eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸بنام خداوند بخشنده مهربان 🌸چونکه صبح آمد و'چشمم باز شد 🌸خلقتم با خالقم همراز شد 🌸غرق رحمت میشود آنروز که 🌸صبحش با نام تو آغاز شد 🌸روزتون به زیبایی نام خدا @onlinmoshsvereh
صبح یعنی دوستی با دانه ها دست دادن با همه پروانه ها صبح یعنی آن کلاغ روی سیم بالهای خسته یک "یاکریم" صبح یعنی عشق،یعنی یک کلام صبح یعنی حرف های نا تمام سلام صبحتون زیبا و منور به نور عشق #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh
این طور هم نیست که بگوییم همه جا خانم باید از آقا تبعیت کند؛ نخیر. چنین چیزی نه در اسلام داریم و نه در شرع."الرجال قوامون علی النساء" معنایش این نیست که زن بایستی در همه ی امور تابع شوهر باشد. بالاخره دو تا شریک و دو تا رفیق هستید. یک جا مرد کوتاه بیاید، یک جا زن کوتاه بیاید. یکی این جا از سلیقه و خواست خود بگذرد، دیگری در جای دیگر، تا بتوانید با یکدیگر زندگی کنید. ❤️💚💜💛💙 @onlinmoshavereh
🔴 #ایده_زناشویی 💠 گاهی موهای همسرتان را #شانه بزنید! 💠 ویژگی ذاتی برخی کارها این است که ارتباط #نزدیک و #صمیمی ایجاد می‌کند. 💠 و نشانگر #محبت خاص و ویژه به همسر است این جنس کارها، آرامش و لذت را به زندگیتان #هدیه می‌دهد. #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh
سلام مشاور✍ سلام بفرمایید مراجع🖍 متاسفانه مبتلا به خودارضایی ام مشاور✍ مجردی یامتاهل ودیگه اینکه چه موقع هایی دست به اینکار میزنی مراجع🖍 مجرد وقتای تنهایی دیگه وقت مشخصی نداره پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام ببین پسر خوب بهترین راهکار برای شما اینه که به هیچ عنوان تنها نمونی هیچگاه توی اتاق اونم از نوع دربسته نمون سعی کن حتما همیشه مشغول باشی حالا با کتاب شده با مطالعه شده با انجام کارهای فنی یا هنری شده خودت رو سرگرم کن حتما ورزش را برای خودت لحاظ کن خصوص اگه عصر گاهی باشه که کامل خسته بشی وزود به خواب بری دیگه اینکه اصلا به فضای مجازی خصوصا تنهایی متصل نشی به عکسها مطالب وفیلمهای محرک نگاه نکن میدونی که اقایون بصری هستند واز طریق چشم تحریک میشن ازاین گذشته باید به خدا پناه ببری ورابطه خودت رو با خدای خودت گرم کنی حتما نمازت رو بخون حتما مواقعی که تحریک میش پاشو وضو بگیر و دورکعت نماز بخون اصلا خودت رو تنبیه کن و پاشو برو بدو تا از سرت بیفته وکلا سعی کن به چیزی فکر نکنی وحتما مشغول ذکر باش اما قبل همه اینها باید خواهان ترک این عمل باشی تابعد بتونی روی اراده خودت کار کنی میدونی که گناه هستش وکننده این کار ملعون هستش چون بسیاز اسیب زاست اول از همه اعتماد به نفست رو ازت میگیره باعث اختلال جنسی وضعف بینایی اختلال نعوذ وزودانزالی ودر نهایت یائسگی زودرس برات میشه وخیلی مشکلات دیگه والبته روی اعضاب وروانت هم اثر دتره چون انرژی ازت میگیره اما انرژی بهت نمیده برعکس رابطه همسری واگه برات امکان داره حتما مقدمات ازدواج رو فراهم کن تا راحت باشی اگه به این روش عتدت کنی دیگه حتی لذت همسر رو هم نمیتونی بچشی پس هشدار @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
*زنده زنده سوخت....* *اما آخ نگفت....‍* شهید آوینی: حسین خرازی نشست ترک موتورم. بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش می سوخت. *فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!* من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش! *جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد!* *و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!* بلند بلند فریاد می زد: خدایا! الان پاهام داره می سوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی! *خدایا!* *الان سینه ام داره می سوزه!* *این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه!* خدایا! الان دست هام سوخت! می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم! نمی خوام دست هام گناه کار باشه! *خدایا!* *صورتم داره می سوزه!* *این سوزش برای امام زمانه!* *برای ولایته!* *اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!* آتش که به سرش رسید، گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی تونم، دارم تموم می کنم. لااله الا الله، *خدایا!* *خودت شاهد باش!* *خودت شهادت بده آخ نگفتم!* آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. *حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:* خدایا! ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟ ما فرمانده ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟ *زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.* *تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد. 🌺شهید سردار حاج حسین خرازی 🌺 *امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست* 😭😭😭😭 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
پيامبراکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند گروهي روز قيامت وارد صحراي محشر مي شوند در حالي كه حسنات و كارهاي نيكي به بزرگي كوه ها دارند، خداوند حسنات ايشان را همچون ذرات غبار در هوا پراكنده مي سازد، سپس فرمان مي دهد آنها را به آتش دوزخ اندازند. سلمان عرض كرد: يا رسول الله! آنها را براي ما توصيف نما. فرمودند: آنها كساني هستند كه روزه مي گرفتند، نماز مي خواندند و شب_زنده_داري مي كردند، اما هنگامي كه به حرامي دست مي يافتند بر آن هجوم مي بردند. 📚مستدرك_الوسائل @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
اول هفته تون عالی🍃🌹 خدایا در شروع هفته🍃🌸 برای دوستانم رقم بزن🍃🌹 هفت روز حال خوب🍃🌸 هفت روز موفقیت🍃🌹 هفت روز خیر و برکت🍃🌸 هفت روز سلامتی و🍃🌹 هفت روز زندگی شیرین🍃🌸 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍃🌺 شروع هفته تون معطر به صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🌸 🍃 🍃🌺اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🍃🌸مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🍃🌺وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 🌸 🌺 🍃 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌸 🍃 🌺 🌺 🍃 🌸 🍃 🌺
✨✨ ✨ 📝 ۱ 《فرشته هم نمی توانست ببخشد... هر چيزی که منوچهر را می آزرد، او را بیشتر آزار می داد. انگار همه غریبه شده بودند... چقدر بهش گفته بود گله کند و حرف هایش را جلوی دوربین بگوید... هیچ نگفت اما فرشته توقع داشت روز جانباز از بنیاد کسی زنگ بزند و بگوید یادشان هست... چه قدر منتظر مانده بود.... همه جا را جارو کشیده بود، پله ها را شسته بود. دستمال کشیده بود، میوه ها را آماده چیده بود و چشم به راه تا شب🌙 مانده بود. فقط به خاطر منوچهر که فکر نکند فراموش شده..... نمی خواست بشنود "کاش ما همه رفته بودیم." نمی خواست منوچهر غم این را داشته باشد که کاری از دستش بر نمی آید، که زیادی است... نمی خواست بشنود «ما را بیندازید توی دریاچه ی نمک، نمک شویم اقلا به یک دردی بخوریم."》 همه ی ناراحتیش می شد یه حلقه اشک توی چشمش و سکوت می کرد. من اما وظیفه ی خودم می دونستم که حرف بزنم، اعتراض کنم، دادبزنم توی بیمارستان ساسان که چرا تابلو می زنید «اولویت با جانبازان است»، اما نوبت ما رو می دید به کس دیگه و به ما میگید فردا بیاید.... چرا باید منوچهر آنقدر وسط راهروبیمارستان بقیةالله بمونه برای نوبت اسکن که ریه هاش عفونت کنه و چهار ماه به خاطرش بستری شه.... منوچهر سال هفتاد و سه رادیوتراپی شد، تا سال هفتاد و نه نفس عمیق که می کشید می گفت: "بوی گوشت سوخته رو از دلم حس می کنم." این درد ها رو می کشید اما توقع نداشت از یه دوست بشنوه "اگه جای تو بودم حاضر بودم بمیرم از درد اما معتاد نشم." 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 @onli mosjavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ✨ ✨✨
