eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
43 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 #امام_صادق_علیه‌السلام: 💠 هر كس به خانواده‌اش نيكى كند خداوند بر #عمرش بيفزايد! 📙 میزان الحکمه، ج۵، ص ۱۰۱ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال548 سلام خدمت مشاورین محترم بنده هشت سال ازدواج کردم ودارای دوفرزند پسر می باشم همسرم خیلی عصبی ودرکارهایش عجول است وبیشتر به حرف خانواده اش توجه میکند خیلی خسته ام کرده حتی بارها قهر کردم وکارمان به جدایی رسید ولی بازباوساطتت فامیل آشتی کردیم ولی بیفایده اس اصلا تغییر نکرده لطفا راهنماییم کنید باتشکر پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاور خانواده باسلام خواهر خوبم اونی که به خانواده ارامش میده زن هست ما طرف مقابل رو باید همانطور که هست بپذیریم وقصد عوض کردن اورو نداشته باشیم وبه شخصیتش احترام بذتریم وسعی کنیم خودمون رو وقف بدیم با طرف مقابلمون دیگه اینکه بزرگترین استراه یه خانم اینه که سنگرش رو ترک کنه وبه قهر بره اونم با وجود دوفرزند واینکه چه ضربه روحی بزرگی به دلندانت وارد میکنی که شاید هیچگاه جبران نشه وتازه باعث بی ارزش شدن خودت میشه اگه فقط یه کوچلو دیدگاهت رو تغیر بدی ویه کم انصاف به خرج بدی همه چیز درست میشه لطفا جلوی بچه ها جروبحث نکن وبه این فکر کن با این وضعیت اقتصاری خراب نبود کار خرج بالا خجالت زن وبچه ایا دیگه جایی برای اخلاق وارامش میمونه اینجا درایت وسیاست زن رو میخواد که با رامشگرز خودش به مردش ارامش بده ودیگه قهر ام نکنه موفق باشی @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📝: 📌 عاشقانه مذهبی ۸۷ حتی شوخیش رو هم دوست ندارم. من عاشق این محیام که بیرون این‌قدر ساده‌ست و پوشیده، دلم نمی‌خواد توی جلسه‌های مختلف عوض بشه. نمیگم همیشه همین‌جوری باش، بالاخره جلسه‌های شادی یه فرق‌هایی هم داره؛ اما نه با یه دنیا تفاوت که نگاه‌هایی رو که تا حالا نذاشتی هرز بره و یه شبه به فنا. محیاجان هر چی رو که دوست داری تجربه کنی از آرایش‌های غلیظ و مدل موهای مختلف و هر جور لباسی، فقط کنار خود من باش و امتحان کن؛ آزاد باش ولی کنار من جایی که فقط نگاه من بتونه فدای خوشگلیت بشه. هنوز به این بی‌پروا حرف زدن امیر علی عادت نکرده بودم، انگار داشتم تب می‌کردم؛ البته دلم هم ضعف می‌رفت از خوشی برای این حساس بودن و غیرتی شدنش روی من که حرف و رسم اول عاشق شدن یه مرد بود؛ اما با لحنش توبیخم کرد، برای کاری که انجام ندادم و من این رو دوست نداشتم به خصوص اون اخمی رو که بین پیشونیش افتاده بود. سرم رو چرخوندم سمت پنجره و بی‌اختیار اخم کردم، سکوت بود و سکوت؛ انتظار می‌کشیدم تا مثل همیشه با لحن مهربونی بگه قهری و من ناز کنم و انگار دلم تلافی کردن اون اخمش رو می‌‌خواست. -محیا چی شد یه دفعه؟ سر چرخوندم و ابروهام رو دادم بالا. -چی چی شده؟ بین دو ابروم ضربه‌ی آرومی با انگشت اشاره‌ش زد و بعد دنده رو عوض کرد. -میگم این اخم چیه یه دفعه؟ به خاطر حرف‌های منه؟ خب این اعتقادهای منه عزیزم، نمی‌تونم عوضش کنم، سعی کن باهاش کنار بیای. از این جمله امریش حرصم گرفت، وسط عاشقی این چیزها هم نمک بود دیگه برای چاشنی. -با چی کنار بیام؟ با اخم و توبیخی که به خاطر کار نکرده باهام می‌کنی؟ نیمه‌ی ابرو چپش رو داد بالا و راهنما زد و کنار خیابون پارک کرد، حق به جانب گفت: -من؟ دست به سینه شدم و سعی کردم نگاهش نکنم. -نه پس من. حرف‌هات رو قبول دارم؛ ولی تو جوری اخم کردی انگار من این کار رو انجام دادم و تو ناراضی هستی، این همه جلسه عروسی رفتیم تو جوری من رو دیدی که به نظرت... ادامه جمله‌م رو خوردم و خجالت کشیدم بگمش. - نه اصلا، منظورم این نبود. اخم‌هام باز شد و مثل بچه‌ها لب چیدم. -خب پس چی؟ تو می‌تونی همین اعتقاداتت رو دوستانه بهم بگی و بعدش هم دستور ندی. وقتی این‌جوری اخم می‌کنی، به خاطر کاری که انجامش ندادم دوست ندارم. -دل نازک شدی. عوض این جمله دلم یه جمله دیگه‌ی می‌خواست، عادت کرده بودم بعدِ مهربون شدنش به جمله‌های ناب. کشیده گفتم: -نخیرم. با گرفتن چونه‌م صورتم رو چرخوند و نگاهم از سایه‌ی درختی که روی کاپوت ماشین افتاده بود کشیده شد روی صورتش که نه مهربون بود و نه اخمو. -الان یعنی قهری پس؟ - نه. نه خب؛ اما... اخمت رو دوست ندارم، من فقط قصدم شوخی بود. لب پاینش رو کشید توی دهنش و به چشم‌هام خیره شد. -باشه من معذرت می‌خوام. این اخم از عمد نبود، قصدم هم اصلا توبیخت نبود. رک عذرخواهی کرد و من باورم نمی‌شد در عین غرور داشتن مردونه‌ش اشتباهش رو با یه عذرخواهی محکم جبران کنه و من دلم بلرزه برای غروری که مکملش مهربونی بود. -حالا آشتی؟ خود به خود لب‌هام کش اومد به یه خنده. -من که قهر نبودم. ابروهاش رو تا به تا کرد. -بله خب معلوم بود. از ته دل به جمله‌ای که به طعنه و برای شوخی گفته بود، لبخند زدم. خدایا میشه پایان همه‌ی دعواها و دلخوری‌هایِ نمک زندگیمون همین قدر خوش باشه؟ *** -خب نظرت چیه عطیه خانوم؟ ابروهای بالا رفته‌ش رو آورد پایین، چهره‌ش متفکر بود تا متعجب. -علی قرار بود قبل از خواستگاری اومدن به خودم زنگ بزنه. آبی رو که داشتم می‌خوردم با شدت پرید تو گلوم و عطیه تازه فهمید جلوی من چی گفته و هی بلندی کشید و زد پشتم. -خفه شدی؟ جون عطیه چیزی نگی ها. اوی محیا سالمی؟ نفس بلندی کشیدم تا سرفه‌م آروم بگیره، رو به عطیه اخم کردم. -تو الان چی گفتی؟ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💖 یا صاحب الزمان (عج) 💖 🎊ما مشــــق غــــم عشـــق تـو را خوش ننوشتیـم 🎊امــا تو بکــش خـط به خَطــای همه ما 🎊گر یادتو جرمی است غمی نیست که عشـق است 🎊جــرمی که نوشـتند به پای همه ی ما 💞 اللهم عجل لولیک الفرج 💞 @onlonmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 #روش_انتقاد_کردن 💠 وقتی می‌خواهید از نامزد یا همسر #انتقاد کنید؛ ابتدا از چند ویژگی‌ِ #مثبت همسرتان تعریف کنید!9 💠 سپس موردی که می‌خواهید #نقد کنید را عنوان کنید. 💠 اینکار درصد بالایی از گارد گرفتنِ بی‌جهت یا لج بازی همسرتان را #کم می‌کند. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای #احساسات زن ارزش قائل شوید! @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال549 سلام من ۱۸سالمه ونامزپم حدودا۱۹سالشه هردومون هم دیگر دوست داریم اما اخلاق من بده واینو خودمم میدونم زود عصبی میشم همه حرفی میزنم نمیتونم کنترل کنم ودعوامون میشه دوست ندارم اوایل زندگی دعوا کنیم واینکه نامزدم همیشه بادوستاشه سرکار میره درس میخونه بادوستاشم هست حس میکنم به من اصلا نه فکر میکنه نه توجه نمیدونم شایدحساسم لطف کنید بگین چکارکنم که وقت زیادی رو بادوستاش نباشه واینکه دعوامون نشه یا حداقل سر چیزاالکی دعوا نکنیم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام خواهر خوبم شما هنوز خام وبی تجربه هستید واحتمالا اصول همسر داری رو بلد نیستین وتفاوت زن ومرد رو نمیدونید وبا همه چیز دتری احساسی برخورد میکنی اگه به قول خودتون به هرچیزی گیر ندی وسخت نگیری لزومی نداره که دعوا کنی البته در جوانی غلبه دم وصفرا هم میتونه عاملی برای زودرنجی وحساسیت بالا وبداخلاقی بشه که با اصلاح طبایع میتونید درستش کنید ودیگه اینکه تمرین صبوری کنید تاخیلی حساسیت به خرج ندی ودرضمن هیچگاه سعی نکن برای همسرت محدودیت ایجاد کنی مثلا اینکه نباید با دوستات بری خب معلومه حس اسارت بهش دست میده وهمش میخوهد خودش رونجات بده پس هشدار ودر گل سخت نگیر واطلاعات خودت رو بالا ببر @onlinmosgavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💖💖💖💖💖💖💖 📌مردان به قدردانی واکنش نشان می دهند 👈قدردانی از همسر میتواند تفاوت زیادی در رفتارهای آنها ایجاد کند وقتی از زحمات مردان قدردانی میشودبیشتر سعی میکنند در انجام کارهای خانه کمک کنند💞 #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh
✨💖عصرتون همراه با عشق ✨💖عصرتون همراه با آرامش ✨💖عصرتون پراز شـــــادی ✨💖 وعصرتون به شیرینی این کیک های خامه ای🍰😊🌸 @onlinmpshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 💠این "یک ساعت" آقایان را نکنید! 💠 اگر مرد دیر به خانه آمد، اخمو بود شُل سلام کرد، خرید یادش رفته بود اشتباه است که فکر کنید او است! 💠 اشتباه است که شما نیز اخم کنید یا سلام ندهید. ‌💠 درست این است که به خودتان بگویید: خسته‌ است... 💠 این "یک ساعت" اگر بدون قضاوت زبانی و رفتاری با گفتن خسته نباشید و "لبخند و روی گشاده" با موفقیت پشت سر بگذارید یک مدال از همسرتان دریافت خواهید کرد. 💠 و این "مدال طلایی" را در کل زندگی خود خواهید دید! @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍃✨ شما به میزان ایمان و اعتماد به نفستان، جوان و به اندازه تردیدها و ترستان پیر می شوید؛ در حد آرزوهای تان موفق و همسنگ نا امیدی های تان شکست خواهید خورد . @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
- میدونی چرا زندگیمون اینقد کج و کوله اس ؟! + چون اون جاهایی که باید عذرخواهی کنیم داد میزنیم !! @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال550 سلام خوبین خانم دکتر مشاوره میخاستیم فوری هست نازنین: سلام ومتشکرم سوالتون رو بذارید سوال سلام خانوم دکتر26 و نامزدم 21 سالشون هست .تقریبا دوساله عقدیم اولش خیلی باهم بودیم و قربون صدقه هم میرفتیم ولی مدتی هست که اختلاف داریم و خانوم میگه جدا شیم البته اتتلاف داشتیم ولی اختلافاتمون خیلی بچه گانه بودن هرکاری هم میکنیم اصلا توراه نمیاد میگه باید این رابطه تموم بشه و تنها دلیلش اینه که من اقا سردم هرکاری هم میکنیم حاضر نمیشه بریم مشاور خیلی دوستم داشت حتی قرار بود عید که ما میریم خونشون قرار عروسیو بزاریم ولی از اون موقع تا الان داره مخالفت میکنه و چندبار تهدید به خودکشی کرده ممنون میشم کمکمون کنید مشاور✍ لطفا بیشتر توضیح بدین اینکه مشکل ازکی شروع شد واختلافتتون سر چی بود ودیگه اینکه منظورش از سرد بودن در چه زمینه ای است در ارتباط گیری سرد هستین یا در رابطه جنسی واینکه ایا با هم رابطه هم داشتین خلاصه بیشتر مسئله رو باز کنید مراجع🖍 تقریبا از قبل عقد مشکل بود و ایشون میگفتن که من سردم اخه چون هنوز رسمی نشده بود و خونواده دوتامون مقید هستیم کمتر ارتباط داشتیم البته حضوری ولی تلفنی تا دلتون بخاد حرف زدیم مشاور✍ وایا واقعا در همه زمینه ها هم کفوهستین ایا از قبل دوست بودین یا سنتی اشنا شدین مراجع🖍 وا... خیلی صحبت کردیم نه ما فامیل هستیم سنتی یه مدت با اطلاع مادرشون در ارتباط بودیم مادرشون دخترعموی منه شرایطشون رو که گفتن منم گفتم هم کفو بودیم وا... از نظر جنسی که من سرد نیستم حتی خودشون میگفتن توخیلی گرمی و بیچاره من که بخام زنت بشم البته با لحن طنز میگفتن بیشتر میگه ارتباطی ولی درسته من کم حرف هستم ولی با ایشون تا دلتون بخاد حرف زدم و باهاشون همه جا رفتم قربون صدقش میرفتم تمام اعضای بدنشو بجز قسمت شرمگاهی رو بوس میکردم که اونم خودشون منع کرده بودن گفتن تا بعدازازدواج پیش هم میخابیدیم همیشه براش هدیه میگرفتم با اینکه سرباز بودم ولی هیجوقت مالی براش کم نزاشتم البته اختلافاتمون هم سر این بود که مثلا چرا این لباسو پوشیدی؟ من گفتم کی میوه پوست بکنه خب بگین خانوم دکتر من چیکار کنم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام پسر خوب از خرداد تا الان بهتر بود تا یک دور همی خانوادگی تشکیل میدادین وبا خانواده مطرح میکردین تا شاید به نتیجه برسید احتمالا چون توی یه محیط مردونه بزرگ شده وشاید به خاطر بز توجهی پدرشون روحیه حساس وزودرنجی پیدا کرده ومیخواد این خلاً عاطفی رو شما براش پر کنید واولش از یه لجبازی کودکانه شروع شده ومتاسفانه این فاصله ای که ایجاد شده باعث سردی بینتون شده بهتر بود این فاصله ایجاد نمیشد اما درکل دیدار باعث جلب محبت هستش وبرای رسیدن به کسی باید همه تلاشت رو بکنی وبا بی خیالی چیزی گیرت نمیاد یا باید به مشاور مراجعه کنید تا ایشون به ارامش برسه ویا خیلی صمیمی با حکمیت خانواده این نشکل برطرف بشه تا عامل به هم ریختگی خانواده ها ودوری فامیل از هم نشه.... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
.دهم ربیع الاول ❣مبارک باد پیوند فرخنده ❣ پیامبر عظیم الشان, "حضرت محمد مصطفی " صلوات الله علیه و آله  و بزرگ بانوی مکه ، ام المومنین "حضرت خدیجه " سلام الله علیها💓🌸 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💋از بوسیدن بانوی خود در بدو ورود به منزل غافل نشوید 💋این کار باعث ایجاد آرامش و تولید اندورفین در جسم هردو نفر می شود @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
