روزی که باهات اشنا شدمو یادته؟!
جفتمون خورده شیشه بودیم .
جفتمون شکسته بودیم ، بهت گفتم بیا بغلم خوب شی ، گفتی : خورده شیشه هام میره تو تنت !
من گفتم : عیبی نداره .
گذشتو گذشت خورده شیشه های تو کم کم از وجودت در اومد .
اومدی با ذوق بهم بگی که چقدر خوشحالی .
اما بهم نگاه کردی دیدی پودر شدم ، دیگه از قبل شکسته تر شدم ، دیدی دارم عوض میشم ..
دیدی دیگه نمیتونم اعتماد کنم ، دیدی از همه آدما متنفر شدم .
اومدی بغلم کنی ، دیدی نمیشه ! دیگه باید سالها بگذره تا همچی یادم بره ، میخواستی نشون بدی که خوبی ، میخواستی نشون بدی که اوکیه همچی !
اما شکستی ...
حالا جفتمون فقط خورده شیشه ایم ، همین .
- برای تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالت دست و فیگور سیگار کشیدنش به کنار، فقط اون نگاه مضطربش به پشت سر و اطراف که یه وقت مامانش نیاد🤣🤣🤣🤣
- آشفتگیهبایدببخشید -
*
+اون ڪاشی ِگوشہبینالحرمینهست ،
_ خب؟
+بهش حسودیم میشه :)))
هدایت شده از - HOB -
بچه ها :)
برایِ حالِ یهبندهخدا دعا میکنید؟
چقدر خوبه با بچه های کوچیک سر و کله زدن ( :
اصن عشق میکنم میبینمشون 🙂'
- آشفتگیهبایدببخشید -
چقدر خوبه با بچه های کوچیک سر و کله زدن ( : اصن عشق میکنم میبینمشون 🙂'
19.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثلا این ((( :
اینقد چشماش خوشکل بود اصن نگم براتون (((((((( :
- آشفتگیهبایدببخشید -
مربی مهد ِکودک شو
نههه اونجوری دوس ندارم 🙂😔😂
ولی من وقتایی که خیلی ناراحت میشم خیلی از کلمه 'باشه' استفاده میکنم (( :