eitaa logo
مروارید های خاکی
515 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
3 فایل
امت حزب الله پیرو ولایت فقیه باشید، تا برای همیشه فاتح و رستگار شوید. ولایت فقیه هست که راه کمال را به ما نشان می‌دهد. 🥀 #شهید_اسکندر_بهزادی ارتباط با ما ← کانال دوم با موضوعی بسیار متفاوت ← @Safir_Roshangari @ye_loghmeh
مشاهده در ایتا
دانلود
حاجت دارا، گرفتارا... برید در خونه ی ام البنین تا میتونید نوکری کنید... حضرت عباس علیه السلام بی جواب نمیذاره حواسش جمعِ مادرشه اخه اقامون خیلی غیرتیه...
💚سلام امام زمانم💚 باور دارم 🍃یکی از همین ها 🌼که بی هوا و خسته چشم باز می‌کنم، 🍃بوی نرگس‌در همه دمیده است... آمدن، برازنده ی ! 🌺 یا صاحب‌الزمان 🥀 @morvaridkhaky
علامه امینی شب تاسوعا و عاشورا برای امام زمان عج اللّٰه صدقه کنار می‌گذاشتند ومی‌گفتند : "امشب قلب نازنین حضرت در فشار است." 🥀 @morvaridkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...💔😭 انگشتر و دست آمد و سردار نیامد...💔😭 🥀 @morvaridkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹نذر عباس| روایت ویژه مادر شهید مصطفی‌صدرزاده برای رهبر معظم انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا ➕سخنان سردار شهید سلیمانی در وصف شهید صدرزاده رهروان علیه‌السلام 🥀 @morvaridkhaky
میگن شب آخر، وقتی اصحاب از بین دو انگشت ابی عبدالله علیه السلام جایگاه خودشونو تو بهشت دیدن حضرت عباس علیه السلام نگاه نکرد و رفت...! امام فرمود: عباس من! تو جایگاهت را نمیبینی؟! قمر بنی هاشم فرمود : بهشت من شمایید برادر..! 🥀 @morvaridkhaky
4_5832213404944697739.mp3
16.83M
ــ امشبی‌راشه‌دین‌درحرمش‌مهمان‌است ــ عصرفردابدنش‌زیر‌سم‌اسبان‌است🖤🥀 🥀 @morvaridkhaky
✋🖤 سلام آقا سلام ای ماه عالمتاب سلام اقا سلام یاایهاالارباب سلام آقا سلام نور دوعین من سلام آقا سلام ارباب حسین من سلام میدم به این بزم عزای تو سلام میدم به شهرکربلای تو 🥀 @morvaridkhaky
اصل روضه اینه که، همه ی روضه هایی که این شب ها شنیدید توی چند ساعت اتفاق افتاده ...💔
یاران کہ رفتنــد نوبت به بنی هاشم رسید ...
اکبر رفت... قاسم رفت... علمدار رفت... حتی اصغر هم رفت... تنها شده بود ...
حالا دیگه لحظات خداحافظیِ حسین با اهل خیمه‌ها شده...😔
همینجوری که دارن با هم حرف میزنن، یه وقت زینب میگه: راستی داداش! ساربان مینگرد ، بد به دلم افتاده... می روی کاش که "انگشترِ"خود را نبری😭
حسین هم همینجور که داره به توصیه های خواهرش گوش میده، چشمش میفته به یه گوشه ای از چادر خواهرش که خاکیه، خم میشه و خاک چادر زینبشو دو دستی میتکونه...💔
زینب میگه: داداش حالا تحمل خاکی شدن چادر خواهرتو نداری؟💔 تو که بری ما چکار کنیم با این لشکر...😭 چادر خاکی من را نتکان، گریه نکن که مهیا شده ام بگذرم از هر گذری...💔😭
داداش بعد تو من باید آماده بشم که دست بسته و اسیر از محله و از گذرگاه یهودی های شهر شام ببرنم... 😭😭
Mahmoud Karimi - Koja Mikhay Beri Chera Mano Nemibari (128).mp3
5.4M
-نمیشه باورم که وقت رفتنه ... 💔 -تموم این سفر بارش رو. شونه منه...💔 -کجا میخوای بری؟ چرا منو نمیبری؟...💔 -حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری...💔
همه ی دلواپسیای زینب به واقعیت بدل شدن...😭
هــــرچی ازش می‌ترسیــــدم خدایا اومد به سرم... 😭
حلقه ی محاصره رو هی تنگ تر میکنن... 😭😭 یه چشم آقا به لشکر و میدون جنگ! یه چشم آقا سمت خیمه ها و دلواپس چادر و معجر و خلخال و النگو و گوشواره ی بچه هاست....😭😭
آخر سر زینب از بالای تل نگاه کرد، دید شمر داره با چکمه بدن حسینشو زیر و رو میکنه...😭😭
آخ شمر نکن خواهر داره میبینه... 💔😭
nohenab-خراسانی-تا-اینکه.mp3
4.52M
- دیر رسیده‌م من...💔💔 برای این روضه جان باید داد... 😭😭😭😭😭 التماس دعا🥀 🥀 @morvaridkhaky