🔴 💠 پیامبر صلی الله علیه و آله: ✍ هرکس با غیر همسر خویش و مزاح کند به اندازه هر کلمه‌ای که در دنیا سخن گفته باشد خداوند سال او را در زندان دوزخ نگاه خواهد داشت. 📙وسائل الشیعه، ج ۲۰ @onlinmoshavereh
#فرزند_پروری به سخنان کودک گوش دهید، هرچند بی هدف، پراکنده و طولانی باشد کودک باید اجازه داشته باشد احساساتش را در شرایط مختلف بیان کند و در تصمیم گیریها اظهار نظر کند تا درآینده در موقعیتها اجتماعی موفق ظاهر شود #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh
🔴 💠این "یک ساعت" آقایان را نکنید! 💠 اگر مرد دیر به خانه آمد، اخمو بود شُل سلام کرد، خرید یادش رفته بود اشتباه است که فکر کنید او است! 💠 اشتباه است که شما نیز اخم کنید یا سلام ندهید. ‌💠 درست این است که به خودتان بگویید: خسته‌ است... 💠 این "یک ساعت" اگر بدون قضاوت زبانی و رفتاری با گفتن خسته نباشید و "لبخند و روی گشاده" با موفقیت پشت سر بگذارید یک مدال از همسرتان دریافت خواهید کرد. 💠 و این "مدال طلایی" را در کل زندگی خود خواهید دید! ❤️💛💜💚💙 @onlinmoshavereh
💠 تحقیقات نشان می‌دهد استرس و هردو واگیر دارند 💠 و بودن در کنار افرادی که شاد و یا افسرده هستند به طور مشخص و بر روح و روان ما تأثیر می‌گذارد! @onlinmoshavereh
سلام وقتتون بخیر من دختری هستم ۲۴ سالمه من ۱۹ سالگی نامزد کردم به دلایلی ک خیلی ادیتم کردن ۲ماه بی‌شتر طول نکشید دوران نامزدیم وجدا شدم ازاون روز وحتی چند ماه قبل ازاینک اصلا نامزد کنم وپس بدم با پسر عمم عاشق هم بودیم الانم ک الان هنوز همو دوس داریم ولی متاسفانه مادرش راضی نمیشه ک ماباهم ازدواج کنیم الان ۶سال ک این پسرداره تلاش میکن ولی متاسفانه مادرش راضی نمیشه بنطرتون باید چیکارکن ک مادرش راضی بشه ما همدیگرو خیلی دوس داریم واصلا نمیتونیم ازهم جدابشیم. پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام خواهر خوبم میدونی که ازدواج خرید کفش نیست که بگیم میبریم عوضش میکنیم و یا نشد دیگه نمیپوشیم و واقعا نیازمند دقت و درایت هستش که چطورانتحاب کنم که شکست نخورم. معمولا ازدواج وصلت دو فرد نیست بلکه وصلت دو خانواده یا بهتر بگم دو فامیل و قوم هست پس لازمه که فرد دلنشین همه باشه خصوصا دلنشین مادر و خواهر طرف باید باشه تا بعد چوب لای چرخ نزارند و عامل اختلاف و از هم پاشیدگی زندگی نشوند. اگه میدونی که مادرش خواهان نیست اصلا اسراری به این ازدواج نداشته باش چون واقعا خیری درش نیست خوبه که با میل و علاقه و کمال ممنونی بیان خواستگاری نه اینکه تو یه اجبار خودت رو تحمیل کرده باشی به اونها پس لطفا عزت نفست رو حفظ کن و به خدا توکل کن انشالله که بهترینها رو برات رقم بزنه و سخن دیگه اینکه در رابطه گناه خیری نیست پس بهتره که ادامه ندی شما فرصت زیاد داری و هنوز اول راهی. خوشبخت باشی @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