❣️هیچگاه همسرتان را با مرد دیگری مثل شوهرخواهر☺️ نسنجید، مردان از قیاس متنفرند! هرگاه او را با مردان دیگر مقایسه کنید او در درون خود خرد می‌شود و به غرورش لطمه می‌خورد @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💑 هنگامی که با همسر خود بیرون هستید نشان دهید که از بودن کنار او خوشحال هستید. 👈 دست اورا بگیرید به او لبخند بزنید و هیچگاه در جمع همسر خود را تحقیر نکنید. @onli moshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📝: 📌 عاشقانه مذهبی ۸۸ جون عطیه زبونت رو تو دهنت نگه داری، نری به امیرعلی بگی. -دیدم تعجب نکردی ها، الان دقیقاً منظورت از این حرف چی بود؟ تو با علی‌آقا... سکوت کردم که خودش گفت: -بله با هم در ارتباطیم، اون هم تلفنی و فقط در حد مشکلات درسی. چشم غره‌ای بهش رفتم. -آره جون خودت. -خب چه عیبی داره؟ با همین تلفن‌های درسی فهمیدیم همدیگه رو دوست داریم. چشم‌هام گرد شد و داد زدم: -عطی! کِش‌ِ مو رو از سرش کشید و موهاش رو با دستش شونه کرد. -عطی و درد، آروم‌تر؛ خوبه الان شوهرت توبیخت کرد. -من رو نپیچون، الان باید بهم بگی؟ بی‌معرفت. دست‌هاش رو به کمرش زد و طلبکارانه نگاهم کرد. -تو که ته معرفتی بسه، چند سال عاشق امیرعلی بودی و لالمونی گرفته بودی؟ ابروهام دیگه چسبیده بود به موهام. -تو می‌دونستی؟ -بله می‌دونستم. -خب دیوونه روم نمی‌شد بیام بهت بگم، تو خواهرش بودی. با رنجش نگاهم کرد و دوباره موهاش رو توی کش قرمزش پیچوند. -اما بیشتر دوست تو بودم. روی زمین نشستم و لبخند محوی روی لبم نشست. -خوبه که اصلا به روم هم نیاوردی، از تو بعیده. کنارم نشست. -ایش... از بس ماهم. -خب خانمِ ماه، پس دیگه احتیاجی به نظرخواهی نیست؛ قیافه‌ت جواب مثبتتون رو همراه قند آب کردن تو دلتون رو داد می‌زنه. پاهاش رو تو بغلش جمع کرد و دست‌هاش دور پاهاش حلقه شد، یه خط لبخند محو هم روی لبش. -خوبه که به عشقت برسی نه؟ عاشق شدن قبل از ازدواج یه دیوونگی محضه؛ چون اگه نرسی به عشقت و اون تو رو نخواد یه عمر عذاب وجدان برات می‌مونه و یه دل سنگین. با حرفش موافق بودم، من حتی وحشت هم داشتم از این‌ که امیرعلی ازدواج کنه با غیرِ من. دقیقا نمی‌دونم اگر این اتفاق می‌افتاد تکلیف دلم که توی رویاهاش زیاده‌روی کرده بود از کنار امیرعلی بودن، چی می‌شد. چه‌قدر سعی کردم برای فراموشی؛ اما دل آدم که این حرف‌ها سرش نمیشه، وقتی بلرزه و بریزه، وقتی با دیدن یه نفر ضربان بگیره؛ یعنی عاشقه. دیگه حالا هر چی هم تو بخوای انکارش کنی. سرم رو بالا و پایین کردم. -آره دقیقا. -پس عطیه خانوم ما هم عاشق بوده. خوبه بابا، علی‌آقا که اصلا بهش نمی‌اومد اهل این حرف‌ها باشه. پس بگو چرا تو اون شب اومدی خونه‌ی عموت و قید خوندن درس و تست رو زده بودی. قری به گردنش داد. -اولاً راجع به آقامون این‌جوری حرف نزن، بعدش هم، نخیر می‌دونستم اون‌شب نیست. -اوهو شما که می‌فرمودین ارتباط در حد مشکلات درسی! چه‌طوری به این‌جا رسیدی؟ -اولش باور کن همین بود، یه سری کتاب تست و این‌ها برام آورد، من هم هر جا گیر می‌کردم زنگ می‌زدم بهش تا این‌که یه ابروم بالا پرید. -خب تا این‌که چی؟ -دیگه دیگه، این قسمتش خصوصیه. مگه تو لحظه‌های نابت با امیرعلی رو بهم میگی؟! چون نزدیکم بود ضربه‌ای حواله‌ی سرش کردم. -حیا کن، الان تو باید خجالت بکشی. خوبه عمه سپرد به من که دوستانه مثلا مزه‌ی دهنت رو بفهمم اگه الان خودش بود که آبرو واسه‌ت نمونده بود. -حالا یعنی الان بیام بیرون، باید مثل رنگین‌کمون رنگ به رنگ بشم؟ -بله لطفا اگه نمی‌خواین دستتون رو بشه. دست‌هاش رو به هم کوبید و ذوق کرد. -آخ جون حالا کی قراره بیان؟ علی خواسته غافلگیرم کنه. با تاسف براش سر تکون می‌دادم که بالشت مخمل بنفش کنارش رو زد بهم. -برای خودت متاسف باش، بعدش هم پاشو برو دیگه. برو جواب مثبتم رو اعلام کن من هم ببینم می‌تونم با این لوازم آرایشی کاری کنم صورتم خجالت‌زده به نظر بیاد یا نه، پاشو. -بی‌چاره علی‌آقا، چی بکشه از دست تو.... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
الهی❣ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 به حرمت امشب☀️ همه آرزوهاتون برآورده بشه🍃🌼 روی غم نبینید همه غصه هاتون به شادی😊 همه دردهاتون درمان🍃🌸 همه قهرها به آشتی🍃🌼 تبدیل بشه و الهی که🍃🌸 امشب🍃🌼 همگی حاجت روابشید🙏
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤ خدایا🙏 بضاعت من به قدری است که نمی دانم در حق دوستانم چه دعایی کنم اما می دانم که تو از حال آنان آگاهی پس بهترین ها را برایشون مقدر بفرما 🙏 آمیـــن یا رَبَّ 🙏 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸ﺍﮔﺮ ﺧﻮشبختۍ یڪ ﺑﺮﮒ ﺍﺳﺖ 🍃ﻣﻦ ﺩﺭختۍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺁﺭﺯﻭ مۍڪنم 🌸ﺍﮔﺮ ﺍﻣﯿﺪ ﯾڪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺳﺖ 🍃ﻣﻦ ﺩﺭﯾﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺁﺭﺯﻭ مۍڪنم 🌸ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺳﺮﻣﺎیہ ﺍﺳﺖ 🍃ﻣﻦ ﺧُﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺁﺭﺯﻭ مۍڪنم 🌸سلام روزتون شاد و زیبا @onlinmoshvereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
نیایش امروز 🍃 🌺 پروردگارا❣ در این روز فرخنده و مبارکــــــــَ 🌼🍃 از سوے خودت رحمتـے بہ ما عطا ڪن🙏 و از ڪار فرو بستہ ما راه نجاتـے برایمان فراهم ساز🙏 الهی❣ امروز لبخند رو لب های دوستانم قرار ده استجابت در دعاهاشون و آرامش در قلب هاشون🙏 آمیـــن یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام 🙏 ای صاحب جلال و بزرگواری 🙏 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀
💠 #رهبر_انقلاب: ✍ اينی که شما  بيندازی آخر #شب بروی خانه، سرِشب با رفيقها و دوست و آشناها و اينها بگردی، آخر شب هم بروی خانه؛ آن بيچاره هم تنها نشسته، يا #شام خورده يا نخورده، چرت میزند تا شما برويد، اين بی‌اعتنايی به اوست. #محبت مثل يک #برفی در اينجور رفتارها تدريجاً ذوب می‌شود.  @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