مسلخ خون.mp3
3.92M
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانه ای به دام جنون___م کشید و رفت
پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشید و رفت ...
@moravej_tohid
💎📖💎📖💎📖💎📖💎
#هوالحکیم
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
#مقدمه_قسمت_نهم
خلاصه بعد از همۀ این بحثهای مفصل، معنای نی معلوم شد و مولانا دارد شکایت میکند و حکایت میکند از دوری خودش از آن مقام اطلاق و لاتعیّنی.
اکنون برویم بر سر این که خطاب مولانا به کیست که میگوید بشنو؟
قبل از اینکه وارد این بحث شویم یکی دو مطلب را تذکر دهیم.
بلاتشبیه و بلاتشبیه قرآن هم با حرف باء شروع میشود، و مثنوی هم با همین حرف شروع شده است.
این که میگوید بشنو، مسئلهی شنیدن در اصلاح نفوس انسانها بسیار مدخلیت دارد. قرآن میفرماید: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» اعراف۲۰۴ (پس هرگاه قرآن قرائت میشد، پس گوش دهید شاید مورد رحمت قرار گیرید) دو عبارت آمده؛ استمعوا له، و انصِتوا. استمعوا یعنی گوش دهید. انصتوا یک نوع گوش دادن خاص است. نَصتُ به معنای این است که انسان توقف کند و سکوت کند به جهت شنیدن مطلبی. زیرا که چه بسا انسان دارد در حین انجام کاری به صدای رادیو هم گوش میدهد. این استماع و گوش دادن، یک استماع کامل و مفید فایده نیست. کلمات به گوشش میخورد، اما چه بسا درک معنای آن کلمات را نکند و لذا اگر کسی بر او وارد شود و بپرسد که الآن رادیو چه گفت؟ میگوید نمیدانم متوجه نبودم.
اما فرض کنیم ناگاه گویندۀ رادیو گفت: شنوندگان عزیز! به خبر مهمی که هماکنون بدست من رسید توجه فرمایید. در اینجا ناگاه همه دست از کار میکشند و درجای خود توقف میکنند و تمام قوای خود را در قوۀ سامعه متمرکز میکنند که نفس با قوت بیشتری مطلب را درک کند. این میشود انصات و نصت.
قرآن می فرماید استماع کنید و انصات کنید. یعنی گوش کردن شما به قرآن با توجهی کامل و حواسی جمع باشد و قلبتان را فارغ از هر امر دنیایی نمایید، لعلّکم ترحمون، شاید مورد توجه و عنایت اسم الرحمن قرار گیرید که بعد از اسم اعظم الله است. همۀ این آثار اسم الرحمن زمانی برای انسان حاصل میشود که انسان قرآن را گوش دهد. اما گوش دادنی که با قلب باشد نه گوش ظاهر که انسان در این گوش و در این قوۀ سامعه با حیوان شریک است. چرا که صدا دو صداست. یکی صداهایی که از اشیاء مادی به گوش میرسد مثل صدای حرف زدن آدمها، صدای حیوانات، صدای باد، باران، و این صداها را هم انسان میشنود هم حیوان.
اما صداهایی هست که گوش ظاهر آنها را نمیشنود که در قسمت بعد مورد بحث قرار خواهد گرفت.
💎📖💎📖💎📖💎📖💎
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
🆔 @moravej_tohid
آه از روی درد عشق....mp3
2.17M
...او دارد میگوید آخ ، اما این آخ ، آخ یک عاشق درد کشیده نیست...
میخواهم صدای آن آخی را که از روی عشق بلند میشود بشنوم...
...چطور شد اینها را زلیخواه فهمید ، اما خدا نمیفهمد !!! که نیمه شب آدم سر را به سجده گذاشته است و میگوید : العفو ، خدایا...نمیفهمد که او برای سیب و گلابی دارد داد و بیداد میکند ، او برای حور و قصور دارد اینطور اشک و آه میریزد ، اما او نه ، او از روی عشق دارد اشک میریزد ، آه میکشد ، خدا فرق این آه ها را خوب میداند که کدام آه ، آه یک عاشق درد کشیده هست ، از درد هجران ، از درد فراق دارد آه میکشد ، یکی هم هست از شوق وصال حور و قصور دارد آه میکشد...
... فرق این آه ها را خدا میفهمد ، فرق این عبادت ها را خدا میفهمد ، آن عبادتی را که از روی درد باشد ، آن را میپسندد ، بعد به ملائکه اش میگوید به روی زمین بروید ، یک صدای آه و ناله ای هست که این از عشق من دارد... او را پیدایش کنید ، او را یک چیزی دیگری در نامه اعمالش بنویسید ، هر کاری کرده... همه را پاک کنید ، صحیفه اعمالش را پاره کنید و دور بریزید ، از نو یک صحیفه دیگری ، فقط درونش یک کلمه بنویسید " عشق "...
@moravej_tohid
#فایل_صوتی_کوتاه
منازل السائرین جلسه ۷۳.mp3
24.99M
🎙#تفسیر_منازل_السائرین جلسه هفتاد و سوم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
خلقت آدم جلسه ۲۰.mp3
34.46M
🎙#خلقت_آدم جلسه بیستم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
خلقت آدم جلسه ۲۱.mp3
26.32M
🎙#خلقت_آدم جلسه بیست و یکم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
طلاق دنیا.mp3
2.09M
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
انبیا زان زین خوشی بیرون شدند
که سرشته در خوشی حق بدند
زانک جانشان آن خوشی را دیده بود
این خوشیها پیششان بازی نمود
#فایل_صوتی_کوتاه
🆔 @moravej_tohid
برگرفته از جلسه دهم تفسیر منطق الطیر
موانع عبادت جلسه ۱۶.mp3
29.29M
🎙#موانع_عبادت جلسه شانزدهم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
💎📖💎📖💎📖💎📖💎
#هوالحکیم
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
#مقدمه_قسمت_دهم
در قسمت پیش اشاره شد که صداهایی هم هست، که گوش ظاهر آنها را نمیشنود. مثل صدای جبرئیل که کلام خدا را قرائت میکند، یا صدای ملائکهای که خدا را تسبیح میکنند.
این صداها را مطمئنا با گوش قلب باید شنید و برای همین خداوند در قرآن برای انسان دو نوع گوش ثابت میکند؛ یکی گوش ظاهر و دیگری گوش قلب: «و لاتکونوا کالّذین قالوا سمعنا و هم لایسمعون» انفال۲١ (و مباشید مثل کسانی که گفتند شنیدیم، درحالیکه نمیشنوند). یعنی اینها فقط با گوش ظاهر شنیدند در صورتی که شنیدن کلام خدا با گوش ظاهر فایده ندارد.
در جای دیگر میفرماید: «وَ مایَستَوِی الاَعمَی وَ البَصِیر وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الحَرُورُ وَ ما یَستَوِی الاَحیاء وَ لَا الاَمواتُ اِنَّ الله یُسمِعُ مَن یَشاءُ وَ ما اَنتَ بِمُسمِعِِ مَّن فِی القُبُور» فاطر ١۹-۲۲ (کور و بینا یکسان نیستند، و نه تاریکی و نور، و نه سایۀ خنک و گرمای طاقت فرسا، و نه زندگان و مردگان. همانا خداوند کسی را که بخواهد می شنواند، و تو نمیتوانی کسانی را که در قبور هستند بشنوانی). یعنی کسانی که با قلبشان نمی توانند بشنوند، مردهاند گویی که در قبر هستند. افرادی که آثار اعمال باطل، و صفات رذیله و اعتقادات فاسد، مرتب بر روی قلبشان جمع می گردد رفته رفته قلبشان در زیر آنها مدفون شده و لذا قلب میمیرد. حال از آنجا که حقیقت وجود انسان قلب اوست، بنابراین قلبی که در زیر رسوبات اعمال و صفات و اعتقادات مدفون شده، بیانگر این است که در واقع انسان مدفون شده است گویی که انسان در قبر است پس طبیعی است که نمیشنود، لذا انسان یک مردۀ متحرک است.
البته در اینجا انسان زنده است اما به حیات حیوانی زنده است.
