان و گلاب پاشان، پشت سر جمعیت عظیمی از جوانان به راه افتادند. جوانانی که دست می افشاندند و با شور میخواندند: «صلّ علی محمد *** حضرت مهدی آمد» خیلی از نگاه‌ها به ویترین یک تلویزیون‌ فروشی در آن سوی خیابان دوخته شده بود تا اولین تصویر جمال زیبایت، مخابره جهانی شود. نذر ۳۱۳ صلوات کردم مبادا اَجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت به قاب تلویزیون آمد، شیشه مغازه غرق بوسه شد. یکی بلندبلند صلوات میفرستاد، دیگری قسم می‌خورد که تو را قبلاً در محله‌شان دیده وخیلی‌ها اشک‌هایشان را با آستین پاک می‌کردند تا یک دل سیر تماشایت کنند. در این مدت که علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان می‌شد، دل شیعیانت مثل سیر‌و‌سرکه میجوشید اما کسی فکر نمیکرد به این زودی‌ها ببـیندت. راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود:« مَثَلِ ظهور مهدی، مَثَلِ برپایی قیامت است. مهدی نمی آيد مگر ناگهاني" قسم میخورم این اثرِ دعای توست که تا کنون ما زیر عَلَمت مانده ایم." عجب روزی بود امروز آقا ،چقدر عزیز و خواستنی هستید «عشق جان» @Dlnvshte♥️