eitaa logo
مروارید های خاکی
521 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
3 فایل
امت حزب الله پیرو ولایت فقیه باشید، تا برای همیشه فاتح و رستگار شوید. ولایت فقیه هست که راه کمال را به ما نشان می‌دهد. 🥀 #شهید_اسکندر_بهزادی ارتباط با ما ← کانال دوم با موضوعی بسیار متفاوت ← @Safir_Roshangari @ye_loghmeh
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت رمان
مروارید های خاکی
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚#رمان #نسل_سوخته🔥 #قسمت_صد_وسه: Breaking time ( زنگ تفریح) عین ه
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚 🔥 : استوکیومتری حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر و لا حول و لا قوه الی باالله العلی العظیم ... نیم ساعت به زمان همیشگی بین خواب و بیداری این جملات توی گوشم پیچید بلند شدم و نشستم قلبم آرام بود و این آغاز نبرد ما بود ... با اینکه شاگرد اول بودم اما با همه قوا روی شیمی تمرکز کردم ... تمام وقتی رو که از مدرسه برمی گشتم ، حتی توی راه رفت و آمد کتاب رو جلوتر می خوندم ... با مقوای نازک کارت های کوچیک درست کردم و توی رفت و آمد، اونها رو می خوندم... هر مبحثی رو که می دیدم توی کتاب های دیگه هم در موردش مطالعه می کردم ... تا حدی که اطلاعاتم در مورد شیمی فراتر از حد کتاب درسی بود کل جدول مندلیف رو هم با تمام عناصرش، ردیف و گروهش ، عدد اتمی و جرمی و ... حفظ کردم توی خواب هم اگه ازم می پرسیدی عنصر * می تونستم توی 30 ثانیه کل اطلاعاتش رو تکرار کنم ... هر سوالی که می داد در کمترین زمان ممکن اولین دستی که در حلش بلند می شد مال من بود علی الخصوص استوکیومتری های چند خطیش رو ... من مخ ریاضی بودم به حدی که همه می گفتن تجربی رفتنم اشتباه بود ذهنی تمام اون اعداد اعشاری رو در هم ضرب و تقسیم می کردم... بعد از نوشتن سوال هنوز گچ رو زمین نگذاشته بود من، جواب آخرش رو می گفتم و صدای تشویق بچه ها بلند می شد... کم کم داشت عصبی می شد رسما بچه ها برای درس شیمی دور من جمع می شدند هر چی اون بیشتر سخت می گرفت تا من رو بشکنه من به خودم بیشتر سخت می گرفتم و گرایش بچه ها هم بیشتر می شد... بارها از در کلاس که وارد می شد من پای تخته ایستاده بودم و داشتم برای بچه ها درس جلسات قبل رو تکرار می کردم، تمرین حل می کردم و جواب سوال ها رو می دادم... توی اتاق پرورشی بودم که فرامرز با مغز اومد توی در - مهران یه چیزی بگم باورت نمیشه همین الان سه نفر به نمایندگی از بچه های پایه دوم، دفتر بودن خواستن کلاس فوق برنامه و رفع اشکال شون با تو باشه، گفتن وقتی فضلی درس میده ما بهتر یاد می گیریم تازه اونم جلوی چشم خود دبیر شیمی ... قیافه اش دیدنی بود، داشت چشم هاش از حدقه در می اومد ... خبر به بچه های پایه اول که رسید صدای درخواست اونها هم بلند شد ... ... 🥀 @morvaridkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام حضرت باران سلام گل پسر زهرای اطهر تصدقتان شوم صدامونو داری؟! خودتان فرموده اید جواب سلام واجب است...!!
[🍂] . . صدا رفټ تصویر رفټ یادٺ...؟! یادٺ اما نمےرود..:)🌙 هـر ثانیھ..! دلتنگ‌تر از دیروزیم|🖤| . '''♥️^ 🥀 @morvaridkhaky
🗒 ‌‌‌بخش دوازدهم ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 🔈خطاب به علما و مراجع معظم... ✍سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان به علمای عظیم الشأن و مراجع گرانقدر که موجب"روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی‌ها" هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. 🌹 🔹سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن که شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین می‌رود. 🔴این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمی‌ماند. 👌راه صحیح، *حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و است.* 💠نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه‌ی شما امام را ‌دوست داشتید و معتقد به راه او بودید 🔰راه امام، مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولیّ‌فقیه است. ⚠️من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علما مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند....!! ✨حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ←ولایت فقیه→،میراث امام خمینی (ره) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند💯 "من حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای را خیلی‌مظلوم وتنها می‌بینم" 🌷او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان ودیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید.✅ ⛔️اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود... 💟⚜✅🔆🌐 🥀 @morvaridkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت رمان 🍃
مروارید های خاکی
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚#رمان #نسل_سوخته🔥 #قسمت_صد_وچهار: استوکیومتری حسبنا الله و نعم ال
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚 🔥 : عناصر آزاد درگیریش با من علنی شده بود، فقط بچه ها فکر می کردن رقابت شیمیه، بعضی ها هم می گفتن - تدریس تو بهتره داره از حسادت بهت می ترکه کار به آوردن سوال های المپیاد کشیده بود. سوال ها رو که می نوشت اکثرا همون اول قلم ها رو می گذاشتن زمین ... اما اون روز با همه روزها فرق داشت. ـ این سوال سال * المپیاد کشور * با پوزخند خاصی بهم نگاه کرد ... - جزء سخت ترین سوال ها بوده، میگن عده کمی تونستن حلش کنن ... نگاه های بچه ها چرخید سمت من و نگاه من، بدون اینکه پلک بزنم به تخته گره خورده بود ... - خدایا این یکی دیگه خیلی سخته به دادم برس ... ـ آقا چرا یه سوالی رو میارید که خودتون هم نمی تونید حل کنید؟ گند می زنید به روحیه ما ... و بچه ها باهاش هم صدا شدن، هر کدوم در تایید حرف قبلی یه چیزی می گفت ... و من همچنان به تخته زل زده بودم فرامرز از پشت زد روی شونه ام و صداش رو بلند کرد... - بیخیال شو مهران، عمرا اگه این سوالش مال سن ما باشه. المپیاد دانشجوها یا بالاتر بوده ... بین سر و صدای بچه ها یهو یه نکته توی سرم جرقه زد - آقا اصلا غیر از اورانیوم ، عناصر پرتوزا در طبیعت به طور آزاد یافت نمیشن عناصر این گروه اصلا وجود خارجی ندارن و فقط به صورت آزمایشگاهی تولید میشن ... مطمئنید عنصرهایی که توی گزینه هاست درسته؟ ـ میگم احتمالا طراح سوال موقع طرح این مست بوده عقلش رفته بوده تعطیلات آقا یه زبون به برگه اش می زدید می دید مزه شراب میده یا نه؟ جملاتی که با حرف اشکان، شرترین بچه کلاس کامل شد ... - شایدم اونی که پای تخته نوشته دیشب زیادی خورده بوده و همه زدن زیر خنده برای اولین بار سر کلاس با حرف هایی که خودش می زد و جملاتی که دیگران رو مسخره می کرد، مسخره اش کردن جذبه و هیبتش شکست، کسی که بچه ها حتی در نبودش بهش احترام می گذاشتن ... از اینکه خلق و خوی مسخره کردن بین بچه ها شایع شده بود و قبح شراب خوردن ریخته بود ناراحت بودم . اما این اولین قدم در شکست اون بود ... ... 🥀 @morvaridkhaky
مداحی آنلاین - یه آدمایی هستن توی این دنیا - مهدی رسولی.mp3
5.02M
🌷 🍃یه آدمایی هستند توی این دنیا 🍃که چشماشون یه اقیانوس آرومه 🎤 👌بسیار دلنشین 🥀 @morvaridkhaky
❣ ای بلندترین واژه هستی شما در اوج💫 حضور ایستاده ای و را می نگری و بر غفلت ما می گریی😔 از خدا میخواهیم🤲 پرده های جهل و از دیدگان ما کنار رود تا جمال دلربای شما💖 را بنگریم 🖤 🥀 @morvaridkhaky
🌹 سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی. بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده! 🌼 السَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ 🌼 ...وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ و 🌼 سلام بر تو اي پرچم برافراشته 🌼 سلام بر تو ای فريادرس 🌼 و ای رحمت گسترده 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🥀 @morvaridkhaky
آذری ها یه باکری داشتن که کیلومترها از خاک ایران رو آزاد کرد و خودش مفقود شد و دلش نیومد دو متر از خاک ایران رو بگیره ... فقط سپاه عاشورای تبریز براتون کافیه! 💐یاد شهدا با صلوات 💐 🥀 @morvaridkhaky
🌹 🌺مژده ای دل که مسیحا پسری آمده است ✨بهر ارباب، چه قرص قَمری آمده است 🌺ان یَکادست به لبهای ملائک، به فَلک ✨العجب، ماه تر از مَه، بشری آمده است (ع)✨❣️ ✨❣️ 🥀 @morvaridkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 (ع) 💐صدای ترانه ی مهتاب می شنوم 💐صدای ملک شرف یاب می شنوم 🎤 👏 👌فوق زیبا 🥀 @morvaridkhaky
به وقت رمان 🍃
مروارید های خاکی
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚#رمان #نسل_سوخته🔥 #قسمت_صد_وپنج: عناصر آزاد درگیریش با من علنی شده
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚 🔥 : برده به زحمت، خودش رو کنترل کرد ... - نه من که طبیعی بودم ولی راست می گید شاید طراحش خورده بوده. و اشکان ول کن نبود ... ـ احتمالا اولش حسابی خورده ، پشت سرش هم حسابی خورده ... آخه اونجا هر کی یه اشتباه کوچیک کنه به شکر خوردن می اندازنش ... ـ آره احتمالا تو هم اونجا بودی داشتی کنار طرف، شکر می خوردی ، تا یه چی میشه اونجا این طوری اونجا اینطوری ... تو تا حالا پات رو از حوزه استحفاضیه استان بیرون گذاشتی؟ کنترل اوضاع، حسابی داشت از دستش خارج می شد دو بار با خودکار زد روی میز - بسه دیگه، ساکت ، تا مودبانه ازتون می خوام حواستون جمع باشه ... و بعد رو کرد به من و خندید - تو هم مخی هستی ها اشتباهی ایران به دنیا اومدی باید * به دنیا می اومدی محکم زل زدم توی چشماش ... ـ شما رو نمی دونم ولی من از نسل اون ایرانی هایی هستم که وقتی صدام دکل نفتی * رو زد و همه دنیا گفتن فقط بزرگ ترین مهندس های امریکایی می تونن اون فاجعه رو مهار کنن یه گروه کارگر ایرانی رفتن جمعش کردن ... ایرانی اگر ایرانی باشه یه موی کارگر بی سوادش شرف داره به هیکل هر چی خارجیه برده روحش آزاده، جسمش در بند اما ما مثل احمق ها