قرآن مثال جالبی می زند؛ می فرماید: «وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَروُا کَمَثَلِ الَّذِی یَنعِقُ بِمَا لَایَسمَعُ اِلَّا دُعاءً وَ نِداءً» بقره١٧١، وقتی چوپانی گله را هدایت می کند برای هدایت گوسفندها از صداها و آواهای خاصی استفاده میکند مثل هی هی و هی های. اما اگر چوپانی برای هدایت آنها چنین بگوید: ای گوسفندها! از سمت چپ نروید که آنجا پرتگاه است. آن سمت پایین هم نروید که گرگ وجود دارد. آیا گوسفندان از این سخنان چیزی می فهمند؟ گوسفندان از این جملات جز یک مشت صداهای نامفهوم چیزی درک نکرده و لذا هیچ توجهی به آنها نمیکنند. در واقع، گوسفندان چیزی به جز همان صداهای های و هی نمیفهمند.
انسانها نیز کلمات و جملاتی بین خود به طور رایج دارند مثل اینکه من گرسنه هستم، من تشنه هستم، من میخواهم یک اتومبیل بخرم، و سخنانی از این دست که مربوط به زندگی دنیایشان است.
حال وقتی که انبیا میآیند و سخنانی غیر از آن سخنان میآورند که مربوط به هدایت روح آنهاست، می خواهند روح آنها را با این سخنان از ظلمات به در آورده و وارد نور سازند، می خواهند با این سخنان، قلب را از مرتبۀ قلب ساقط به مرتبۀ قلب سلیم برسانند، مردم این سخنان را جز یک مشت آواها و سخنان نامفهوم تلقّی نمیکنند، و لذا قوم شعیب، به آن حضرت میگفتند: « یا شُعَیبُ مَا نَفقَهُ کَثِیراً مِّمّا تَقُولُ » هود۹١ (ای شعیب! ما نمیفهمیم بسیاری از سخنانی را که تو میگویی). چنانکه وقتی چوپان به گوسفندان میگوید : که ای گوسفندان چنین کنید و چنان مکنید و از این راه بروید و از آن راه مروید، گوسفندان به او میگویند که ای چوپان ما این سخنان تو را نمیفهمیم، و چه بسا چوپان را مسخره میکنند و او را مجنون و دیوانه میدانند.
آری، سخن وحی را باید با گوش دیگری شنید. آن گوشی که حضرت موسی کلمات خدا را در آن شب در وادی طور با آن گوش شنید: «فَلَمّا اَتاها نوُدِیَ یا مُوسَی اِنّی اَنَا ربُّکَ فَاخلَع نَعلَیکَ اِنَّکَ بِالوادِ المُقَدَّسِ طُویً وَ اَنَا اختَرتُکَ فَاستَمِع لِما یوُحَی اِنَّنی اَنَا الله لا اِلهَ الاّ اَنَا فَاعبُدنِی وَ اَقِم الصَّلوةَ لِذِکرِی اِنَّ السّاعَةَ آتِیَةُُ اَکادُ اُخفِیهَا لِتُجزَی کُلُّ نَفسِ بِما تَسعَی» طه١١-١۵
این مطلب ادامه دارد...
💎📖💎📖💎📖💎📖💎
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
🆔 @moravej_tohid
معاد جلسه ۵۳.mp3
29.21M
🎙#معاد جلسه پنجاه و سوم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
در خلوت ۱.m4a
46.48M
در خلوت ۱ - در خانه بمان
در خلوت بودن یکی از توصیه های اکید استاد است که در جلسات متعدد آن را سفارش می کنند. فرصتی که پیش آمده است را استفاده کنیم و در خانه بمانیم و بدانیم که شراب آنگه شود صاف، که در خانه بماند اربعینی
در خلوت ماندن ۲ خاصیت دارد
۱- کارهای تو آسان می شود
۲- رحمت خدا به سوی تو روان می شود
بیشترین لذت و زیباترین چیز برای او این است که در گوشه خانه خودش بنشیند و سیر در عالم ملکوت کند. درست است که جسم تو در این زمین خاکی است اما روح تو در آن سوی افلاک در پیش خداست. اگر بتوانی آن بُعد وجود خودت را پیدا کنی می فهمی که چه زیبایی ها و لذت هایی در آن سو داری و دیگر از میهمانی های اینجا لذت نمی بری. بیایید برویم آنجا که بیماری ندارد، فقر ندارد، فنا ندارد، مرض نیست و سراسر شادی است و لذت های بی پایان است و جاودان است. مزاج تو نور خواری است گِل خواری نکن. برای اینکه آن نور در تو تابیده شود باید :
۱- دنیا را کم کنی
۲- در خلوت بمانی
۳- به حداقل اکتفا کنی
🆔 @MORAVEJI_SABZEVARI
أَنتُمُ_الْفُقَرَاءُ_إِلَى_اللَّهِ.mp3
2.09M
...قرآن با اکثر مردم نامحرم ... معنی قرآن را باید در آن وادی های سلوک پیدا ... مثلاً فرض کنید که میخوانیم " الحمدالله رب العالمین " این را هر روز در نمازمان میخوانیم ، معنی اش چیست ؟ حمد مال الله هست که رب همه عوالم وجود هست ، اما تا انسان به مقام توحید ربوبیت نرسد ، به مقام توحید محمودیت نمیرسد ، باید به این مقام برسد که آیه حجابش را کنار بزند ...
