هدایت شده از هیـرِش'】
گریه کنید همهتون گریه کنید
اربابم تنها شد .
گریه کنید جلو چشم عبّاس ناموسِخدا
رو بردن اسارت
همه گریه کنید
همه گریه کنید اولیامخدره ، بانو زینب
کتک خورد از حرومزاده ها بعدِآقامعبّاس .
ناموسِعبّاس و کتک زدن اما عبّاس
نتونست خورد کنه دستِحرومیا رو فقط
از رویِنیزه اشک ریخت و بیداد کرد
همه گریه کنید .
داد بزنید ، زجه بزنید :)
دنیا گریه کنه ..
دنیا گریه کنه برا هزار تا فکر و خیالی که
آقامعبّاس موقعِجون دادن دربارهیِحرم
کرد تو ذهنش .
لطمه بزنید ، داد بزنید ،
به سر و سینه بزنید
عالم یه دلیلِوجود داشت : ارباب
که اون دلیلِوجود بعدِعلمدارش
کمرش شکست ، بلند گریه کرد
داد بزنید که حرومیا خندیدن ب
دادِغماندودِارباب بعدِعبّاس :)
بیحیا ها با دست نشون دادن ارباب و
گفتن : زمین زدیم حسین و هلهله کنید
مثه همون موقع که تو کوفه پیچید
علی زمین خورد وقتی شنید عشقش رفت :)
لطمه بزنید که آقامعبّاس وقتی خورد زمین
چشمایِناپاک خیره شد سمتِحرمالله .
خیره ! نامحرم خیره شد به ناموسِعلی .
موقعِاومدن عباس گردِمحمل و گرفت که
آفتاب نبینه سایهیِعقیلهیِبنی هاشم و ؛
حالا که با صورت افتاده زمین باید
فکرِمعجرِزینب باشه
گریه کنید همه ، گریه کنید .
ارباب الان نمیتونه خوب بجنگه چون
کسی نیست مواظبِخیام باشه
یه چشمش سمتِلشکره یه چشمش
سمتِحرم
نمیدونه لشکرِحملهورِسمتش و بزنه
یا اون بیحیایی که خلخالِزینب چشمش و
گرفته :)
اون بیحیاهم خیالش راحته عبّاس نیست
پس بیحیایی میکنه
دنیا گریه کنه و داد بزنه و لطمه بزنه و بمیره
بمیره برا دنیایِارباب بعدِعبّاسش
دنیا گریه کنه و داد بزنه و بمیره...
که صدای «اخاادرکاخا» ی آقامونعباس بلند شد..💔
بخدا امسال خیلی زود تاسوعا رسید
امسال خیلی زود بی علمدار شدیم 💔
خدا صبر بده به قلبِ امام زمانمون ..
مُنتَظـِـــر...؛)🇵🇸
ولی من هنوز تو روضه ی حضرت علی اکبر گیر کردم :))) نمیتونم واقعا امشب رو نمیتونم هنوز تو گوشم داره
قبول داری روضههایِدیشبِفدائیان
قصد کرده بود ما رو بکشه ؟:)
دیشب هنوز داره رمق میکشه از من ..
مخصوصا اونجاش که سدرضا از
زبونِارباب داد زد : خواااهر ! تو چرا اومدی
از خیمه بیرون ؟:::::)
برو تو خیمه خواهر بروو )))))
میدونستید حضرت عباس
قبل از اینکه شهید بشن داغِ سه تا برادرِ
تنی شونُ دیدن؟ :)))
قربون این آقا برم ..
سه تا برادر داشتن جعفر، عبدالله و عثمان
که هر سه تاشون تو کربلا قبل از حضرت
عباس به شهادت رسیدن
و چون چیز زیادی از این سه بزرگوار تو
تاریخ نوشته نشده زیاد ما نمیشناسیمشون ...
فقط در همین حد گفته شده که رجز های
بسیاری خوندن، جنگیدن و به شهادت رسیدن :)
میگن وقتی حضرت عباس به دنیا اومدن
امیرالمومنین دست های حضرت رو از
قنداق آوردن بیرون، هی بوسه زدن به بازو
های عباسشون ...💔:)
میگن امالبنین یهو دلش ریخت.. !
گفتن: آقا دست های بچم عیبی داره؟
امیرالمومنین گفتن نه بانو ، این دست ها
یک روز میاد کربلا ...💔
آقای ما؟ اربابِ ما؟ با شونه های افتاده راه برن؟
تا عباسمون بود آقامون سینه شونُ سپر میکردنُ راه میرفتن..
بخدا الانِ که قدشون خمیده .. :)💔
بخدا الانِ که علمدارشون رفته ...
بخدا الانِ که تموم پشت و پناهِ لشکرشون رفته :)
مُنتَظـِـــر...؛)🇵🇸
اون لحظه ای که اربابمون مظلومانه با پشت آستین اشکشونُ پاک کردن !(:
اشک مزاحمه !
صورتِبرادر و تار نشون میده
ارباب پاک کرد صورتش و ..
دید نه !
صورتِعبّاس خودش مبهم شده ، درهم شده :)))
هدایت شده از شوریدِگی؛
10.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنجاههزارباردیدمش:)...
خیلی قد بلند بوده ماشالله ماشالله:)💔
_در ستایشِ توصیفِ آقا قمر بنی هاشم|حاجمنصورارضی|