کتاب یک قمقمه دریا؛ صد قصه و نکته از زندگیامام رضا.pdf
1.5M
#کتاب_یک_قمقمه_دریا
100 قصه و نکته از زندگی امام رضا
📌 #امام_رضا 📌
#متن_روضه_و_سخنرانی
👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9
هشت داستان مصور دربارۀ امام رضا.pdf
12.32M
#کتاب_هشت_داستان_مصور_امام_رضا
📌 #امام_رضا 📌
#متن_روضه_و_سخنرانی
👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9
کتاب کودکانه.pdf
7.45M
#کتاب_کودکانه_امام_رضا
📌 #امام_رضا 📌
#متن_روضه_و_سخنرانی
👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9
خاطراتی از عشق شهدا به امام رضا.pdf
6.58M
#کتاب_خاطراتی_از_عشق_شهدا_به_امام_رضا
📌 #امام_رضا 📌
#متن_روضه_و_سخنرانی
👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9
1_18586083.mp3
4.86M
✨حجتالاسلام #حیدریان
◽️ #از_امام_رضا_چه_بخواهیم؟◽️
⏰ زمان: 8دقیقه 27 ثانیه
#متن_روضه_و_سخنرانی
👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAFBM4QagwwOlWDwpsA
✨﷽✨
#عقربی_که_پنج_نفر_را_می_خورد
🔷پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: در روز قیامت، از داخل جهنم عقربی خارج می شود که سر آن عقرب در آسمان هفتم است و دُمش در ته زمین و دهانش هم از مشرق تا مغرب است.
🔷آن عقرب مےگوید : «أَینَ مَن حارَبَ اللهَ و رَسُولَه؟» ؛ ← آنهایی که با خدا و پیامبر خدا جنگ داشتند کجا هستند؟
🔷 جبرئیل فرود می آید و می پرسد: «چه کسانی را می خواهی؟ مقصودت از کسانی که با خدا و پیامبر خدا در جنگ بودند چه کسانی است؟»
عقرب می گوید: آنها پنج نفرند و من می خواهم آنها را ببلعم:
❶ اول تارِکُ الصَّلوة:
👌آن کسی که بی نماز از دنیا رفته است، مخصوصاً اگر منکر هم بوده و نماز را قبول نداشته که دیگر هیچ! این عقرب می گوید من ارادۀ تارک الصلوة را دارم. او با خدا و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در جنگ بوده است.
❷ دوم مانِعُ الزَّکاة:
👌کشاورزی که گندم داشته اما زکاتش را نمی داده، گاو و گوسفندش در حد نصاب بوده زکات نمی داده، طلا به میزان بیست مثقال داشته زکاتش را نمی داده، این عقرب می گوید: من به دنبال کسانی هستم که در دنیا زکات نمی دادند.
❸ سوم آکِلُ الرِّبا:
👌 کسانی که نزول می خوردند. در زمان ما هستند کسانی که پول می دهند و نزولش را سر ماه می گیرند. چه قدر گناه دارد.
❹ چهارم شارِبِ الخَمر:
👌کسانی که شراب می خورند، چهارمین گروهی هستند که آن عقرب به دنبالشان هست.
❺ پنجم قَومٌ یُحَدِّثُونَ فِی المَسجِدِ حَدیثَ الدُّنیا:
👌مردمی که در مسجد می نشینند و به جای اینکه مباحثه کنند، درس بخوانند، دعا بخوانند، حرف آخرت و مسائل شرعی و قرآن و مفاتیح بزنند، از دنیا صحبت می کنند: امروز دلار چند بود؟ طلا مظنه اش چه قدر بود؟ شنیده ام بالا رفته؟! این حرف ها جایش در مسجد نیست. آن عقرب به دنبال کسانی است که در مسجد از دنیا حرف بزنند.
📚برگرفته از کتاب در محضر مجتهدی
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
✨﷽✨
#توسل
حاج ذبيح الله عراقى گفت: من به بيمارى سختى دچار شدم و پزشكان، در اراك و تهران مرا از بهبودى ماءيوس ساختند، به ناچار به مشهد مقدس مشرف و به خدمت حضرت شيخ حسن على اصفهانى اعلى الله مقامه الشريف شرفياب شدم و عرض كردم.
هر مبلغ كه به عنوان حق العلاج و طبابت بخواهيد مى پردازم، مرا معالجه كنيد و از اين درد نجاتم دهيد.
