eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
📚داستانک... ❇️معلّم از دانش‌آموز سوالی کرد امّا او جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. ❇️ زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگه‌ای داد که روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچ‌کس در این مورد صحبت نکند. ❇️ روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را کرد و از بچّه‌ها خواست هر کس توانسته شعر را سریع کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّه‌ها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و شدند. ❇️معلّم خواست برای او . معلّم هر روز این کار را تکرار می‌کرد و از بچّه‌ها می‌خواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمی‌کرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "" می‌نامیدند، نیست و تمام تلاش خود را می‌کرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و بودن را حفظ کند. ❇️آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس‌های بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است. (کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی) ⚡️⚡️گاهی یک میتواند زندگی یک نفر را دهد...⚡️⚡️ __________ 🏠 http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
📚 داستانک.... 💐💐💐 💎دو روز مانده به پایان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است، پر شده بود و تنها دو روز، تنها روز خط نخورده باقی بود. 😔پریشان شد و آشفته و نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد، داد زد و بد و گفت، خدا سکوت کرد، زد و جار و جنجال راه انداخت، سکوت کرد، آسمان و زمین را به هم ریخت، خدا سکوت کرد   ⚡️به پر و پای و انسان پیچید، خدا سکوت کرد، گفت و سجاده دور انداخت، خدا سکوت کرد، دلش گرفت و گریست و به افتاد، خدا سکوتش را شکست و گفت: 🌸"عزیزم، اما روز دیگر هم رفت، تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی، تنها یک روز دیگر باقی است، بیا و لااقل این یک روز را کن" 😢لا به لای هقش گفت:' اما با یک روز... با یک روز چه کار می توان کرد❓ ...' 🌸خدا گفت:'آن کس که یک روز زیستن را کند، گویی هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی یابد هزار سال هم به کارش نمی آید'، آنگاه یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت:'حالا برو و یک روز زندگی کن' 🙄او مات و به زندگی نگاه کرد که در دستانش می درخشید، اما می ترسید کند، می ترسید راه برود، می ترسید زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد، قدری ایستاد، بعد با خودش گفت:'وقتی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده ای دارد❓ 👌بگذارد این مشت زندگی را مصرف کنم' ♨️آن وقت شروع به کرد، زندگی را به سر و رویش پاشید، زندگی را نوشید و زندگی را ، چنان به وجد آمد که دید می تواند تا ته دنیا بدود، می تواند بال بزند، می تواند پا روی بگذارد، می تواند .... 😊او در آن یک روز بنا نکرد، زمینی را نشد، مقامی را به دست نیاورد، اما.... 💜اما در همان یک روز دست بر درختی کشید، روی چمن ، کفش دوزدکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی شناختند، کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل کرد، او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد، لذت برد و سرشار شد و بخشید، عاشق شد و عبور کرد و تمام شد. 🌹 او در همان یک روز زندگی کرد فردای آن روز فرشته ها در تقویم خدا نوشتند:' امروز او ، کسی که سال زیست❗️ '   ✴️💯زندگی انسان دارای ، عرض و ارتفاع است؛ اغلب ما تنها به طول آن می اندیشیم، اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد، عرض یا چگونگی آن است. 🌹امروز را از دست ندهید، آیا ضمانتی برای طلوع خورشید فردا وجود دارد❗️❓ ═══✼🍃🌹🍃✼═ 🏠 http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd