نهر نماز
بچه ها! شاید شما نهر پاک و زلالی رو دیده باشید که با صدای ملایم و قشنگ، از جلوی شما رد بشه. بچه ها! هیچ وقت شما آرزو کردید که کاش یکی از این نهرها مال شما بود؟ بله، پیامبر به ما این مژده رو می دهند که ما می تونیم یک نهر داشته باشیم و توی اون آبتنی کنیم. یک روز پیامبر از اطرافیانشون پرسیدند: اگر در خانه شما نهری باشد و هر روز پنج بار خود را در آن بشویید، آیا بدن شما هیچ وقت کثیف می شود؟ مردم گفتند: نه یا رسول اللّه . پیامبر فرمود: نماز مثل همان نهر جاری است و هر گاه کسی نماز بخواند،از گناه پاک می شود.
#شهادت_پیامبر صلیاللهعلیهوآله
#داستان
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید
برگ زرد گناه
پیامبر دستش را به شاخه خشکیده درخت گرفته بود و آن را تکان می داد. برگ های زرد شاخه، مثل باران بر زمین می ریخت. یکی از یاران پیامبر به نام سلمان، با تعجب به ایشان نگاه کرد، با خود گفت: چرا پیامبر با شاخه درخت بازی می کند؟ از پیامبر شنیده بود که نباید وقت را به کارهای بیهوده گذراند؛ به همین دلیل، از روی کنجکاوی از پیامبر پرسید: ای رسول خدا! چرا این شاخه رو تکون تکون می دید؟ پیامبر مثل همیشه با تبسمی شیرین، مثل یک دوست او را نگاه کردند و فرمودند: برگ های این درخت، مثل گناه های آدم مؤمنه که وضو می گیره و نماز رو آن طور که خدا دوست داره، می خوانه. سلمان، به یک عالمه برگ زرد و خشک شده ای که پای درخت جمع شده بود، نگاهی کرد و در حالی که دلش هوای نماز خواندن کرده بود، رفت تا وضو بگیرد و نماز بخواند.
#شهادت_پیامبر صلیاللهعلیهوآله
#داستان
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید
گریه کودک
صدای اذان در کوچه های شهر پیچید و مردم برای خواندن نماز به طرف مسجد راه افتادند. پس از مدتی، عده زیادی زن و مرد در مسجد جمع شدند. حضرت محمّد صلی الله علیه و آله آماده خواندن نماز شدند. مردم پشت سر ایشان به صف ایستادند و پیامبر نماز را شروع کردند ایشان رکعت اوّل و دوم نماز را به آرامی خواندند، اما رکعت سوم را تند و سریع خواندند. مردم نگران شدند و فکر کردند چه پیش آمده است که پیامبر نماز را تند می خواند. به همین دلیل، این مطلب را پس از نماز از پیامبر پرسیدند. پیامبر به آن ها نگاه کرد، سپس لبخندی زد و با مهربانی جواب داد: مگر شما در رکعت سوم نماز، صدای گریه کودکی را نشنیدید؟ من به خاطر آن کودک، نماز را تند خواندم تا مادرش زودتر برود و او را آرام کند. مردم نمازگزار به یکدیگر نگاه کردند و از توجه و مهربانی پیامبر صلی الله علیه و آله به کودکان، شاد شدند.
#شهادت_پیامبر صلیاللهعلیهوآله
#داستان
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید
خوابِ فاطمه علیهاالسلام
یک شب حضرت فاطمه علیهاالسلام در خواب دید که مشغول خواندن قرآن است ناگهان قرآن از دستش افتاد و گم شد. فاطمه علیهاالسلام با وحشت از خواب پرید و خوابش را برای پدرش تعریف کرد. حضرت محمّد صلی الله علیه و آله فرمود: دخترم، ای نورِ دیده ام! من آن قرآنی هستم که در خواب دیده ای. به زودی من از میان شما ناپدید خواهم شد. زمانی طولانی نگذشته بود که کم کم نشانه بیماری بر بدن رسول خدا پیدا شد و پیامبر در بستر بیماری قرار گرفت. بیماری ای که پیامبر را از مسلمان ها جدا کرد و آن ها را عزادار و غمگین ساخت.