حاج شيخ از شنيدن اين سخن متغير شدند و فرمودند: به طبيب مراجعه كن، من كه طبيب نيستم و هر چه در اين كار اصرار ورزيدم، نپذيرفتند، تا بالاخره با نااميدى به #حضرت_رضا (عليه السلام) متوسل شدم، يك شب در عالم رويا، حضرت امام هشتم (عليه السلام) را زيارت كردم و پس از عرض حاجت، امام هشتم (عليه السلام) فرمودند: به حاج شيخ مراجعه كن، عرضه داشتم: چند بار خدمتش رفتم و تقاضاى مراجعه كرده ام ولى ايشان مرا از خويش رانده است.
امام (عليه السلام) فرمودند: بگو به اين نشانى كه طفل شيرخوار همسايه را كه مرده بود به زندگى باز گرداندى، مرا معالجه كن.
با اين نشانى، مجددا به خدمت شيخ شرفياب شدم تا چشم ايشان به من افتاد با تندى فرمودند: نگفتم بايد به طبيب مراجعه كنى؟! عرض كردم: حضرت رضا (عليه السلام) با اين نشان مرا نزد شما فرستاده است، تا اين سخن را از من شنيدند، فرمودند: ساكت شو! تا من زنده ام اين مطلب را با كسى در ميان مگذار، آنگاه چند انجير و مقدارى معجون به من دادند كه با استفاده از آنها بيمارى من به طور كلى رفع شد و شفا يافتم.
منبع:
نشان از بى نشانها: ص 60.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
✨﷽✨
#مرحمت_امام_هشتم
وقتى كه حاج شيخ محمد على قاضى قصيده اى براى توليت آستان مقدس رضوى سروده بود كه به اميد صله و پاداشى در حضور قرائت كند.
شخصى به او تذكر مى دهد كه به جاى اين كار، براى #حضرت_رضا (عليه السلام) قصيده اى ان شاء كن. بر اساس اين توصيه، از قرائت شعر توليت صرف نظر مى كند و قصيده اى در جلالت قدر و شاءن و عظمت امام هشتم (عليه السلام) مى سرايد و در حرم مطهر قرائت مى كند. شاعر مى گويد: پس از قرائت، كسى مبلغ ده تومان به من داد به امام (عليه السلام) عرضه داشتم: اين مبلغ كم است و دوباره اشعار را خواندم، باز شخصى پيدا شد و ده تومان ديگر به من داد و خلاصه در آن شب 6 بار قصيده را در محضر امام (عليه السلام) تكرار كردم و در هر بار كسى مى آمد و ده تومان مى داد. صبح روز بعد به خدمت حاج شيخ حسن على اصفهانى (رحمه الله عليه) شرفياب شدم.
ايشان فرمودند: آقاى شيخ محمد على، ديشب با امام (عليه السلام) راز و نيازى داشتى شعر خواندى و شصت 60 تومان به تو دادند، اكنون آن پول را به من بده، من شصت تومان را به خدمتشان تقديم كردم و ايشان مبلغ يكصد و بيست تومان به من مرحمت كردند و فرمودند: فردا صبح به بازار مى روى و مركب تركمنى سرخ رنگى كه عرضه مى شود به مبلغ بيست تومان خريدارى مى كنى و با بيست تومان ديگر از آن پول، خرج سفر و سوغات خود را تاءمين مى كنى، چون به عراق رسيدى مركب خود را به مبلغ چهل تومان بفروش و به ضميمه هشتاد تومان باقى مانده گاو و گوسفند بخر و به دامدارى و زراعت بپرداز كه معيشت تو از اين راه حاصل خواهد شد و توفيق زيارت بيت الله الحرام، نصيب تو خواهد گرديد و از آن پس ديگران از وجوهات مذهبى ارتزاق مكن، ولى در عين حال ترويج دين و احكام الهى را را از ياد مبر.
منبع:
نشان از بى نشانها: ص 53 مرحوم شيخ حسن على اصفهانى.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
✨﷽✨
#شفاى_كافر
انوشيروان مجوسى اصفهانى در نزد خوارزمشاه مقام و منزلت بسيار داشت، او را به عنوان نماينده نزد سلطان سنجر فرستادند.