: ✨✨ 📝 ۱ منوچهر دوست نداشت ناله کنه، راضی میشد به مرفین زدن. و من دلم می گرفت این حرف ها رو کسی می زد که نمی دونست جبهه کجاست وجنگ یعنی چی.... دلم می خواست باماشین بزنم پاشو خورد کنم ببینه میتونه مسکن نخوره و دردش رو تحمل کنه ما دو سال تو خونه های سازمانی حکیمیه زندگی می کردیم. از طرف نیروی زمینی یه طبقه رو بهمون دادن.ماشین رو فروختیم، یه وام از بنیاد گرفتیم و اونجا رو خریدیم. دور و برمون پر از تپه و بیابون بود... هوای تمیزی داشت... منوچهر کمتر از اکسیژن استفاده می کرد... بعدظهرا با هم می رفتیم توی تپه ها پیاده روی. یه گاز سفری و یک اجاق کوچک و ماهیتابه ای که به اندازه ی دو تا نیمرو درست کردن جا داشت خریدیم. با یه کتری و قوری کوچیک و یه قمقمه. دوتایی می رفتیم پارك قیطریه... مثل دوران نامزدی...... بعضی شباچهارتایی می رفتیم پارك قیطریه برای علی و هدی دوچرخه خریده بود. پشت دوچرخه ی هدی🚴 رو می گرفت و آهسته می برد و هدی پا می زد تا دوچرخه سواری یاد گرفت. اگه حالش بد میشد می موندیم چیکار کنیم... زمستونای سردی داشت....آنقدر که گازوییل یخ می زد. سختمون بود. پدرم خونه ای داشت که رو به  راهش کردیم و اومدیم یه طبقش نشستیم. فریبا و جمشید طبقه ی دوم و ما طبقه ی سوم اون خونه.... منوچهر دوست داشت به پشت بوم نزدیک باشه. زیاد می رفت اون بالا... 《دستهایش را دوردست منوچهر که دوربین را جلوی چشمش گرفته بود و آسمان را تماشا میکرد، حلقه کرد... گفت: من از این پشت بام متنفرم. ما را از هم جدا می کند. بیا بروییم پایین. نمی توانست ببیند آسمان و پرواز چند پرنده🕊 منوچهر را بکشد بالا و ساعت ها نگهش دارد. منوچهر گفت: "دلم می خواهد آسمان باز شود و من بالاتر را ببینم." فرشته شانه هایش را بالا انداخت؛ "همچین دوربینی وجود ندارد! " منوچهر گفت: "چرا هست. باید دلم❤️ را بسازم، اما دلم ضعیف است." فرشته دستش را کشید و مثل بچه های بهانه گیر گفت: "من این حرف ها سرم نمی شود. فقط می بینم اینجا تو را از من دور می کند، همین. بیا برویم پایین" منوچهر دوربین🔭 را از جلوی چشمش برداشت و دستش را روی گره دست فرشته گذاشت و گفت: "هر وقت دلت برایم تنگ شد بیا اینجا. من آن بالا هستم."》 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 @onl8nmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ✨ ✨✨
🔴 💠 خانمها باید بدانند طبق آموزه‌های دینی، نَفَس شما، و نیّات شما هنگام پختن بر روی طعم آن و اثرگذاری آن بر ، نقش دارد. 💠 بطور مثال هر روز پختن غذای خود را به یکی از اهل بیت علیهم السلام کنید تا اثرات جالب آن را ببینید. 💠 یا مثلا به هنگام پختن غذا، زبانتان مشغول و یا ذکر خدا باشد. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 💠 طبق آموزه‌های دینی باید به فکر فکری و معنوی همسر و فرزندان خود باشید. 💠 گاهی می‌توان با کرایه یا خرید یک ارزشی و تماشای دسته جمعی آن در خانه به اهل خانه، روحیه تلاش، تزریق کرده و در آنها انگیزه معنوی و الهی ایجاد کنید. 💠 چه بسا ممکن است جرقه‌ای در آنها ایجاد شود تا برخی باورهای غلط در زندگیشان گردد. @Onl8nmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 @
➕چرا روابط اجتماعي خارج از منزل براي كودك حائض اهميت است؟ ➖ كودك در محيط خانه مي داند حتي اگر كار ناپسندي از او سر بزند، باز هم مورد مهر و محبت والدين قرار مي گيرد. ➖ اگر از والدين چيزي را بخواهد و در اختيارش قرار ندهند، با قهر و قشقرق و گريه ممكن است به هدفش برسد. اما ➖محيط اجتماعي به بالغ شدن كودك كمك ميكند، از اين رو كه او را آگاه مي كند اگر بخواهد در جمع پذيرفته شود و دوستانش اورا دوست بدارند مي بايست، هنجار هارا رعايت كند وگرنه طرد خواهد شد! @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌نیایش شبانه با حضـــــرت عشق❤ خدایا❣ امشب همان هایی ✨ که می دانم و می دانی 💫 را به من عطا کن🙏 همان ها که کنج دلم ✨ جای خوش کرده و هیچ کسی✨ جز تو نمی داند و نمی داند🙏 آمیـــن یا رَبَّ 🙏 هميشه اميدي هست😇😍 من اين اميد عجيب را از شب آموخته ام!!🌙 سرت را که ميان سياهي بي هيچ اميدي بالا مي گيري😔 ستاره اي هر چند کوچک سو سو ميزند✨😉 پس داشته باش☺️ شاید همین حوالی ستاره ای پر نور ✨ به زندگی ات چشمک بزند😉✨ ایی_میکنن😍 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