#شهادت_پیامبر صلیاللهعلیهوآله
#داستان
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید
دو امانت بزرگ
دیگه کم کم پیامبر، آماده دیدار خدا می شد. اون حضرت، عصر یک روز به مسجد سری زد و با همه خداحافظی کرد و به مردم گفت: من از پیش شما می روم، اما شما رو به خدا، مراقب دینتون باشید و از دین خودتون خوب محافظت کنید و نگذارید از بین بره. من از میان شما می روم، اما دو چیز به شما امانت می دهم: یکی قرآن و دیگری خانواده ام. از این دو امانت خوب مراقبت کنید و هر چه می خواهید، فقط از این دو چیز، یعنی از خانواده من و قرآن بخواهید تا هیچ وقت سر درگم نشوید و راه اشتباهی نروید. بچه های خوب و گلم! من و شما خدا رو شکر می کنیم که به حرف پیامبر گوش دادیم و به وصیت ایشون عمل کردیم و دوستدار پیامبر و خونواده پیامبر و قرآن خوبمون هستیم.
#شهادت_پیامبر صلیاللهعلیهوآله
#داستان
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید
فروتنی پیامبر صلی الله علیه و آله
بچه ها! می دونید پیامبر مهربون و خوش اخلاق ما، چقدر بزرگ و بزرگوار بودند. خوب، الآن یک قصه براتون تعریف می کنم تا این مطلب برای همتون ثابت بشه. آخرین روزهای عمر شریف پیامبر بود. یک روز اون حضرت به مسجد اومد و با مردم خداحافظی کرد و به اون ها گفت: «ای مردم! هر کس به گردن من حقی دارد، بیاید و حق خودش رو از من بگیرد. اگر من حق کسی را گرفته ام به من بگوید تا به او برگردانم». همه ساکت بودند که یک نفر از جا بلند شد و گفت: ای پیامبر! روزی شما از کوچه ما می رفتید و چوبی در دستتان بود که با آن اسب خود را به جلو حرکت می دادید، اما این چوب بر شانه من خورد. پیامبر بزرگ ما، با این که پیامبر خدا بود و مقام بلندی داشت، از حرف مرد ناراحت نشد و گفت: «ای مرد! نزدیک بیا و این چوب را بگیر و هر کاری با تو کردم، تو در مورد من انجام بده». مرد نزدیک آمد، اما از این حرف خودش شرمنده شد و خجالت کشید، اشکش جاری شد و بغضش ترکید و بدن پاک پیامبر صلی الله علیه و آله را مثل یک گل بهشتی خوشبو بویید.
#شهادت_پیامبر صلیاللهعلیهوآله
#داستان
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید
مسابقه-پیامبر-اکرم-صلی-الله-علیه-وآله.ppsx
2.39M
#مسابقه
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه وآله
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید
#کاربرگ #پیامبر(ص) #حضرت_محمد(ص) #شهادت
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید
#شعر_کودکانه
🌹 پیغمبر خوب ما
پیغمبر خوب ما
بسیار خوش سخن بود
زیبایی کلامش
الگوی مرد و زن بود
عطر گلاب میداد
لبخند مهربانش
وقتی شکوفه میشد
گلواژه بر لبانش
با مهر و با محبّت
با واژههای شیرین
میداد درس ایمان
میگفت قصّهی دین
دریای نور میدید
پییغمبر امین را
هرکس که گوش میداد
آن صوت دلنشین را
ما هم همیشه هر جا
با هر که رو به روییم
باید شبیه ایشان
زیبا سخن بگوییم
✍شاعر: سمانه رحیمی
#شهادت_پیامبر
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید