می نویسم که شب تار سحر میگردد
یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد:)
[ اشتیاق ]
شب سردیست(:
هوا منتظر بٰاران است
وقت خواب است
دلم پیش تو سرگردان است
شب بخیر ای نفست ،
شرح ِ پریشٰانی ِ من
ماه پیشٰانی ِ من
دلبر ِ بارانی ِ من!(:
[ دستتو بهم بده ! نترس ]
بسم رب زینب
هرکه را عشق حسین نیست ز خود بیخبریست
کشته عشق حسین از همه کس زنده تر است!
شهید روح الله قربانی!
[ حوالی آقای ۱۰۱ ]
نوڪرانت همہ با عزت وُ آقا شدهاند
ڪاش ماهم به غݪامے تو قابل بشویم:)
[ سه راهی شهادت ]
- دلبهدلدارسپردنکارهردلدارنیست
منبهتوجانمیسپارم؛ دلکهقابلدارنیست !(:
[ زمزمھ ]
مرده آن نیست که در قبر بخوابانندش ؛
مرده ماییم که با این همه غم جان داریم (: "
[ مرهم دردامون ]