انوشيروان گرفتار ((برص)) ((بيمارى پيس)) مرض بسيار شديدى بود و مى ترسيد اگر با آن وضع نزد سلطان برود از او متنفر شود، و لذا وقتى در راه به طوس رسيد شخصى به او گفت: اگر حضرت رضا (عليه السلام) را زيارت كنى و از او درخواست نمائى شفايت مى دهد.
انوشيروان گفت: من كافر هستم و شايد خدام مانع ورود من به حرم شوند!
به او گفتند: لباست را تغيير بده تا از حال تو مطلع نشوند، او چنين كرد و در حرم مطهر و در حرم مطهر رضا (عليه السلام) تضرع و زارى كرد و شفاى خود را تقاضا كرد.
چون از حرم مطهر بيرون آمد اثرى از مرض در بدن خود نديد، لباسش را در آورد و بدن خود را نگاه كرد، اما اثرى از مرض نبود، غش كرد و بر زمين افتاد و چون به هوش آمد مسلمانان شد و براى قبر مطهر آن حضرت صندوقى از نقره فراهم آورد و مال بسيارى نثار حرم كرد.
منبع:
كتاب على فلسفى: ص 235.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
✨﷽✨
#آزاد_شده
دو برادر بودند كه يكى از آنها محصل علوم دينى و طلبه بود و ديگرى از كارمند دولت. برادرى كه روحانى بود عازم زيارت #حضرت_رضا (عليه السلام) شد و قبل از حركت به جهت خداحافظى با برادرش به منزل او رفت و چون برادرش خانه نبود با اهل و عيال او خداحافظى كرد و به سوى خراسان حركت كرد.
وقتى كه برادرش به خانه آمد و از مسافرت برادر خود آگاه شد بر اسب خود سوار شد و شهر را ترك كرد تا برادرش را ببيند و با او خداحافظى كند، چون به او رسيد و با او خداحافظى كرد و خواست باز گردد، با خود گفت كه خوب است من هم با برادرم به زيارت امام رضا (عليه السلام) بروم! تصميم جدى گرفت و به همراه برادرش و ساير زوار عازم خراسان شد.
از آنجا كه او كارمند دستگاه ظلم بود و به بدگوئى و ظلم به ديگران عادت داشت در اين سفر هم نتوانست دست از آن اذيت و آزارها بردارد و با دشنام و بدگوئى و ساير كارها به آزار مردم پرداخت.
مردم بيچاره نزد برادرش از او شكايت مى كردند و او هم برادر ظالم را مورد موعظه و نصيحت قرار مى داد، اما سودى نمى بخشيد و او همچنان به كار خود مشغول بود، و برادر روحانى اش پيوسته از مردم خجالت مى كشيد.
بالاخره در بين راه آن برادر ظالم مريض شد و قبل از رسيدن به مشهد مقدس از دنيا رفت برادرش او را غسل داد و كفن كرد و بر روى اسبش گذاشت و به مشهد آورد و در حرم امام رضا (عليه السلام) طوافش داد و در جوار آن حضرت به خاكش سپرد.
آن شب برادر روحانى در خواب ديد، گويا حرم امام رضا (عليه السلام) را زيارت كرده و از حرم خارج شده است، در جنب صحن مقدس باغ با صفائى ديد، گردشى در آن باغ كرد و از ديدن نهرهاى جارى و درختهاى ميوه و ساختمانهاى عالى و رفيع و خدمتگزاران بسيارى كه در آنجا بودند.
برادر روحانى به حيرت افتاد، ناگهان شخصى بزرگوار و محترمى را ديد كه نشسته و دو طرف او را صفوفى از خدمت گزاران احاطه كرده اند.
برادر در فكر فرو رفت كه اين كيست كه داراى چنين مقام هائى است! ناگاه ديد آن شخص برخواست و نزد او آمد و خود را بر پاهاى آن مومن روحانى افكند، چون خوب نگاه كرد ديد آن شخص همان برادرش مى باشد كه به تازگى از دنيا رفته است از او پرسيد: تو كه از ياران و كمك كنندگان به ظالمان بودى چگونه به اين مقام رسيدى؟ او گفت: تمام اين نعمت ها كه مشاهده كردى از بركات تو است، زيرا همين كه من به حال احتضار رسيدم، جان دادن برايم دشوار شد و به سختى مردم آنگاه تو مرا در تابوت گذاشتى و بر اسب بستى، در همان وقت دو نفر نزد من آمدند كه بسيار بد قيافه و خشن بودند و سلاح آتشين در دست داشتند، آنها پيوسته مرا شكنجه مى دادند و من هر چه تو و ساير زوار را صدا مى زدم و كسى را مى خواستم كمك كند سودى نداشت و من در عذاب و آتش بودم تا اينكه داخل شهر شديم.
چون به صحن مقدس رسيديم آن دو نفر از من دو شدند و آن تابوت از آتش تهى شد ولى آن دو ماءمور عذاب، از دور مرا نگاه مى كردند، اما جراءت نزديك شدن نداشتند.
عصر كه شد شما جنازه مرا براى طواف به حرم مطهر آورديد، چون مرا داخل حرم كرديد، ديدم حضرت رضا (عليه السلام) روى صندوق ((قبر)) مطهر است و شيخى نوارنى نزديك او ايستاده است، من بر آن حضرت سلام كردم، اما حضرت روى خود را از من برگردانيد، آن شيخ به من گفت: التماس كن، من التماس كردم و تقاضاى بخشش نمودم اما حضرت التفاتى به من نفرمود. چون در طواف دوم نزديك آن شيخ رسيدم به من گفت: التماس كن، من خواهش و زارى كردم، اما حضرت جواب نداد. در طواف سوم آن شخص گفت: التماس كن و حضرت را به حق جدش ((پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم))قسم بده تا تو را ببخشد وگرنه چون تو را بيرون ببرند معذب خواهى بود، همانگونه كه در بين راه عذاب شدى، من رو به حضرت كردم و گفتم: به حق جدت قسمت مى دهم كه مرا ببخشى، من از زوار شما هستم و طاقت عذاب را ندارم.
در اين هنگام آن حضرت روى به آن شيخ كرده و فرمودند: با كارهايى كه مى كنند جايى براى شفاعت ما باقى نمى گذارد، آنگاه كاغذى با دست خودشان به من مرحمت فرمودند، و شما مرا از حرم بيرون آورديد.
وقتى از حرم خارج شديد شخصى ندا كرد كه اين ميت آزاده شده حضرت رضا (عليه السلام) است، لذا مرا مستقيما به اين باغ آوردند و ديگر آن دو ماءمور عذاب را نديدم، و اگر تو مرا به اين مكان مطهر نمى آوردى من تا روز قيامت در عذاب بودم.
منبع:
داستانهايى از زندگى علماء: ص 56.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
✨﷽✨
✅ یا علی ابن موسی الرضا (ع)
♦️ #به_ظاهر_زائرم_اما_زیارت_را_نمی_فهمم
من بیچاره لطف آشکارت را نمی فهمم
♦️ تو از من بیشتر مشتاق دیداری و من حتی
به دل افتادن گاه و گدارت را نمی فهمم
♦️ زیارت نامه می خوانم دلم از نور لبریز است
"اگر چه گاه معنای عبارت را نمی فهمم"
♦️ تو پرواز مرا در اوج می خواهی و می دانی
من از بس در قفس بودم اسارت را نمی فهمم
♦️ به جای غربت تو ازدحام صحن را دیدم
غریبی آه درد بی شمارت را نمی فهمم
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
با اهداء سلام خدمت همه اساتید و سخنوران عزیز
بزرگواران میتوانند #متن_منبر_خود یا #صوت_سخنرانی_خود و یا #مطالب_پیشنهادی را برایمان بفرستند تا با نام خودتان در کانال درج شود
ارتباط با ادمین
@Abbaspour1368
با تشکر
هدایت شده از Z.Z
📖🕋📖🕋📖
🕋📖🕋📖
📖🕋📖
🕋📖
📖
📖✨همراهان گرامی کانال ، ختم قرآن دسته جمعی در کانال برگزار میشود
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃
✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر
🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂 🍃
از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود
❇️فرصت تلاوت تا آخر روز جمعه۵ / ۴/ ۹۷
✅ هدیه به ضامن آهو ، امام رضا علیه السلام به نیابت از امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و برآورده شدن حاجات افرادی که
سهمی از تلاوت را انجام میدهند داشته
باشیم 🙏
💠در روایات بر فضیلت ختم قرآن تأکید شده و در شماری از آنها، ثوابها و برکات زیادی برای ختم آن بیان شده است.