آیه های قرآن همه مقاماتی هستند که رسول خدا به این مقامات رسید ، یعنی همینطور که عروج میکرد و بالا میرفت ، به هر درجه ای از مراتب وجود که میرسید ، آیه مناسب همان مقام به او میدادند ، ترجمه آن مقام به صورت آیه بود .
...مثلاً ما الان اینجا ایستاده ایم ، میگوئیم من الان در روی زمین ایستاده ام ، به پشت بام برویم ، میگوئیم من الان پشت بام ایستاده ام ، مثلاً فرض کنید به خیابان برویم ، میگوئیم من الان در ... یعنی در هر حالتی که هستم یک جمله مناسب آن میاورم ، آیات قرآن اینها در واقع ظهور لفظی مقامات پیغمبر هستند و انسان تا به آن مقام نرسد نمی تواند آیه را بفهمد ، اینست که قرآن با همه مردم ، الا خیلی کم ...
برگرفته از جلسه ۵۲ منطق_الطیر
@moravej_tohid
#فایل_صوتی_کوتاه
انسان کیست؟.mp3
4.17M
...اما انسان این نیست ، انسان کُون جامع هست که به قول عرفا که میگویند حضرات خَمس در انسان وجود دارد...
...انبیاء یک منت بزرگی که بر انسانها دارند ، همین هست که میخواهند ادراک انسانها را از خود تغییر بدهند که وقتی از تو سؤال کردند تو کیستی ؟ نگویی که من یک موجود مادی هستم که ۶۰_۷۰ سال عمر میکنم ، ابتدای وجود من بیرون آمدن از شکم مادر و انتهای وجود من رفتن به درون شکم خاک ( اول و آخر زندگی من همین هست ) " خیر " تو موجودی هستی ازلی ...
...اینست که وقتی به اینجا میایند نفی اصل مبدا میکنند ، نفی معاد میکنند ... اینست که انبیاء به ما خبر دادند که " تو را زکنگره عرش میزنند صفیر " " مرغ باغ ملکوتم نِیَم از عالَم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم " ...
... دین در ظاهر خودش این دستورات را دارد و مردم هم همین دستورات را میگیرند ، لذا بعد یک عارف ، یک ولی وقتی که میگوید دنیا را رهایش کن به روح خودت بچسب ، تو از دنیا طوری استفاده کن که روحت را کامل بکنی ، نه اینکه از دنیا طوری استفاده بکنی که جسمت را کامل بکنی ( میبینی مردم با اینها دعوا دارند )...
برگرفته از جلسات مقامات_انسان
@moravej_tohid
#فایل_صوتی_کوتاه
... امسال را هم گذراندیم ، هر چه بود و نبود رفت و یکسال دیگر از عمرمان هم رفت ، تا ببینیم در سال آینده چه میشود ؟ آیا در سال آینده یک انسان صاحب نَفْسی ، یک انسان روشنی یک نظری به ما میکند ، یک کسی که :
بُوَد آیا که زدَرَم بازآیی
یک کسی از در خانه ما به درون خانه بیاید و ما را مشمول عنایت خودش بکند ، چنین چیزی میشود یا نه ؟ ...
برگرفته از جلسه ۶۳ مثنوی
#علامه_مروجی_سبزواری
@moravej_tohid
💎📖💎📖💎📖💎📖💎
#هوالحکیم
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
#مقدمه_قسمت_یازدهم
آری خداوند به آن حضرت میفرماید: استمع لما یوحی. گوش بده به آن چه وحی می شوی. آیا اگر کسی دیگر در کنار موسی (ع) می بود، این کلمات را می شنید؟ هرگز، چنانکه رسول اکرم (ص) هرگاه جبرئیل بر ایشان وارد می شد و وحیی می آورد کسانی که در اطراف ایشان بودند سخنان جبرئیل را نمی شنیدند. چرا؟ زیرا وحی بر قلب نبی وارد می شود: «نزّله علی قلبک» بقره ۹۷ و پیامبر خدا سخنان خدا را با گوش قلب خود می شنیدند. پس ایشان هم که آن وحی را برای امت بیان می کنند، در واقع آن سخنان را بر قلبهای امت وارد می کنند و هرکس قلبش باز باشد، آن سخنان را می شنود، و هرکس قلبش بسته بوده و گوش قلبش بسته باشد از شنیدن وحی و خطاب الهی محروم می ماند و این است که قرآن فقط برای کسانی هدایت است که می شنوند: «ان فی ذلک لذکری لمن کان له قلب او القی اسمع و هو شهید» ق۳٧ (همانا که قرآن ذکر است و یادآوری برای کسی که دارای قلب است، یا گوش بیندازد در حالیکه شاهد هم هست).
آری! قرآن برای کسانی که فقط با گوش ظاهر می شنوند و با زبان ظاهر آنرا قرائت می کنند و با چشم ظاهر الفاظ و آیاتش را می بینند هیچگونه هدایتی نمی آورد. در قلب اینها هیچ نورانیتی ایجاد نمی کند. آنها را به سعادت نمی رساند. از جهنم دنیا و آخرت نجات نمی بخشد.
حتی عالمانی که در حد وهم (که او را عقل ساخط می گویند) توقف کرده اند و وهم را با بردن به مدرسه و نشاندن پای درس استاد و خواندن کتاب قوی ساخته اند و مفسر قرآن شده اند، باز هم قلبشان از نورانیت قرآن بهره ای ندارد. چراکه انسان مفسری بزرگ باشد یا فقیهی عالیقدر، یا محدث و متکلمی عظیم الشأن، اما اینها باعث نمی شوند که قلب این انسان به نور قرآن دسترسی پیدا کرده باشد و در قیامت جزء محرومین از قرآن محشور نشود.
این است که وقتی مولانا می گوید بشنو از نی، این بشنو یک شنیدن دیگر است. شنیدن با قلب است. شنیدن با گوشی است که به این آسانیها باز نمی شود مگر با عنایت خداوندی. خلوت نشینی ها لازم است و عبادتها و مجاهدتها تا انسان از این وجود حیوانی و چشم و گوش حیوانی بمیرد، تا به وجود روحانی و نورانی زنده شود و چشم و گوش روح او باز گردند.
این است که اولین کلمۀ مثنوی، کلمۀ بشنو است و مولانا در مثنوی با افرادی گفتگو می کند که قلبی باز دارند. مؤید بر مطلب اینکه در بیت دوم می گوید:
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
یعنی مخاطب می باید چنین کسی باشد که او هم مثل من نی باشد و فقیر و عبد باشد و از خود حیوانی و خود ظلمانی تخلیه شده باشد، و روحش آزاد شده باشد و آن گاه چنین انسان روحانی خود را در فراق ببیند و قلبش از درد فراق از خدا و از اصل خود پاره پاره و شرحه شرحه شده باشد. مخاطب من چنین کسی است.
💎📖💎📖💎📖💎📖💎
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
🆔 @moravej_tohid
مرد یزدان شو.m4a
8.85M
حافظ : مرد یزدان شو و بگذر ز همه اهرمنان
شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان
دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
بحث کردن عموما برای هوای نفس است.
بحث کردن یک عامل قوی برای خود ستایی است.
بحث و مناظره معمولا برای مطرح کردن خود است.
خلقت_آدم جلسه ۶
#شیخ_حمید_رضا_مروجی_سبزواری
#فایل_صوتی_کوتاه
@moravej_tohid
طلب عنایت در سال جدید.mp3
2.07M
مردم در این شب ها دنبال کارهای خودشان ، دنبال دنیای خودشان ، دنبال خرید های عید و این حرفها ...
... چه باید طلب بکنیم ؟ برو شراب طهور طلب کن ، حالا از دست خدا و یا از دست موسی بن جعفر ...
