✨﷽✨ 🌀 #رضایت_خدا_در_رضایت_پدر ❌فردی محضر آیت‌الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی(رحمت الله)، آن عارف عظیم‌الشّأن و مرد الهی آمد، گفت: آقا! وضعم ناجور است، آبرویم در خطر است، قرض، زندگی‌ام را فلج كرده است، حال عجیبی پیدا کردم و می‌ترسم دینم را هم از دست بدهم - چون جدّاً گاهی فقر، کفر می‌آورد - 💠ایشان فرمودند: دستورالعملی به تو مي‌دهم که خیلی آسان است و همه می‌دانند، امّا عمل نمی‌کنند. گفت: چیست؟ فرمودند: در قنوت‌هایت مقیّد باش که «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»(بقره/201) را حتماً بگویی. اين نسخه‌اي خوب، مجرّب، عالی و امتحان شده است. 🔸گفت: آقا! چقدر انجام دهم؟ فرمودند: دائم. 🔹گفت: آقا! چه موقع اثر می‌گذارد؟ فرمودند: به سال نمی‌گذرد که اثرش را می‌گذارد، امّا 🔷برای این که وسعت رزق برای شما به وجود بیاید این را به عنوان ذکر دائمی خود داشته باش. ▫️این شخص اين كار را انجام داد و حتّی خودش را مقیّد کرد که در نافله‌هايش هم ذکر اصلی قنوتش، «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ» باشد. یک سال گذشت، خبری نشد. گفت: شاید اگر یک مدّت دیگری هم انجام دهم، درست شود. بعد از آن دو ماه، سه ماه و شش ماه گذشت، ديگر طاقتش طاق شد. 🔺پیش آقا آمد، گفت: آقا! شما به هر کسی نسخه‌اي دادید، عملی بوده، در مورد نسخه‌ای هم كه به من داديد خود شما فرمودید: خوب و مجرّب است، چطور برای من عمل نکرد؟! - معلوم است او یک انسان بامعرفتی بود که نگفت: این مطلب اشتباه است، بلكه گفت: چطور برای من عملي نشد؟!- 🔅آقا فرمودند: پدرت در قید حیات است؟ گفت: بله! فرمودند: با هم همکار بودید؟ گفت: بله! فرمودند: الآن هم هستید؟ گفت: خیر! فرمودند: چرا؟ گفت: به خاطر این که پدرم در معاملات به نوع دیگری کار می‌کرد. فرمودند: نعوذبالله به حرمت؟ گفت: نه آقا! ابداً. فرمودند: پس چطور؟ 📍گفت: آقا! ایشان در معاملاتشان زیاد دست و دل باز بودند. من به ایشان مي‌گفتم: این‌گونه که شما به اين و آن بخشش مي‌كنيد، مدّتي نمی‌گذرد که این دارالتّجاره مبدّل به یک مشت خاکستر می‌شود، امّا ایشان مي‌فرمودند: خیر! همین است. در آخر به ایشان گفتم: سهمی به من بدهید تا من جداگانه به كار مشغول شوم. 📕آن شخص گفت: البته من هم خدا را گواه می‌گیرم كه هیچ ظلمی، ولو به یک ده شاهی، به کسی نمی‌کنم. هميشه در معامله، دقیق هستم که نکند در مالم شبهه‌ای بیافتد، چه برسد به اين كه نعوذبالله و نستجیربالله به حرام مبتلا شوم. 📎آقا فرمودند: مشکل همین است که تو پدر را رها کردی، در ‌حالی ‌که او به تو امید داشت. 🚩او گفت: آن موقعی که جدا شدم، پدرم به من چیزی نگفت. ایشان فرمودند: بله! خیلی مواقع پدر و مادر به زبان نمی‌آورند، امّا دلشان می‌خواهد همان کاری را انجام دهید که آن‌‌ها می‌خواهند. درست است كه تو بعد از آن، رعایت حلال و حرام را کرده‌ای، امّا آن‌چه که عامل شد تو بیچاره شوی و این ذکر باعظمت الهی و این آیه شریفه در تو اثر نکند، همین است که خواسته پدر را انجام ندادی. 🔑ايشان در آخر فرمودند: بعید است که خیر دنیا را هم ببینی، چون «رِضا اللّه فِى رِضا الوالِدِ». 📌لذا اگر بخواهيم خدا از ما راضی شود و دعايمان مستجاب شود، بايد پدر و مادر از ما راضی شوند. 🌸گزیده ای از کتاب دو گوهر بهشتی، آیت الله قرهی #متن_روضه_و_سخنرانی •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha ✍

