رفتم از دست ... نگاهی به دل ماهم کن ؛
دیگر این نوکرتو گریه کن سابق نیست!(:
[ التیام ۱۲۸ ]
عاشق آن نیست که دائم طلب یار کند
عاشق آن است که دل را حرم یار کند
[ حیح ]
خـوابدیدمکهدرآغوشضریحتهستم
کاشتعبیرکند؛یکنفراینرویارا ..!:)
[ غریبهیِنیمهشب ]
منم آن ایستگاه پیر و تنهایی که میداند
نباید دل سپرد این عابران گرم رفتن را :)
[ مصباح ]
من با تو به چشم آمدم و هیچ نبودم
چون سایه عدم بود سراپای وجودم ..
[ آینه ]