... از این زن رقاص بدتر ، از یک دزد بدتر ( این بدبختی انسان را به کجا ببرد ) ، او خوشبخت شد ، آن زن خوشبخت شد ، آن زن به سعادت رسید ، آن زن به نور رسید ، آن فضیل عیاض دزد به نور رسید ، آن بِشر حافیِ فاسقِ فاجر به نور رسید ...
... اگر طلب میکنید ، اگر دعا میکنید ، این را دعا بکنید : 《 یک صاحب نَفْسی ، یک صاحب نَفَسی ، بیاید و از این شراب یک قطره در کام ما بچکاند 》، عوض میشود ، کار تمام میشود ...
برگرفته از جلسه ۶۳ مثنوی
@moravej_tohid
#فایل_صوتی_کوتاه
فقه استدلالی جلسه ۶۹.mp3
3.94M
🎙#فقه_استدلالی جلسه شصت و نهم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohid
ملاک دوست یابی.mp3
3.99M
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
فرقان ۲۷، ۲۸، و ۲۹: وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَ كَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا
#فایل_صوتی_کوتاه
🆔 @moravej_tohid
برگرفته از جلسات تفسیر حدیث معراج
فقه استدلالی جلسه ۷۰.mp3
6.78M
🎙#فقه_استدلالی جلسه هفتادم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @moravej_tohidدر محضر #علامه_مروجی_سبزواری
فرقان ۲۷، ۲۸، و ۲۹: وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَ كَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا
#فایل_صوتی_کوتاه
🆔 @moravej_tohid
برگرفته از جلسات تفسیر حدیث معراج
💎📖💎📖💎📖💎📖💎
#هوالحکیم
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
#مقدمه_قسمت_دوازدهم
در ابتدای دفتر اول مثنوی، مولانا هم در ابتدای وادی فقر است، سینهاش شرحه شرحه شده از فراق.
برای همین است که محور دفتر اول و اساس آن بر ذکر همین مطلب است که انسان باید به مقام فقر برسد. انسان از خودش باید خالی شود. از صفات بشری باید تهی گردد و مولوی در این دفتر میخواهد خواننده را با خود همراه سازد. خودش به مقام فقر رسیده و یک نی میان تهی گشته، و میخواهد خواننده را هم به مرتبۀ خود برساند. لذا در داستان پادشاه و کنیزک میگوید که ای خوانندۀ مثنوی دل بر عشقهای دنیوی مبند که این عشقها عاقبت ننگی هستند. ما این داستان را مفصل شرح خواهیم کرد و اساس آن بر همین است که انسانی که در مرتبۀ نفس حیوانی است، این نفس را نابود سازد و رو به سوی روح آورد و با کمک اولیاء خدا زندان روح را بشکند و روح را آزاد ساخته و در نتیجه ببیند خودش را که چگونه خالی است و هیچ ندارد و هر چه که از دنیا جمع کرده بود و معتقد بود که دارد، همۀ آنها سرابی بیش نبودهاند و امروز بر او معلوم گشته که نادار است و فقیری بیش نیست. باز که به خویشتن نگاه کند خود را روح خدا، نفخۀ خدا و پارهای از وجود خدا بیند که از اصل خود دور افتاده و لذا فراق خود را احساس کند و خلاصه میخواهد خواننده را مثل خودش نی کند و لا کند.
و یا در همین دفتر اول، داستان شیطان را میآورد که در مقابل آدم خود را دید و گفت من بهتر از آدم هستم، و از طرفی دیگر گمراهی خود را به خدا نسبت داد و گفت: «بما اغویتنی». اما آدم خود را ذلیل دید و فعل خوردن میوه را به خود نسبت داد و توبه کرد. در نتیجه شیطان که خود را در مقابل آدم و خدا دید، ذلیل شد و رانده گشت و آدم برگزیده شد و مقرب شد.
همین طور در دفترهای بعد، به تناسب این که در وادی فقر پیش میرود و به مرتبۀ اطلاق و فنا نزدیکتر میشود محتوای مطالب دقیقتر و سنگینتر میشود تا آن جا که در دفتر پنجم مطالب عرفانی و ریزهکاریهای سلوک دقیقتر و پیچیدهتر شده و حتی بعضی از اعاظم اهل الله همچون علامۀ بی بدیل سید محمد حسین طباطبایی قدّس الله سرّه القدوس دفتر پنجم را برای اخص تلامذۀ خود تدریس مینموده است و قطعا این دفتر پنجم را باید نزدیک عارف راه پیموده و به مقصد رسیده خواند و تعلیم گرفت.