صبح شد باز هم آهنگ خدا می آید چه نسیم خنکی دل به صفا می آید به نخستین نفس بانگ خروس سحری زنگ دروازه ی دنیا به صدا می آید صبح بخیر ☀️ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀
💕💕💕 ... 💠 جوانی از رفیقش پرسید : کجا کار می‌کنی ؟ _ پیش فلانی + ماهانه چند می‌گیری ؟ _ء ۵۰۰۰ + همه‌ش همین ؟ ۵۰۰۰ ؟ چطوری زنده‌ای تو ؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه ! خیلی کمه !!! 👈 یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد . صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد . قبلا شغل داشت ، اما حالا بیکار است . 💠 زنی بچه‌ای را به دنیا آورد . زن دیگری گفت : به مناسبت تولد بچه‌تون ، شوهرت برات چی خرید ؟ _ هیچی ! + مگه میشه ؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟! 👈 بمب را انداخت و رفت . ظهر که شوهر به خانه آمد ، دید که زنش عصبانی است و ... . کار به طلاق کشید و تمام . 💠 پدری در نهایت خوشبختی است . یکی می‌رسد و می‌گوید : پسرت چرا بهت سر نمی‌زند ؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟!! 👈 صفای قلب پدر را تیره و تار می‌کند ... ◽ این است ، سخن گفتن به زبان شیطان ... ❗ در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم : 🔸 چرا نخریدی ؟ 🔸 چرا نداری ؟ 🔸 چطور این زندگی را تحمل می‌کنی ؟ یا فلانی را ؟ 🔸 چطور اجازه می دهی ؟ ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد ، یا از روی کنجکاوی یا فضولی ... اما نمی‌دانیم چه آتشی به جان شنونده می‌اندازیم !!! ♦« کور » وارد خانه‌ی مردم شویم و « کـَر » از آنجا بیرون بیاییم ! ♦مُفسد نباشیم . @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀
🔴 سوال 607 سلام خوبین ببخشیدمزاحمتون شدم میشه راهنماییم کنین... من ۱۸سالمه ونزدیک چهارساله که نامزدم وایشون هم۲۸سالشه.شرط اول ازدواجمون این بودکه اجازه بدن من ادامه تحصیل بدم ولی حالااجازه نمیدن ومیگن که حق نداری بری دانشگاه.ازطرفی اخلاقای خیلی بدی داره که نمیتونم تحمل کنم عصبی هستش اصلامرتب وتمیزنیست.چندبارپیش مشاوره رفتیم ولی فایده ای نداشت.ازاول ازدواجم زوری بوده خالاهم خانوادم میخوان توعیدنوروزبرام عروسی بگیرن ولی من راضی نیستم چون اگه عروسی کنم بایدبیخیال درس بشم...چیکارکنم؟؟؟ 🔵 پاسخ ما👇 حناب اقای مشاور خانواده سلام خانم محترم اول باید بگم که سن ازدواجتون اصلا مناسب نبوده ودراین سن انتخاب بسیار مشکله چون رنگ وبوی عقل توش کمه دوم :فاصله سنیتون خیلی زیاده وبه همین علت نمیتونین همدیگرو درک کنین سوم:کاش قبل از نامزدی ودرهنگامی که اومدن خواستگاری به مشاور رجوع میکردین الان هم دیر نشده فقط باید درانتخاب مشاور هم دقت کنین چهارم اگر شرط ازدواجتون ادامه تحصیل بوده واونو کتبیش کردین که باید الان رعایت بشه واما اگر شفاهی شرط کردین الان باید بانرمی باهمسرتون صحبت کنین وباهم توافق کنین جوری که هردوراضی باشین مثلا ادامه تحصیل بدین اما غیرحضوری که هردو تون بخواستتون برسید والکی این رو بزرگ نکنین که زندگیتون دچار لغزش بشه زندگی مشترک یعنی توافق وتفاهم وایثار پنجم:درباب تمییزی ونظافت هم باید خدمتتون بگم که این خصلت متاثر فضا ومحیطه شاید ایشون توی خانواده ای بوده که به نظافت زیاد توجه نمیشده وکسی ازش این خواسترو نداشته وهمینجور عادت کرده شما میتونین بانشون دادن اهمیتتون به نظافت ایشون روتغییر بدین مثلا لباساشو همیشه اتو کنین عطر براش بگیرین وازش بخواین استفاده کنه حتی دستش بدین بگین گلم عطر بزن دوس دارم ووقتی خودتون تمییز باشین وفضای خونه تمییز باشه خود به خود ایشون تغییر خواهد کرد موفق باشید @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