.
زمانی منو سلامتی بدنبال ثروت دویدیم،
و اکنون
منو ثروت بدنبال سلامتی میدویم.
این است رسم روزگار
.https://eitaa.com/mosbatto
💎
پسرم ! از دوستى با احمق بپرهيز، چرا كه مى خواهد به تو نفعى رساند اما دچار زيانت مى كند.
2 ـ از دوستى با بخيل بپرهيز، زيرا آنچه را كه سخت به آن نياز دارى از تو دريغ مى دارد.
3 ـ و از دوستى با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايى تو را مى فروشد.
4 ـ و از دوستى با دروغگو بپرهيز كه به سراب ماند: دور را به تو نزديك، و نزديك را دور مى نماياند.
امام علی علیه السلام
#پند
💎
همانا ارزشمند ترين بى نيازى عقل است.
2 ـ و بزرگ ترين فقر بى خردى است.
3 ـ و ترسناك ترين تنهايى خود پسندى است.
4 ـ و گرامى ترين ارزش خانوادگى، اخلاق نيكوست.
.
💎
خردمند صندوق راز اوست و خوشرويى وسيله دوست يابى، و شكيبايى، گورستان پوشاننده عيب هاست. و يا فرمود: پرسش كردن وسيله پوشاندن عيب هاست ، و انسان از خود راضى، دشمنان او فراوانند
.
💎
ناتوان ترين مردم كسى است كه در دوست يابى ناتوان است، و از او ناتوان تر آن كه دوستان خود را از دست بدهد
.
اتفاقا بزرگترین ضربه را وقتی میخوری که فکر میکنی زیاد دوستت دارند!!! گاهی آدمها به اقتضای خلاءهای درونشان مشغول میشوند به دوست داشتنِ شما و خلاءهای درونشان که ایجاب کرد، مشغول میشوند به آزار دادنتان... یعنی شما از یکجایی به بعد شیطان میبینید، در همانجا که تا پیش از آن فرشته میدیدید!
"دوست داشتن" وسیله است و چیزی که اهمیت دارد "هدف" است، اینکه دقیقا چرا و با چه نیت و به چه علتی شما را دوست دارند؟! آدمی که برای پر کردنِ حفرههای وجودش به شما روی آورده، در نهایت یکجایی شما را هم مچاله میکند تا داخل حفرهای جا بگیرید و خلاء شخصیتی و هویتیِ عظیمتری را پر کنید.
#نرگس_صرافیان_طوفان
غم به شما عمق میدهد و شادی ارتفاع.
غم ریشههایتان را گسترده میکند و شادی شاخههایتان را.
شادی مثل درختی است که به سمت آسمان میرود، و غم مانند ریشههایی که تا بطن زمین پایین میروند. هر دو مورد نیازند، و هرچه درختی بلندتر شود، همزمان ریشههایش عمیقتر میشوند.
- اوشوغم به شما عمق میدهد و شادی ارتفاع.
غم ریشههایتان را گسترده میکند و شادی شاخههایتان را.
شادی مثل درختی است که به سمت آسمان میرود، و غم مانند ریشههایی که تا بطن زمین پایین میروند. هر دو مورد نیازند، و هرچه درختی بلندتر شود، همزمان ریشههایش عمیقتر میشوند.
- اوشو
میگذارم آدمها تا جایی که میتوانند از اینکه لایق حضور در جهان منند ناامیدم کنند، خوب بتازانند، خوب خودشان را نشانم بدهند، خوب با قسمتهای تاریک وجودشان مواجه شوند و خوب نقاب از دستانشان بیفتد و بینقاب مقابل من و آینه بایستند؛ آنوقت است که بلند میشوم و با یک حرکت همه چیز را تمام میکنم.
هر ضربه و آسیب، باید پختگی و درسی به همراه داشتهباشد و من بدون یادگیری و رسیدن به نتایجی کارآمد و درست، هیچ کتابی را نمیبندم حتی اگر مجبور شوم یک صفحه را هزار مرتبه و هزار مرتبه و هزار مرتبه بخوانم.
اگر آزارم دادهای و حس میکنی هنوز در مرزهای جهان منی و ساکت ماندهام؛ این یعنی هنوز کتاب را نبستهام...