اما در دفتر ششم دیگر به آخر مراتب اطلاق و فنا میرسد و در نیستان اطلاق که سر منزل اصلی خودش بوده فانی شده و لذا دفتر ششم ناقص ماند و آخرین داستان مثنوی که داستان آن سه پسر پادشاه است ناتمام ماند و بدین وسیله مثنوی بطور ناقص رها شد، و این حکایت از آن دارد که مولانا به آخر سفر دوم رسید و در نیستان علم خدا فانی گشته و عقلش در این دریا مضمحل گشت و در نتیجه زبانش بند آمد.
اینک آن عبد، خودش مولا شده بود، و آن فقیر، غنی شده بود، و آن مقید، مطلق گشته بود و بدین ترتیب سفر دومش را تمام کرد.
اما آیا از این سفر بیرون آمد و سفر سوم را که سفر از فنا به بقاست و از آن بیهوشی به هشیاری، و از سکر به صحو است آغاز کرده بود؟ این مطلبی است که بعد در موردش صحبت خواهیم کرد به عون خداوند متعال.
💎📖💎📖💎📖💎📖💎
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
🆔 @moravej_tohid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت امام کاظم " علیه السلام " تسلیت باد🥀
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🆔 @shams_sabzevari
#کلیپ_تصویری_کوتاه
یا موسی بن جعفر ( ۱ ) 1.mp3
9.68M
شهادت امام کاظم " علیه السلام " تسلیت باد🥀
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
روضه کمتر شنیده شده از علامه حمیدرضا مروجی سبزواری
🆔 @moravej_tohid
ادب عبودیت....mp3
6.81M
...تا ادب را به جا نیاوری " ادب عبودیت را " به هیچ جا نمیرسی... معمولاً کسانی که وارد سلوک میشدند ، یک مدتی را میرفته اند و مجاور میشدند ( در یکی از اماکن مقدسه و یا مکه و یا کربلا و یا نجف... )... خدمت دوستان عرض کرده ام ، گفته ام بالاخره هر دوهفته یکبار حتماً به مشهد تشریف ببرید ( از این مسئله غفلت نکنید ) ، باید انسان خودش را در پرتو نور قرار بدهد ، به هر حال مرکز انوار آنجاهاست... اینها می رفته اند و چندین سال را در آنجاها مجاور میشده اند ( به خاطر اینکه از آن انوار استفاده بکنند )... خود نور امام رضا " علیه السلام "... غیر از زیارت کردن ۲_۳ ساعتی را در حرم بنشینید ، تفکر کنید... تا یک فاصله خاصی حرم هست ( تا یک شعاع خاصی حرم هست ) ، از آنجا به بعد ( تا ۴ فرسخی ) یک دایره ۴ فرسخی بکشید " تا آنجا حرم هست... ادب ، نه ادبی که بین مردم هست... خودتان هم به خودتان احترام بگذارید... انسان باید با خلق خدا هم ادب را داشته باشد... بالاخره اینها بندگان خدا هستند ، خلق خدا هستند... یک چنین علمی خیلی لطیف هست "زود رنج هست" اگر انسان یک مقدار ادب را رعایت نکند... از این مجالس مگر...
@moravej_tohid
#فایل_صوتی_کوتاه
... یعنی خود دعا یک مصداق عبودیت هست ، عبد باید دعا کند ، عبد همیشه خواهش دارد ، عبد همینست دیگر ، عبد یعنی چه ؟ عبد یعنی سراسر نیاز ، سراسر حاجت ، سراسر فقر ...
برگرفته از جلسه ۵۷ منازل_السائرین
------------------------------------------
... اصل دعا به تنهایی هست ، مانند واجبات نیست ، واجبات را به جماعت میخوانند ، اما مستحبات و دعاها را باید در تنهایی خواند .
دعا یک ارتباط عاشقانه ای بین انسان و خداست که ...
برگرفته از جلسه ۲۶ منطق_الطیر
@moravej_tohid