🌺رسول الله (ص) فرمودند: «من ختم القرآن فكانما ادرجت النبوه بين جنبيه و لكنه لا يوحى اليه» . ختم كننده قرآن، گويى نبوت را ميان دو پهلوى خود (يعنى در قلبش) جاى داده است، اگرچه به وى وحى نمى شود. او يك دعاى مستجاب دارد و درختى در بهشت نصيبش مى گردد.
🔸بحار:2/604
🔹 كلينى، ج 2، ص611.
🔸 متقى، ج1، ص538.
🔹مجلسى، 1403، ج89، ص204.
📣از دوستانی که تمایل دارند در این ختم آسمانی شرکت کنند 😊
🌸تقاضا میشود تعداد جزء درخواستی خود را که تلاوت می نمایید به آیدی زیر👇👇👇 اعلام کنید تا در اولین فرصت شماره جزء خدمت شما اعلام گردد و تعداد ختم قرانها خدمت شما اعلام شود و در حرم امام رضا علیه السلام ثبت شود🥀
⬇️⬇️⬇️⬇️به آیدی زیر پیام دهید جهت شرکت در ختم قران
🆔 @ZZ3362
✨﷽✨
🌹#صلهی_امام_رضا_به_يك_شاعر_با_اخلاص
🎤 مرحوم حاج #شيخ_ابراهيم_صاحب_الزماني از مداحان مخلص و مرثيه خوانان باسوز اهل بيت (عليه السلام) بود او سالها پيش از شروع درس مرحوم #آيت_الله_حائری بنيانگذار حوزهي علميه قم، دقايقي چند روضه ميخواند و آنگاه آيت الله حائري درس خويش را آغاز ميكرد.
👌او داستاني شنيدني دارد كه از حضرت رضا (عليه السلام) براي مدح خويش صله دريافت داشته است!
🎙خود نقل مي كرد كه يك بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتي در آنجا اقامت گزيدم.
👤 پولم تمام شد و كسي را هم براي رفع مشكل خويش نمي شناختم.
✍ از اين رو قصيدهاي در مدح حضرت رضا (عليه السلام) سرودم و فكر كردم كه بروم و آن را براي توليت آستان مقدس بخوانم و صله بگيرم با اين نيت حركت كردم، اما در ميان راه به خود آمدم كه چرا نزد خود حضرت رضا عليه السلام، نروم و آن را براي وي نخوانم؟!
👣 به همين جهت كنار ضريح رفتم و پس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيدهي خود را خطاب به روح بلند و ملكوتي آن حضرت خواندم و تقاضاي صله كردم.
💴 ناگاه ديدم دستي با من مصافحه نمود و يك اسكناس ده توماني در دستم نهاد... بيدرنگ گفتم:
👤 «سرورم! اين كم است!»
💴 ده توماني ديگر داد باز هم گفتم:
👤 «كم است!!»
💴 تا به هفتاد تومان كه رسيد، ديگر خجالت كشيدم تشكر كردم و از حرم بيرون آمدم.
👞 كفشهاي خود را كه مي پوشيدم، ديدم آيت الله حاج شيخ حسنعلي تهراني، جد آيت الله مرواريد، با شتاب رسيد و فرمود:
👌«شيخ ابراهيم!»
👤 گفتم: «بفرماييد آقا!»
👌گفت: «خوب با آقا حضرت رضا عليه السلام روي هم ريختهاي، برايش مدح ميگويي و صله ميگيريد. صله را به من بده!»
✉ بيمعطلي پولها را به او تقديم كردم و او يك پاكت در ازاي آن به من داد و رفت وقتي گشودم ديدم دو برابر پول صله است يعني يكصد و چهل تومان. (۱)
🔅اي كه بر خاك حريم تو ملائك زده بوس
🔅رشك فردوس برين گشته ز تو خطه توس
🔅هر كه آيد به گدايي به در خانهي تو
🔅حاش لله كه زدرگاه تو گردد مأيوس
🎋 کرامات الصالحین، ص ۲۱۶.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
✨﷽✨
🌹#معجزه_استغفار
✴️⇦شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد.
حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند: «استغفار کن».
💠⇦شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن»
✳️⇦فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید.
حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن»
💭⇦حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟!
🌼⇦فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم.
همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه این آیات سوره نوح را تلاوت فرمودند:
💟⇦«اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛
🔔 از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید.
📗مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه 12 10 سوره نوح
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