✔ حجت‌الاسلام #دانشمند 📜 موضوع: #حق_الناس اولین قدم امام حسین در کربلا حق الناس بود که همه زمین کربلا رو خرید ⏰زمان: 17 دقیقه 17 ثانیه #متن_روضه_و_سخنرانی 👇👇👇👇👇 @membariha

✨﷽✨ #انگار_نمیدانیم میگویند مرجع تقلید نمیخواهیم چون تقلید کار میمونه! 😐👇 انگار نمیدانیم ۲۴ساعت لای ژورنالهای مد و لباس دنبال تقلید از جدیدترین مدلها هستند🐒 می‌گویند چرا این همه پول خرج مجلس امام حسین میکنید؟👇 انگار که نمیدانیم با پول سفرهای هرزگی‌شان به تایلند و ترکیه می‌شود هزاران جوان دم‌بخت را به هم رساند و صدها جوان بیکار را شاغل کرد🍃 میگویند اسلام کهنه شده! انگار نمیدانیم کوروش مال ۵۰۰۰ سال قبل بوده ⛩🔥 می‌گویند حجاب مال عربها بوده 👇 انگار نمیدانیم "چادر" یکی از کلمات باقیمانده از زبان پهلوی است و پوشش رایج زنهای ایرانی قبل از اسلام بوده! می‌گویند بدون حجاب احساس امنیت و آرامش میکنیم👇 انگار نمیدانیم هر شب ‌یک مشت قرص خواب‌آور میخورند تا شاید بتوانند یک لحظه چشم روی هم بگذارند! 😏 میگویند بهترین دین، "دین مهربانی" است💛👇 انگار نمیدانیم همینها با چه تیپهایی در خیابانها میچرخند و دل چه جوانهایی را در حسرت نداشتنشان آتش میزنند و چه خانواده‌هایی را از هم جدا می‌کنند و چه فرزندانی را از نعمت خانواده شاد و ‌پدر‌ و مادر عاشق محروم می‌کنند #متن_روضه_و_سخنرانی •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha ✍

✨﷽✨ #پست_ویژه گوش کن خواهر!☝️ #قرار_نیست ⛔️ چون من و تو چادر به سر داریم☺️ نگاهمان به هم جنس هایمان رنگ غرور داشته باشد😠 جنس برتری و خود بینی بگیرد😠☝️ قرار نیست ⛔️ چون من و تو حجابمان (فقط حجابمان) برتر است تماما و از همه نظر برتر باشیم😒 قرار نیست ⛔️ دید خودمان به وضعیتمان را بالا و بالا تر ببریم☝️ مامور شده ایم که با خلق و خوی خوبمان☺️ خواهرهایمان را هم تشویق کنیم قرار نیست ⛔️ چون خودمان روی یک تار مو حساسیم😕 با آنهایی که هنوز(درک نکرده اند فلسفه ی حجاب را) قطع رابطه کنیم😥 قرار نیست دوستمان را رها کنیم🙁 مامور نشدیم که⛔️ مغرور شویم 😠 مامور شدیم که ✅ اگر لایق بودیم پند دهیم👌 مامور نشدیم⛔️ که قاضی شویم و حکم صادر کنیم 😯 مامور شدیم✅ که از عواقب بد بگوییم👌 نکند میان پند و اندرزهایی که به خواهرت میکنی😳 اخم بر چهره بیندازی و صدایت را کلفت کنی و دم بزنی😠 این جور اگر عمل کنی خدا لیاقتِ هدایتِ دیگران را به ما نمیدهد😏 یادت نرود خودت هم از همان اول چادر به سر نداشتی☝️ واقعه ای رخ داد و درونت انقلاب کرد☺️ چه قدر زیبا میشود اگر❗️ زمینه ای فراهم کنی برای یک انقلاب جدید انقلابی از جنسِ اسلامی با رنگ و بو و منشِ یک بانوی ایرانی☺️👌 #متن_روضه_و_سخنرانی •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha ✍

✨﷽✨ 📛 مسخره کردن ظاهر دیگران ، یعنی #مسخره_کردن_خدا (نعوذبالله) ❌به شخصی گفتند خیلی بدقیافه ای. 👌 لبخندی زد و گفت :از نقش ایراد می‌گیری یا از نقاش⁉️ 🔔 یکی ازپیامدهای مسخره‌کردن دیگران فراموش کردن خداست. 💟 هوَالَّذي يُصَوِّرُکُمْ فِي‌الْأَرْحامِ کَيْفَ يَشاءُ ☝️اوست که شما را در رحم ها [یِ مادران] به هر گونه که می خواهد تصویر می کند . 📖آل‌عمران آیه ۶ #متن_روضه_و_سخنرانی •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha ✍

✨﷽✨ 💠 #مراقبه_داشته_باش_آقا_خودشان_تشريف_مي_آورند! در تبريز مجتهد جليل القدري بود به نام آيت الله آقا ميرزا رضي تبريزي (رضوان الله عليه) كه در زمان ابتداء طلبگي بنده، ايشان مرحوم شدند. كتابي است به نام «مطارح الانظار في طبقات اطباء الاعصار» تاليف ميرزا عبدالحسين خان فيلسوف الدوله، كتاب كميابي است. مؤلف كتاب، برادر آقا ميرزا رضي ميباشد. از ثقات شنيدم كه وقتي ايشان به قم آمده بودند و مهمان امام خميني شده بودند، ايشان به خانواده شان فرموده بودند: اين مهمان ما كسي است كه با دلگرمي ميشود از او تقليد كرد! و اين كلام ايشان به خوبي دلالت بر عظمت علمي و عملي آقاميرزا رضي دارد. مرحوم آقا ميرزا رضي گفته بود: ما در منزلمان كار بنايي داشتيم؛ عده اي كار ميكردند. در ميان كارگرها يك نفر بود كه معلوم بود با ديگران فرق دارد. دنبال بهانه اي ميگشتم كه با او سر صحبت را باز كنم. براي كار، نياز به نردبان بلندي داشتيم كه آن را كرايه نموديم و پس از اتمام كار بنا شد آن كارگر، نردبان را ببرد و تحويل دهد. وقتي رفت و برگشت، مقداري بيش از معمول طول كشيد؛ چون حدود مسافت را ميدانستم. ديدم بهانه اي است براي صحبت كردن، به او گفتم: چه شد كه مقداري طول كشيد؟! با يك متانتي جواب داد: چون نردبان بلند بود و ممكن بود كه به ديوار خانه هاي مردم اصابت كند و من مديون شوم، لذا با احتياط بيشتري حركت كردم؛ به همين جهت مقداري بيشتر طول كشيد. فصل تابستان بود و آفتاب دير غروب ميكرد. هنگام ظهر كه كارگرها براي تهيه غذا و صرف نهار متفرق شدند، او اول وقت به سراغ نماز رفت و با حالت توجه خاصي نماز ميخواند. وقتي تكبير ميگفت، من شديداً تحت تأثير قرار ميگرفتم، بدنم گويا به لرزه ميافتاد! نماز كه تمام شد، رفتم به او گفتم: شما بعد از اتمام كار، باز هم وقت براي نماز خواندن داشتي، چرا درزمان كار من، نماز ميخواني؟ در جواب من فقط اين را خواند: و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا «و مساجد مخصوص خداوند است پس نبايد با خدا احدي غير او را پرستش كنيد». با اين جواب او، گويا پاهايم لرزيد و نتوانستم خود را كنترل كنم، همانجا نشستم و فهميدم شخص فوق العاده اي است. از او عذرخواهي كردم و گفتم: غرضم از اين مطالب اين بود كه خواستم مقداري با تو صحبت كنم. حالا بگو امام زمان - عج الان كجا هستند؟! گفت: حضرت در تبريز تشريف داشتند؛ يك ساعت است كه اين شهر را ترك نموده اند. گفتم: چكار كنم كه خدمتشان برسم، راهش چيست؟! گفت: يك مقداري به خودت رسيدگي كن، مراقبه داشته باش؛ آقا خودشا تشريف مي آورند! پس از آن صحبت هم ديگر او را نديدم #متن_روضه_و_سخنرانی •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha ✍