eitaa logo
مشاوره مذهبی | شیری
1.4هزار دنبال‌کننده
714 عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
✨ همسرداری ، فرزند پروری و حل مشکلات زوجین با رویکرد اسلامی 🌿 . ارتباط با ما برای رزرو نوبت مشاوره : @shiri_abolfazl هزینه هرجلسه مشاوره 400 هزار میباشد برای درخواست #استخاره و #روضه_خانگی دراستان قم به همان آیدی بالا پیام دهید🙏 . ✨
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 بارها دیده‌ایم که دکتر، بالای سر بیمار، با دستگاه الکترو شوک، حیاتِ مجدّد را به بیمار هدیه می‌دهد. 💠 برخی مواقع در زندگی مشترک، قلب زن و شوهر رو به است و با سرطان‌های اخلاقی مثل کینه، پر توقّع بودن، سوءظنّ، مشاجره و بدخُلقی، تپش نشاط و آرامش در زندگی آنها و کندتر می‌شود. 💠 گاه یک از جنس تفکّر، حیات و تکاپو را به رگهای زندگی برمی‌گرداند. یکی از این شوکها، یاد و تفکّر جدی پیرامون است. اینگونه بیندیشیم که ممکن است من یا همسرم امروز، روز آخر عمرمان باشد، چشمهای ما را نبیند و شاید فردا این موقع من یا او، آخرین وداعمان در قبرستان و بالای یکی از ما باشد. این تفکّر در فراموشی و حتی نابودی دلخوریهای ریز و درشت و کینه‌‌ها موثر است. 💠 تمرکز جدی و نسبتاً طولانی بر این قضیه، است که حال شما را دگرگون خواهد کرد و نتیجه‌اش این است که سخت نگیریم، از یکدیگر بگذریم و هوای یکدیگر را داشته باشیم. 🆔 @moshaver2020
تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌! یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا . . . ‌ https://eitaa.com/moshaver2020
🔴 💠 ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ! ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ! 💠 ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ. ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﻫﻤﻪﯼ ﺧﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻣﯽدهیم به ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺍﺳﺖ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﭘُﻠﻮی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ، ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺏ! 💠 همین الان، از بودن در کنار همسر و فرزندان لذت ببر! فردایی که بدون مشکلات باشد در کار نیست.. https://eitaa.com/moshaver2020
«داشت کم‌کم خاموش می‌شد. خواستیم تا تنها کُنده‌ای که باقی بود رو هم بسوزویم. کسی گفت: "این حیفه، بذاریمش برای بعد." رفتیم کوه، دنبالِ چوب. چیزی پیدا نکردیم که هیچ، چند نفر هم گم شدن؛ از جمله گوینده‌ی جمله‌ی بالا. وقتی به امیدِ کُنده برگشتیم آتش خاموش شده بود. بی هیچ کبریتی، هر چه فوت کردیم آتش خاموش شد که روشن نشد.» نوشته‌ی بالا از جیب یکی از مُرده‌های یخ‌زده پیدا شد. در انتها نوشته بود: «یخ زدیم، چون در آرزوی چیزی که نبود، از چیزی که بود گرم نشدیم.» https://eitaa.com/moshaver2020