درگیر بردگی فکری شدیم برده فکری دیر یا زود خودش با دست خودش به دست و پای خودش غل و زنجیر می بنده ... کلاس یه لحظه کپ کرد اون مهران آرام و مودب که حرمت بداخلاق ترین دبیرها رو حفظ می کرد جلوی اون ایستاده بود ... سکوت کلاس شکست، صدای سوت و تشویق بچه ها بلند شد و ورق برگشت ... از اون به بعد هر بار که حرفی می زد ... چشم بچه ها برمی گشت روی من تایید می کنم یا رد می کنم یا سکوت می کنم و سکوت به معنای این بود که رد شد اما دلیلی نمی بینم حرفی بزنم جای ما با هم عوض شده بود و من هم صادقانه اگر نقدی که می کرد، صحیح بود می پذیرفتم و اگر درباره موضوع، اطلاعاتم کم بود با صراحت می گفتم ـ باید در موردش تحقیق کنم ... ... 🥀 @morvaridkhaky
❣ 🔹صوت زیبای آرامشِ جانَست بیا 🔸وَجه پُرنور تو💫از دیده نهانَست بیا 🔹دل عُشاق بِسوزد💔 زغمِ دوریِ تو 🔸قَدعالم ز کمان است بیا😔 🌸🍃 🥀 @morvaridkhaky
•••: ||...💙||○ ـ ـ عزت دست خداست و بدانید اگر گمنام‌ترین هم باشید ولۍ نیت شما یارۍ مردم باشد، مۍبینید خداوند چقدر با عزت و عظمت شما را در آغوش مۍگیرد. 🥀 @morvaridkhaky
مداحی آنلاین - سه نوع جوان داریم در قرآن - استاد قرائتی.mp3
1.6M
🌸 (ع) ♨️سه نوع جوان داریم در قرآن 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🥀 @morvaridkhaky
به وقت رمان🍃
مروارید های خاکی
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚#رمان #نسل_سوخته🔥 #قسمت_صد_وششم: برده به زحمت، خودش رو کنترل کرد ..
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚 🔥 : حادثه بی خبر نیست توی راهرو بهم رسیدیم با سر بهش سلام کردم و از کنارش رد شدم... صدام کرد ... ـ از همون روز اول ازت خوشم نیومد ، ولی فکر نمی کردم از یه بچه اینطوری بخورم . فکر می کردم اوجش دهن لقی و خبرچینی کنی .. خندیدم ... - که بعدش بچه مذهبی کلاس بشه خبرچین و جاسوس لو بره و همه بهش پشت کنن؟ خنده اش کور شد ـ خیلی دست کم گرفته بودمت مکث کوتاهی کرد و با حالت خاصی زل زد توی چشمم ... ـ می دونی؟ زمان انقلاب و جنگ امثال تو رو می کشتن ... دستش رو مثل تفنگ آورد کنار سرم ـ بنگ، یه گلوله می زدن وسط مخش ... هنوزم هستن ، فقط یهو سر به نیست میشن ، میشن جوان ناکام ... و زد تخت سینه ام ـ جوان هایی که یهو ماشین توی خیابون لهشون می کنه یا یه زورگیر چاقو چاقوشون می کنه ... حادثه فقط بعضی وقت هاست که خبر نمی کنه ... ناخودآگاه، بلند از ته دلم خندیدم ... ـ اشکال نداره ، شهدا با رجعت برمی گردن حتی اگه روی سنگ شون نوشته شده باشه . جوان ناکام خدا موقع رجعت به اسامی بنیاد شهید کار نداره برو اینها رو به یکی بگو که بترسه ... هر کی یه روز داغ می بینه فرق مرده و شهید هم همینه ، مرده محتاج دعاست، شهید دعا می کنه ... و راهم رو کشیدم و رفتم سمت دفتر بعد از مدرسه توی راه برگشت به خونه تمام مدت داشتم به حرف هاش فکر می کردم ... و اینکه اگه رفتنی بشم احدی نمی فهمه چه بلایی و چرا سرم اومد و اگه بعد من، بازم سر کسی بیاد چی؟ به محض رسیدن سریع نشستم و کل ماجرا رو نوشتم با تمام حرف هایی که اون روز بین ما رد و بدل شد و زنگ زدم به دایی محمد و همه چیز رو تعریف کردم ... ـ شما، تنها کسی بودی که می تونستم همه چیز رو بهت بگم خلاصه اگر روزی اتفاقی افتاد همه اش رو نوشتم و تاریخ زدم، امضا کردم، توی یه پاکته توی کتابخونه سومی عقایدش که به سازمان مجاهدین و ... ها می خوره اگه فراتر از این حد باشه لازم میشه ... ... 🥀 @morvaridkhaky